۱۳۹۵/۰۷/۱۱
–
۲۶۲ بازدید
چرا اسلام برای توهینکنندگان
به مقدسات، مجازاتهای خشونتآمیزی مانند قتل در نظر
گرفته است؟ ما چه وظیفهای در مقابل توهینکنندگان به شعائر داریم؟
توهین در مقابل تعظیم است و بهمعنای تحقیر و سست گردانیدن و استخفاف[ قاموس الفارسیة، ماده توهین.] میباشد یعنی انسان در مقابل چیزی یا کسی رفتاری از خود نشان دهد که آن را بیارزش و بیمقدار جلوه دهد.
شکی نیست که دشمنان خدا و سردمداران استکبار جهانی برای نفوذ در فرهنگ اسلام و تحریف و تضعیف آن از حربه توهین استفاده میکنند تا با شکستن حریم مقدسات، افکار عمومی را از احترام به ارزشهای دینی منصرف کرده و جاهلان را به بیحرمتی به شعائر تشویق نمایند. آنها برای این اقدام شوم، ابتدا از آن دسته از نمادهای اولیه با اهمیت کمتر شروع میکنند و رفته رفته با حساسیتزدایی و آزمودن مردم به سراغ شعائر برجستهتر میروند.
بهطور مثال درباره یکی از توطئههای استعمار انگلیس برای تضعیف شعائر، آمده است: «در مورد علاقه و احترامی که شیعه برای خاندان رسول? قائلاند باید با القای تردیدهایی در انتساب آنان به پیامبر? این دلبستگی از میان برود. در راه حصول این مقصود باید عده ای را اجیر کنیم که با عمامه سیاه یا سبز در میان مردم ظاهر شوند و خود را، به دروغ اولاد رسول معرفی کنند. بدین ترتیب مردمی که آنان را می شناسند تدریجاً در هویت سادات حقیقی هم شک می کنند و به اولاد رسول، سوء ظن می یابند. موضوع دیگر برداشتن عمامه از سر علمای دین و سادات حقیقی است تا هم وابستگی به پیامبر? از میان برود و هم احترام علما در میان مردم کم شود»[ خاطرات همفر (جاسوس انگلیس در کشورهای اسلامی)، ص 85.].
البته سابقه توهین دشمنان بدینجا ختم نمیگردد و قابیلیان تاریخ، همواره انبیای الهی و مناسک دینی آنان را به تحقیر و تمسخر گرفتهاند[ «یحسرة علی العباد ما یأتیهم من رسول الا کانوا به یستهزءون». یس (36)، آیه 30.].
دشمنان اسلام بهویژه یهود نیز از همان ابتدا تمام فرائض و شعائر را به باد استهزاء میگرفتند که قرآن کریم مؤمنین را از هرگونه دوستی و ارتباط با آنان نهی کرده است[ «یأیها الّذین ءامنوا لاتتّخذوا الّذین اتّخذوا دینکم هزوا و لعبا مّن الّذین أوتوا الکتب من قبلکم و الکفّار أولیآء و اتّقوا الله إن کنتم مّؤمنین. وإذا نادیتم إلی الصّلوة اتّخذوها هزوا و لعبا ذلک بأنّهم قوم لایعقلون»، مائده (5)، آیات 57و 58.].
خدای متعال پیامبر اسلام? را به استقامت در مقابل انبوه توهینها توصیه نمود.[ «فَاصبِر إِنَّ وَعدَ الله حَقٌّ وَ لا یستَخِفَّنَّک الَّذِینَ لا یوقِنُونَ»، روم (30)، آیه60. ] قرآن، توطئه دشمنان را اینگونه بیان میکند:
(((یرِیدُونَ لِیطفِؤُا نُورَ الله بِأَفواهِهِم وَ الله مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَو کرِهَ الکافِرُونَ)))[ صف (61)، آیه 8.]؛
«آنان می خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش سازند ولی خدا نور خود را کامل می کند هر چند کافران خوش نداشته باشند!».
در مقابل توهین باید ایستاد و حاکم شرع اجازه دارد در برابر این توطئه حکم جهاد صادر کند زیرا مهم دین، دفاع از حریم ارزشهای دینی واجب است.[ تصریح شده است هدف از جهاد ابتدایی اقامه شعائر الهی است و بر این اساس مقابله با توهینکنندگان اولی است. از سویی میتوان مقابله با توهین را مصداقی از جهاد دفاعی دانست.]
در منابع ما توهین به برخی مقدسات، اعلام جنگ با خداست.[ الکافی، ج 4، ص 70.] لذا شارع مقدس در مقابلِ افراد جسور و بددلی که از روی دشمنی بهطور عمدی و علنی به مقدسات ناسزا گفته و توهین نمایند نیز حکم قتل صادر نموده است.[ منتهی المطلب فی تحقیق المذهب، ج15، ص222.] و اگر این ناسزا از یک مسلمان سر زند منجر به ارتداد و اشدّ مجازات میگردد.
اینگونه احکام علاوه بر بازدارندگی، نشاندهنده اهتمام شارع به حریم مقدسات است و گرچه ظاهر خشونتآمیزی دارد ولی در حقیقت، نشانگر عمقِ ایمان و احترام مسلمانان به مقدساتشان است و از این منظر، بسیار شرافتمندانه و خنثیکننده توطئه دشمنان است. همانطور که فتوای قتل سلمان رشدی توسط امام راحل، در عین اینکه تا مدتها بازدارنده بود، نه تنها موجب دلزدگی مردم جهان نشد بلکه موج شدید اسلامخواهی در سراسر دنیا را تقویت نمود.[ البته از دشمنان و سران کفر جز دشمنی انتظاری نیست. به تعبیر قرآن لن ترضی عنک الیهود و لن النصاری حتی تتبع ملتهم. اما عموم جهانیان و فرهیختگان در عصر حاضر نیز از برخورد سخت با توهینکنندگان استقبال میکنند. اما متأسفانه برخی مسئولین جلوی رادمردانی که درصدد اجرای این حکم بودند سد کردند و آن را فتوای مذهبی نامیدند نه حکم ولی فقیه! امام راحل در سالگرد حکم سلمان رشدی فرمود: میترسم بعد از من برخی مسؤولین نظام بگویند این حکم به مصلحت دیپلماسی نظام نیست! چون میدیدند در زمان خودشان وزارت خارجه به حکم اعتراض دارد!! مرحوم آیت الله فاضل در یکی از پیامهایی که دفتر ایشان چاپ کرده است فرمودهاند: اگر مسئولین محترم نظام جمهوری اسلامی نمیخواهند حکم امام را اجرا کنند لااقل جلوی جوانهای مومنی که میخواهند این حکم را اجرا کنند نگیرند!]
درباره اهمیت شعائر دینی باید دانست که نمیتوان به بهانه قواعد تقیه و اضطرار بهآسانی مجوزی برای ترک اظهار شعائر در بلند مدت صادر کرد.
حضرت امام(ره) در این باره میفرماید:
«دلیل اکراه، تقیه، ضرر و اضطرار – که در غالب مسائل فقهی حکومت دارند- شامل مواردی که شارع بر آنها اهتمام دارد نمیشود مثل جایی که دشمن بر بلاد مسلمین حمله کرده باشد یا مواردی که [عدم اقدام به موقع] موجب از بین رفتن یکی از شعائر دینی یا هتک نوامیس و محو احکام گردد. در این موارد باید ملاحظه اهمیت را نمود و لذا سیره انبیاء و اهل بیت(علیهم السلام) در این موارد قیام و جهاد است و لو منجر به ریخته شدن خون و انحاء ضرر گردد.» [ کتاب البیع، ص 389 ؛ تحریر الوسیلة، ص 369 مسئله 6.]
ناگفته نماند «توهین» نیز مانند «تعظیم» دارای مراتب و مراحلی است. گاهی توهین به شعائر نه از سوی دشمنان و از روی دشمنی بلکه خواسته یا ناخواسته توسط مسلمانان صورت میگیرد که همه اقسام آن نیز، حرام و گناه است.[ عوائد الایام فی بیان قواعد الاحکام، ص 31و30.]
قرآن کریم میفرماید:
(((یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تُحِلُّوا شَعائِرَ اللَّهِ)))[ مائده (5)، آیه 2.]؛
«ای اهل ایمان! [هتک حرمتِ ] شعایر خدا را حلال مشمارید».
(((ذَلِکَ وَمَن یُعَظِّمْ حُرُمَاتِ اللَّهِ فَهُوَ خَیْرٌ لَّهُ عِندَ رَبِّهِ)))[ حج (22)، آیه 30.]؛
«این است [آنچه مقرر شده ] و هر کس برنامه های الهی را بزرگ بشمرد و احترام آنها را حفظ کند، آن برای او نزد پروردگارش بهتر است».
حرمات جمع «حرمة» و بهمعنی چیزی است که باید احترام آن حفظ شود و در برابر آن بیحرمتی نگردد. خداوند در قرآن، مصادیقی از ترک احترامِ واجب را ذکر کرده و در قرآن وعده عذاب بر آن داده است؛ مثل سبک شمردن نماز.[ ماعون (107)، آیه 4 و 5.]
از طرفی ترک برخی شعائر مانند حج و عمره برای کسی که تمکن دارد موجب فقر و عواقب سوء دنیوی نیز میشود.[ الإحتجاج علی أهل اللجاج (للطبرسی)، ج 1، ص64.]
فقهای عظام با استدلال به لزوم تعظیم شعائر و تأسّی به سیره اهلبیت(علیهم السلام) فرمودهاند: بلند شدن و ایستادن در مقابل مؤمنین و تعظیم و احترام به آنها -بهحسب عادت عرف- جایز است؛ بلکه اگر ترک آن موجب توهین به مؤمن گردد واجب خواهد شد.[ نضد القواعد الفقهیة علی مذهب الامامیة، ص 273.] در فقه شیعه توهین به جسد مؤمن نیز هتک شعائر است.[ رسائل الشهید الثانی، ج 2، ص 1217، المسألة 116.]
بنابر این در حکومت اسلامی، حفظ شعائر اسلامی و ارزشهای دینی یک قانون است و همگان وظیفه دارند تا این قانون را در هر شرایط عمل کنند و نیروی انتظامی نیز وظیفه دارد این ارزشها را حفظ کرده و آنجا که به این ارزشها وشعائر اهانت میشود، برخورد نماید.
قابل توجه اینکه در نظام حقوقی «کامن لا»[ کامنلا (Common law) اساس و پایه حقوق انگلستان است و به جهت مشترک بودن این نظام برای همه بخشهای انگلستان و ولز آن را کامنلا مینامند. حدود 13 از نظامهای حقوقی کنونی جهان که اکثرا کشورهای انگلیسی زبان میباشند از نظام حقوقی این کشور الگوبرداری کردهاند. دیگر کشورهایی که تابع این نظام هستند عبارتند از: ایالات متحده آمریکا، مالزی، سنگاپور، بنگلادش، پاکستان، سریلانکا، هند، کامرون، کانادا، ایرلند، نیوزلند، آفریقای جنوبی، زیمباوه، هنگ کنگ و استرالیا. دیوید بارکر، کولین پدفیلد، “ حقوق به زبان ساده”، ص. 24.] از دیرباز، توهین به مقدسات با عنوان “Blasphemy” جرم شناخته شده است. بر اساس تعریفی که حقوقدانان غربی از این اصطلاح ارائه نموده اند قاعده مزبور نه تنها شامل توهین به مقدسات می شود؛ بلکه هرگونه انکار حقّانیت مسیحیت یا کتب مقدس و یا انکار وجود خداوند مصداق این جرم بهشمار می رود.[ John Smith and Brian Hogan «Criminal law» Butter worths, 8th Ed., london, 1996, p. 732: «Matter is blasphemous if it denies the truth of the Christian religion or of the Bible or the Book of Common prayer or the existence of God.”]
در انگلستان این مسئله که صرفاً انکار حقّانیت دین مسیح و یا اعتبار کتب مقدس از طریق نوشته، چاپ، آموزش و یا بیانات همراه با توصیه، بر اساس قانون، جرم شناخته شده و برای آن مجازاتهای متعددی پیش بینی شده است[ A.V. Dicey, «Law of the constitution», Macmillan, 9th Ed., London, 1950, p. 245: «Most persons, again, are astonished to find that the denial of the truth of Christianity or of the authority of the Scriptures, by writing, printing,teaching, or advised speaking…in England, is by statute a criminal offence entailing very severe penalties.”].
شکی نیست که دشمنان خدا و سردمداران استکبار جهانی برای نفوذ در فرهنگ اسلام و تحریف و تضعیف آن از حربه توهین استفاده میکنند تا با شکستن حریم مقدسات، افکار عمومی را از احترام به ارزشهای دینی منصرف کرده و جاهلان را به بیحرمتی به شعائر تشویق نمایند. آنها برای این اقدام شوم، ابتدا از آن دسته از نمادهای اولیه با اهمیت کمتر شروع میکنند و رفته رفته با حساسیتزدایی و آزمودن مردم به سراغ شعائر برجستهتر میروند.
بهطور مثال درباره یکی از توطئههای استعمار انگلیس برای تضعیف شعائر، آمده است: «در مورد علاقه و احترامی که شیعه برای خاندان رسول? قائلاند باید با القای تردیدهایی در انتساب آنان به پیامبر? این دلبستگی از میان برود. در راه حصول این مقصود باید عده ای را اجیر کنیم که با عمامه سیاه یا سبز در میان مردم ظاهر شوند و خود را، به دروغ اولاد رسول معرفی کنند. بدین ترتیب مردمی که آنان را می شناسند تدریجاً در هویت سادات حقیقی هم شک می کنند و به اولاد رسول، سوء ظن می یابند. موضوع دیگر برداشتن عمامه از سر علمای دین و سادات حقیقی است تا هم وابستگی به پیامبر? از میان برود و هم احترام علما در میان مردم کم شود»[ خاطرات همفر (جاسوس انگلیس در کشورهای اسلامی)، ص 85.].
البته سابقه توهین دشمنان بدینجا ختم نمیگردد و قابیلیان تاریخ، همواره انبیای الهی و مناسک دینی آنان را به تحقیر و تمسخر گرفتهاند[ «یحسرة علی العباد ما یأتیهم من رسول الا کانوا به یستهزءون». یس (36)، آیه 30.].
دشمنان اسلام بهویژه یهود نیز از همان ابتدا تمام فرائض و شعائر را به باد استهزاء میگرفتند که قرآن کریم مؤمنین را از هرگونه دوستی و ارتباط با آنان نهی کرده است[ «یأیها الّذین ءامنوا لاتتّخذوا الّذین اتّخذوا دینکم هزوا و لعبا مّن الّذین أوتوا الکتب من قبلکم و الکفّار أولیآء و اتّقوا الله إن کنتم مّؤمنین. وإذا نادیتم إلی الصّلوة اتّخذوها هزوا و لعبا ذلک بأنّهم قوم لایعقلون»، مائده (5)، آیات 57و 58.].
خدای متعال پیامبر اسلام? را به استقامت در مقابل انبوه توهینها توصیه نمود.[ «فَاصبِر إِنَّ وَعدَ الله حَقٌّ وَ لا یستَخِفَّنَّک الَّذِینَ لا یوقِنُونَ»، روم (30)، آیه60. ] قرآن، توطئه دشمنان را اینگونه بیان میکند:
(((یرِیدُونَ لِیطفِؤُا نُورَ الله بِأَفواهِهِم وَ الله مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَو کرِهَ الکافِرُونَ)))[ صف (61)، آیه 8.]؛
«آنان می خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش سازند ولی خدا نور خود را کامل می کند هر چند کافران خوش نداشته باشند!».
در مقابل توهین باید ایستاد و حاکم شرع اجازه دارد در برابر این توطئه حکم جهاد صادر کند زیرا مهم دین، دفاع از حریم ارزشهای دینی واجب است.[ تصریح شده است هدف از جهاد ابتدایی اقامه شعائر الهی است و بر این اساس مقابله با توهینکنندگان اولی است. از سویی میتوان مقابله با توهین را مصداقی از جهاد دفاعی دانست.]
در منابع ما توهین به برخی مقدسات، اعلام جنگ با خداست.[ الکافی، ج 4، ص 70.] لذا شارع مقدس در مقابلِ افراد جسور و بددلی که از روی دشمنی بهطور عمدی و علنی به مقدسات ناسزا گفته و توهین نمایند نیز حکم قتل صادر نموده است.[ منتهی المطلب فی تحقیق المذهب، ج15، ص222.] و اگر این ناسزا از یک مسلمان سر زند منجر به ارتداد و اشدّ مجازات میگردد.
اینگونه احکام علاوه بر بازدارندگی، نشاندهنده اهتمام شارع به حریم مقدسات است و گرچه ظاهر خشونتآمیزی دارد ولی در حقیقت، نشانگر عمقِ ایمان و احترام مسلمانان به مقدساتشان است و از این منظر، بسیار شرافتمندانه و خنثیکننده توطئه دشمنان است. همانطور که فتوای قتل سلمان رشدی توسط امام راحل، در عین اینکه تا مدتها بازدارنده بود، نه تنها موجب دلزدگی مردم جهان نشد بلکه موج شدید اسلامخواهی در سراسر دنیا را تقویت نمود.[ البته از دشمنان و سران کفر جز دشمنی انتظاری نیست. به تعبیر قرآن لن ترضی عنک الیهود و لن النصاری حتی تتبع ملتهم. اما عموم جهانیان و فرهیختگان در عصر حاضر نیز از برخورد سخت با توهینکنندگان استقبال میکنند. اما متأسفانه برخی مسئولین جلوی رادمردانی که درصدد اجرای این حکم بودند سد کردند و آن را فتوای مذهبی نامیدند نه حکم ولی فقیه! امام راحل در سالگرد حکم سلمان رشدی فرمود: میترسم بعد از من برخی مسؤولین نظام بگویند این حکم به مصلحت دیپلماسی نظام نیست! چون میدیدند در زمان خودشان وزارت خارجه به حکم اعتراض دارد!! مرحوم آیت الله فاضل در یکی از پیامهایی که دفتر ایشان چاپ کرده است فرمودهاند: اگر مسئولین محترم نظام جمهوری اسلامی نمیخواهند حکم امام را اجرا کنند لااقل جلوی جوانهای مومنی که میخواهند این حکم را اجرا کنند نگیرند!]
درباره اهمیت شعائر دینی باید دانست که نمیتوان به بهانه قواعد تقیه و اضطرار بهآسانی مجوزی برای ترک اظهار شعائر در بلند مدت صادر کرد.
حضرت امام(ره) در این باره میفرماید:
«دلیل اکراه، تقیه، ضرر و اضطرار – که در غالب مسائل فقهی حکومت دارند- شامل مواردی که شارع بر آنها اهتمام دارد نمیشود مثل جایی که دشمن بر بلاد مسلمین حمله کرده باشد یا مواردی که [عدم اقدام به موقع] موجب از بین رفتن یکی از شعائر دینی یا هتک نوامیس و محو احکام گردد. در این موارد باید ملاحظه اهمیت را نمود و لذا سیره انبیاء و اهل بیت(علیهم السلام) در این موارد قیام و جهاد است و لو منجر به ریخته شدن خون و انحاء ضرر گردد.» [ کتاب البیع، ص 389 ؛ تحریر الوسیلة، ص 369 مسئله 6.]
ناگفته نماند «توهین» نیز مانند «تعظیم» دارای مراتب و مراحلی است. گاهی توهین به شعائر نه از سوی دشمنان و از روی دشمنی بلکه خواسته یا ناخواسته توسط مسلمانان صورت میگیرد که همه اقسام آن نیز، حرام و گناه است.[ عوائد الایام فی بیان قواعد الاحکام، ص 31و30.]
قرآن کریم میفرماید:
(((یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تُحِلُّوا شَعائِرَ اللَّهِ)))[ مائده (5)، آیه 2.]؛
«ای اهل ایمان! [هتک حرمتِ ] شعایر خدا را حلال مشمارید».
(((ذَلِکَ وَمَن یُعَظِّمْ حُرُمَاتِ اللَّهِ فَهُوَ خَیْرٌ لَّهُ عِندَ رَبِّهِ)))[ حج (22)، آیه 30.]؛
«این است [آنچه مقرر شده ] و هر کس برنامه های الهی را بزرگ بشمرد و احترام آنها را حفظ کند، آن برای او نزد پروردگارش بهتر است».
حرمات جمع «حرمة» و بهمعنی چیزی است که باید احترام آن حفظ شود و در برابر آن بیحرمتی نگردد. خداوند در قرآن، مصادیقی از ترک احترامِ واجب را ذکر کرده و در قرآن وعده عذاب بر آن داده است؛ مثل سبک شمردن نماز.[ ماعون (107)، آیه 4 و 5.]
از طرفی ترک برخی شعائر مانند حج و عمره برای کسی که تمکن دارد موجب فقر و عواقب سوء دنیوی نیز میشود.[ الإحتجاج علی أهل اللجاج (للطبرسی)، ج 1، ص64.]
فقهای عظام با استدلال به لزوم تعظیم شعائر و تأسّی به سیره اهلبیت(علیهم السلام) فرمودهاند: بلند شدن و ایستادن در مقابل مؤمنین و تعظیم و احترام به آنها -بهحسب عادت عرف- جایز است؛ بلکه اگر ترک آن موجب توهین به مؤمن گردد واجب خواهد شد.[ نضد القواعد الفقهیة علی مذهب الامامیة، ص 273.] در فقه شیعه توهین به جسد مؤمن نیز هتک شعائر است.[ رسائل الشهید الثانی، ج 2، ص 1217، المسألة 116.]
بنابر این در حکومت اسلامی، حفظ شعائر اسلامی و ارزشهای دینی یک قانون است و همگان وظیفه دارند تا این قانون را در هر شرایط عمل کنند و نیروی انتظامی نیز وظیفه دارد این ارزشها را حفظ کرده و آنجا که به این ارزشها وشعائر اهانت میشود، برخورد نماید.
قابل توجه اینکه در نظام حقوقی «کامن لا»[ کامنلا (Common law) اساس و پایه حقوق انگلستان است و به جهت مشترک بودن این نظام برای همه بخشهای انگلستان و ولز آن را کامنلا مینامند. حدود 13 از نظامهای حقوقی کنونی جهان که اکثرا کشورهای انگلیسی زبان میباشند از نظام حقوقی این کشور الگوبرداری کردهاند. دیگر کشورهایی که تابع این نظام هستند عبارتند از: ایالات متحده آمریکا، مالزی، سنگاپور، بنگلادش، پاکستان، سریلانکا، هند، کامرون، کانادا، ایرلند، نیوزلند، آفریقای جنوبی، زیمباوه، هنگ کنگ و استرالیا. دیوید بارکر، کولین پدفیلد، “ حقوق به زبان ساده”، ص. 24.] از دیرباز، توهین به مقدسات با عنوان “Blasphemy” جرم شناخته شده است. بر اساس تعریفی که حقوقدانان غربی از این اصطلاح ارائه نموده اند قاعده مزبور نه تنها شامل توهین به مقدسات می شود؛ بلکه هرگونه انکار حقّانیت مسیحیت یا کتب مقدس و یا انکار وجود خداوند مصداق این جرم بهشمار می رود.[ John Smith and Brian Hogan «Criminal law» Butter worths, 8th Ed., london, 1996, p. 732: «Matter is blasphemous if it denies the truth of the Christian religion or of the Bible or the Book of Common prayer or the existence of God.”]
در انگلستان این مسئله که صرفاً انکار حقّانیت دین مسیح و یا اعتبار کتب مقدس از طریق نوشته، چاپ، آموزش و یا بیانات همراه با توصیه، بر اساس قانون، جرم شناخته شده و برای آن مجازاتهای متعددی پیش بینی شده است[ A.V. Dicey, «Law of the constitution», Macmillan, 9th Ed., London, 1950, p. 245: «Most persons, again, are astonished to find that the denial of the truth of Christianity or of the authority of the Scriptures, by writing, printing,teaching, or advised speaking…in England, is by statute a criminal offence entailing very severe penalties.”].