خانه » همه » مذهبی » جامعه جهانی در شرایط کنونی با مشکلات عدیده‌ای روبه‌رو است

جامعه جهانی در شرایط کنونی با مشکلات عدیده‌ای روبه‌رو است


جامعه جهانی در شرایط کنونی با مشکلات عدیده‌ای روبه‌رو است

۱۳۹۴/۰۳/۳۱


۴۱۸ بازدید

جامعه جهانی در شرایط کنونی با مشکلات عدیده‌ای روبه‌رو استبیلدربرگ؛ تدبیر جهانی امور یا چپاول محترمانه جنوب

جامعه جهانی در شرایط کنونی با مشکلات عدیده‌ای روبه‌رو استبیلدربرگ؛ تدبیر جهانی امور یا چپاول محترمانه جنوب

دکتر جواد حق‌گو*: ازجمله نظریه‌های مطرح در حوزه روابط بین‌الملل نظریه «تدبیر جهانی امور» و به تعبیر برخی مترجمان نظریه «حکمرانی جهانی» (Global Governance) است. محور اصلی این نظریه ناظر به ایجاد مناسبات و مکانیسم‌هایی است که پیرو آن اداره آن دسته از امور جهانی که نیاز به عزمی جهانی دارد در دستور کار قرار می‌گیرد. به عقیده نظریه‌پردازان مطرح این حوزه، حل و فصل مشکلات جهانی به وجود آمده که بویژه در دوره جهانی شدن از روندی رو به رشد برخوردار شده تنها با خواست و اقدام تمام کنشگران (دولتی و غیردولتی) امکانپذیر خواهد بود. در تمام تعاریف موجود پیرامون حکمرانی جهانی، اهمیت 4 عنصر اصلی «نظام اقتدارها (قیادت)»، «همه مراحل فعالیت‌های انسانی»، «تعقیب اهداف» و «پیامدهای فراملی» به چشم می‌خورد، به‌گونه‌ای که تدبیر جهانی امور به‌عنوان «دستگاه اکتشافی برای تشریح تحولات و پریشانی‌های فعلی نظام بین‌الملل» تعریف شده است و اساساً به لحاظ نظری به دنبال رفع ناکارآمدی جریان اصلی در تشریح این وضعیت است.

تمام این 4 عنصر در تعریف «جیمز روزنا» از تدبیر جهانی امور مشهود است. بنا به تعریف روزنا، تدبیر جهانی امور شامل نظام‌هایی از اقتدارها در همه مراحل و سطوح فعالیت‌های انسانی – از خانواده تا سازمان‌های بین‌المللی – برای پیگیری اهداف از طریق عمل کنترل است که عواقب فراملی‌ای را نیز شامل می‌شود. براساس این تعریف و باتوجه به عناصر اصلی آمده در این تعریف و بسیاری تعاریف دیگر، هدف حکمرانی جهانی ایجاد بساطی برای رفع مشکلات جهانی موجود است.

جامعه جهانی در شرایط کنونی با مشکلات عدیده‌ای روبه‌رو است. بی‌عدالتی و تبعیض میان مردم دنیا، مشکلات اقتصادی جهان‌گستر، فقر جهانی، تروریسم، بیماری‌های جدیدالظهور، مشکلات زیست‌محیطی، وجود سلاح‌های نامتعارف و کشتار جمعی و…، تنها بخشی از مشکلاتی است که امروز گریبانگیر تمام مردم دنیا شده است. در بررسی چگونگی کارکرد این نظریه سوالاتی اساسی در ذهن تداعی می‌شود. مشکلات موجود چگونه ایجاد شده است؟ رفع این مشکلات جهانی چگونه امکانپذیر است؟ قدرت‌های بزرگ جهانی چه نقشی در رفع این مشکلات دارند و تاکنون چه اقداماتی را انجام داده‌اند؟ پاسخ به این سوالات چندان دشوار نیست.

وضعیت فعلی جهان همان‌گونه که بسیاری از نظریه‌پردازان غربی نیز بدان معترفند و در قالب نظریه‌های انتقادی به جریان اصلی روابط بین‌الملل بارها به آن اشاره شده است، بیش از هرچیز تحت تاثیر عملکرد قدرت‌های بزرگ در طول چند سده گذشته است. منافع قدرت‌های بزرگ و تلاش این دولت‌ها برای بهره‌مندی از ظرفیت کشورهای جنوب، شرایطی را برای آنها ایجاد کرد که به تبع آن چپاول دولت‌های ضعیف امری اجتناب‌ناپذیر می‌نمود. مروری بر تاریخ استعمار جنوب توسط دولت‌ها و کنشگران غیردولتی شمال و عملکرد آنها در کشورهای جهان سوم شاهدی بر این مدعاست.

پاسخ سوال دوم نیز بدیهی و آشکار است. همان‌گونه که نظریه‌پردازان نظریه مطروحه به‌درستی بدان اشاره داشته‌اند، رفع مشکل جهانی نیاز به عزم جهانی دارد. تبعیض در نحوه تقسیم کار بین‌المللی، اقدامات یکسویه و استانداردهای دوگانه نهادهای سیاسی و اقتصادی بین‌المللی، فقر گسترده کشورهای جنوب بویژه کشورهای آفریقایی، مشکلات محیط زیستی و… همگی نیاز به عزمی جهانی دارد.

پاسخ سوال سوم نیز در ادامه پاسخ سوال دوم مطرح می‌شود. بی‌تردید همان‌گونه که اشاره شد رفع مشکلات جهانی نیاز به عزمی جهانی دارد. عزم جهانی نیز بدون خواست قدرت‌های بزرگ هیچ‌گاه میسر نخواهد شد. تغییر رویه در فعالیت‌های ناعادلانه نهادها و سازمان‌های بین‌المللی، کاهش تبعیض میان جنوب و شمال، کاهش و نابودی تسلیحات نامتعارف و کشتار جمعی و…، همگی در گرو خواست و اقدامات جدی قدرت‌های بزرگ است. به عبارت دیگر رفع مشکلات جهانی بدون خواست و اقدام قدرت‌های بزرگی چون ایالات متحده آمریکا، اتحادیه اروپا، چین، روسیه و… امکانپذیر نخواهد بود. البته در کنار دولت‌ها نباید نقش کنشگران غیردولتی نوظهور نادیده انگاشته شود. پاسخ به ادامه سوال سوم که ناظر به اقدامات قدرت‌های بزرگ است روایت‌کننده مباحث مهمی است.

سران قدرت‌های بزرگ با ادعای تلاش برای رفع مشکلات جهانی سالانه چندین مرتبه در کنار هم جمع می‌شوند. برخی از این جلسات علنی و آشکار و در جلوی دوربین رسانه‌ها برگزار می‌شود و گزارش آنها نیز بر خروجی رسانه‌ها قرار می‌گیرد اما در مقابل این جلسات آشکار، برخی محافل دیگر در خفا و در بایکوت کامل خبری برگزار می‌شود. اجلاس سالانه بیلدربرگ برجسته‌ترین و به تعبیری مهم‌ترین نمونه از اجلاس‌های مخفی سران کنشگران قدرتمند جهانی است.

از روز پنجشنبه 11 ژوئن تا 14 ژوئن نشست سالانه گروه بیلدربرگ به مدت 4 روز در شهر «تلفس بوخن» اقامتگاهی کوهستانی در ایالت تیرول اتریش برگزار شد. جمعا حضور حدود 140 شرکت‌کننده از 22 کشور در کنفرانس سال جاری تایید شده است. کنفرانس امسال با عنوان «مجمعی برای مباحثات غیررسمی» با حضور رهبران عمدتاً غربی و سرمایه‌داران بانفوذ برپا شد. البته به مانند سال‌های پیش امسال نیز اعتراضات گسترده‌ای در اطراف محل برگزاری نشست صورت گرفت که با دخالت نیروهای امنیتی و پلیس اتریش مهار شد. معترضان با حمل پلاکاردهایی به سیاست‌های مافیایی این گروه اعتراض کردند. بیلدربرگ؛ گروهی که حدود 60 سال پیش بنیان نهاده شد متشکل از سیاستمداران، سرمایه‌داران و خانواده‌های سلطنتی غربی است. نشست‌های سالانه این گروه به صورت محرمانه و پشت درهای بسته و با شدیدترین تدابیر و اقدامات امنیتی و اطلاعاتی برگزار می‌شود و حتی از اسامی افراد دعوت شده به این نشست‌ها اطلاعات دقیقی در دست نیست.

برخی با تاکید بر اهمیت این اجلاس، بسیاری از حوادث واقع شده در عرصه جهانی را از نتایج حاصل شده اجلاس بیلدربرگ آن سال دانسته و حوادثی مانند انتخاب باراک اوباما، جنگ آمریکا علیه افغانستان و عراق و بسیاری از وقایع مهم دیگر جهانی را از نتایج این اجلاس دانسته‌اند. فارغ از آنکه این اظهارات چه میزان صحت داشته باشد، یکی از نتایج مهم وجود چنین محافلی دلالت بر ادعاهای مطرح شده در نظریاتی همچون نظریه حکمرانی جهانی است. سران قدرت‌های بزرگ دنیا، سرمایه‌داران برجسته و سیاستمداران ذی‌نفوذ جهانی اقدامات آشکار و غیرآشکاری را ترتیب داده و می‌دهند، اما هدف این اقدامات رفع مشکلات تمام مردم دنیا نیست، بلکه رفع مشکلات جهانی سرمایه‌دارانی است که منافعی مشترک در عرصه جهانی داشته و با ادعاهایی نظیر «حکمرانی خوب جهانی» به دنبال چپاول محترمانه مردم کشورهای جنوب هستند.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد