توجه به جایگاه و شأن رفیع امام عصر(ع)
۱۳۹۴/۰۵/۰۲
–
۱۲۲ بازدید
توجه به جایگاه و شأن رفیع امام عصر(ع)
امام مهدی(ع) عصاره خلقت، خاتم اوصیا و وارث همه انبیا و اولیای پیشین است، چنان که در یکی از زیارات حضرت صاحب الامر(ع) خطاب به ایشان عرض می کنیم:
السلام علی وارث الأنبیاء و خاتم الأوصیاء… المنتهی إلیه مواریث الأنبیاء و لدیه موجود آثار الأصفیاء.۱
سلام بر وارث پیامبران و خاتم اوصیا… آن که میراث تمام پیامبران بدو رسیده و آثار همه برگزیدگان در نزد او موجود است.
امام مهدی(ع) عصاره خلقت، خاتم اوصیا و وارث همه انبیا و اولیای پیشین است، چنان که در یکی از زیارات حضرت صاحب الامر(ع) خطاب به ایشان عرض می کنیم:
السلام علی وارث الأنبیاء و خاتم الأوصیاء… المنتهی إلیه مواریث الأنبیاء و لدیه موجود آثار الأصفیاء.1
سلام بر وارث پیامبران و خاتم اوصیا… آن که میراث تمام پیامبران بدو رسیده و آثار همه برگزیدگان در نزد او موجود است.
آن حضرت چنان مقامی در نزد پیامبر اکرم(ص) و ائمه معصومین(ع) دارند که خطاب به ایشان از تعبیر «پدر و مادرم به فدای او» استفاده کرده اند، از جمله در روایات زیر که از پیامبر اکرم(ص) و امام علی(ع) نقل شده، آمده است:
بأبی و أمّی سمیّی و شبیهی و شبیه موسی بن عمران، علیه جیوب (جلابیب) النور یتوقّد من شعاع القدس.2
پدر و مادرم به فدای او که همنام من، شبیه من و شبیه موسی بن عمران است، بر او جامه هایی از نور است که از پرتو قدس روشنایی می گیرد.
بأبی ابن خیرة الإماء… .3
پدرم به فدای فرزند بهترین کنیزان… .
امام راحل نیز در بیان جایگاه و شأن بی مانند امام مهدی(ع) در عالم هستی می فرماید:
من نمی توانم اسم رهبر روی ایشان بگذارم، بزرگ تر از این است. نمی توانم بگویم که شخص اول است، برای اینکه دومی در کار نیست. ایشان را نمی توانیم با هیچ تعبیری تعبیر کنیم، الّا همین که مهدی موعود(ع) است.4
با توجه به همین مقام و مرتبت رفیع امام عصر(ع) است که در روایات، به کلمات و عبارتهای خاصی برای عرض سلام و ارادت به پیشگاه آن حضرت سفارش شده است. از جمله در روایتی که از امام محمد باقر(ع) نقل شده، می خوانیم:
من أدرک منکم قائمنا فلیقل حین یراه «السلام علیکم یا أهل بیت النبوة و معدن العلم و موضع الرسالة».5
هر کس از شما که قائم ما(ع) را دریابد، پس باید به هنگام دیدار با او بگوید: «سلام بر شما ای خاندان نبوت و معدن علم و جایگاه رسالت».
در روایت دیگری کیفیت سلام دادن مردم به آن حضرت در زمان ظهور چنین بیان شده است.
لایسلّم علیه مسلّم إلّا قال: «السلام علیک یا بقیة اللّه فی أرضه».6
هیچ سلام دهنده ای بر آن حضرت سلام نمی دهد، مگر این که می گوید: «سلام بر تو ای باقی مانده خدا در زمین».
مطالعه سیره و اقوال علما و بزرگان نیز نشان می دهد که آنها نهایت ادب و احترام را نسبت به حضرت صاحب الامر(ع) رعایت و از هر سخن و عملی که در آن اندک شائبه بی توجهی به جایگاه و شأن آن حضرت وجود داشت، پرهیز می کردند. در این باره حکایت زیر که از مرجع عالیقدر حضرت آیة اللّه العظمی صافی گلپایگانی در زمینه ادب و احترام حضرت آیة اللّه العظمی بروجردی نسبت به امام عصر(ع) نقل شده، بسیار خواندنی است:
یک روز در منزلشان مجلسی بود، در آن مجلس شخصی با صدای بلند گفت: برای سلامتی امام زمان و آیة اللّه بروجردی، صلوات! در همان حال، ایشان که در حیاط قدم می زد. با شتاب و ناراحتی به طرف در بیرونی آمد و با عصا محکم به در زد، به طوری که آقایانی که در بیرون بودند، ترسیدند که نکند اتفاقی افتاده باشد. چندین نفر به طرف در اندرونی رفتند که ببینند چه خبر است؟ آیة اللّه بروجردی گفتند: «این که بود که اسم مرا در کنار نام مبارک امام زمان(ع) آورد؟ این مرد را بیرون کنید و به خانه راهش ندهید.7
براساس آنچه گفته شد، بر همه مبلغان فرهنگ مهدوی، اعم از نویسندگان، سخنرانان، شاعران، مدیحه سرایان و… لازم است که در نوشته ها، گفته ها، سرودها و به تعبیر عام تر در کلیه فعالیتهای تبلیغی و ترویجی خود، نکات زیر را مورد توجه جدی قرار دهند.
1ـ2. خودداری از به کار بردن کلمات و تعابیری که شایسته جایگاه و شأن رفیع امام عصر(ع) نیست؛
2ـ2. رعایت نهایت ادب و احترام به هنگام بر زبان راندن نام آن حضرت و یاد کردن از ایشان؛
3ـ2. ذکر سلام و صلوات پس از نام بردن از آن حضرت و برخاستن به هنگام بیان نام خاص ایشان.
2. پرهیز از طرح مطالب سست، واهی و بی اساس
مروری اجمالی بر صدها کتاب روایی، کلامی، تاریخی و… که محققان و دانشمندان شیعه و اهل سنت از سالها پیش از تولد و غیبت امام دوازدهم تا کنون در این باره نگاشته اند8 و نگاهی گذرا به حدود شش هزار روایتی که از پیامبر اکرم(ص) و ائمه اهل بیت(ع) در زمینه موضوعات مختلف مرتبط با امام عصر(ع) وارد شده،9 نشان می دهد که اعتقاد به امام مهدی(ع) به عنوان آخرین حجت الهی و منجی آخرالزمان، در معارف اسلامی از چنان مبانی و پایه های عقلی و نقلی استوار و خلل ناپذیری برخوردار است که راه هرگونه انکار و تردید را بر مخالفان این اندیشه می بندد و مدافعان این اندیشه را نیز از دست یازیدن به مطالب سست، واهی، خیالی و خواب و رؤیاهای بی اساس برای اثبات حقانیت این اندیشه بی نیاز می سازد.
حضرت آیت اللّه العظمی فاضل لنکرانی در پیامی به «دومین جشنواره برترینهای فرهنگ مهدویت» در این زمینه می فرماید:
در اینجا تذکر این نکته را لازم می بینم که در این وادی اهل فکر و تحقیق باید معارف را به صورت ناب و خالص و به دور از هرگونه حشو و زواید در اختیار مردم قرار دهند. باید از بیان امور سست و واهی و چه بسا کذب که اساس اعتقاد مردم را متزلزل می کند اجتناب نمایند. در تثبیت حقیقت امامت هیچ نیازی به بیان رؤیاهای کاذبه و حوادث غیر صحیح نیست. باید در منابر از جذبه های واقعی ولایت و آثار و کرامتهای مسلّم الثبوت و حقیقی آن استفاده نمایند و به بیان دیگر باید به دنبال تحکیم عقاید باشیم و نه فقط برانگیختن احساسات، که آن امری است غیر پایدار و گذرا.10
تکیه بر مطالب سست و بی بنیادی چون خواب و رؤیا برای ترویج و تبلیغ فرهنگ مهدوی، نه تنها مردم را همواره در سطحی نازل از ایمان و آگاهی قرار می دهد، بلکه اعتقاد و باور آنها را نیز بسیار شکننده و آسیب پذیر می سازد؛ زیرا مردمی که تنها با بیان یک خواب و رؤیا جذب موضوع مهدویت می شوند، با وقوع اندک خدشه ای در این نقلها دچار تزلزل و سردرگمی می گردند.
با عنایت به مطالب یاد شده بر همگان لازم است که در تبلیغ و ترویج فرهنگ مهدویت و انتظار، به نحو شایسته ای به نکات زیر توجه کنند:
1ـ3. تلاش در جهت دفاع عقلانی از اندیشه مهدویت و انتظار و تبیین هر چه بهتر و دقیق تر مبانی این اندیشه؛
2ـ3. دقت و مراقبت کامل در نقل مطالب و مباحث مهدوی، به ویژه حکایتهای مربوط به تشرفات، و توجه به منابع و مستندات مطالب و مباحث نقل شده؛
3ـ3. پرهیز از مطرح ساختن خواب و رؤیاهایی که پایه و اساس محکم و متقنی ندارند، هر چند بسیار جذاب و اثرگذار باشند.
3. گشودن زوایای جدید در طرح مباحث مهدوی
فراگیر شدن شور و شوق انتظار در جامعه ما و گرایش گروههای مختلف اجتماعی به ویژه اقشار فرهیخته و تحصیل کرده به مباحث مهدوی، ضرورت پرداختن عالمانه و متناسب با خواست و نیاز گروه ها و اقشار مختلف اجتماعی به این مباحث را دو چندان ساخته و رسالت مراکز، نهادها و گروه های فعال در این حوزه را سنگین تر نموده است. بدیهی است که در شرایط حاضر نمی توان تنها با طرح مطالب و مباحث سنتی مهدویت آن هم در قالبها و اشکالی که پیش از این مرسوم بوده، نیاز روز افزون جامعه به این مباحث را پاسخ داد. از این رو بر مبلغان فرهنگ مهدوی لازم است که با گشودن زوایای جدید در طرح مباحث مهدوی و پرداختن به موضوعات مختلف اجتماعی از منظر فرهنگ انتظار، ارائه این گونه مطالب و مباحث را هم از نظر محتوا و هم از نظر قالب دچار تحول سازند.
امروزه می توان از منظر علوم مختلف انسانی، از جمله جامعه شناسی، روان شناسی، علوم سیاسی، اقتصاد و حتی از منظر هنرهای تصویری چون سینما به ارائه مباحث مهدوی پرداخت و با طرح موضوعات و مسائل جدیدی که تا کنون در این حوزه مطرح نبوده توجه مخاطبان را جلب نمود. موضوعات و مسائلی چون آینده جهان و جهان آینده، اقتصاد جهانی، عدالت اجتماعی، حکومت جهانی، جهانی شدن، آثار روانی و تربیتی انتظار، آسیب شناسی اجتماعی انتظار، منجی گرایی در سینما و… .
البته ورود به این حوزه نیازمند دقت، ژرف نگری و احاطه به مباحث مهدوی از یک سو و علم و اطلاع کافی از مبانی علوم موردنظر از سوی دیگر است و لذا لازم است کانونها و مجامع مهدوی که قصد ورود به این حوزه را دارند، پیش ازهر اقدامی با کارشناسان شناخته شده و مورد اطمینان مشورت نمایند، تا خدای نخواسته به دام التقاط یا ابتذال گرفتار نشوند.
4. توجه به آفتها و آسیبهای اندیشه مهدویت
اندیشه مهدویت و انتظار نیز چون هر اندیشه و آرمانی آفتها و آسیبهایی دارد که اگر به آنها توجه نشود و به موقع برای برطرف ساختن آنها اقدام نگردد می تواند آثار منفی و مخربی داشته باشد. البته این آسیبها می تواند در هر زمان متفاوت از زمان دیگر باشد و از این رو مقابله با آنها نیازمند آسیب شناسی مستمر و روزآمد از سوی عالمان زمان شناس و مراکز فرهنگی و تحقیقاتی حوزوی و دانشگاهی است.
به نظر می رسد در حال حاضر فرهنگ مهدوی در جامعه ما با آسیبهای مختلفی روبروست که می توان آنها را در ذیل دو عنوان کلی دسته بندی کرد: 1. عوام زدگی و سطحی نگری؛ 2. روشنفکر زدگی و تأویل گرایی.
امروزه شاهد هستیم که گروهی از نویسندگان، سخنرانان و گردانندگان محافل و مجالس مذهبی برای جلب توجه عوام و جذب هر چه بیشتر آنها به موضوع مهدویت، با به فراموشی سپردن فلسفه واقعی انتظار و کارکردهای اجتماعی آن، مردم را صرفا به نقل خواب و رؤیا و حکایتهای ضعیف و بی اساس مشغول داشته و با بستن باب هرگونه تعقل و تدبر در معارف مهدوی، برداشتهای سطحی خود از روایات را ملاک تحلیل و بررسی پدیده ظهور قرار داده اند.
سخنرانیها و آثار مکتوبی که از سوی این گروه ارائه می شوند، مخاطبان جوان خود را از رسالت سنگینی که در برابر حجت خدا، حضرت صاحب الامر(ع) و مسئولیت بزرگی که در برابر اجتماع خود دارند، غافل ساخته و آنان را به این اندیشه وامی دارد که تنها باید در خلوت خود در جست وجوی امام غائب بود و تلاش کرد که با به دست آوردن ادعیه، توسلات و ختوماتی راهی برای تشرف خدمت آن حضرت پیدا کرد. قطعا اگر این قبیل افراد به آرزوی خود دست نیابند و راهی برای ملاقات با امامشان پیدا نکنند دچار دل زدگی و ناامیدی می شوند.
خطر دیگری که این قبیل سخنرانیها و آثار دارد این است که اعتقاد به مهدویت را در نزد کسانی که هنوز به حقایق شیعه و عمق اندیشه مهدویت پی نبرده اند، اعتقادی موهوم و آمیخته با خرافه جلوه می دهد.
گروهی دیگر از نویسندگان و سخنرانان که همه جهان پیرامون خود را تنها با عینک مدرنیسم می بینند و همه حقایق هستی را با ملاک علوم تجربی و انسانی غربی تجزیه و تحلیل می کنند، به ارائه برداشتهای روشنفکرانه از قیام و انقلاب مهدی پرداخته و شاخصه های دموکراسی لیبرال را ملاکی برای ارزیابی حکومت امام عصر(ع) قرار داده اند. این گروه تلاش می کنند که روایات مربوط به ظهور و حوادث پس از آن را به گونه ای تأویل و تفسیر کنند که با چارچوبهای به ظاهر علمی پذیرفته شده از سوی آنها هیچ تفاوتی نداشته باشد.
آثاری که براساس دیدگاههای این گروه عرضه می شوند، از یک سو اندیشه مهدویت و انتظار را در اذهان مخاطبان خود در حد یک اندیشه اجتماعی، چون دیگر اندیشه های اجتماعی، که چه بسا در آن جای چون و چرا و نقض و ابرام نیز وجود دارد، تنزل داده و رفته رفته جوانان را نسبت به حتمیت و قطعیت واقعه ظهور و کارآمدی آن دچار تردید می کند. و از سوی دیگر این اندیشه را از همه پشتوانه های غیبی و الهی خود تهی ساخته و امام مهدی(ع) را در قالب رهبر یک جنبش اجتماعی که چون هر رهبر اجتماعی دیگر گرفتار سازوکارهای پذیرفته شده جوامع بشری است، مجسم می سازد.
چنان که گفته شد هر یک از این دو دیدگاه آثار و پیامدهای مخربی برای اندیشه مهدویت و انتظار داشته و لطمات جبران ناپذیری به کارکردها و آثار این اندیشه وارد می سازد و از این رو لازم است که مبلغان و مروجان فرهنگ مهدوی با درایت و تیزبینی از غلبه این قبیل دیدگاهها بر فعالیتهای خود جلوگیری و با آثار زیانبار آنها مقابله کنند.
5. پرهیز از درآمیختن فعالیتهای مهدوی با اغراض
در سالهای اخیر با گسترش فعالیتهای مهدوی در جامعه، خیل وسیعی از مردم، از گروهها و اقشار مختلف اجتماعی و با گرایشها و تمایلات متفاوت سیاسی، بیش از پیش به فرهنگ مهدویت و انتظار روی آورده و به حضرت مهدی(ع) به عنوان پایان بخش همه ناامیدیها و نامرادیها و آخرین ذخیره شیعه برای رهایی همه جهان از تیرگیها و پلیدیها دل بسته اند. از این رو بر همه مراکز، مؤسسات، هیأتهای مذهبی و کانونهایی که به فعالیتهای مهدوی مشغولند، لازم است که در فعالیتهای خود تنها رضایت حضرت صاحب الامر(ع) را در نظر داشته باشند و از درآمیختن این موضوع با هرگونه اغراض و گرایشهای جناحی و گروهی خودداری کنند؛ زیرا در این شرایط هر حرکتی که در جهت کسب منافع جناحی و گروهی و بهره برداری سیاسی و حزبی از این گرایش ناب و خالص مردمی صورت گیرد، موجب از دست رفتن آخرین امید مردم، بدبین شدن آنها به فعالیتهای مهدوی و در نتیجه پراکنده شدن آنها از پیرامون مهم ترین محور وحدت امت اسلامی می شود که این خود خطایی جبران ناپذیر و گناهی نابخشودنی است.
6. رعایت اخلاص در عمل و پیراسته داشتن نیت
کلیه فعالیتهایی که با هدف احیا، گسترش و تعمیق فرهنگ مهدویت در جامعه صورت می گیرد از مصادیق بارز «انتظار فرج» و در نتیجه از جمله عبادات، بلکه از شایسته ترین آنها، به شمار می آید11، از این رو در این گونه فعالیتها چون هر عبادتی دیگر، نیت و اخلاص شرط اساسی بوده و بدون نیت خالصانه این فعالیتها هیچ ثمری برای انجام دهندگان آنها نخواهد داشت.
اما انجام فعالیت تبلیغی و ترویجی خالصانه برای امام عصر(ع) مستلزم درک چند مطلب اساسی است که در اینجا برخی از آنها را یادآور می شویم:
1. مدیون بودن همه ما نسبت به امام عصر(ع): استمرار هستی و بقای همه ما بسته به وجود آخرین حجت الهی است؛ چرا که به فرموده امام باقر(ع):
لو بقیت الأرض یوما بلا إمام منّا لساخت بأهلها.12
اگر زمین یک روز بدون امامی از ما بماند اهلش را در خود فرو می برد.
و همه نعمتها و خیرات و برکاتی که در عالم هستی نصیب ما می شود، به واسطه امام عصر(ع) و به طفیل هستی ایشان است. چنان که در «دعای عدیله» می خوانیم:
ببقائه بقیت الدنیا و بیمنه رزق الوری و بوجوده ثبتت الأرض والسماء.13
به بقای او دنیا باقی است و به برکت وجود او مردم روزی داده می شوند و به واسطه وجود اوست که زمین و آسمان پابرجاست.
از این رو می توان گفت که همه ما در زندگی خود مدیون و وامدار امام عصر(ع) هستیم و ایشان نسبت به همه ما حق حیات دارند و به همین دلیل اگر موفق شویم که قدمی در راه ترویج و تبلیغ نام و یاد آن حضرت برداریم جز ادای بخش بسیار ناچیزی از دین خود نسبت به ایشان کاری انجام نداده ایم.
2. خدمت به امام عصر(ع) افتخار همه اولیاء و بزرگان: امام مهدی(ع) چنان جایگاه رفیعی در عالم هستی دارند که حتی ائمه معصومین(ع) خدمت به ایشان را افتخار خود دانسته و آرزو می کردند که خداوند توفیق خدمت به آن حضرت را نصیبشان فرماید. چنان که وقتی از امام صادق(ع) می پرسند که: «آیا قائم به دنیا آمده است؟» می فرماید:
لا، ولو أدرکته لخدمته أیّام حیاتی.14
خیر، اما اگر او را درک کنم همه روزهای زندگی ام خدمتگزارش خواهم بود.
با توجه به این موضوع کسی که توفیق خدمت به آرمانها و اهداف فرهنگ مهدوی را به دست می آورد، نه تنها منتی بر امام عصر(ع) ندارد، بلکه باید خدا را به خاطر توفیقی که نصیب او کرده شکر کند.
3. جاری شدن برکت در زندگی خدمتگزاران به امام عصر(ع): بدون تردید هرگونه فعالیتی که با هدف ترویج معارف اهل بیت(ع)، گسترش فرهنگ امامت و ولایت در جامعه و تعمیق عشق و ارادت مردم به خاندان رسالت صورت گیرد مورد رضایت حضرت حق بوده و موجب نزول خیرات و برکات در زندگی انسان می شود.
با نگاهی اجمالی به زندگی کسانی که عمر خود را وقف خدمت به اهل بیت(ع) نموده و در این راه از استعدادها، تواناییها و امکانات مادی و معنوی خود حداکثر استفاده را کرده اند، نشان می دهد که این گونه افراد در زندگی خود از توفیقها و برکتهای الهی بیشتری برخوردار شده و در فعالیتهای فردی و اجتماعی خود شاهد رشد و توسعه بیشتری بوده اند. رمز این مسئله نیز روشن است؛ چرا که به اعتقاد ما هرکس در راه امیر مؤمنان علی(ع) و خاندان او قدم بردارد و آنها را در حد توان خود، یاری نماید، مشمول این دعای پیامبر گرامی اسلام(ص) و ائمه معصومین(ع) نسبت به یاری دهندگان اهل بیت عصمت و طهارت خواهد شد که:
أللّهمّ أنصر من نصره و اخذل من خذله.15
خدایا یاری کن هر کس که او (علی(ع)) را یاری کند و خوار کن هر کس که او را خوار کند.
أللّهمّ أنصره وانتصر به لدینک وانصر به أولیائک و أولیائه و شیعته واجعلنا منهم… و انصر ناصریه و اخذل خاذلیه.16
خدایا او را (مهدی(ع)) یاری کن به وسیله او دینت را، دوستانت را، دوستان او را و شیعیان و یاران او را یاری کن و ما را از ایشان قرار بده… و هرکس که او را یاری می کند یاری ده و هر کس که او را خوار می کند خوار کن.
توجه به نکات یاد شده، مبلغ و مروج فرهنگ مهدوی را از هرگونه انگیزه و غرضی جز کسب رضایت حضرت ولی عصر(ع) و ادای وظیفه به ساحت مقدس آن حضرت فارغ می سازد و به او یاری می دهد که با نیت خالصانه، به دور از هرگونه انگیزه مادی و بدون توجه به مدح و ذم این و آن به فعالیت در این حوزه بپردازد.
8. توجه دیدگاهها و نظرات مراجع عظام تقلید
در طول تاریخ پر فراز و نشیب شیعه افراطها و تفریطهای فراوانی در موضوع مهدویت صورت گرفته و جریانهای انحرافی بسیاری در این زمینه شکل گرفته اند. اما در همه این زمانها جریان قدرتمند فقاهت و مرجعیت شیعه به عنوان یکی از اصلی ترین شاخصهای خط تعادل در اندیشه شیعی با همه این انحرافها و کج اندیشی های مقابله کرده و همواره مبلغ و مروج اندیشه ناب برگرفته شده از تعالیم معصومین(ع) بوده است. از این رو بر گروهها و تشکلهای فعال در حوزه مباحث مهدوی لازم است که برای در امان ماندن از هرگونه افراط و تفریط در فعالیتهای خود، همواره دیدگاهها و نظرات مراجع عالیقدر تقلید و بزرگان حوزه علمیه را مدنظر داشته باشند و از انجام هر نوع فعالیت مغایر با اندیشه و دیدگاههای ایشان پرهیز کنند؛ چرا که براساس فرمایش امام عصر(ع) آنها حجت برهمه ما هستند:
… و أما الحوادث الواقعة فارجعوا فیها إلی رواة حدیثنا فانّهم حجتی علیکم و أنا حجة اللّه علیهم.17
… و اما در رویدادهایی که [برای شما] پیش می آید به راویان حدیث ما مراجعه کنید؛ چرا که آنها حجت بر شما هستند و من حجت خدا برایشان هستم.
8. توجه به کارکردهای مجالس و مراسم مهدوی
جشنها و مراسمی که به نام امام عصر(ع) و برای بزرگداشت یاد ایشان برپا می شوند، فرصت مناسبی برای تجدید پیمان با آن امام، یادآوری تکالیف و رسالتهای ما نسبت به آن حضرت، ترویج فرهنگ انتظار و آماده سازی جامعه برای ظهور یگانه منجی عالم بشریت است. اما متأسفانه در سالهای اخیر بسیاری از این جشنها و مراسم کارکرد اصلی خود را از دست داده و به مجالسی خنثی، بی محتوا و گاه ضد انتظار و مروج سکون و رکود تبدیل شده اند. حتی در مواردی دیده شده است که در این جشنها و مراسم اعمالی صورت می گیرد که خلاف شرع آشکار و برخلاف خواسته حضرت بقیة اللّه الاعظم، ارواحنا له الفداء، است. اعمالی چون پخش موسیقیهای مبتذل، اختلاط زن و مرد، اسراف و تبذیر، اجرای نمایشهای سخیف و بی محتوا و… .
در این شرایط وظیفه گروهها و تشکلهای فعال در حوزه فرهنگ مهدوی دو چندان شده و بر آنها لازم است که ضمن تلاش برای حفظ کارکرد اصلی مجالس و مراسم مهدوی از هر عملی که بر خلاف احترام و قداست این گونه مراسم و مغایر با خواسته های امام عصر(ع) است جلوگیری نمایند.
توجه به بیانات حضرت آیة اللّه العظمی صافی گلپایگانی که خطاب به دومین همایش «مهدویت؛ جهان آینده و استراتژی انتظار» صادر شده در این زمینه راهگشاست. ایشان می فرماید:
از این برنامه ها که به عنوان جشن و مجالس چراغانی، شادباش، مدیحه سرایی، سخنرانی و همایش برگزار می شود، باید در جهت اهداف عالی آن وجود مقدس و حجة اللّه یگانه زمان، بهره برداری شود و پیرامون شخصیت منحصر به فرد آن ولیّ خدا و ابعاد و اطراف و خصائص مأموریت بزرگی که بر عهده آن حضرت است و در حقیقت مکمل بعثت همه انبیا و رسالات آسمانی است، تبلیغ کنند که همه این برنامه ها موجب خشنودی و رضایت خاطر آن حضرت است و نیز همگان را از کارها و اعمالی که باعث نگرانی و رنجش خاطر آن حضرت می شود، برحذر نمایند.18
با امید به این که خداوند متعال به همه ما توفیق فعالیت تبلیغی مهدوی، همراه با معرفت و خلوص کامل و به دور از هرگونه افراط و تفریط عطا فرماید.
پی نوشت :
1 .شیخ عباس قمی ، مفاتیح الجنان، زیارت حضرت صاحب الامر به نقل از سیدبن طاووس.
2 .محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج36، ص337، ح200.
3 .همان، ج51، ص121.
4 .صحیفه نور (مجموعه رهنمودهای امام خمینی، قدس سره)، ج12، ص208-209.
5 .بحارالانوار، ج52، ص331، ح5.
6 .همان، ج24، ص212.
7 .روزنامه جمهوری اسلامی، ویژه بزرگداشت آیة اللّه بروجردی و شیخ شلتوت.
8 .تنها در کتاب الذریعه مرحوم شیخ آقا بزرگ تهرانی افزون بر چهل کتاب و رساله با عنوان «الغیبة» معرفی شده که از سوی فقها، متکلمان و محدثان بزرگ شیعه در طی قرون متمادی به رشته تحریر درآمده است. در کتابنامه هایی هم که در سالهای اخیر به چاپ رسیده نزدیک به دو هزار کتاب که در زمینه مباحث مهدوی نوشته شده اند معرفی شده است. ر.ک: علی اکبر مهدی پور، کتابنامه امام مهدی(ع).
9 .در کتاب منتخب الاثر حضرت آیة اللّه صافی گلپایگانی، نزدیک به شش هزار روایات از طریق شیعه و اهل سنت در زمینه مباحث مختلف مرتبط با امام مهدی(ع) نقل شده است.
10.مجله موعود، سال ششم، ش32، تیر 1381.
11.«أفضل العبادة إنتظار الفرج.» شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج2، ص377، ح1.
12.بحارالانوار، ج23، ص37، ح64.
13.شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، دعای عدیله.
14.محمدبن ابراهیم نعمانی، کتاب الغیبة، ص245؛ بحارالانوار ج51، ص148، ح22. شایان ذکر است که در برخی از کتابها این روایت به امام حسین(ع) استناد داده شده که ظاهرا صحیح نباشد.
15.بحارالانوار، ج37، ص126، ح24.
16.مفاتیح الجنان، زیارت آل یاسین.
17.ابوجعفر محمد بن علی بن الحسین (شیخ صدوق)، کمال الدین و تمام النعمة، ج2، ص483، ح4.
18.مجله موعود، سال هفتم، شماره 40، آذر و دی 1382.