توصیه های اخلاقی رهبر انقلاب به جوانان
۱۳۹۵/۱۰/۲۵
–
۴۴۵۵ بازدید
توصیه های اخلاقی رهبر انقلاب به جوان مؤمن انقلابی برای پیشرفت کشور چیست؟
اگر جوان ایرانی بخواهد مأموریت خود را دریابد، باید ببیند در محور مختصاتی با دو محور عمودی و افقی «ایمان» و «انقلاب اسلامی»، در کجا ایستاده است؟ آنچه روشن است، اینکه «وظیفهشناسی» و «عمل مبتنی بر آن» بیش از آنکه مسألهای انتزاعی و نوعی باشد، یک واقعیت عینی و مصداقی است. یعنی مأموریت و وظایف هر کسی و هر جوانی با جوان دیگر به فراخور زندگی و حیات آنها تفاوت دارد. اما این نکته که رهبر معظم انقلاب اسلامی همزمان با وضعیت و شرایط امروز از جوانان کشورش توقع افزونتری دارد، به هیچ استدلال و دلیلی نیاز ندارد. کافی است میزان مخاطب قرار دادن، دفاع کردن، حمایت کردن و مطالبات ایشان از جوانان را از ببینید.
با این همه، در این نوشتار و صرفنظر از همهی مصادیق و نمونههای متعددی که در طول چند دههی گذشته و خصوصاً چند ماههی اخیر در بیانات و پیامهای رهبر انقلاب وجود دارد، کوشیدهایم برخی از برجستهترین و مغفولترین «وظایف جوان مؤمن انقلابی» را فهرست کنیم. ۱۲ بند پیش رو آنقدر صریح و روشن هست که نیازی به توضیح و تببین نداشته باشد؛ با این وجود و به فراخور هر فراز نکاتی را نیز توضیحاً اضافه کردهایم.
۱. با «تقویت ارتباط با خدا» بر محیط خود اثر بگذارید نه با «سیاسیکاری»
یکی از جذابترین و پرنکتهترین بیانات رهبر معظم انقلاب همواره در جمع دانشجویان رقم میخورد. اردیبهشت ماه سال ۱۳۷۷ در پایان دیدار معظمله با دانشجویان دانشگاه تهران و در جلسهی پرسش و پاسخ دانشجویی، ایشان این سؤال را که: شما چه توقعی از ما دارید و جوانان دانشجوی مؤمن به اسلام و انقلاب اسلامی چه وظیفهای دارند؟ اینطور پاسخ دادند: «شخصیت معنوی خود را ارتقاء بدهید و بکوشید که با ایمان خود بر مجموعههای پیرامون خود اثر مثبت بگذارید.»۱
«وظیفهشناسی» و «عمل مبتنی بر آن» بیش از آنکه مسألهای انتزاعی و نوعی باشد، یک واقعیت عینی و مصداقی است. یعنی مأموریت و وظایف هر کسی و هر جوانی با جوان دیگر به فراخور زندگی و حیات آنها تفاوت دارد. اما رهبر معظم انقلاب همزمان با وضعیت و شرایط امروز از جوانان کشورش توقع افزونتری دارد.
«به نظر من، جوانان انقلابى دانشگاه -چون بحث دانشجو را داریم- سعى کنند خوب درس بخوانند. خوب فکر و معرفتشان را بالا ببرند. سعى کنند در محیط خودشان اثر بگذارند. فعال باشند، نه منفعل. روى محیط خودشان اثر فکرى و روانى بگذارند. این شدنى است. یک جوان گاهى اوقات مىتواند مجموعهی پیرامونى خودش را -کلاس را، استاد را و حتى دانشگاه را- زیر تأثیر شخصیت معنوى خودش قرار دهد. البته این کار با سیاسیکارى به دست نمىآید؛ با معنویت بهدست مىآید، با صفا به دست مىآید، با استحکام رابطه با خدا به دست مىآید. عزیزان من! رابطه با خدا را جدى بگیرید. شما جوانید؛ به آن اهمیت بدهید. با خدا حرف بزنید. از خدا بخواهید. مناجات، نماز -نماز با حال و با توجه- براى شما خیلى لازم است. مبادا اینها را به حاشیه برانید.»۲
۲. امر به معروف و نهی از منکر را ترک نکنید
شاید نقطهی تلاقی «ایمان به اسلام» و «انقلابی بودن» جوان، امر واجب، اما فراموششده و مهجور «امر به معروف و نهی از منکر» باشد. رهبر انقلاب در این خصوص فرمودهاند:
«دشمن از راه اشاعهی فرهنگ غلط -فرهنگ فساد و فحشا- سعی میکند جوانهای ما را از ما بگیرد. کاری که دشمن از لحاظ فرهنگی میکند، یک «تهاجم فرهنگی»، بلکه باید گفت یک «شبیخون فرهنگی»، یک «غارت فرهنگی» و یک «قتل عام فرهنگی» است. امروز دشمن این کار را با ما میکند. چه کسی میتواند ازاین فضیلتها دفاع کند؟ آن جوان مؤمنی که دل به دنیا نبسته، دل به منافع شخصی نبسته و میتواند بایستد و از فضیلتها دفاع کند. کسی که خودش آلوده و گرفتار است که نمیتواند از فضیلتها دفاع کند! این جوان بااخلاص میتواند دفاع کند. این جوان، از انقلاب، از اسلام، از فضایل و ارزشهای اسلامی میتواند دفاع کند. لذا، چندی پیش گفتم: «همه امر به معروف و نهی از منکر کنند.» الآن هم عرض میکنم: نهی از منکر کنید. این واجب است. این مسئولیت شرعی شماست. امروز مسئولیت انقلابی و سیاسی شما هم هست.»۳
۳. تاریخ معاصر را بخوانید
مهمترین راه رسیدن به فهم درستی از «جایی که ایستادهایم»، مطالعهی تاریخ است. مرور تحلیلی تاریخ و شناخت افراد و جریانهای تاریخی بیش از آنکه برای حسرت خوردن از دست دادهها یا تحسین پیروزیهای آن باشد، برای فهم رفتار و تصمیم درست وضعیت امروز ماست. آیتالله خامنهای بارها و در نوبههای مختلف به اینگونه خواندن و مطالعهی تاریخ توصیه و سفارش کردهاند و خود نیز در خطبههای نماز جمعه و دیگر بیاناتشان و به فراخور بحث، به مواردی از این دست اشاره داشتهاند. لذا نگرانی از بیاطلاعی جوان مؤمن انقلابی از تاریخ۲۰۰ سال گذشته، مطالبهای جدی و جزئی از فهرست وظایف او است:
«نمىدانم آیا جوانان نسل ما و نسل انقلابى، تاریخچهى این صدوپنجاه، دویست سال را درست خواندهاند یا نه؟ من همهى دغدغهام این است که جوان انقلابى امروز، نداند ما بعد از چه دورانى، امروز در ایران مشغول چنین حرکت عظیمى هستیم. تاریخچهى این صدوپنجاه، دویست سال اخیر از دوران اواسط قاجار به این طرف؛ از دوران جنگهاى ایران و روس به این طرف را بخوانید و ببینید چه حوادثى بر این کشور گذشته است.»۴
۴. کار فرهنگی را گسترش بدهید
بیانات رهبر انقلاب در حرم مطهر رضوی همیشه راهبردی و کلان است. در دیدار یکم فروردین سال جاری یکی از تازهترین دستورهای ایشان این بود که کار فرهنگی را جدی بگیرید و آن را محکم ادامه بدهید:
«من میخواهم بگویم آن جوانهایی که در تهران، در شهرهای گوناگون، در استانهای مختلف، در خود مشهد، در بسیاری از شهرهای دیگر کار فرهنگی میکنند با ارادهی خودشان، با انگیزهی خودشان -کارهای بسیار خوبی هم از آنها ناشی شده است که از بعضی از آنها را ما بحمدالله اطلاع پیدا کردهایم- کار را هرچه میتوانند بهطور جدی دنبال کنند و ادامه بدهند. بدانند که همین گسترش کار فرهنگی در بین جوانهای مؤمن و انقلابی، نقش بسیار زیادی را در پیشرفت این کشور و در ایستادگی ما در مقابل دشمنان این ملت ایفا کرده است.»۵
یک جوان گاهى اوقات مىتواند مجموعهی پیرامونى خودش را -کلاس را، استاد را و حتى دانشگاه را- زیر تأثیر شخصیت معنوى خودش قرار دهد. البته این کار با سیاسیکارى به دست نمىآید؛ با معنویت بهدست مىآید، با صفا به دست مىآید، با استحکام رابطه با خدا به دست مىآید. عزیزان من! رابطه با خدا را جدى بگیرید.
۵. نظام سلطه را تحلیل کنید
پیامهای رهبر انقلاب به تشکلهای دانشجویی دو مشخصهی جالب دارد؛ اول اینکه معمولاً خیلی طولانی نیست و دیگر آنکه بسیار کاربردی است. ایشان در پیامی شفاهی به تشکلهای دانشجویی انقلابی فرمودهاند:
«نظام سلطه را با تمام ابعاد و لایههایش بشناسید و اهداف و راهبردهای واقعی آن را تحلیل کنید و برای رویارویی با آن، تمام ظرفیتهای خودتان را بهکار گیرید و در این مسیر به وعدههای خداوند اطمینان داشته باشید.»۶
۶. با مشکلات بسازید
بعضیها کار به سنگ که میخورد، مأیوس میشوند. در تاریخ این انقلاب مؤمنین انقلابیای بودهاند که از جایی به بعد دلسرد شدهاند و مشکلات راه شعلهی شور انقلابی را در دلشان فروکاسته است. مأیوس شدهاند و صحنه را ترک کردهاند. در این بین باید توجه داشت که دایرهی «جوان مؤمن انقلابی» وسیعتر از قشر دانشجو است. بخش مهمی از این طیف مهم را طلبهها و روحانیون تشکیل میدهند. رهبر معظم انقلاب در سال ۱۳۸۹ و در جریان سفر مهمشان به قم، موارد کوتاه و کاربردی مهم و سنگینی را بیان نمودند:
«انقلابى باید بصیر باشد، باید بینا باشد، باید پیچیدگىهاى شرایط زمانه را درک کند. مسأله اینجور ساده نیست که یکى را رد کنیم، یکى را اثبات کنیم، یکى را قبول کنیم. اینجورى نمیشود. باید دقیق باشید. باید شور انقلابى را حفظ کنید. باید با مشکلات هم بسازید. باید از طعن و دقّ دیگران هم روگردان نشوید، اما باید خامى هم نکنید. مراقب باشید. مأیوس نشوید. در صحنه بمانید، اما دقت کنید و مواظب باشید رفتار بعضى از کسانى که به نظر شما جاى اعتراض دارد، شما را عصبانى نکند، شما را از کوره در نبرد. رفتار منطقى و عقلائى یک چیز لازمى است. البته این را هم به همه توصیه کنیم که نیروهاى انقلابى را متهم به افراطىگرى نکنند. بعضى هم اینجورى دوست میدارند عنصر انقلابى، جوان انقلابى، طلبهى انقلابى، فاضل انقلابى، مدرس انقلابى در هر سطحى از سطوح را متهم کنند به افراطىگرى؛ نه، این هم انحرافى است که به دست دشمن انجام میگیرد. واضح است. پس نه از آن طرف، نه از این طرف.»۷
۷. به هیچ کس ظلم نکنید
سال ۱۳۸۹ که فتنه اوج گرفته بود، آنان که در میدان غبارگرفتهی جنگ نرم، شمشیر بصیرت در دست داشتند، جوانانی بودند که رهبر انقلاب اسلامی به آنها «افسران جوان» خطاب میکرد. رزمندهی جوانی که سرش را به خدا عاریه داده و به میدان رزم آمده بود، دستور مهمی از فرمانده کل قوا گرفت؛ «مراقب باشید به کسی ظلم نشود» :
«جوانهاى انقلابى و مؤمن و عاشق امام، که حرف میزنند، مینویسند، اقدام میکنند؛ کاملاً رعایت کنید. اینجور نباشد که مخالفت با یک کسى ما را وادار کند که نسبت به آن کس از جادهى حق تعدّى کنیم، تجاوز کنیم، ظلم کنیم؛ نه. ظلم نباید کرد. به هیچ کس نباید ظلم کرد.»۸
آن جوانهایی که در تهران، در شهرهای گوناگون… کار فرهنگی میکنند با ارادهی خودشان، با انگیزهی خودشان… کار را هرچه میتوانند بهطور جدی دنبال کنند و ادامه بدهند. بدانند که همین گسترش کار فرهنگی در بین جوانهای مؤمن و انقلابی، نقش بسیار زیادی را در پیشرفت این کشور و در ایستادگی ما در مقابل دشمنان این ملت ایفا کرده است.
۸. پرچم گفتمان عدالتخواهی را بالا نگهدارید
عدالتخواهی فقط نام یک سال یا مأموریتی محدود به یک دورهی خاص نیست؛ بلکه شأن جوان مؤمن انقلاب است. این را رهبر انقلاب در یکی از دیدارهای مهم دانشجویی فرمودند؛ دیدار با اساتید و دانشجویان شیراز. حجم توضیح و تبیین معظمله در این فراز برای چیستی و چگونگی عدالتطلبی بهشدت راهگشا و عملیاتی است:
«یکلحظه از درخواست و مطالبهى عدالت کوتاهى نکنید. این شأن شماست. جوان و دانشجو و مؤمن شأنش همین است که عدالت را بخواهد. پشتوانهى این فکر هم با همهى وجود، خودم هستم و امروز بحمداللَّه نظام هست. البته تخلفاتى هم ممکن است انجام بگیرد؛ شما زرنگىتان این باشد: گفتمان عدالتخواهى را فریاد کنید، اما انتقاد شخصى و مصداقسازى نکنید. وقتى شما روى یک مصداق تکیه مىکنید، اولًا احتمال دارد اشتباه کرده باشید؛ من مىبینم دیگر. من مواردى را مشاهده مىکنم -نه در دانشگاه، در گروههاى اجتماعى گوناگون- که روى یک مصداق خاصى تکیه مىکنند؛ یا بهعنوان فساد، یا بهعنوان کجروى سیاسى، یا به عنوان خط و خطوط غلط. بنده مثلًا اتفاقاً از جریان اطلاع دارم و مىبینم اینجورى نیست و آن کسى که این حرف را زده، از قضیه اطلاع نداشته است. بنابراین وقتى شما روى شخص و مصداق تکیه مىکنید، هم احتمال اشتباه هست، هم وسیلهاى به دست مىدهید براى اینکه آن زرنگ قانوندانِ قانونشکن -که من گفتهام قانوندانهاى قانونشکن خطرناکند- بتواند علیه شما استفاده کند. شما از دادستان چه گلهاى مىتوانید بکنید؟ اگر یک نفرى به عنوان مفترى یک شخصى را معرفى کند و بگوید آقا او این افتراء را به من زده، خوب شأن آن قاضى این نیست که برود دنبال ماهیت قضیه. اگر این افتراء گفته شده باشد، زده شده باشد، مادهى قانونى آن قاضى را ملزم به انجام یک کارى مىکند؛ لذا نمىتوانیم از او گله کنیم. شما زرنگى کنید، شما اسم نیاورید، شما روى مصداق تکیه نکنید. شما پرچم را بلند کنید. وقتى پرچم را بلند کردید، آن کسى که مجرى است، آن کسى که در محیط اجراء مىخواهد کار انجام دهد، همه حساب کار خودشان را مىکنند. آن کسى هم که فریاد مربوط به محتواى این پرچم را بلند کرده، احساس دلگرمى مىکند و کار پیش خواهد رفت. بنابراین به نظر من مشکلى در کار شما نیست. شما جوانهاى مؤمنى هستید که انتظار هم از شما همین است. هر شعار خوبى که داده مىشود، بعد از اتکال به خداى بزرگ که همهى دلها و زبانها و ارادهها دست اوست، تکیه به شما جوانهاست، امید به شما جوانهاست. این را بدانید.»۹
۹. زودرنجی ممنوع!
یکی از فرقهای جوانان مؤمن انقلابی با پیران طریقت انقلاب در بیصبری و زودرنجی است. آیتالله خامنهای در جمع دانشجویان شیراز مثل پدری مهربان فرمودند: «شما جوانید و تازه از راه رسیده و بیصبر! همهاش خوب است، جز این بیصبری» :
«وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم / که در طریقت ما کافرى است رنجیدن نرنجید؛ دنبال کار بروید. همین مطلب را عیناً خطاب به آن برادر عزیزى که به عنوان نمایندهى جامعهى اسلامى، بسیار متین و شیوا مطالبى را بیان کردند، عرض مىکنم. این حرفها، حرفهاى دل ماست، منتها فرق ما و شما این است که ما بر اثر تجربهى روزگار فهمیدهایم که یک مقدارى باید انسان تحمل و صبر کند، شما جوانید و تازه از راه رسیده و پرشور و بىصبر! همهاش خوب است، غیر از این بىصبرى. البته این هم علاج ندارد. نه اینکه بخواهم بگویم خیلى علاج دارد؛ نه، ما خودمان هم این دورهى شما را گذراندهایم، مىدانیم چهجورى است؛ ولى بالاخره این را من مىخواهم به شما بگویم که همهى این چیزهایى که شما گفتید و شعارش در این کشور داده شده، به حول و قوهى الهى و بإذناللَّه تحقق پیدا خواهد کرد.»۱۰
۱۰. با معنویات بنیهی دینی و انقلابی خود را قوی کنید
کارکردن انرژی میخواهد، اما برای جنگیدن بیش از انرژی، بنیه باید داشت. جوان اگر روی بُردار «انقلابی بودن» اعتلا یافته باشد، اما روی جنبههای دینی و معنوی خود کار نکرده باشد، نمیتواند مصداق جوان مؤمن انقلابی باشد. قید «ایمان» هم مثل قید انقلابی بودن دائماً تقویت میخواهد:
«نقش معنویت را دست کم نباید گرفت. با توجه به خدا و تقرب به خدا، با توسل به دامان قدس الهى و ذیل عنایت الهى مىتوان خیلى کارهاى دشوار را انجام داد. شماها جوانید. شما با ما فرق دارید. این را به شما بگویم. شما خیلى از این جهت جلوتر از ما هستید. دلهاى شما پاک، نورانى، بىتعلق، بىآلایش، مثل یک آیینهى روشن، بلافاصله نور را منعکس مىکند. آلوده نشدهاید؛ این را قدر بدانید. با خداى متعال رابطه برقرار کنید. با نماز، با نافله، با تلاوت قرآن، با دعا، با صحیفهى سجادیه. این صحیفهى سجادیه پر از معارف دینى است. با این کار بنیهى دینى و انقلابى خودتان را هم محکم مىکنید.»۱۱
«آن روزى که همین مسألهى سلولهاى بنیادى را جوانهاى ما داشتند دنبال مىکردند و کشف مىکردند، خدا رحمت کند، مرحوم مهندس کاظمى -رئیس این مؤسسهى رویان- آمده بود با همان جمع پیش من گزارش مىداد. گفت من تلفن کردم که ببینم مهندس جوانى که مشغول تعقیب این قضیه بود، کار را به کجا رسانده -چون مثلًا دیروز گفته بود که فردا کار را تمام مىکنیم- خانمش بود، گوشى را برداشت و گفت آقاى مهندس آن نقطهى آخر را توانسته پیدا کند و افتاده به سجده، دارد گریه مىکند. وقتى مرحوم مهندس کاظمى این قضیه را مىگفت، هم خودش گریهاش گرفت، هم آن جوان که در مجلس بود، گریهاش گرفت. بنا کردند گریه کردن. نقش معنویت را دست کم نباید گرفت.»۱۲
جوانهاى انقلابى و مؤمن و عاشق امام، که حرف میزنند، مینویسند، اقدام میکنند؛ کاملاً رعایت کنید. اینجور نباشد که مخالفت با یک کسى ما را وادار کند که نسبت به آن کس از جادهى حق تعدّى کنیم، تجاوز کنیم، ظلم کنیم؛ نه. ظلم نباید کرد. به هیچ کس نباید ظلم کرد.
۱۱. بتهای علوم انسانی را پرستش نکنید
یکی از خطراتی که جوانان مؤمن انقلابی را تهدید میکند، «بتپرستی» است! بتهای غربی علم. گمان نشود که مخاطب این وظیفه آن دسته از جوانانند که علوم انسانی خوانده یا میخوانند، زیرا مگر علوم پایه، مهندسی و پزشکی بینیاز و بدون پشتوانهی علوم انسانی رشد کردهاند؟ بدون هیچ تعارف و اهمالی و با قید اینکه «این کار وظیفهی شماست» رهبر انقلاب به جوانان فرمودهاند:
«امروز خوشبختانه ما دانشمندان جوانِ مؤمن و تحصیلکردههاى باایمان داریم که مىتوانند یک حرکت علمىِ فراگیر و به معناى واقعى کلمه، در عرصهى علوم انسانى به وجود آورند. از اینها باید استفاده بشود. مواظب باشید دچار آن بتپرستى نشوید. آن کسى که در فلسفه، اقتصاد، علوم ارتباطات و سیاست، همان حرفى که از دهن یک متفکر غربى درآمده، آن را حجت مىداند، حالا گاهى اوقات آن حرف هم در خود غرب نسخ شده، از این نمونهها ما زیاد هم داریم. یک مطلبى را چهل، پنجاه سال پیش، یک فیلسوف اجتماعى یا سیاسى در غرب گفته و بعد آمدهاند دهتا نقد بر آن نوشتهاند؛ این آقا تازه به حرف آن پنجاه سال قبل دست یافته و به عنوان حرف نو به داخل کشور مىآورد و با بَهبَه و چَهچَه آن را به خوردِ دانشجو و شاگرد و محیط خودش مىدهد. از این قبیل هم داریم. چقدر بر اساس همین نظرات اقتصادى غربى، بانک جهانى و مجامع پولى و مالى جهانى به ملتها و دولتها برنامهها دادند و چقدر از طرف خود غربىها علیه آنها موارد نقض نوشته شده! باز هم کسانى را داریم که همان توصیهها را مىآیند عیناً تکرار مىکنند و عیناً همان نسخهها را مىنویسند. این غلط است. تحقیق علمى به معناى فقط فراگیرى و تقلید نیست؛ تحقیق، ضد تقلید است. این کار، کار شماست.»۱۳
۱۲. با هم دوست و رفیق باشید
انقلابیبودن فقط در «أشِدّاءُ عَلَی الکُفّار» بودن نیست؛ «رُحَماءُ بَینَهُم» هم میخواهد. موتور محرکهی انقلاب اسلامی در سومین دههی حیات خود که نه، بلکه در همهی طول عمر خود صمیمیت هم میطلبد؛ باید مراقب بود. باید بین خود و دیگران، بین دوست و دشمن فرق گذاشت. نباید نیروی این موتور محرکه خودش را خنثی کند:
«من توصیه مىکنم برادران مسلمان، برادران انقلابى، برادران معتقد به ارزشهاى انقلاب، هرچه مىتوانند فاصلهى بین خودشان را کم کنند؛ با هم دوست و رفیق باشند. با هم همکار باشند. علیه یکدیگر جوسازى و فعالیت نکنند، اما فاصله را با دشمنها زیاد کنند. اینها توصیههایى است که علىرغم دشمنان این ملت، در دل جوانان جا گرفته است. هر جا ما این توصیهها را کردیم، احساس کردیم و دیدیم و تجربه کردیم که این نسل جوان مؤمن، با دلهاى روشن و پاک و صافشان و با روحهاى صمیمىشان، آن لُبّ مطلب را فهمیدند و به کار گرفتند و فوایدش براى کشور آشکار شد. اینجا نیز همینطور خواهد بود.»۱۴
پروردگارا! این جوانهاى مؤمن، صالح و این عناصر خوب را پیش خودت و پیش امام زمان روسفید کن.۱۵
کشور شما به نسل جوان مؤمن و اندیشمند و پرانگیزه، از همهچیز و از همیشه بیشتر نیازمند است. همهی شما را به خدای حکیم و علیم میسپارم. و السّلام علیکم و رحمة الله. سید علی خامنهای۱۶
پینوشتها:
۱. بیانات رهبر انقلاب در جلسهی پرسش و پاسخ دانشگاه تهران، ۱۳۷۷/۲/۲۲
۲. همان
۳. بیانات رهبر انقلاب در دیدار فرماندهان گردانهای عاشورا، ۱۳۷۱/۴/۲۲
۴. بیانات رهبر انقلاب در دیدار وزیر، معاونین و رؤساى مناطق آموزش و پرورش سراسر کشور، ۱۳۷۱/۵/۲۱
۵. بیانات رهبر انقلاب در حرم مطهر رضوی، ۱۳۹۳/۱/۱
۶. پیام شفاهی رهبر انقلاب به تشکلهای دانشجویی انقلابی، ۱۳۹۲/۱۱/۲۳
۷. بیانات رهبر انقلاب در دیدار طلاب، فضلا و اساتید حوزهی علمیهی قم، ۱۳۸۹/۷/۲۹
۸. بیانات رهبر انقلاب در خطبههاى نماز جمعهى تهران در حرم امام خمینى رضواناللهعلیه، ۱۳۸۹/۳/۱۴
۹. بیانات رهبر انقلاب در دیدار اساتید و دانشجویان دانشگاههاى شیراز، ۱۳۸۷/۲/۱۴
۱۰. همان
۱۱. همان
۱۲. همان
۱۳. بیانات رهبر انقلاب در دیدار اساتید و دانشجویان دانشگاه امام صادق علیهالسلام، ۱۳۸۴/۱۰/۲۹
۱۴. بیانات رهبر انقلاب در اجتماع بزرگ مردم اراک، ۱۳۷۹/۸/۲۴
۱۵. بیانات رهبر انقلاب در دیدار وزیر، مدیران و کارکنان وزارت اطلاعات، ۱۳۸۳/۷/۱۳
۱۶. پیام رهبر انقلاب به کنگرهی اتحادیهی جامعهی اسلامی دانشجویان، ۱۳۸۷/۵/۱۰