توسّل به حضرت ولی عصر(عج) راهی برای درک رمضان المبارک
۱۳۹۲/۰۴/۱۹
–
۹۱ بازدید
توصیههای آیت الله قرهی در درس اخلاق؛ ا
ا توسّل به حضرت ولی عصر(عج) راهی برای درک رمضان المبارک ا
مدیر حوزه علمیه امام مهدی(عج) گفت: بعضی هرچه میخواهند برداشت کنند، برداشت کنند. اگر نگویم، اجحاف کردم. خدا گواه است اگر نائب امام زمان، از شما راضی نباشد، روزهات، روزه نیست.
خبرگزاری شبستان: آیتالله روحالله قرهی مدیر حوزه علمیه امام مهدی(عج) حکیمیه تهران در جلسه اخلاق به نکاتی از اولیای خدا برای قبل از ماه مبارک رمضان اشاره کرد.
توصیههای آیت الله قرهی در درس اخلاق؛ ا
ا توسّل به حضرت ولی عصر(عج) راهی برای درک رمضان المبارک ا
مدیر حوزه علمیه امام مهدی(عج) گفت: بعضی هرچه میخواهند برداشت کنند، برداشت کنند. اگر نگویم، اجحاف کردم. خدا گواه است اگر نائب امام زمان، از شما راضی نباشد، روزهات، روزه نیست.
خبرگزاری شبستان: آیتالله روحالله قرهی مدیر حوزه علمیه امام مهدی(عج) حکیمیه تهران در جلسه اخلاق به نکاتی از اولیای خدا برای قبل از ماه مبارک رمضان اشاره کرد.
1. لذا یکی از مطالبی که اولیاء میگویند، این است که قبل از اینکه ماه مبارک رمضان بیاید، مثل وقتی که میخواهیم به حجّ برویم، از همدیگر حلالیّت بطلبیم، قلبها را جلا بدهیم، نسبت به دیگران فکر بد نکنیم. با خود بگوییم: واقعاً یقین دارید که اینگونه است؟ دیگر این افکار را دور بریزیم. آنوقت اتّصال به پروردگار عالم پیدا میکنیم.
2. مطلب دیگر در مورد پدر و مادر است و این، دیگر جوان و پیر ندارد. حتّی اولیاء خدا میگفتند: اگر پدر و مادر کسی از دنیا رفتند و در شهرستان دفن هستند، قبل از ماه مبارک رمضان، حتماً سر قبورشان بروید. پایین پای پدر و مادر بنشینید، از آنها بخواهید، بگویید: ماه مبارک رمضان آمده، شما برای ما دعا کنید. من هم نیّت میکنم هر عمل مستحبّی انجام بدهم، شما هم شریک باشید. یقین بدانید آنها دعایمان میکنند. کما اینکه آنها میفهمند ماه مبارک رمضان یعنی چه و ما نمیفهمیم. برای همین اوّل دعا، “اللَّهُمَّ أَدْخِلْ عَلَى أَهْلِ الْقُبُورِ السُّرُورَ” است و بعد دعاهای دیگر بیان میشود. چون آنها میفهمند و درک میکنند که ماه مبارک رمضان یعنی چه. وقتی رفتند، میفهمند.
همان حالت که برای مریم قدیسه بود، وقتی از دنیا رفت و روح الله، عیسی بن مریم میخواست دفنش کند، باذن الله او را زنده میکند و میگوید: مادر! عزیز دلم! میخواهی زندهات کنم؟ گفت: بله. تعجّب کرد و گفت: چرا؟ گفت: عزیزم! برای اینکه بیایم در تابستان گرم و سوزان روزه بگیرم و در دل شب یخ بشکنم و وضو بگیرم و نماز بخوانم. آنها تا میروند، میفهمند روزه چه خبر است. بعد مقام خودش را دید که خادمه بیبی دو عالم است، با اینکه هنوز بیبی دو عالمی دنیا نیامده، گفت: آن مقامم را دیدم و دیگر حالا نمیآیم. پس اگر پدر و مادر زنده هستند، برویم دستشان را ببوسیم. ولو نعوذبالله نستجیربالله پدر و مادر کافر باشند، ولو پدر و مادر به ظاهر حق شما را خورده باشند، بد اخلاق باشند، یا وضع بدی داشته باشند که انسان را زده میکنند، امّا عزیزم! پدر، یکی است، مادر یکی است. البته آنها باید خوش اخلاقی میکردند، نمیگویم این دلیل بر این است که آنها هر کاری دلشان میخواهند بکنند، خیر، امّا من باید مراقب باشم، پدر است، مادر است، آنهایی که دارند باید این حال را داشته باشند.
اولیاء خدا میگویند: بروید دست آنها را ببوسید، حلالیت بطلبید، بخواهید دعایتان کنند ماه مبارکتان، واقعاً برایتان مبارک باشد. چون بناست مبارک باشد، آن هم لیله القدری که میخواهند آن طور بدهند. «لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ»، این یک شب از الف شهری که همه آن به عبادت است، بهتر است، یعنی بهتر از هزار ماه عبادت، امّا اگر پدر و مادر راضی نباشند، درک نخواهیم کرد. لذا حلالیّت بطلبیم.
3. اگر نعوذبالله آقاجانمان از ما راضی نباشد، اصلاً مگر میشود آن وقت ما در ماه مبارک باشیم؟!
بعضی هرچه میخواهند برداشت کنند، برداشت کنند. اگر نگویم، اجحاف کردم. خدا گواه است اگر نائب امام زمان، از شما راضی نباشد، روزهات، روزه نیست. امامالمسلمین راضی نباشد، روزه، روزه نیست. اگر امام راحل از ما راضی نباشد، اگر شهدای عظیمالشّأن از ما راضی نباشند، روزه، روزه نیست و حال روزه اولیاء را درک نمیکنیم.
وقت گذشت، من میخواستم بیان کنم که چند نوع است، روزه عام است، روزه خاص است، روزه خاص الخاص است و روزه چهارمی هم که خیلی کمتر بیان شده، اخص الخاص که به عنوان مخلَصین عالم تبیین میشود، نه مخلِصین.
باید انسان راضی نگاه دارد، شاید بطلبد. همان طور که عرض کردم این دعا در بعضی از مواقع باید خوانده شود. «یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَارِ یَا مُدَبِّرَ اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ یَا مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَ الْأَحْوَالِ حَوِّلْ حَالَنَا إِلَى أَحْسَنِ الْحَالِ» این فقط برای سال تحویل نیست. اوّل ماه مبارک که میخواهی وارد شوی، این را بخوان. از خدا بخواهیم، بگوییم: خدایا! حالمان را تغییر بده. رجبالمرجّب بنا بود شستشوی گناهان بشود، معالأسف نکردم و گناه به گناه اضافه کردم. ماه شعبان المعظّم بنا بود لباس تقوا به تن کنم که به مهمانی خدا بیایم «دُعِیتُمْ فِیهِ إِلَى ضِیَافَةِ اللَّهِ»، نکردم. تو تحوّل ایجاد کن. میتواند دیگر، قادر است، قادر متعال است. به یک آنی میتواند همه چیز را تغییر دهد.
لذا هم شب قدر باید این دعا خوانده شود و هم اوّل ماه مبارک بخوانیم و بخواهیم. بعد ببینیم چه مطالب و مسائلی برایمان به وجود میآید.
*توسّل به آقا جان، راهی برای درک رمضان المبارک
نکاتی میخواستم بگویم دیگر وقت گذشت. تا میتوانید این چند روز آخر یاد آقا باشید، گرچه از اوّل ماه شعبان گفتم که زیاد یاد آقاجان باشید. علّت این که شعبان، ماه پیامبر(ص) است را اشاره کردیم. گفتیم: در این ماه نه پیامبر(ص) دنیا آمده (ریبع الاول، ربیع المولود است)؛ نه در این ماه شعبان المعظّم، پیامبر(ص) به رحلت یا شهادت رسیده (در 28 صفر بوده)؛ نه پیامبر(ص) در این ماه مبعوث شده (بیست و هفت رجب المرجّب بود)، نه اوّل هجرت است و …، هیچ نیست، پس چرا ماه پیامبر(ص) است؟ ما دلایلش را گفتیم که دلیل اصلی، میلاد خود آقاجانمان است. آقاجانمان هم باید امضاء کند تا وارد ماه مبارک شویم. کما این که شب قدر هم باید آقاجان امضاء کنند، همه چیز به ید مقدّس آقاجان است. لذا خیلی آقا را یاد کنیم.
“السلام علیک یا مولای بقیة اللّه”
آقاجان! میشود در ماه مبارک رمضان بیاییم؟ نمیدانم آنوقت شب قدر چطور میخواهد برایم رقم بخورد، هستم، نیستم، چه چیزهایی میخواهد رقم بخورد، من بیچاره چه کردم؟! نمیخواهم مأیوس کنم، ولی بیاییم این چند روز آخر را زار بزنیم.
آنهایی بردند که رجب المرجّب را حفظش کردند. آنهایی بردند که ماه شعبان المعظّم را حفظ کردند و … . امّا یک راه دیگری هم هست، بگوییم: آقا! ما که نتوانستیم، آنها حدّاقل احساس میکنند یک چیزی در دستشان است، ولی ما دستمان خالیِ خالی است. ما گداها آمدیم، ببین دو دست خود را بالا میآوریم و گدایی میکنیم «بین یدی حاجاتنا». آقاجان! عنایت کن.
این شبها که عرض کردم هر شب، با آقاجان حرف بزنیم، که اگر توفیق هر شب صحبت کردن را داشته باشی، ماه مبارک رمضانمان هم بالجد مبارک خواهد بود.
هر شب، برقها را که خاموش کردند و به تعبیری مسواکت را هم زدی و میخواهی بخوابی، یک دقایقی با آقاجان خلوت کن و حرف بزن. ببین چقدر آقاجان دوست دارد، اصلا گویی آقاجان منتظر است که ما با او حرف بزنیم.
عرض کردم اگر کسی این را انجام بدهد، خدا گواه است، نتیجه آن را میبیند. طلبه و دانشجو آمده به من پنهانی گفته که میخواهم یک چیزی بگویم تا ببینم درست است و بعد گفتند که بعد از این صحبت با آقا جان، حالاتی برایشان پیش آمده و چیزهایی دیدند. ما هم انجام بدهیم، امتحان کنیم، امتحانش که دیگر رایگان است و ضرری ندارد. هر شب، انجام بدهیم. به یک سال نمیرسد چیزهایی را میفهمیم و حالاتی به وجود میآید. این دیگر لطفشان است که هر شب توفیق صحبت کردن با آقاجان را داشته باشیم.
این شبها بگوییم: آقاجان! دستمان خالی است. دیدید راجع به بعضی از مسائل میگویند: گداپروری نکنید امّا ما دلمان خوش است آقا گداپروری کند، ما هم گدایش باشیم. اصلا همه چیز در دست اوست “بِیُمْنِهِ رُزِقَ الْوَرَى وَ بِوُجُودِهِ ثَبَتَتِ الْأَرْضُ وَ السَّمَاءُ”. همه چیز به دست مقدّس آقاجان است، ما گدائیم و به گدایی افتخار میکنیم.
آقا! ما گدائیم، آمدیم گدایی. آقا! دست ما را بگیر. آقای خوبیها! دست ما را بگیر آقاجان!
آقاجان! میشود عنایت کنی ماه مبارک ما اینطور بشود. شما که میتوانی، همه چیز به دست شماست، خلیفه الله هستی، عنایت کن.
پایان پیام/