خانه » همه » مذهبی » ثواب نماز

ثواب نماز


ثواب نماز

۱۳۹۲/۰۴/۲۹


۱۲۶ بازدید

در پاسخ به سوال شما به چند نکته اشاره می کنیم.
الف) اصل ثواب به معناى عود و رجوع و بازتاب است. ثاب یثوب یعنى: رجع (بازگشت). ثواب عمل، یعنی بازتاب نتیجه عمل، از آن روی ثواب را جزاى طاعت دانسته اند؛ یعنى، چیزى که در برابر طاعت به انسان بر مى گردد. مثوبة نیز به همین معناست: A}لمثوبة من عنداللّه خیرM}{A؛ یعنى جزا و پاداش الهى برتر و والاتر استV}{M(بقره، آیه ۱۰۳){V.
ب) ثواب و پاداش مى تواند به صورت کمّى و کیفى هر دو باشد.

در پاسخ به سوال شما به چند نکته اشاره می کنیم.
الف) اصل ثواب به معناى عود و رجوع و بازتاب است. ثاب یثوب یعنى: رجع (بازگشت). ثواب عمل، یعنی بازتاب نتیجه عمل، از آن روی ثواب را جزاى طاعت دانسته اند؛ یعنى، چیزى که در برابر طاعت به انسان بر مى گردد. مثوبة نیز به همین معناست: لمثوبة من عنداللّه خیرM}؛ یعنى جزا و پاداش الهى برتر و والاتر است{M(بقره، آیه 103).
ب) ثواب و پاداش مى تواند به صورت کمّى و کیفى هر دو باشد.

نعمت هاى بهشتى که ثواب و پاداش اهل طاعت است از دو بعد مادى و معنوى هر دو برخوردار است. بنابر این مى تواند کمیّت هم داشته باشد. در قرآن مجید به هر دوصورت اشاره شده است؛ مثلاً ملاحظه کنید گاهى چنین تعبیر شده است که: من جاء بالحسنة فله عشر امثالهاM}کسى که کار نیکى انجام دهد ده برابر به او پاداش داده خواهد شد{M(انعام، آیه 160). البته این ده برابر منحصر در کمیت نیست؛ بلکه بدین معنا است که اجر و ثواب او را بیش از آنچه او انجام داده است، خواهیم داد. ولى این مضاعف بودن هر دو بعد کمّى و کیفى را شامل است. در بسیارى از تعبیرات قرآنى به کیفیت جزا اشاره دارد؛ نظیر ان کتاب الابرارلفى علیینM}؛ نامه اعمال ابرار و نیکان در جایگاه منیع و مرتفعى است»{M(مطففین، آیه 18). نامه اعمال آنها در جایگاه منیع و مرتفعبودن نشانگر آن است که مقام آنها نیز والا و منیع است. (تفسیر نمونه ذیل آیه) یا فاولئک مع الذین انعم اللّه علیهم من النبیین والصدیقین والشهداء والصّالحین و حسن اولئک رفیقاًM}؛ آنهایى که از خدا و رسولش اطاعت مى کنند سرانجام در مجاورت افرادى قرار خواهندگرفت که مورد انعام پروردگار قرار گرفته اند؛ از انبیا و صدیقین و شهدا و صالحین که آنات همنشینان شایسته و با ارزشى هستند{M(نساء، آیه69). ملاحظه مى کنید که در آیه مذکور سخن از کیفیت جزا و پاداش است.
ج) شکى نیست که قسمتى از اجر و پاداش نیکى ها، مربوط به کمال وجودى و ارتقاى شخصیت خود انسان است.لهم درجات عند ربهم(انفال، آیه 4)؛ بلکه هم درجات عنداللّه (آل عمران، آیه 163). براى آنها فرداى قیامت درجاتى در ساحت پروردگار است بلکه خودشان درجات خواهند بود.
ولى نمى توان گفت که هر چه هست، در اندرون وجود آنهاست؛ نظیر اینکه صاحبان علم و معرفت و هنر و حکمت در همین دنیا از دو بعد اجر و منزلت برخوردارند: هم از بعد شخصیت و کمال وجودى خودشان و هم برخوردار ازمجالست با رجال و شخصیت هاى وزین و ارجمند و مى بینیم که اصولاً محیط زندگى آنها، چه از نظر فیزیکى و مادى وچه از نظر فکرى و فرهنگى، فراتر و عالى تر از دیگران است. این مسأله در قیامت نیز مطرح است. گر چه همه آنچه هست از درون شخص و کمال نفس انسان نشأت مى گیرد، ولى در عین حال و با یک دید دیگر نمى توان همه چیز رامنحصر به درون ذات دانست؛ مثلاً شراب طهورى که از کوثر بهشت مى نوشند یک ثواب است، ولى آیا یک شى ء درونى است یا به هر حال خارج از وجود آنها است؟ و قس على هذا.{J
چ) در مورد وصول به خداوند گفتنی است:

خدای متعال ذات هستی است و انسان مظهر خداوند است، مظهر هیچ گاه نمی تواند به ذات الهی برسد و ذات شود. ذات واحد است و منحصر به خداوند، آنچه برای انسان رسیدنی است، صفات وکمالات الهی است که در بهشت نیز به آنها وصول خواهد یافت.
بنابراین بهشت چیزی غیر از ظهور و جلوه رحمت خدا نیست و اینطور نیست که به بهشت رسیدن غیر از به خدا رسیدن باشد. بهشت مظهر لطف، رحمت، نعمت و صفات و کمالات الهی است و با درخواست بهشت و رسیدن به بهشت در حقیقت می توان به خدا رسید و این منافاتی با به خدا رسیدن ندارد. منظور از ثواب هم بازتاب نیکی است که خدای متعال برای اعمال نیک انسان قرار داده که به صورت نعمت های بهشتی نمود پیدا خواهد کرد.
ح) آنچه عامل اصلی کمال انسان و رسیدن به الطاف و عنایات اوست روح عبودیت و خاکساری و سر سر سپاری در محضر حقتعالی است و انجام هر کار نیکی اعم از مستحبات و واجبات جلوه های تحقق عبودیت است و انجام واجبات از جهتی تعبد بیشتری را در برابر حقتعالی به دنبال دارد ، زیرا عین فرمانبرداری و اطاعت است و از همین رو در تقرب انسان به خدا و کمال نفس انسان و نزدیکتر شدن به عنایات او تاثیر بسزایی دارد . از همین رو معنی ندارد که مانع ثواب باشد. البته باید توجه داشت که هیچکس با هیچ عملی از خداوند پاداشی طلب ندارد ، بلکه پاداشها همه تفضلی از سوی خداوند است.
در هر صورت مانعی ندارد که انسان به وظیفه خود عمل کندواز او هم تقدیر شود وپاداش داده شود.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد