طلسمات

خانه » همه » مذهبی » ثانی الاثنین و ابوبکر

ثانی الاثنین و ابوبکر


ثانی الاثنین و ابوبکر

۱۳۹۳/۰۵/۱۰


۲۶۳ بازدید

ثانی الاثنین تکریم ابوبکر است؟

اهل تسنن مى گویند: این آیه دلالت بر مدح ابوبکر دارد.پاسخ این است که چنین دلالتی ندارد، چون:
اولاً، این آیه صرف اِخبار از واقعه هجرت پیامبرصلى الله علیه وآله است و شامل هیچ مدحى نیست؛ زیرا جمله، یا انشاست، مثل امر و نهى و یا اِخبار و خبر دادن است و جمله خبریه، یا متضمن مدح است یا ذم و یا صرف خبر و نقل واقعه اى خاص است و این آیه، به وضوح و وجدان، از قسم آخر است.
در قرآن خبرهاى فراوانى نقل شده و حتى گاهى اسم صاحب خبر نیز ذکر شده، مانند واقعه ازدواج و طلاق زید، پسرخوانده پیامبر؛ ولى مقصود مدح یا ذم زید نیست؛ بلکه هدف، مسئله دیگرى است.
ثانیاً، طبق تاریخ، مسلمانان در آن شب مأمور بودند در خانه هاى خود بمانند و کسى بیرون نیاید؛ ولى ابوبکر به جهت حس کنجکاوى یا… بیرون آمد و هنگامى که پیامبرصلى الله علیه وآله به او برخورد کرد، براى این که نقشه هجرت مخفیانه او براى دشمن آشکار نشود، ابوبکر را همراه خود بُرد؛ زیرا امکان داشت مشرکان با اذیت و آزار، او را وادار به افشاى این سرّ نمایند. پس هیچ دلیلى در تاریخ وجود ندارد که پیامبرصلى الله علیه وآله قبل از آن برخورد اتفاقى در شب، مسئله هجرت را با ابوبکر هماهنگ کرده باشد؛ بلکه برخى معتقدند که بیرون آمدن از خانه در آن شب، نوعى تخطى از دستور رسول خداصلى الله علیه وآله بوده است.
ثالثاً، ابوبکر محزون شد و پیامبرصلى الله علیه وآله به او دل دارى داد و این با مدح و منزلت منافات دارد.
اگر گفته شود: ضمیر «یقول» به ابوبکر برمى گردد و ابوبکر به صاحبش گفت «لاتحزن ان اللَّه معنا»، مى گوییم:
اولاً، این تفسیر با شأن پیامبرصلى الله علیه وآله سازگار نیست؛ زیرا طبق این معنا باید ایمان ابوبکر بیشتر از رسول خدا باشد.
ثانیاً، قاعده بر این است که همیشه ابتدا اصل را ذکر کنند؛ سپس فرع را به عنوان همراه بیاورند (مى گویند رئیس جمهور و هیئت همراه؛ نه این که هیئتى رفت و رئیس جمهور همراهش بود).
اگر گفته شود: «فانزل اللَّه سکینة علیه» به ابوبکر برمى گردد؛ زیرا رسول خداصلى الله علیه وآله نیازى به سکینه نداشت و این مدح است، در پاسخ مى گوییم:
اولاً، خداوند در آیه 26 همین سوره مى فرماید: «فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَکِینَتَهُ عَلى رَسُولِهِ وَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ»پس معقول است که بر پیامبرصلى الله علیه وآله سکینه نازل شود و اثر آن، زیاد کردن ایمان است؛ «هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ السَّکِینَةَ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لِیَزْدادُوا إِیماناً مَعَ إِیمانِهِمْ» فتح (48)، آیه 4. ؛ «اوست آن کس که در دل هاى مؤمنان، آرامش را فرو فرستاد؛ تا ایمانى بر ایمان خود بیفزایند».
در نتیجه، شخص پیامبرصلى الله علیه وآله نیز لحظه به لحظه در دنیا و حتى در برزخ و آخرت و بهشت جاویدان، داراى ترفیع مقام مى باشند. از این رو، در پایان تشهد نماز مستحب است گفته شود: «و تقبّل شفاعته وارفع درجته» ؛ «شفاعت رسول خداصلى الله علیه وآله در حق دیگران را قبول فرما و درجه و مقامش را بلندتر گردان»
به هر حال در این رابطه مطالب زیاد است که به جهت رعایت اختصار و دوری از طولانی شدن مطلب به این مقدار اکتفا می شود .

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد