برخى مى پندارند درخواست یارى از پیامبر ( صلى الله علیه و آله ) و امامان ( علیهم السلام ) براى برآورده شدن نیازهاى مادى و معنوى ، با توحید ، سازگار نیست زیرا وقتى مى توان به طور مستقیم به سوى خدا رفت ، چه نیازى به دیگران هست ؟ ! براى پاسخ به این پندار ، ابتدا به یک روایت از امام هادى ( علیه السلام ) اشاره مى شود :
H « سالتَ من قول الله عزّ و جلّ : « قال الذى عنده عِلم من الکتاب » 1 فهو آصف بن برخیا ولم یَعجز سلیمانُ عن معرفه ما عرف آصف ، لکنه احب ان تعرف أُمتهُ من الجن و الانس انه الحجهُ مِن بعده ، و ذلک من علم سلیمان اَودعه آصف بأمر الله ، ففهمه الله ذلک لئلاّ یُختلف فى امامته و دلالته کما فهم سلیمان فى حیاه داود لیعرف امامته و نبوته من بعده ، لتأکید الحجه على الخلق » E 2 « امام هادى ( ع ) در پاسخ یحیى بن اکثم مى فرماید : از آیه ( قال الذى عنده علم من الکتاب ) پرسیدى او ، « آصف بن برخیا » بود و سلیمان از آن چه آصف مى دانست ، ناتوان و عاجز نبود ولى دوست داشت که امت او از جن و انس بدانند که « آصف » ، پس از او ، حجت است . سلیمان به دستور خدا علم خود را به آصف آموخت و خداوند ، این علم را به آصف فهماند تا در امامت و پیشوایى او ، اختلاف نیفتد همان طور که پیش از آن ، در زمان زندگى داوود ، به سلیمان ، علم کتاب آموخته شد تا امامت و نبوت او پس از داوود ، شناخته شود و حجت خدا بر خلق ، تأکید شود » .
از این روایت به خوبى آشکار مى شود که اگرچه خداوند متعال و همچنین پیامبر خدا ( صلى الله علیه و آله ) از انجام امور به طور مستقیم ، عاجز و ناتوان نیستند ، امّا تعیین « آصف بن برخیا » به عنوان « واسطه » ، براى آشکار کردن مقام او و تأکید بر امامت و حجّت بودن او بوده است .
البته در همین روایت اشاره مى شود که توانایى حضرت سلیمان و علم آصف از سوى خداوند است و همه تصرّفات مافوق طبیعى این « وسیله » ها ، به اذن خداوند است لذا نه تنها با توحید ، هیچ گونه منافاتى ندارد ، بلکه بر اساس اراده و مشیّت خاص و عام خداوند است . البته مى توان ، بدون بهره مندى از اولیاى الهى و « وسیله » ها و به طور مستقیم از خداوند کمک خواست اما در این صورت خود را از لطف و عنایت ویژه خداوند و از « وسیله » هایى که خداوند در اختیار گذاشته است محروم ساخته ایم و اگر کسانى با ستیزه گرى نسبت به اولیاى الهى و « وسیله » ها اقدام کنند از رحمت و لطف خداوند به دور خواهند بود و سزاوار عذاب الهى اند .
براى روشن تر شدن آنچه گفته شد به یک نمونه با استفاده از آیات قرآن اشاره مى شود . انسان ها براى توبه و بهره مندى از آمرزش الهى ، داراى سه وضعیت مى باشند
. 1 توبه به درگاه الهى ، به طور مستقیم ، توسط خود شخص گناهکار انجام گیرد . چنان که در قرآن مجید ، آمده است :
« فَأَمّا مَن تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً فَعَسى أَن یَکُونَ مِنَ المُفلِحِینَ » 3 « و اما کسى که توبه کند و ایمان آورد و به کار شایسته پردازد ، امید که از رستگاران باشد » .
. 2 علاوه بر این که انسان ها به طور مستقیم به درگاه الهى توبه کنند ، پیامبران یا اولیاى الهى نیز براى آنها طلب آمرزش کنند چنان که در قرآن مجید مى خوانیم :
« وَ لَو أَنَّهُم إِذ ظَلَمُوا أَنفُسَهُم جاؤُوکَ فَاستَغفَرُوا اللهَ وَ استَغفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللهَ تَواباً رَحِیماً » 4 « و ما هیچ پیامبرى را نفرستادیم مگر این که به توفیق الهى ، از او اطاعت کنند و اگر آنان وقتى به خود ستم کرده بودند ، پیش تو مى آمدند و از خدا آمرزش مى خواستند و پیامبر براى آنان طلب آمرزش مى کرد ، قطعاً خدا را توبه پذیرِ مهربان مى یافتند » .
روشن است که در این صورت ، بندگان خدا ، از آمرزش و لطف بیشتر خداوند ، بهره مند خواهند شد و علاوه بر دعاى خودشان ، از دعاى اولیاى الهى نیز کمک مى گیرند .
. 3 گاهى به علت شدّت تواضع و یا به خاطر شدّت خطا ، انسان هاى گناهکار یا نیازمند ، ترجیح مى دهند که تنها از سوى پیامبران و اولیاى الهى براى آنان طلب آمرزش یا طلب حاجت شود چنان که برادران حضرت یوسف ( علیه السلام ) به دلیل شدّت خطاى خود به حضرت یعقوب ( علیه السلام ) مراجعه کردند و گفتند :
« قالُوا یا أَبانَا استَغفِر لَنا ذُنُوبَنا إِنّا کُنّا خاطِئِینَ . قالَ سَوفَ أَستَغفِرُ لَکُم رَبِّى إِنَّهُ هُوَ الغَفُورُ الرَّحِیمُ » 5 « گفتند : اى پدر ! براى گناهان ما آمرزش خواه که ما خطاکار بودیم . گفت : به زودى از پروردگارم ، براى شما آمرزش مى خواهم ، که او ، همانا آمرزنده مهربان است » .
بنابراین مراجعه به پیامبران و اولیاى الهى و « وسیله » قرار دادن آنها نزد خداوند مشروعیت دارد و مورد تأیید قرآن مجید مى باشد و علاوه بر درخواست هاى معنوى حتى براى حاجت هاى مادى و رفع عذاب دنیا نیز مى توان اولیاى الهى را « وسیله » قرار داد چنان که درباره قوم حضرت موسى ( علیه السلام ) ، چنین مى خوانیم :
« وَ لَما وَقَعَ عَلَیهِمُ الرِّجزُ قالُوا یا مُوسَى ادعُ لَنا رَبَّکَ بِما عَهِدَ عِندَکَ . . . » 6 « و هنگامى که عذاب بر آنان فرود آمد ، گفتند : اى موسى ! پروردگارت را به عهدى که نزد تو دارد ، براى ما بخوان اگر این عذاب را از ما برطرف کنى ، حتماً به تو ایمان خواهیم آورد و بنى اسرائیل را قطعاً با تو روانه خواهیم ساخت » .
بنا بر آن چه گفته شد ، چندین روش طلب آمرزش و طلب حاجت از سوى خداوند و آیات قرآنى ، تأیید شده است و « وسیله » قرار دادن اولیاء به هیچ وجه ، شرک نیست و منافاتى با درخواست مستقیم از خدا ندارد بلکه اگر آدمى از وساطت اولیاى الهى بهره مند شود ، از لطف و آمرزش بیشتر خداوند نیز بهره مند خواهد شد .
برخى وهابیان تندرو و متعصّب ، با استناد به آیه شریفه :
« قَالَ أَفَتَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ مَا لَا یَنفَعُکُمْ شَیْئًا وَلَا یَضُرُّکُمْ » 7 « گفت : آیا جز خدا ، چیزى را مى پرستید که هیچ سود و زیانى به شما نمى رساند ؟ »
به زیارت کنندگان و متوسلان به پیامبر ( صلى الله علیه و آله ) توهین مى کنند و چنین کارى را شِرک مى پندارند در حالى که با دقت در این آیه شریفه ، آشکار مى شود که منظور از عبارت « مِن دونه » ، بت هاست که مشرکان به طور مستقل و « بدون » خداوند ، به درگاه آنها دعا مى کردند و حاجت هاى خود را از آنها مى خواستند 8 و در برخى تفاسیر از ابن عباس و ابن مسعود روایت شده که این آیه ، عبادت کنندگان جن ، شیطان ، ماه و خداانگارى مسیح را نکوهش مى کند 9 اما مسلمانان و به ویژه شیعیان ، هنگام دعا و درخواست حاجت در زیارت گاه ها و مناجات ها ، پیامبر ( صلى الله علیه و آله ) و امامان ( علیهم السلام ) را « وسیله » به درگاه خداوند مى دانند .
به همین دلیل در متن زیارت ، چنین مى خوانند :
H « و متقرّب بکم الى الله و مقدّمکم اَمام طلبتى و حوائجى . . . » E 10 « و به « وسیله » شما به سوى خداوند نزدیک مى شویم و شما را جهت درخواست ها و حاجت هاى خود به درگاه خداوند پیشقدم مى دانیم » .
در حقیقت ، پیامبر ( صلى الله علیه و آله ) و امامان ( علیهم السلام ) ، معلم و راهنماى زیارت کنندگان به سوى خدا هستند و این با موضوع بت پرستى ، به طور کامل ، متفاوت است زیرا « بت ها » از سنگ و چوب هستند و نمى توانند هیچ گونه نفع و ضررى داشته باشند .
بنابراین ، کسانى که خودشان را در هنگام دعا به سوى خدا ، از ارتباط و همراه کردن پیامبر و اولیاى الهى بى نیاز مى دانند ، در حقیقت ، خودشان را از وسیله هاى نورانى ، محروم کرده اند و حتى برخلاف دستور خداوند و سنت پیامبر اسلام ( صلى الله علیه و آله ) عمل ، کرده اند . و کسانى که براى توبه خود و یا براى برآورده شدن حاجات خود ، اهل بیت عصمت ( علیهم السلام ) را وسیله قرار مى دهند ، در حقیقت ، به دستور خداوند عمل کرده اند و با پیروى از روش پیامبر ( صلى الله علیه و آله ) ، اهل سنّت واقعى مى باشند .
( 1 ) نمل ( 27 ) ، آیه . 40 ( 2 ) مجلسى ، بحارالانوار ، ج 10 ، ص 387 ، باب 23 ، ح 1 تفسیر آلوسى ، ج 19 ، ص
. 204 ( 3 ) قصص ( 28 ) ، آیه . 67 ( 4 ) نساء ( 4 ) ، آیه
. 64 ( 5 ) یوسف ( 12 ) ، آیات 97 و . 98 ( 6 ) اعراف ( 7 ) ، آیه . 134 ( 7 ) انبیاء ( 21 ) ، آیه . 66 ( 8 ) . ک : طباطبایى ، المیزان ، ج 13 ، ص 128 طبرسى ، مجمع البیان ، ج 6 ، ص . 651 ( 9 ) . ک : الزحیلى ، تفسیر الوسیط ، ج 2 ، ص 1361 طبرى ، جامع البیان ، ج 15 ، ص 73 تفسیر قرطبى ، ج 11 ، ص . 280 ( 10 ) . ک : زیارت جامعه کبیره .
H « سالتَ من قول الله عزّ و جلّ : « قال الذى عنده عِلم من الکتاب » 1 فهو آصف بن برخیا ولم یَعجز سلیمانُ عن معرفه ما عرف آصف ، لکنه احب ان تعرف أُمتهُ من الجن و الانس انه الحجهُ مِن بعده ، و ذلک من علم سلیمان اَودعه آصف بأمر الله ، ففهمه الله ذلک لئلاّ یُختلف فى امامته و دلالته کما فهم سلیمان فى حیاه داود لیعرف امامته و نبوته من بعده ، لتأکید الحجه على الخلق » E 2 « امام هادى ( ع ) در پاسخ یحیى بن اکثم مى فرماید : از آیه ( قال الذى عنده علم من الکتاب ) پرسیدى او ، « آصف بن برخیا » بود و سلیمان از آن چه آصف مى دانست ، ناتوان و عاجز نبود ولى دوست داشت که امت او از جن و انس بدانند که « آصف » ، پس از او ، حجت است . سلیمان به دستور خدا علم خود را به آصف آموخت و خداوند ، این علم را به آصف فهماند تا در امامت و پیشوایى او ، اختلاف نیفتد همان طور که پیش از آن ، در زمان زندگى داوود ، به سلیمان ، علم کتاب آموخته شد تا امامت و نبوت او پس از داوود ، شناخته شود و حجت خدا بر خلق ، تأکید شود » .
از این روایت به خوبى آشکار مى شود که اگرچه خداوند متعال و همچنین پیامبر خدا ( صلى الله علیه و آله ) از انجام امور به طور مستقیم ، عاجز و ناتوان نیستند ، امّا تعیین « آصف بن برخیا » به عنوان « واسطه » ، براى آشکار کردن مقام او و تأکید بر امامت و حجّت بودن او بوده است .
البته در همین روایت اشاره مى شود که توانایى حضرت سلیمان و علم آصف از سوى خداوند است و همه تصرّفات مافوق طبیعى این « وسیله » ها ، به اذن خداوند است لذا نه تنها با توحید ، هیچ گونه منافاتى ندارد ، بلکه بر اساس اراده و مشیّت خاص و عام خداوند است . البته مى توان ، بدون بهره مندى از اولیاى الهى و « وسیله » ها و به طور مستقیم از خداوند کمک خواست اما در این صورت خود را از لطف و عنایت ویژه خداوند و از « وسیله » هایى که خداوند در اختیار گذاشته است محروم ساخته ایم و اگر کسانى با ستیزه گرى نسبت به اولیاى الهى و « وسیله » ها اقدام کنند از رحمت و لطف خداوند به دور خواهند بود و سزاوار عذاب الهى اند .
براى روشن تر شدن آنچه گفته شد به یک نمونه با استفاده از آیات قرآن اشاره مى شود . انسان ها براى توبه و بهره مندى از آمرزش الهى ، داراى سه وضعیت مى باشند
. 1 توبه به درگاه الهى ، به طور مستقیم ، توسط خود شخص گناهکار انجام گیرد . چنان که در قرآن مجید ، آمده است :
« فَأَمّا مَن تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً فَعَسى أَن یَکُونَ مِنَ المُفلِحِینَ » 3 « و اما کسى که توبه کند و ایمان آورد و به کار شایسته پردازد ، امید که از رستگاران باشد » .
. 2 علاوه بر این که انسان ها به طور مستقیم به درگاه الهى توبه کنند ، پیامبران یا اولیاى الهى نیز براى آنها طلب آمرزش کنند چنان که در قرآن مجید مى خوانیم :
« وَ لَو أَنَّهُم إِذ ظَلَمُوا أَنفُسَهُم جاؤُوکَ فَاستَغفَرُوا اللهَ وَ استَغفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللهَ تَواباً رَحِیماً » 4 « و ما هیچ پیامبرى را نفرستادیم مگر این که به توفیق الهى ، از او اطاعت کنند و اگر آنان وقتى به خود ستم کرده بودند ، پیش تو مى آمدند و از خدا آمرزش مى خواستند و پیامبر براى آنان طلب آمرزش مى کرد ، قطعاً خدا را توبه پذیرِ مهربان مى یافتند » .
روشن است که در این صورت ، بندگان خدا ، از آمرزش و لطف بیشتر خداوند ، بهره مند خواهند شد و علاوه بر دعاى خودشان ، از دعاى اولیاى الهى نیز کمک مى گیرند .
. 3 گاهى به علت شدّت تواضع و یا به خاطر شدّت خطا ، انسان هاى گناهکار یا نیازمند ، ترجیح مى دهند که تنها از سوى پیامبران و اولیاى الهى براى آنان طلب آمرزش یا طلب حاجت شود چنان که برادران حضرت یوسف ( علیه السلام ) به دلیل شدّت خطاى خود به حضرت یعقوب ( علیه السلام ) مراجعه کردند و گفتند :
« قالُوا یا أَبانَا استَغفِر لَنا ذُنُوبَنا إِنّا کُنّا خاطِئِینَ . قالَ سَوفَ أَستَغفِرُ لَکُم رَبِّى إِنَّهُ هُوَ الغَفُورُ الرَّحِیمُ » 5 « گفتند : اى پدر ! براى گناهان ما آمرزش خواه که ما خطاکار بودیم . گفت : به زودى از پروردگارم ، براى شما آمرزش مى خواهم ، که او ، همانا آمرزنده مهربان است » .
بنابراین مراجعه به پیامبران و اولیاى الهى و « وسیله » قرار دادن آنها نزد خداوند مشروعیت دارد و مورد تأیید قرآن مجید مى باشد و علاوه بر درخواست هاى معنوى حتى براى حاجت هاى مادى و رفع عذاب دنیا نیز مى توان اولیاى الهى را « وسیله » قرار داد چنان که درباره قوم حضرت موسى ( علیه السلام ) ، چنین مى خوانیم :
« وَ لَما وَقَعَ عَلَیهِمُ الرِّجزُ قالُوا یا مُوسَى ادعُ لَنا رَبَّکَ بِما عَهِدَ عِندَکَ . . . » 6 « و هنگامى که عذاب بر آنان فرود آمد ، گفتند : اى موسى ! پروردگارت را به عهدى که نزد تو دارد ، براى ما بخوان اگر این عذاب را از ما برطرف کنى ، حتماً به تو ایمان خواهیم آورد و بنى اسرائیل را قطعاً با تو روانه خواهیم ساخت » .
بنا بر آن چه گفته شد ، چندین روش طلب آمرزش و طلب حاجت از سوى خداوند و آیات قرآنى ، تأیید شده است و « وسیله » قرار دادن اولیاء به هیچ وجه ، شرک نیست و منافاتى با درخواست مستقیم از خدا ندارد بلکه اگر آدمى از وساطت اولیاى الهى بهره مند شود ، از لطف و آمرزش بیشتر خداوند نیز بهره مند خواهد شد .
برخى وهابیان تندرو و متعصّب ، با استناد به آیه شریفه :
« قَالَ أَفَتَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ مَا لَا یَنفَعُکُمْ شَیْئًا وَلَا یَضُرُّکُمْ » 7 « گفت : آیا جز خدا ، چیزى را مى پرستید که هیچ سود و زیانى به شما نمى رساند ؟ »
به زیارت کنندگان و متوسلان به پیامبر ( صلى الله علیه و آله ) توهین مى کنند و چنین کارى را شِرک مى پندارند در حالى که با دقت در این آیه شریفه ، آشکار مى شود که منظور از عبارت « مِن دونه » ، بت هاست که مشرکان به طور مستقل و « بدون » خداوند ، به درگاه آنها دعا مى کردند و حاجت هاى خود را از آنها مى خواستند 8 و در برخى تفاسیر از ابن عباس و ابن مسعود روایت شده که این آیه ، عبادت کنندگان جن ، شیطان ، ماه و خداانگارى مسیح را نکوهش مى کند 9 اما مسلمانان و به ویژه شیعیان ، هنگام دعا و درخواست حاجت در زیارت گاه ها و مناجات ها ، پیامبر ( صلى الله علیه و آله ) و امامان ( علیهم السلام ) را « وسیله » به درگاه خداوند مى دانند .
به همین دلیل در متن زیارت ، چنین مى خوانند :
H « و متقرّب بکم الى الله و مقدّمکم اَمام طلبتى و حوائجى . . . » E 10 « و به « وسیله » شما به سوى خداوند نزدیک مى شویم و شما را جهت درخواست ها و حاجت هاى خود به درگاه خداوند پیشقدم مى دانیم » .
در حقیقت ، پیامبر ( صلى الله علیه و آله ) و امامان ( علیهم السلام ) ، معلم و راهنماى زیارت کنندگان به سوى خدا هستند و این با موضوع بت پرستى ، به طور کامل ، متفاوت است زیرا « بت ها » از سنگ و چوب هستند و نمى توانند هیچ گونه نفع و ضررى داشته باشند .
بنابراین ، کسانى که خودشان را در هنگام دعا به سوى خدا ، از ارتباط و همراه کردن پیامبر و اولیاى الهى بى نیاز مى دانند ، در حقیقت ، خودشان را از وسیله هاى نورانى ، محروم کرده اند و حتى برخلاف دستور خداوند و سنت پیامبر اسلام ( صلى الله علیه و آله ) عمل ، کرده اند . و کسانى که براى توبه خود و یا براى برآورده شدن حاجات خود ، اهل بیت عصمت ( علیهم السلام ) را وسیله قرار مى دهند ، در حقیقت ، به دستور خداوند عمل کرده اند و با پیروى از روش پیامبر ( صلى الله علیه و آله ) ، اهل سنّت واقعى مى باشند .
( 1 ) نمل ( 27 ) ، آیه . 40 ( 2 ) مجلسى ، بحارالانوار ، ج 10 ، ص 387 ، باب 23 ، ح 1 تفسیر آلوسى ، ج 19 ، ص
. 204 ( 3 ) قصص ( 28 ) ، آیه . 67 ( 4 ) نساء ( 4 ) ، آیه
. 64 ( 5 ) یوسف ( 12 ) ، آیات 97 و . 98 ( 6 ) اعراف ( 7 ) ، آیه . 134 ( 7 ) انبیاء ( 21 ) ، آیه . 66 ( 8 ) . ک : طباطبایى ، المیزان ، ج 13 ، ص 128 طبرسى ، مجمع البیان ، ج 6 ، ص . 651 ( 9 ) . ک : الزحیلى ، تفسیر الوسیط ، ج 2 ، ص 1361 طبرى ، جامع البیان ، ج 15 ، ص 73 تفسیر قرطبى ، ج 11 ، ص . 280 ( 10 ) . ک : زیارت جامعه کبیره .