۱۳۹۳/۰۱/۳۰
–
۶۷۷ بازدید
توریه در قران را توضیح دهید وموارد ان را ذکر کنید؟
با سلام و سپاس از ارتباط شما با این مرکز کاربرد توریه در قرآن
هر چند واژه توریه در قرآن کریم نیامده، در تفاسیر و منابع حدیثی، آیات متعددی از مصادیق توریه شمرده شده است.
← بیماری حضرت ابراهیم
از جمله آیات ۸۸ و ۸۹ سوره صافات [۳۳] (فَنَظَرَ نَظْرَةً فی النجومِ، فَقال اِنّی سَقیمٌ: سپس نگاهی به ستارگان افکند و گفت من بیمارم) که گفته حضرت ابراهیم علیهالسلام است به بت پرستان، پیش از شکستن بتها.
بیشتر مفسران شیعه [۳۴] [۳۵] [۳۶] [۳۷] و اهل سنّت (از جمله رجوع کنید به این منابع [۳۸] [۳۹] [۴۰] [۴۱] [۴۲]) آن را بر توریه حمل کرده و مراد وی را بیمار شدن در آینده یا بیماریِ منجر به مرگ یا مردن دانستهاند (برای معانی دیگر به این منابع رجوع کنید [۴۳] [۴۴]).
به تصریح مجلسی، [۴۵] در بسیاری از احادیث برای جواز توریه به این آیات استناد شده است.
به نظر طباطبائی [۴۶] دلیلی برای بیمار نبودن حضرت ابراهیم علیهالسلام وجود ندارد و اصولاً سخن گفتن به روش توریه، چون موجب سلب اعتماد از گفتار پیامبران میشود، برای آنان روا نیست. [۴۷] [۴۸]← کلام حضرت ابراهیم
آیه دیگر، آیه ۶۳ انبیاء [۴۹] (بَلْ فَعَلَهُ کَبیرُهُمْ هذا) است.
به نظر مفسران، مرادِ حضرت ابراهیم از این گفته آن بوده که اگر این بتها سخن میگویند شکستن بتها کار بت بزرگ بوده است.
به بیان دیگر، حضرت ابراهیم سخن خود را بر شرطی محال تعلیق کرده تا بطلان مدعای بت پرستان را برای آنان به اثبات برساند. [۵۰] [۵۱] [۵۲] [۵۳]احادیثی را نیز مؤید این نظر دانستهاند [۵۴] [۵۵] (برای دیگر تفاسیر آیه مبنی بر توریه به این منابع رجوع کنید. [۵۶] [۵۷] [۵۸]همچنین مفسران بدین استناد که گفتههای حضرت ابراهیم علیهالسلام در آیات پیشین از باب توریه بوده، این تفسیرِ مجاهد را از آیه ۸۲ سوره شعراء، [۵۹] که مراد از واژه «خطیئة» سخنان کذب آن حضرت در آیات مذکور است، مردود شمردهاند، همچنانکه مراد از کذب را در حدیثی که آن را به حضرت ابراهیم نسبت داده [۶۰] توریه دانستهاند. [۶۱] [۶۲] [۶۳]به علاوه، اصولاً نسبت دادن کذب حقیقی به انبیا با عصمت آنان ناسازگار است. [۶۴] [۶۵]← سرقت در قصه یوسف
مفسران، آیه هفتاد سوره یوسف [۶۶] را نیز، که در آن به برادران یوسف علیهالسلام نسبت سرقت داده شده، از مصادیق توریه دانسته و گفتهاند که مراد از آن به سرقت بردن حضرت یوسف از پدرش یا استفهام است.
این تفسیر در احادیث هم آمده است [۶۷] [۶۸] [۶۹] [۷۰] [۷۱] [۷۲] (برای معانی دیگر به این منابع رجوع کنید [۷۳] [۷۴]).
← آیات دیگر
مفسران، آیات دیگری را نیز از مصادیق توریه یا اشاره کننده به توریه شمردهاند، از جمله آیه ۷۳ سوره کهف، [۷۵] [۷۶] [۷۷] [۷۸] ۸۸ یوسف، [۷۹] [۸۰] ۱۰۶ نحل، [۸۱] [۸۲] [۸۳] و ۱۲۵ نحل [۸۴] [۸۵] (برای آیات دیگر به این منابع رجوع کنید [۸۶] [۸۷]).
منبع : ویکی فقه
۳۳. ↑ صافات/سوره۳۷، آیه۸۸۸۹.
۳۴. ↑ فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ذیل آیات ۸۸ و ۸۹ سوره صافات.
۳۵. ↑ طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ذیل آیات ۸۸ و ۸۹ سوره صافات.
۳۶. ↑ محمدعلی توحیدی، مصباح الفقاهة فی المعاملات، ج۱، ص۳۹۹ـ۴۰۰، تقریرات درس آیة اللة خوئی، قم ۱۳۷۱ ش.
۳۷. ↑ محمدعلی توحیدی، مصباح الفقاهة فی المعاملات، ج۱، ص۴۰۲، تقریرات درس آیة اللة خوئی، قم ۱۳۷۱ ش.
۳۸. ↑ احمد بن علی جصاص، کتاب احکام القرآن، ج۴، ص۳۹۳، چاپ محمدصادق قمحاوی، بیروت ۱۴۰۵.
۳۹. ↑ زمخشری، ذیل آیات ۸۸ و ۸۹ سوره صافات.
۴۰. ↑ محمد بن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ذیل آیات ۸۸ و ۸۹ سوره صافات، بیروت:دارالفکر، (بی تا).
۴۱. ↑ عبدالرحمان بن محمد ثعالبی، الجواهرالحسان فی تفسیر القرآن، ذیل آیات ۸۸ و ۸۹ سوره صافات، بیروت:مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، (بی تا).
۴۲. ↑ محمود بن عبداللّه آلوسی، روح المعانی، ذیل آیات ۸۸ و ۸۹ سوره صافات، مصر: ادارة الطباعة المنیریه، (بی تا).
۴۳. ↑ ابن جوزی، زادالمسیر فی علم التفسیر، ذیل آیات ۸۸ و ۸۹ سوره صافات، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
۴۴. ↑ محمدعلی توحیدی، مصباح الفقاهة فی المعاملات، ج۱، ص۴۰۲، تقریرات درس آیة اللة خوئی، قم ۱۳۷۱ ش.
۴۵. ↑ مجلسی، بحارالانوار، ج۱۲، ص۵۰.
۴۶. ↑ طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ذیل آیات ۸۸ و ۸۹ سوره صافات.
۴۷. ↑ فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ذیل انبیاء:۶۳.
۴۸. ↑ انبیاء/سوره۲۱، آیه۶۳.
۴۹. ↑ انبیاء/سوره۲۱، آیه۶۳.
۵۰. ↑ زمخشری، ذیل انبیاء: ۶۳.
۵۱. ↑ فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ذیل انبیاء:۶۳.
۵۲. ↑ ابن جوزی، زادالمسیر فی علم التفسیر، ذیل انبیاء: ۶۳، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
۵۳. ↑ محمد بن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ذیل انبیاء:۶۳، بیروت:دارالفکر، (بی تا).
۵۴. ↑ طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ذیل انبیاء:۶۳.
۵۵. ↑ محمدعلی توحیدی، مصباح الفقاهة فی المعاملات، ج۱، ص۴۰۲، تقریرات درس آیة اللة خوئی، قم ۱۳۷۱ ش.
۵۶. ↑ زمخشری، ذیل انبیاء: ۶۳.
۵۷. ↑ مجلسی، بحارالانوار، ج۱۲، ص۵۴.
۵۸. ↑ مجلسی، بحارالانوار، ج۶۹، ص۲۳۹۲۴۰.
۵۹. ↑ شعراء/سوره۲۶، آیه۸۲.
۶۰. ↑ یحیی بن شرف نووی، شرح النووی علی صحیح المسلم، ج۱۵، ص۱۲۳، بیروت ۱۳۹۲.
۶۱. ↑ فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ذیل انبیاء:۶۳.
۶۲. ↑ عبداللّه بن عمر بیضاوی، انوارالتنزیل و اسرار التأویل، ذیل شعراء: ۸۲، چاپ عبدالقادر عشاحسونه، بیروت ۱۴۱۶/۱۹۹۶.
۶۳. ↑ محمد بن علی شوکانی، فتح القدیر، ذیل شعراء: ۸۲، بیروت: دارالفکر، (بی تا).
۶۴. ↑ محمد بن احمد شمس الائمه سرخسی، کتاب المبسوط، ج۳۰، ص۲۱۱، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
۶۵. ↑ فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ذیل انبیاء:۶۳.
۶۶. ↑ یوسف/سوره۱۲، آیه۷۰.
۶۷. ↑ عبداللّه بن عمر بیضاوی، انوارالتنزیل و اسرار التأویل، ذیل یوسف: ۷۰، چاپ عبدالقادر عشاحسونه، بیروت ۱۴۱۶/۱۹۹۶.
۶۸. ↑ محمود بن عبداللّه آلوسی، روح المعانی، ذیل یوسف: ۷۰، مصر: ادارة الطباعة المنیریه، (بی تا).
۶۹. ↑ مجلسی، بحارالانوار، ج۱۲، ص۲۴۱.
۷۰. ↑ مجلسی، بحارالانوار، ج۷۲، ص۴۲۵.
۷۱. ↑ محمدعلی توحیدی، مصباح الفقاهة فی المعاملات، ج۱، ص۳۹۹ـ۴۰۰، تقریرات درس آیة اللة خوئی، قم ۱۳۷۱ ش.
۷۲. ↑ محمدعلی توحیدی، مصباح الفقاهة فی المعاملات، ج۱، ص۴۰۲ـ۴۰۳، تقریرات درس آیة اللة خوئی، قم ۱۳۷۱ ش.
۷۳. ↑ احمد بن محمد نحاس، معانی القرآن الکریم، ذیل ذیل یوسف: ۷۰، چاپ محمدعلی صابونی، مکه ۱۴۰۸ـ۱۴۰۹.
۷۴. ↑ محمد بن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ذیل ذیل یوسف:۷۰، بیروت:دارالفکر، (بی تا).
۷۵. ↑ کهف/سوره۱۸، آیه۷۳.
۷۶. ↑ طبری، جامع البیان، ذیل کهف: ۷۳.
۷۷. ↑ فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ذیل کهف:۷۳.
۷۸. ↑ عبداللّه بن عمر بیضاوی، انوارالتنزیل و اسرار التأویل، ذیل کهف: ۷۳، چاپ عبدالقادر عشاحسونه، بیروت ۱۴۱۶/۱۹۹۶.
۷۹. ↑ یوسف/سوره۱۲، آیه۸۸.
۸۰. ↑ محمد بن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ذیل یوسف:۸۸، بیروت:دارالفکر، (بی تا).
۸۱. ↑ نحل/سوره۱۶، آیه۱۰۶.
۸۲. ↑ احمد بن علی جصاص، کتاب احکام القرآن، ج۵، ص۱۶، چاپ محمدصادق قمحاوی، بیروت ۱۴۰۵.
۸۳. ↑ محمد بن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ذیل نحل:۱۰۶، بیروت:دارالفکر، (بی تا).
۸۴. ↑ نحل/سوره۱۶، آیه۱۲۵.
۸۵. ↑ طبری، جامع البیان، ذیل نحل: ۱۲۵.
۸۶. ↑ محمد بن بهادر زرکشی، البرهان فی علوم القرآن، ج۳، ص۴۹۳ـ۴۹۴، چاپ یوسف عبدالرحمان مرعشلی، جمال حمدی ذهبی، و ابراهیم عبداللّه کردی، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
۸۷. ↑ عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی، الاتقان فی علوم القرآن، ج۲، ص۲۲۶۲۲۷، بیروت ۱۹۷۳.
هر چند واژه توریه در قرآن کریم نیامده، در تفاسیر و منابع حدیثی، آیات متعددی از مصادیق توریه شمرده شده است.
← بیماری حضرت ابراهیم
از جمله آیات ۸۸ و ۸۹ سوره صافات [۳۳] (فَنَظَرَ نَظْرَةً فی النجومِ، فَقال اِنّی سَقیمٌ: سپس نگاهی به ستارگان افکند و گفت من بیمارم) که گفته حضرت ابراهیم علیهالسلام است به بت پرستان، پیش از شکستن بتها.
بیشتر مفسران شیعه [۳۴] [۳۵] [۳۶] [۳۷] و اهل سنّت (از جمله رجوع کنید به این منابع [۳۸] [۳۹] [۴۰] [۴۱] [۴۲]) آن را بر توریه حمل کرده و مراد وی را بیمار شدن در آینده یا بیماریِ منجر به مرگ یا مردن دانستهاند (برای معانی دیگر به این منابع رجوع کنید [۴۳] [۴۴]).
به تصریح مجلسی، [۴۵] در بسیاری از احادیث برای جواز توریه به این آیات استناد شده است.
به نظر طباطبائی [۴۶] دلیلی برای بیمار نبودن حضرت ابراهیم علیهالسلام وجود ندارد و اصولاً سخن گفتن به روش توریه، چون موجب سلب اعتماد از گفتار پیامبران میشود، برای آنان روا نیست. [۴۷] [۴۸]← کلام حضرت ابراهیم
آیه دیگر، آیه ۶۳ انبیاء [۴۹] (بَلْ فَعَلَهُ کَبیرُهُمْ هذا) است.
به نظر مفسران، مرادِ حضرت ابراهیم از این گفته آن بوده که اگر این بتها سخن میگویند شکستن بتها کار بت بزرگ بوده است.
به بیان دیگر، حضرت ابراهیم سخن خود را بر شرطی محال تعلیق کرده تا بطلان مدعای بت پرستان را برای آنان به اثبات برساند. [۵۰] [۵۱] [۵۲] [۵۳]احادیثی را نیز مؤید این نظر دانستهاند [۵۴] [۵۵] (برای دیگر تفاسیر آیه مبنی بر توریه به این منابع رجوع کنید. [۵۶] [۵۷] [۵۸]همچنین مفسران بدین استناد که گفتههای حضرت ابراهیم علیهالسلام در آیات پیشین از باب توریه بوده، این تفسیرِ مجاهد را از آیه ۸۲ سوره شعراء، [۵۹] که مراد از واژه «خطیئة» سخنان کذب آن حضرت در آیات مذکور است، مردود شمردهاند، همچنانکه مراد از کذب را در حدیثی که آن را به حضرت ابراهیم نسبت داده [۶۰] توریه دانستهاند. [۶۱] [۶۲] [۶۳]به علاوه، اصولاً نسبت دادن کذب حقیقی به انبیا با عصمت آنان ناسازگار است. [۶۴] [۶۵]← سرقت در قصه یوسف
مفسران، آیه هفتاد سوره یوسف [۶۶] را نیز، که در آن به برادران یوسف علیهالسلام نسبت سرقت داده شده، از مصادیق توریه دانسته و گفتهاند که مراد از آن به سرقت بردن حضرت یوسف از پدرش یا استفهام است.
این تفسیر در احادیث هم آمده است [۶۷] [۶۸] [۶۹] [۷۰] [۷۱] [۷۲] (برای معانی دیگر به این منابع رجوع کنید [۷۳] [۷۴]).
← آیات دیگر
مفسران، آیات دیگری را نیز از مصادیق توریه یا اشاره کننده به توریه شمردهاند، از جمله آیه ۷۳ سوره کهف، [۷۵] [۷۶] [۷۷] [۷۸] ۸۸ یوسف، [۷۹] [۸۰] ۱۰۶ نحل، [۸۱] [۸۲] [۸۳] و ۱۲۵ نحل [۸۴] [۸۵] (برای آیات دیگر به این منابع رجوع کنید [۸۶] [۸۷]).
منبع : ویکی فقه
۳۳. ↑ صافات/سوره۳۷، آیه۸۸۸۹.
۳۴. ↑ فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ذیل آیات ۸۸ و ۸۹ سوره صافات.
۳۵. ↑ طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ذیل آیات ۸۸ و ۸۹ سوره صافات.
۳۶. ↑ محمدعلی توحیدی، مصباح الفقاهة فی المعاملات، ج۱، ص۳۹۹ـ۴۰۰، تقریرات درس آیة اللة خوئی، قم ۱۳۷۱ ش.
۳۷. ↑ محمدعلی توحیدی، مصباح الفقاهة فی المعاملات، ج۱، ص۴۰۲، تقریرات درس آیة اللة خوئی، قم ۱۳۷۱ ش.
۳۸. ↑ احمد بن علی جصاص، کتاب احکام القرآن، ج۴، ص۳۹۳، چاپ محمدصادق قمحاوی، بیروت ۱۴۰۵.
۳۹. ↑ زمخشری، ذیل آیات ۸۸ و ۸۹ سوره صافات.
۴۰. ↑ محمد بن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ذیل آیات ۸۸ و ۸۹ سوره صافات، بیروت:دارالفکر، (بی تا).
۴۱. ↑ عبدالرحمان بن محمد ثعالبی، الجواهرالحسان فی تفسیر القرآن، ذیل آیات ۸۸ و ۸۹ سوره صافات، بیروت:مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، (بی تا).
۴۲. ↑ محمود بن عبداللّه آلوسی، روح المعانی، ذیل آیات ۸۸ و ۸۹ سوره صافات، مصر: ادارة الطباعة المنیریه، (بی تا).
۴۳. ↑ ابن جوزی، زادالمسیر فی علم التفسیر، ذیل آیات ۸۸ و ۸۹ سوره صافات، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
۴۴. ↑ محمدعلی توحیدی، مصباح الفقاهة فی المعاملات، ج۱، ص۴۰۲، تقریرات درس آیة اللة خوئی، قم ۱۳۷۱ ش.
۴۵. ↑ مجلسی، بحارالانوار، ج۱۲، ص۵۰.
۴۶. ↑ طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ذیل آیات ۸۸ و ۸۹ سوره صافات.
۴۷. ↑ فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ذیل انبیاء:۶۳.
۴۸. ↑ انبیاء/سوره۲۱، آیه۶۳.
۴۹. ↑ انبیاء/سوره۲۱، آیه۶۳.
۵۰. ↑ زمخشری، ذیل انبیاء: ۶۳.
۵۱. ↑ فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ذیل انبیاء:۶۳.
۵۲. ↑ ابن جوزی، زادالمسیر فی علم التفسیر، ذیل انبیاء: ۶۳، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
۵۳. ↑ محمد بن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ذیل انبیاء:۶۳، بیروت:دارالفکر، (بی تا).
۵۴. ↑ طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ذیل انبیاء:۶۳.
۵۵. ↑ محمدعلی توحیدی، مصباح الفقاهة فی المعاملات، ج۱، ص۴۰۲، تقریرات درس آیة اللة خوئی، قم ۱۳۷۱ ش.
۵۶. ↑ زمخشری، ذیل انبیاء: ۶۳.
۵۷. ↑ مجلسی، بحارالانوار، ج۱۲، ص۵۴.
۵۸. ↑ مجلسی، بحارالانوار، ج۶۹، ص۲۳۹۲۴۰.
۵۹. ↑ شعراء/سوره۲۶، آیه۸۲.
۶۰. ↑ یحیی بن شرف نووی، شرح النووی علی صحیح المسلم، ج۱۵، ص۱۲۳، بیروت ۱۳۹۲.
۶۱. ↑ فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ذیل انبیاء:۶۳.
۶۲. ↑ عبداللّه بن عمر بیضاوی، انوارالتنزیل و اسرار التأویل، ذیل شعراء: ۸۲، چاپ عبدالقادر عشاحسونه، بیروت ۱۴۱۶/۱۹۹۶.
۶۳. ↑ محمد بن علی شوکانی، فتح القدیر، ذیل شعراء: ۸۲، بیروت: دارالفکر، (بی تا).
۶۴. ↑ محمد بن احمد شمس الائمه سرخسی، کتاب المبسوط، ج۳۰، ص۲۱۱، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
۶۵. ↑ فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ذیل انبیاء:۶۳.
۶۶. ↑ یوسف/سوره۱۲، آیه۷۰.
۶۷. ↑ عبداللّه بن عمر بیضاوی، انوارالتنزیل و اسرار التأویل، ذیل یوسف: ۷۰، چاپ عبدالقادر عشاحسونه، بیروت ۱۴۱۶/۱۹۹۶.
۶۸. ↑ محمود بن عبداللّه آلوسی، روح المعانی، ذیل یوسف: ۷۰، مصر: ادارة الطباعة المنیریه، (بی تا).
۶۹. ↑ مجلسی، بحارالانوار، ج۱۲، ص۲۴۱.
۷۰. ↑ مجلسی، بحارالانوار، ج۷۲، ص۴۲۵.
۷۱. ↑ محمدعلی توحیدی، مصباح الفقاهة فی المعاملات، ج۱، ص۳۹۹ـ۴۰۰، تقریرات درس آیة اللة خوئی، قم ۱۳۷۱ ش.
۷۲. ↑ محمدعلی توحیدی، مصباح الفقاهة فی المعاملات، ج۱، ص۴۰۲ـ۴۰۳، تقریرات درس آیة اللة خوئی، قم ۱۳۷۱ ش.
۷۳. ↑ احمد بن محمد نحاس، معانی القرآن الکریم، ذیل ذیل یوسف: ۷۰، چاپ محمدعلی صابونی، مکه ۱۴۰۸ـ۱۴۰۹.
۷۴. ↑ محمد بن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ذیل ذیل یوسف:۷۰، بیروت:دارالفکر، (بی تا).
۷۵. ↑ کهف/سوره۱۸، آیه۷۳.
۷۶. ↑ طبری، جامع البیان، ذیل کهف: ۷۳.
۷۷. ↑ فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ذیل کهف:۷۳.
۷۸. ↑ عبداللّه بن عمر بیضاوی، انوارالتنزیل و اسرار التأویل، ذیل کهف: ۷۳، چاپ عبدالقادر عشاحسونه، بیروت ۱۴۱۶/۱۹۹۶.
۷۹. ↑ یوسف/سوره۱۲، آیه۸۸.
۸۰. ↑ محمد بن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ذیل یوسف:۸۸، بیروت:دارالفکر، (بی تا).
۸۱. ↑ نحل/سوره۱۶، آیه۱۰۶.
۸۲. ↑ احمد بن علی جصاص، کتاب احکام القرآن، ج۵، ص۱۶، چاپ محمدصادق قمحاوی، بیروت ۱۴۰۵.
۸۳. ↑ محمد بن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ذیل نحل:۱۰۶، بیروت:دارالفکر، (بی تا).
۸۴. ↑ نحل/سوره۱۶، آیه۱۲۵.
۸۵. ↑ طبری، جامع البیان، ذیل نحل: ۱۲۵.
۸۶. ↑ محمد بن بهادر زرکشی، البرهان فی علوم القرآن، ج۳، ص۴۹۳ـ۴۹۴، چاپ یوسف عبدالرحمان مرعشلی، جمال حمدی ذهبی، و ابراهیم عبداللّه کردی، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
۸۷. ↑ عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی، الاتقان فی علوم القرآن، ج۲، ص۲۲۶۲۲۷، بیروت ۱۹۷۳.