۱۳۹۳/۱۰/۲۸
–
۱۰۴۴۸ بازدید
جایگاه زن در دین زرتشت چگونه است؟
در دین زرتشت دختران حق دارند در مورد همسر آیندة خود تصمیم بگیرند. بنابراین آزادی نسبی در گزینش همسر را داشته هرچند که رضایت پدر و مادر برای ازدواج یکی از شروط اصلی است. در این دین، پدر حق ندارد دختر خود را مجبور به ازدواج با کسی نماید. دختر در صورت مخالفت با پدر از ارث محروم نمیشد مگر آنکه با مردی ازدواج میکرد که والدینش مخالف بودند. در دین زرتشت به این زنان خودرأیزن یا خودسرزن میگفتند. رسم نامزد کردن دختران در خردسالی از جمله سنتهایی بود که تاحدودی مانع برای آزادی در انتخاب همسر دختر، در آینده به شمار میآمد. یکی از اهداف اصلی ازدواج در دین زرتشت، زایش است. بههمیندلیل فرشتة اشی، فرشتة توانگری و باروری است. در منابع زرتشتی آمدهاست، اشی از ازدواج نکردن دختران و سقط جنین، روابط نامشروع، خیانت زنان گله دارد زیرا همة این موارد به جریان تولیدمثل آسیب میرساند. ازینروی میتوان استنباط کرد تأکید و تقدس ازدواج در دین زرتشت در واقع وسیلة مناسبی برای جلوگیری از بیبندوباری حاکم بر تولیدمثل محسوب میشد بههمین دلیل تأکید شدهاست فرشتة اشی از زنان خائن حمایت نمیکند هرچند که روابط نامشروع آنان نیز ممکن است منجر به تولیدمثل گردد.
در دین زرتشت، ازدواج انواع مختلفی داشت و زنان از مزایا و امتیازات متفاوتی برخوردار بودند. کاملترین ازدواج شامل شاهزن بود. اینگروه از زنان، دوشیزگانی بودند که برای نخستین بار شوهر میکردند. شاهزن از کاملترین مزایای زناشویی بهرهمند میشد و امور خانه و فرزندان را به همراهی شوهر بهطور مشترک اداره میکرد. یوگازن، سترزن و چکرزن مزایای کمتری نسبت به شاهزن داشتند. تعدد زوجات برای مردان، در ایران باستان بهویژه در میان طبقة ثروتمند امری متداول بود اما مردان عادی به دلیل بیبهره بودن از ثروت، نمیتوانستند بیش از یک زن داشته باشند. به دلیل این که ازدواج در دین زرتشت، امری مقدس به شمار میرفت، طلاق گرفتن امری ساده نبود. در ایران باستان قوانین سختی در مورد طلاق وجود داشت و شوهر به راحتی نمیتوانست همسر خود را رها کند. در کتاب دینکرت آمدهاست، هرگاه شوهر بخواهد همسرش را طلاق بدهد باید نزد قاضی شکایت کند. اگر قاضی رأی به ادامة زندگی داد، آنها باید زندگی خود را ادامه بدهند. شوهر متمرد نیز به مجازات سخت محکوم میشد تا بیجهت متمایل به طلاق نگردد. موارد اختیار طلاق برای مرد، در دین زرتشت به موارد خاصی محدود میشد، مثل خیانت زن یا عقیم بودن وی و زن تنها درصورتی که مرد، توانایی جنسی نداشت میتوانست درخواست طلاق نماید.از دیدگاه زرتشت در مورد حجاب اطلاع چندانی در دست نیست ولی آنچه مسلم است زنان زرتشتی خود را مقید به حجاب میدانستند. منابع، از پوشش زنان در عهد هخامنشی، اشکانی و ساسانی گزارش میدهند. در منابع زرتشتی تأکید شده، زنان نباید به خودآرایی پرداخته و چهرة خود را آرایش نماید. چنانکه در وندیداد آمده است، آرایش مو و چهره برای زنان حرام است و کسیکه مرتکب این عمل گردد، به دوزخ میرود. باوجود دیدگاه مثبت به زن در دین زرتشت، محدودیت زنان در ایام دشتان(عادت ماهیانه) – که ریشه در اندیشههای ایرانیان داشت- به قوت خود باقی ماند. به اعتقاد زرتشتیان، عادت ماهیانه زن، اثر اهریمنی بود که در زن پدیدار میشد زیرا در این ایام، اهریمن به زن نزدیک میشد و او را پلید میساخت بنابرین مردان چون دچار چنین حالتی نمیشدند از زنان پاکتر بودند. در ارداویرافنامه تأکید شده، زنان حایض نباید به آسمان و خورشید بنگرند. همچنین پنهان کردن دوران حیض، معاشقه با زنان حایضه و همبستر شدن با آنان نیز از جرمهای سنگین معرفی شده است.
بهغیر از محدودیت زنان در ایام دشتان، محدودیتهای دیگری نیز بر زنان اعمال میشد. این محدودیتها، گاه مجازات عملی بود که زنان در شکلگیری آن نقشی نداشتند مانند به دنیا آوردن فرزند مرده. در دین زرتشت اگر زنی فرزند مرده به دنیا میآورد نجس محسوب میشد و میبایست سیگام از آب، برسم، مردان مقدس و آتش دور باشد. چنین زنی را در محوطهای نگه میداشتند و خوراک وی، ادرار گاو آمیخته به خاکستر بود. او میبایست بعد از سه روز به وسیلة موبدان با ادرار گاو و آب تطهیر شود و تمام لباسهای او دور انداخته میشد. زن زرتشتی اگر بچه سقط میکرد نیز میبایست محدودیتها را تحمل میکرد چنانکه در وندیداد آمده است«… که چنین زنی باید به اندازة یک پیمانه آب بخورد. همة دینداران باید نظارت کنند اگر افراد ناظر تخلف نمایند دویست تازیانة اسبرانی و دویست تازیانة چرمی باید در فرد متخلف زده شود.»
در منابع این دین اشاره شده که زنان بعد از یائسه شدن میتوانستند مقام نگهداری از آتش مقدس را به عهده بگیرند و مجاز بودند تا مدیر تشریفات مذهبی نیز گردند. در آیین زرتشت، زن و مرد در انجام وظایف دینی مساوی بودند اما گاه مشغول بودن زن به امور خانه و بچهداری باعث معافیت او از انجام تشریفات مذهبی میشد.
از ویژگیهای برجستة آموزههای دینی زرتشت، تأکید بر خرد و دانایی است. ایزد چیستا از اهورامزدا، نقش اصلاحکننده و تعلیمدهنده را برای مادران اخذ کردهاست. ازاینروی مادر بهترین تعلیمدهنده در دین زرتشت به شمار میآید. و از همان سالهای اولیة زندگی کودکان، تعلیم و تربیت او را آغاز میکرد. به این طریق مادران با تربیت فرزندان خود روشناییبخش دل و جان میشدند و درصورت نبودن مادر، خواهر یا عمه وظیفة تعلیم را بهعهده میگرفتند. به طورکلی، تعالیم دینی و اخلاقی تا سن 5 سالگی به وسیلة مادر به فرزندان آموخته میشد سپس روحانیون، آموزش فرزندان را به دست میگرفتند. بنابراین میتوان گفت در دورة ساسانی محدودیتی برای کسب علم و دانش برای زنان وجود نداشت.
در دین زرتشت به محدودیتی برای مشارکت زنان در امور سیاسی اشاره نشدهاست. بااین حال به نظر میرسد تا زمانیکه مردان لایق برای دستیابی به این امور وجود داشتند از زنان استفاده نمیشد. در اواخر دورة ساسانی دو تن از دختران سلسلة ساسانی به پادشاهی رسیدند. این مسئله خود بیانگر عدم محرومیت زنان در دخالت نمودن در امور سیاسی است.
یکی از سنتهای ایرانیان، جشن سپنته آرمئیتی بود. این جشن در روز 5 اسفند برگزار میشد و به معنای نگهبان زمین است. با توجه به اینکه زمین همانند زنان، خاصیت باروری دارد این جشن برای بزرگداشت زنان نیکوکار برگزار میشود. در این روز مادران از فرزندان خود و زنان از شوهرانشان هدایایی دریافت میکردند و زنان نیکوکار که فرزندان نیکو پرورش داده بودند مورد تقدیر واقع میشدند. زنان در این روز بهطور کامل استراحت میکردند. مردان به پاس تلاش یکسالة همسرانشان، وظایف زنان را به عهده میگرفتند و فعالیتهای یک زن را تجربه میکردند.
منابعی که برای اطلاع بیشتر توصیه میشود:
آشتیانی، جلالالدین(1381). زرتشت، مزدیسنا و حکومت(چاپ هشتم)، تهران: شرکت سهامی انتشار
افتخارزاده، محمدرضا(1377). ایران، آیین و فرهنگ(چاپ اول)، تهران: فروهر
ایرانی، دینشاه( 1353). اخلاق ایران باستان(چاپ چهارم)، تهران: فروهر
بویس، مری(1374). تاریخ کیش زرتشت( )، تهران توس
بیژن، اسدالله(1350). سیر تمدن و تربیت در ایران باستان(چاپ اول)، بیجا
پورداود، ابراهیم(1307). یشتها(چاپ سوم)، تهران: دانشگاه تهران
پورداود، ابراهیم(2517). یسنا(چاپ اول)، تهران: انجمن ایرانشناسی
جعفری، علیاکبر(1359). ستوتیسن(چاپ اول)، تهران: اسوه
حجازی، بنفشه(1370). زن به ظن تاریخ(چاپ اول)، تهران: شهرآب
حجازی، قدسیه(بیتا). ارزش زن یا زن از نظر قضایی و اجتماعی( ). تهران: بینا
حکمت، علیاصغر(1350). آموزش و پرورش در ایران باستان( )، تهران: مؤسسات تحقیقات برنامهریزی علمی و آموزشی
دانای علمی، منیژه(1374). موجبات طلاق در حقوق ایران و اقلیتهای غیر مسلمان(چاپ اول)، تهران: نوظهور
راوندی، مرتضی(1340). تاریخ اجتماعی ایران(چاپ سوم)، تهران: سپهر
رجبی، پرویز(1380). هزارههای گمشده(چاپ اول)، تهران: توس
زرینکوب، عبدالحسین( 1383). روزگاران(چاپ پنجم)، تهران: سخن
زنر، آر، سی(1375). زروان(معمای زرتشتیگری)، ترجمة تیمور قادری، تهران: فکر روز، چاپ دوم
مهر، فرهنگ(1374). دیدی نو از دین کهن(چاپ سوم)، تهران: جامی.
در دین زرتشت، ازدواج انواع مختلفی داشت و زنان از مزایا و امتیازات متفاوتی برخوردار بودند. کاملترین ازدواج شامل شاهزن بود. اینگروه از زنان، دوشیزگانی بودند که برای نخستین بار شوهر میکردند. شاهزن از کاملترین مزایای زناشویی بهرهمند میشد و امور خانه و فرزندان را به همراهی شوهر بهطور مشترک اداره میکرد. یوگازن، سترزن و چکرزن مزایای کمتری نسبت به شاهزن داشتند. تعدد زوجات برای مردان، در ایران باستان بهویژه در میان طبقة ثروتمند امری متداول بود اما مردان عادی به دلیل بیبهره بودن از ثروت، نمیتوانستند بیش از یک زن داشته باشند. به دلیل این که ازدواج در دین زرتشت، امری مقدس به شمار میرفت، طلاق گرفتن امری ساده نبود. در ایران باستان قوانین سختی در مورد طلاق وجود داشت و شوهر به راحتی نمیتوانست همسر خود را رها کند. در کتاب دینکرت آمدهاست، هرگاه شوهر بخواهد همسرش را طلاق بدهد باید نزد قاضی شکایت کند. اگر قاضی رأی به ادامة زندگی داد، آنها باید زندگی خود را ادامه بدهند. شوهر متمرد نیز به مجازات سخت محکوم میشد تا بیجهت متمایل به طلاق نگردد. موارد اختیار طلاق برای مرد، در دین زرتشت به موارد خاصی محدود میشد، مثل خیانت زن یا عقیم بودن وی و زن تنها درصورتی که مرد، توانایی جنسی نداشت میتوانست درخواست طلاق نماید.از دیدگاه زرتشت در مورد حجاب اطلاع چندانی در دست نیست ولی آنچه مسلم است زنان زرتشتی خود را مقید به حجاب میدانستند. منابع، از پوشش زنان در عهد هخامنشی، اشکانی و ساسانی گزارش میدهند. در منابع زرتشتی تأکید شده، زنان نباید به خودآرایی پرداخته و چهرة خود را آرایش نماید. چنانکه در وندیداد آمده است، آرایش مو و چهره برای زنان حرام است و کسیکه مرتکب این عمل گردد، به دوزخ میرود. باوجود دیدگاه مثبت به زن در دین زرتشت، محدودیت زنان در ایام دشتان(عادت ماهیانه) – که ریشه در اندیشههای ایرانیان داشت- به قوت خود باقی ماند. به اعتقاد زرتشتیان، عادت ماهیانه زن، اثر اهریمنی بود که در زن پدیدار میشد زیرا در این ایام، اهریمن به زن نزدیک میشد و او را پلید میساخت بنابرین مردان چون دچار چنین حالتی نمیشدند از زنان پاکتر بودند. در ارداویرافنامه تأکید شده، زنان حایض نباید به آسمان و خورشید بنگرند. همچنین پنهان کردن دوران حیض، معاشقه با زنان حایضه و همبستر شدن با آنان نیز از جرمهای سنگین معرفی شده است.
بهغیر از محدودیت زنان در ایام دشتان، محدودیتهای دیگری نیز بر زنان اعمال میشد. این محدودیتها، گاه مجازات عملی بود که زنان در شکلگیری آن نقشی نداشتند مانند به دنیا آوردن فرزند مرده. در دین زرتشت اگر زنی فرزند مرده به دنیا میآورد نجس محسوب میشد و میبایست سیگام از آب، برسم، مردان مقدس و آتش دور باشد. چنین زنی را در محوطهای نگه میداشتند و خوراک وی، ادرار گاو آمیخته به خاکستر بود. او میبایست بعد از سه روز به وسیلة موبدان با ادرار گاو و آب تطهیر شود و تمام لباسهای او دور انداخته میشد. زن زرتشتی اگر بچه سقط میکرد نیز میبایست محدودیتها را تحمل میکرد چنانکه در وندیداد آمده است«… که چنین زنی باید به اندازة یک پیمانه آب بخورد. همة دینداران باید نظارت کنند اگر افراد ناظر تخلف نمایند دویست تازیانة اسبرانی و دویست تازیانة چرمی باید در فرد متخلف زده شود.»
در منابع این دین اشاره شده که زنان بعد از یائسه شدن میتوانستند مقام نگهداری از آتش مقدس را به عهده بگیرند و مجاز بودند تا مدیر تشریفات مذهبی نیز گردند. در آیین زرتشت، زن و مرد در انجام وظایف دینی مساوی بودند اما گاه مشغول بودن زن به امور خانه و بچهداری باعث معافیت او از انجام تشریفات مذهبی میشد.
از ویژگیهای برجستة آموزههای دینی زرتشت، تأکید بر خرد و دانایی است. ایزد چیستا از اهورامزدا، نقش اصلاحکننده و تعلیمدهنده را برای مادران اخذ کردهاست. ازاینروی مادر بهترین تعلیمدهنده در دین زرتشت به شمار میآید. و از همان سالهای اولیة زندگی کودکان، تعلیم و تربیت او را آغاز میکرد. به این طریق مادران با تربیت فرزندان خود روشناییبخش دل و جان میشدند و درصورت نبودن مادر، خواهر یا عمه وظیفة تعلیم را بهعهده میگرفتند. به طورکلی، تعالیم دینی و اخلاقی تا سن 5 سالگی به وسیلة مادر به فرزندان آموخته میشد سپس روحانیون، آموزش فرزندان را به دست میگرفتند. بنابراین میتوان گفت در دورة ساسانی محدودیتی برای کسب علم و دانش برای زنان وجود نداشت.
در دین زرتشت به محدودیتی برای مشارکت زنان در امور سیاسی اشاره نشدهاست. بااین حال به نظر میرسد تا زمانیکه مردان لایق برای دستیابی به این امور وجود داشتند از زنان استفاده نمیشد. در اواخر دورة ساسانی دو تن از دختران سلسلة ساسانی به پادشاهی رسیدند. این مسئله خود بیانگر عدم محرومیت زنان در دخالت نمودن در امور سیاسی است.
یکی از سنتهای ایرانیان، جشن سپنته آرمئیتی بود. این جشن در روز 5 اسفند برگزار میشد و به معنای نگهبان زمین است. با توجه به اینکه زمین همانند زنان، خاصیت باروری دارد این جشن برای بزرگداشت زنان نیکوکار برگزار میشود. در این روز مادران از فرزندان خود و زنان از شوهرانشان هدایایی دریافت میکردند و زنان نیکوکار که فرزندان نیکو پرورش داده بودند مورد تقدیر واقع میشدند. زنان در این روز بهطور کامل استراحت میکردند. مردان به پاس تلاش یکسالة همسرانشان، وظایف زنان را به عهده میگرفتند و فعالیتهای یک زن را تجربه میکردند.
منابعی که برای اطلاع بیشتر توصیه میشود:
آشتیانی، جلالالدین(1381). زرتشت، مزدیسنا و حکومت(چاپ هشتم)، تهران: شرکت سهامی انتشار
افتخارزاده، محمدرضا(1377). ایران، آیین و فرهنگ(چاپ اول)، تهران: فروهر
ایرانی، دینشاه( 1353). اخلاق ایران باستان(چاپ چهارم)، تهران: فروهر
بویس، مری(1374). تاریخ کیش زرتشت( )، تهران توس
بیژن، اسدالله(1350). سیر تمدن و تربیت در ایران باستان(چاپ اول)، بیجا
پورداود، ابراهیم(1307). یشتها(چاپ سوم)، تهران: دانشگاه تهران
پورداود، ابراهیم(2517). یسنا(چاپ اول)، تهران: انجمن ایرانشناسی
جعفری، علیاکبر(1359). ستوتیسن(چاپ اول)، تهران: اسوه
حجازی، بنفشه(1370). زن به ظن تاریخ(چاپ اول)، تهران: شهرآب
حجازی، قدسیه(بیتا). ارزش زن یا زن از نظر قضایی و اجتماعی( ). تهران: بینا
حکمت، علیاصغر(1350). آموزش و پرورش در ایران باستان( )، تهران: مؤسسات تحقیقات برنامهریزی علمی و آموزشی
دانای علمی، منیژه(1374). موجبات طلاق در حقوق ایران و اقلیتهای غیر مسلمان(چاپ اول)، تهران: نوظهور
راوندی، مرتضی(1340). تاریخ اجتماعی ایران(چاپ سوم)، تهران: سپهر
رجبی، پرویز(1380). هزارههای گمشده(چاپ اول)، تهران: توس
زرینکوب، عبدالحسین( 1383). روزگاران(چاپ پنجم)، تهران: سخن
زنر، آر، سی(1375). زروان(معمای زرتشتیگری)، ترجمة تیمور قادری، تهران: فکر روز، چاپ دوم
مهر، فرهنگ(1374). دیدی نو از دین کهن(چاپ سوم)، تهران: جامی.