طلسمات

خانه » همه » مذهبی » جبران نماز قضا

جبران نماز قضا


جبران نماز قضا

۱۳۹۲/۱۱/۲۱


۵۶۳ بازدید

دختر ۲۴ساله هستم.ازسن تکلیف تاحالا نمازامو یکی درمیون خوندم.حالا دوست دارم نمازامودقیق بخونم.اماوقتی به نمازقضاهام فکرمیکنم،ناامید میشم وامیدموازدست میدم واحساس میکنم دیگه فایده نداره.چکار کنم؟


دختر خانم گرامی ! خرسندیم که تصمیم بر جبران اشتباه گذشته گرفته اید، ناامید نباشید وخداوند غفار است از این به بعد نمازتان را سر وقت بخوانید مطمئن باشید که شیطان به شما می گوید «دیگه فایده نداره » ! اما راجع به نمازهای گذشته وقضا شده، دوکار رابکنید کافی است ! 1- استغفاربکنید وازخدا عذرخواهی کنید! 2- هرچقدرکه توانستید وهروقت وقت داشتید نمازهایتان را کم کم وبه تدریج قضا بکنید!
  اکنون درموضوع نماز حول چند محور سخن می گوییم:
1-   ارزش و اهمیت نماز در زندگی و رستگاری انسان
نماز در دین اسلام والاترین فریضه بعد از ولایت می باشد و از ارزش زیادی بر خوردار است در این مقاله سعی شده است ارزش و اهمیت و نقش نماز در سعادت و رستگاری به اختصار بیان شود تا با آگاهی و بصیرت بیشتر به این عبادت بپردازیم و از انجام این فریضه الهی محروم نمانیم .
نماز فریضه ای است در تمام ادیان و جود داشته است . در دین اسلام نماز به صورت نماز های یومیه ، مستحبی و دیگر نماز ها می باشد. در ادیان دیگر ، برای مثال در دین مسیحت ، حضرت عیسی در گهواره می فرماید :«خدایم مرا به نماز و زکات سفارش کرده است.» و در دین حضرت ابراهیم خلیل الله ، «حضرت ابراهیم همسر و کودک خویش را در بیابان داغ مکه ، آن هنگام که هیچ آب و گیاهی نداشت ، برای به پا داشتن نماز مسکن داد.»
در اسلام والاترین فریضه بعد از ولایت که مسلمین بایدآن را ادا کنند ، نماز است به گونه ای که دیگر اعمال انسان از جمله ، نیکی به دیگران ، صدقه و … با شرط قبولی نماز مورد قبول حق تعالی قرار می گیرد. حجت الاسلام قرآئتی در کتاب تمثیلات خود نماز را به گواهینامه رانندگی تشبیه می کند ، گواهینامه ای که مجوز رانندگی در بزرگراه سعادت است و اگر این گواهینامه را نداشته باشیم دیگر کارت ها برایمان کاری نمی کند باتوجه به اهمیت و ارزش این فریضه ی اللهی نباید از آن غافل باشیم و سعی کنیم هر چه بهتر و زیبا تر این عبادت را انجام دهیم.
ستون دین :   هر بنایی با ستون هایش پا بر جاست و بنای بدون پایه و ستون دمی بیش نمی پاید.پس در ساختمان پایه ها (ستون ها) نقش اساسی را به دوش می کشند به صورتی که عدم وجود آن ها باعث فرو پاشی بنا می شود. پیامبر اکرم (ص) می فرماید : الصلوه عماد دینکم . نماز پایه و ستون دین شماست.
امام علی (ع) می فرماید:اوصیکم بالصلاة و حفظها، فانها خیر العمل و هی عمود دینکم.شما را به نماز و مراقبت از آن سفارش می کنم چونکه نماز برترین عمل و ستون دین شماست .با احادیث آمده از ائمه اطهار (ع) متوجه می شویم که نماز هم ، نقش ستون را در بنای اسلام ایفا می کند و بدون آن اسلام نمی تواند پایدار بماند و این هم مورد دیگری است که اهمیت نماز را در دین اسلام را بیان می کند
نماز ، شرط قبولی اعمال دیگر:   با اینکه در مطالب پیشین به نقش نماز در قبولی اعمال دیگر اشاره شد اما لازم به توضیح بیشتر می باشد. امام صادق (ع) می فرماید :اول ما یحاسب به العبد الصلاة، فان قبلت قبل سائر عمله، و اذا ردت رد علیه سائر عمله . نخستین چیزی که از بنده حسابرسی می شود نماز است، پس اگر نماز پذیرفته شد اعمال دیگرش نیز پذیرفته می شود، چنانچه نمازش رد شود بقیه اعمال او هم قبول نخواهد شد.
سخن ائمه اطهار مهری است که حجت راتمام می کند برای کسانی که اعمال دیگر را برای توجیه بی نمازیشان مطرح می کنند و در انجام فریضه نماز عذر نا به جا می آورند. و به ما هم نشان می دهد که نماز تا حدی والاست که حتی اعمال دیگر هم بدان وابسته است . پس وای بر بی نمازان و وای بر آنان که در نماز سست هستند
نماز ،منشاء آثار وبرکات در زندگی :   در موارد پیش تر به نقش و اهمیت نماز پر داختیم. و حال می خواهیم در باره ی آثار و برکات نماز بحث کنیم ، برکاتی که مانند نور به زندگی روشنایی می بخشد ، گره ها را می گشاید ، دل ها را مسرور می کند ، اکسیری از پاکی بر سیاهی می ریزد ، انسان را یاری می نماید ، مونس تنهایی ها می شود و در سخت ترین مواقع و در بزرگترین زمین خوردن ها دست بر شانه انسان می نهد و او را از زمین بلند می کند .
اکنون برخی از این آثار و برکات را فرا می گیریم :• نورانی شدن دل به وسیله نماز • جدایی از بدی ها و سختی ها
• قبولی اعمال دیگر • ریزش گناهان • رفع غم واندوه   • و …
نماز باز دارنده از گناهان و رسیدن به رستگاری  :   انسان در همه لحظات عمر حتی تا دم مرگ هم ممکن است دچار لغزش شود و خود را در گناه آلوده کند ، نماز یکی از راه هایی است که انسان را از ارتکاب به گناه باز می دارد. و به راه راست هدایت می کند. پس نماز ، راه گشا و کلید دری است که به سوی سعادت و رستگاری باز می شود. روایت است که جوانی از یاران در نماز جماعت با پیامبر گرامی اسلام (ص) شرکت می کرد ولی کار های زشت نیز مرتکب می شد ، به آن حضرت خبر دادند ، حضرت فرمود :«بالاخره نمازش ، روزی او را نجات خواهد داد و از کار های زشت بازش می دارد.» مدتی نگذشت که جوان توبه کرد.
نماز ، کار نامه قبولی :   جهان هستی مدرسه ای است که دانش آموزان آن انسان ها و تکالیف آن ها همان واجبات هستند که باید انسان ها آن ها را انجام دهند . دانش آموزی که وارد مدرسه می شود تکالیفی بر او محول می شود که باید آن را انجام دهند . انسان با قدم نهادن در جهان هستی تکالیف و اعمالی که مجموع آنها دین است. و توسط پیامبران به مردم ابلاغ می شود و آ دمیان موظف اند در انجام آنها بکوشند .حال اگر انسان ها تکالیف خود را در این مدرسه انجام دهند مسلما کارنامه قبولی به دست می گیرد و خشنود می شود و اما وای بر دانش آموزانی که این مدرسه را محل سرگرمی می پندارند و وقت خود را در آن به بطالت می گذرانند و در آخرنیز مردود می شوند.
نمار ، شکر ناچیز :   خداوند انسان را آفرید و به او حیات بخشید ، اورا اشرف مخلوقات قرار داد ، به او قدرت تفکر عطا نمود تا از دیگر موجودات برتر باشد ، به او فطرت زیبا بخشید، جسم سالم به او داد تا بتواند راحت زندگی کند وانواع نعمت ها را بر او گستراند .آیا خداوندی که این همه نعمت که هر یک برتری انسان را بر دیگرموجودات به تصویر می کشد و خدایی که مهربانتر هر کس برای انسان است و نسبت به بندگان مهربان است آیا جای شکر ندارد؟ آیا دور از انصاف نیست که شکر خدایی را این نعمت و مهربانی به ما آدمیان عطا کرده است به جا نیاوریم؟ کوچکترین و حداقل ترین شکر گزاری همین نماز خواندن است. ما با نماز خواندنمان از خداوند غنی سپاس گزاری می کنیم.
2-   بررسی بیشتردر مورد سست شدنتان به نماز!
چیزی که شما را از نماز خواندن باز داشته مسلما خدا نیست! رسول الله نیست! اهلبیت نیستند! ایمان نیست … ولی هوای نفس ،ابلیس ، دنیاو…ممکن است باشد به تحقیق زیر توجه کنید:
خانم محترم! ابتدا باید به ریشه یابی عواملی که موجب شده تا نسبت به نماز بی تفاوت شوید پرداخت ؛ سپس در برطرف نمودن این عوامل برنامه ریزی و اقدام نمود . بطور کلی عواملی که موجب می شود تا فردی با علم به ارزش و اهمیت نماز نسبت به آن بی تفاوت گردد به دو دسته عمده قابل تقسیم بندی می باشد :
الف : عوامل زود گذر و غیر پایدار
گاهی اوقات کاهش معنویت در انسان از جمله نماز معلول عواملی زود گذر و ناپایدار می باشد که در صورت مقداری توجه و عبور از شرایط بوجود آمده انسان به سرعت به مسیر اصلی خود باز گشته و چه بسا با اشتیاق بیشتر به مسائل معنوی بپردازد که در اینجا به سه نمونه از این عوامل اشاره می نمائیم
1- برخی اوقات از دست دادن حالات معنوی نتیجه برخی اتفاقات و حوادث زندگی می باشد از نگاه روان شناختی انسان از نظر خلقى و عاطفى معمولاً حالت یکنواخت ندارد. همه انسان ها کم و بیش دوره هایى از غمگینى و افسردگى را تجربه مى کنند و این امر طبیعى است. و علت آن هم گاهى معلوم و شناخته شده است؛ مثل از دست دادن عزیزى، شکست در بعضى از امورات زندگى ویا برآورده نشدن خواسته و آرزویی ، و یا دست نیافتن به محبوب و مطلوب خود (مثل دخترانی که در مسیر ازدواج با مشکل مواجه می شوند ) . و یا حتی انتظار عنایت و لطف و توجه خاصی از طرف خدا داشته باشند اما حاصل نشده باشد و همچنین زندگى کردن در غربت و دوری از خانواده و صدها عامل دیگر که هر یک از آنها می تواند در حالات معنوی انسان تاثیر گذار باشد و موجب کاهش حالات معنوی در انسان گردد .
2- تحمیل عبادات مستحبی به خود به هنگام عدم آمادگی روحی
انسان برای انجام اعمال مستحبی (همچون نماز شب و خواندن ادعیه ، حضور در مراسمهای معنوی ) همواره از لحاظ روحی دارای آمادگی نمی باشد بلکه گاهی اوقات در حال نشاط و آمادگی معنوی و گاهی اوقات هم آمادگی و نشاط لازم را ندارد .لذا اگر فردی در حالت ادبار و بی میلی به انجام مستحبات پرداخته و این امور را به خود تحمیل نماید به مرور زمان موجب دل زدگی از امور معنوی و در نهایت منجر به دست دادن حالات معنوی می گردد.
3- خستگی ناشی از فعالتهای روزانه
انتخاب واحد های درسی متعدد و فعالیتهای جنبی آن موجب خستگی جسمی می شود و این خستگی جسمی بدنبال خود خستگی روحی و بی حالی نسبت به نماز و دیگر عبادات را نیز بدنبال خواهد داشت .
در صورتی که علت بی تفاوتی نماز چنین عواملی باشد با مقداری صبر ، تامل ، کاهش فشارهای روحی و روانی و همچنین برنامه ریزی صحیح در امور معنوی وی را مجددا به نماز علاقه مند نمود .
ب : عوامل پایدار
گاهی اوقات بی تفاوتی در نماز معلول عواملیست که در وجود انسان ریشه دوانده و در صورت عدم ریشه یابی و برطرف نمودن آن می تواند انسان را به نابودی بکشاند ؛ در اینصورت باید توجه بیشتری نسبت به شناسایی این عوامل اقدام نموده و به برطرف نمودن آن پرداخت .
مهمترین این عوامل که ممکن است باعث بی تفاوت شدن چنین افرادی نسبت به نماز گردد به شرح ذیل می باشد .
اول : گناه
این عامل از عواملی است که تاثیر فراوانی در بی تفاوتی انسان نسبت به نماز دارد ؛ چراکه رو آوردن به گناه در واقع پشت نمودن به دستورات الهی می باشد و هر چه انسان در گناه بیشتر غوطه ور گردد از امور معنوی بیشتر فاصله می گیرد . بعضی از گناهان که معمولا دامنگیر جامعه امروزی و بویژه جوانان می باشد از قرار ذیل است .
1- دیدن صحنه ها و تصاویر غیر اخلاقی از طریق اینترنت ، ماهواره ، تلفن همراه و …
2- چشم چرانی
3- برقراری روابط نامشروع با جنس مخالف
4- استفاده از غذاهایی که حلال نیستند.
5- استفاده از غذاهایی که پاک نیستند.
6- دروغ گفتن
7- استهزاء و تحقیر مؤمنان است (نقطه هاى آغازدراخلاق عملى ص : 289)
8- تکرار گناه به حدی که دل سیاه گردد و شوق عبادت گرفته شود. که با تفحص در نفس خود باید علت را پیدا کرد و مداوا نمود.
9- ایجاد مزاحمت و آزار همکلاسی ها و یا هم خوابگاهی ها
10- خود ارضائی
در صورتیکه علت بی تفاوتی به نماز چنین مسائلی می باشد بهترین راه آشنا نمودن اینگونه افراد با پیامدهای منفی گناهان و تشویق به ترک گناه و معاصی کوچک و بزرگ از جمله ترک تماشاى فیلم ها و صحنه هاى مبتذل و آلوده به گناه و همین طور حضور در محیط هاى ناسالم می باشد .
دوم : سست شدن بنیه های اعتقادی
امروزه بخش عظیمی از جوانان که در کتب درسی خوانده اند که خدا و قیامتی هست و مسائل دینی تا حدودی به آنان گفته شده و لیکن به باور و یقین نرسیده اند . اینگونه افراد اصول اعتقادی را به صورت مستدل و متقن فرا نگرفته بلکه اصول را چون فروع مقلدانه باور دارد. تعالیم دین را با انگیزه و اعتقاد انجام نمی دهد و بیش از آنکه با درایت و بینش همراه باشد با احساس و عاطفه با امور دینی برخورد دارند.
از همین رو این ضعف در عقیده و عدم استواری آن بر پایه منطق موجب گردیده تا جوانان به محض مواجه شدن با القاء شبهات دینی که از سوی برخی اساتید و دانشجویان و کتب و نشریات و… ، به سرعت پایبندی خود را نسبت به مسائل دینی از دست داده و مسائل معنوی به شدت در آنها کمرنگ گردد عبادات خود را بطور فصلی انجام می دهند و یا اینکه بطور کلی از آنها دست کشیده و حتی خجالت می کشند تا اعمال عبادی خود را انجام دهند .
لذا در خصوص چنین افرادی توصیه می شود یک دوره مطالعاتی در زمینه اصول عقاید برنامه ریزی نمائید
در این باره می توان از کتاب هاى اعتقادى آقاى محسن قرائتى آغاز نموده و سپس از کتاب هاى استاد شهید مطهرى مثل: «توحید»، «نبوّت»، «اصل عدل در اسلام»، «امامت و رهبرى»، «معاد». کتاب «عدل الهى» آن شهید هم مفید است. کتاب «آموزش عقاید» اثر استاد مصباح هم در سیر مطالعاتى اصول عقاید مفید و لازم است.
سوم : احساس گناه و شرمساری از اعمال خویش
برخی بدلیل گرفتار دانستن خود به گناه از درگاه الهی مایوس شده و چنین می پندارند که آب از سرشان گذشته و دیگر راه برگشتی برای آنها وجود ندارد لذا نسبت به تمامی مسائل عبادی از جمله نماز بی تفاوت می شوند .
اگر سستی در نماز – خدای ناکرده – بواسطه گناهی می باشد ؛ خوب است به اینگونه افراد یاآوری شود که خداوند راه بازگشت را بسوی همه گناه کاران باز گذاشته تا جایی که از کسانی که خداوند متعال خیلی آنها را دوست دارد آنهایی هستند که با وجود گناهان مکرری که در گذشته داشته اند به دامن امن الهی باز گشته و توبه می کنند .
در قرآن کریم آمده است : إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابینَ وَ یُحِبُّ الْمُتَطَهِّرینَ (البقرة : 222) خداوند، توبه کنندگان را دوست دارد، و پاکان را(نیز) دوست دارد.
چهارم : قهر با خدا
برخی از افراد نیز بدلیل اینکه به خواسته های خود نمی رسند با خدا لج بازی نمودن و بوسیله ترک نماز با خدا قهر می کند .
اگر کسی با خدا قهر کرده باید این را بداند که : چه بسا چیزهایى که انسان به آن دست می یابد ، ولى سرانجام بلاى جان و مایه اندوهش مى گردد؛و چه بسیار اموری که در نظر انسان ناگوار و ناخوشایند است و گاه مورد نفرت او است ولی باطن و سرانجام آن برای او خیر و مبارک است ، قرآن کریم بر این حقیقت ریشه دار انگشت کذاشته و می فرماید : و عسى ان تکرهوا شیئاً و هو خیر لکم و عسى ان تحبّوا شیئاً و هو شرّ لکم ؛ چه بسا چیزى را ناگواربد انید ولى در واقع مایه خیر شما است و چه بسا به چیزى دل ببندید که در واقع برایتان زیانبار است( بقره:6 21 ) .
پنجم :فقدان برنامه ریزی
به عنوان نمونه دانشجویان قبل از ورود به دانشگاه معمولا تحت نظارت والدین خود دارای برنامه ای منظم می باشند (هم برای مسائل مادی و هم معنوی ) ؛اما به محض ورود به دانشگاه روال عادی زندگی افراد تغییر کرده به گونه ای که تقریبا تمامی مسئولیتهای زندگی از جمله برنامه ریزی فعالیتهای روزانه بر عهده خود دانشجو قرار می گیرد . و متاسفانه برخی از دانشجویان بدلیل فضای باز محیط های دانشجویی نمی توانند آنگونه که باید و شاید زندگی دانشجویی خود را بر اساس برنامه منظمی تنظیم نماید تا هم بتوانند به نحو شایسته ای فعالیت های درسی خود را پیگیری نمایند و هم از مسائل معنوی دور نمانند لذا به مرور زمان در زندگی روزمره خود دچار برخی مشکلات می گردند .
به عنوان نمونه دانشجویی که شبها را به شب نشینى و بیهودگى به نیمه مى رسانند، و معده خود را تا به حلقوم از خوردنى ها پر مى کنند، و سپس در جای گرم و نرم خود به خواب میروند، چنین خوابیده اى براى نماز شب بیدار نخواهد شد. چرا که او از ابتداى شب اسباب خواب را فراهم مى کرده , بیدار شدن برای نماز را .
همچنین اگر دانشجویی تا ساعات پایانی شب خود را با رایانه و اینترنت و چت و … مشغول نماید ؛ نباید توقع داشته باشد که بتواند نماز صبحش را اول وقت بخواند (اگر نگوئیم که چنین کسی حتی نمی تواند برای نماز صبح بیدار شود ).
همینطور اگر دانشجویی بدون دلیل منطقی ، واحد های درسی زیادی را انتخاب نماید و خود را دچار سختی زیادی نماید نه به تحصیل مفید خود می تواند ادامه دهد و نه به مسائل معنوی خود برسد . در مقابل نیز کسانی در ایام تحصیل شب و روز خود را به بطالت و کارهاى بیهوده مى گذراند، نمى تواند در نماز و مناجات، توجه خود را کاملًا متمرکز کند و از راه یابى خیالات باطل به ذهن خود جلوگیرى نماید.
اینگونه افراد باید برای طول روز خود برنامه ای منسجم تنظیم نمایند بگونه ایکه بتوانند هم نشاط عبادی خود را حفظ کرده و هم فعالیت های دیگر زندگی اعم از تفریح ،ورزش و کار و تحصیل خود را به خوبی ادامه دهند .
رسول خدا (صل الله علیه و آله ) توصیه نموده اند : سزاوار است براى عاقل اگر مغلوب هواى نفس نباشد که شبانه روز خود را چهار قسمت نماید،
اول : در یک قسمت حساب نفس خود را نماید تا ببیند در شبانه روز چه کسب کرده خوبى یا بدى،
دوم : در یک قسمت حوائج خود را از حقتعالى بخواهد و با او مناجات کند و تفکر در صنایع و مخلوقات خداوند بنماید،
سوم: در یک قسمت خلوت کند با برادران و دوستان (و باید ایشان برادران و دوستانى باشند که عیبهاى او را بگویند و او را از عیوبش اعراض دهند)
چهارم: یک قسمت را ازبراى نفس خود گذارد که صرف در لذتهاى حلال کند.(ارشاد القلوب-ترجمه مسترحمى ج 2ص 146 )
ششم : همنشینی با دوستان ناباب
بدیهی است که نقش بسیار مهم دوستان در شکل دهی شخصیت انسانی خصوصا در سنین نوجوانی و جوانی را نباید نادیده انگاشت. دوستان شایسته و خوب در سوق دادن انسان به سوی سعادت و کمال موثرند و دوستان ناشایست درانحراف آدمی به سمت ناهنجاری های اخلا قی. چه بسا جوانانی که در مسائل دینی علا قمند و به دینداری خود را غبند و لیکن در محیط های مختلف از قبیل محل هایی که در آن زندگی می کنند یا محیط کار و تحصیل که در آن ساعاتی را سپری می سازند با افرادی آشنا شوند که کارهاى نادرست انجام مى دهند یا حرفهاى لغو و بیهوده مى زنند به مرور زمان موجب مى گردد که حالات و رفتار آنها در روح انسان تأثیر بگذارد و حال نماز و دعا و مناجات از انسان سلب شود و به تدریج او را در دام بی دینی و لا ابالی گری گرفتار می کنند.
راهی که در خصوص چنین افرادی توصیه می شود کنترل دوستان پیرامون خانواده می باشد ؛ لذا اگر دوستانى دارد که اهل نماز نیستند و نسبت به مسائل دینى و شرعى توجه ندارند و از خانواده هاى لاابالى هستند باید به نحوى از آن ها جدا شد و دوستانى مناسب را جایگزین آنها نمود .
1- تاثیر پذیری از محیط اطراف
برخی از محیط های غیر مذهبی فضایی را ایجاد می کنند که افراد برای مقید نشان دادن خود به مسائل مذهبی احساس خجالت می کنند .
در اینصورت باید سعی شود در محیط زندگی خود اعم از دانشگاه و محله با کسانیکه که بیشتر اهل معنویت، نماز و دعا و با نشاط هستند معاشرت داشته باشید و از گعده هایی که توأم با گناه و رفتارهای غیراخلاقی است اجتناب کند.
2- تمسخر افراد جاهل و نادان
برخی اوقات نیز تمسخر برخی افراد نادان موجب سستی افراد نسبت به نماز می شود
راه نجات اینگونه افراد تقویت ایمان و ایجاد اعتماد به نفس برای مقابله و مواجهه با محیط های ناسالم ، تمسخرهای افراد نادان و همچنین خجالتی بودن می باشد چرا که وقتی انسان به درستی و حقانیت مسیری که طی می نماید ایمان داشته باشد در هیچ شرایطی حاضر نمی شود به مسیر درستی که طی می کند پشت نماید .
3- اعمال و رفتار بعضی از نمازگزاران
عملکرد بد برخی از افراد مذهبی و نماز خوان خود باعث زده شدن افراد نسبت به نماز می شود .
اگر علت بی تفاوت شدن به نماز اینگونه مسائل می باشد باید توجه آنها را به الگوهای واقعی اسلام اعم از معصومین و بزرگان دینی معطوف داشت نه کسانیکه فقط ظاهری از دین را برای خود برگزیده اند و در عمل خلاف دین انجام می دهند
4- غفلت
باید توجه کرد که حب افسار گسیخته به دنیا و علاقه ی قلبی به تمایلات نفسانی , انسان را دچار غفلت نموده و خود ریشه ی همه ی خطاها و گناهان است و در اثر این غفلت است که انواع گناهان از انسان سر خواهد زد و حتی در نماز هم , تمام توجه کسی که محب دنیا است، به سمت دنیا و منابع آن خواهد بود و در نتیجه لذتی از نماز نمی برد و کم کم کاهل نماز شده و چه بسا نماز را ترک کند و به خسران ابدی گرفتار شود .
برای کسانیکه دچار غفلت شده اند توصیه می شود پیامدهای منفی ترک نماز و یا سبک شمردن آنرا یادآوری نماید که در اینجا به تعدادی از آنها اشاره می شود :
پیامدهای منفی ترک نماز و یا سبک شمردن نماز:
1- ترک نماز، از عوامل جهنّمى شدن آدمى:
یکی از سؤال هایی که بهشتیان از جهنمیان می پرسند در خصوص علت جهنمی شدن آنها می باشد که آنها ریشه و علت اصلی چنین عقوبتی را ترک نماز مطرح می نمایند .
خداوند متعال این مکالمه را چنین بیان داشته :
سوره المدثرآیات 40 الی 43 : فی جَنَّاتٍ یَتَساءَلُونَ  عَنِ الْمُجْرِمینَ  ما سَلَکَکُمْ فی سَقَرَ  قالُوا لَمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلِّینَ .
  آنها در باغهاى بهشتند، و سؤال مى کننداز مجرمان: « چه چیز شما را به دوزخ وارد ساخت؟!» مى گویند: «ما از نمازگزاران نبودیم…»
2- اعراض کننده از نماز ؛ در دنیا زندگی پرمشقتی داشته و در قیامت کور محشور می شود .
خداوند متعال نماز را به عنوان ذکر و یاد الهی معرفی نموده و بیان داشته است : وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِکْری ( طه : 14) « و نماز را براى یاد من بپادار!» و در آیات دیگری از قرآن برای این ذکر و یاد خدا ویژگی هایی مطرح نموده است از جمله اینکه یا ذکر و یاد الهی است که دلها آرام می گیرد أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ ( الرعد : 28)«آگاه باشید، تنها با یاد خدا دلها آرامش مى یابد!» و در آیه دیگر تصریح نموده هرکس از یاد الهی رویگردان شود زندگی سختی داشته و در قیامت کور محشور می شود آنجا که می فرماید : وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْری فَإِنَّ لَهُ مَعیشَةً ضَنْکاً وَ نَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ أَعْمى ( طه : 124) « و هر کس از یاد من روى گردان شود، زندگى(سخت و) تنگى خواهد داشت؛ و روز قیامت، او را نابینا محشور مى کنیم!»
بنا بر آنچه در این آیات الهی ذکر گردیده کسیکه نماز نمی خواند علاوه بر از دست دادن آرامش در این دنیا ؛ زندگی سختی داشته و در قیامت کور محشور می شود .
3- بی نماز در حقیقت دین ندارد
بَیْنَ الْعَبْدِ وَ بَیْنَ الْکُفْرِ تَرْکُ الصَّلَاةِ
فاصله بین بنده و کفر ترک نماز است ( جامع الأخبار، ص: 74) (پیام پیامبر، ترجمه فارسى، ص: 665)
4- بی نماز خود را از یاری خداوند محروم می کند
کسیکه نماز می خواند در هر نمازی با گفتن «ایاک نعبد و ایاک نستعین » (پروردگارا فقط تو را می پرستیم و فقط از تو یاری می جوییم ) از خداوند طلب یاری می جوید اما بی نماز خود را از این یاری محروم می نماید .
5- شفاعت اهل بیت شامل کسیکه نماز را سبک می شمارد نمی شود
به روایت شیخ صدوق ابوبصیر می گوید : پس از شهادت امام صادق علیه السلام نزد اُمِّ حمیده (کنیز امام صادق علیه السلام) برای عرض تسلیت رفتیم، گریه کرد و ما نیز از گریه ی او گریه کردیم، سپس گفت : ای ابا محمد (لقب دیگر ابو بصیر) اگر امام صادق علیه السلام را هنگام مرگ می دیدی، چیز عجیبی مشاهده می نمودی ؛چشمهای خود را گشود و فرمود : بستگانم را حاضر کنید،ما همه ی آنها را حاضر کردیم، به آنها نگاه کرد و فرمود : اِنَّ شَفاعَتَنا لا تَنالُ مُستَخِفّاً بِالصَّلوةِ : همانا شفاعت ما به کسی که نماز را سبک بشمرد ،نرسد ( طرائف الحکم یا اندرزهاى ممتاز، متن ج 2، ص: 451)
6- ترک نماز موجب باطل شدن اعمال نیک انسان می گردد :
رسول خدا صل الله علی وآله فرمودند : مَنْ تَرَکَ صَلَاتَهُ حَتَّى تَفُوتَهُ مِنْ غَیْرِ عُذْرٍ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ
کسیکه بدون دلیل نمازش را رها کند تا اینکه قضا شود بدرستیکه اعمالش را باطل کرده است . ( جامع الأخبار، ص: 73)
7- تارک الصلاه با قارون و فرعون و هامان محشور شده و با منافقین روانه جهنم می شود
رسول خدا صل الله علی وآله فرمودند : لَا تُضَیِّعُوا صَلَاتَکُمْ فَإِنَّ مَنْ ضَیَّعَ صَلَاتَهُ حَشَرَهُ اللَّهُ مَعَ قَارُونَ وَ فِرْعَوْنَ وَ هَامَانَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ وَ أَخْزَاهُمْ- وَ کَانَ حَقّاً عَلَى اللَّهِ أَنْ یُدْخِلَهُ النَّارَ مَعَ الْمُنَافِقِینَ فَالْوَیْلُ لِمَنْ لَمْ یُحَافِظْ عَلَى صَلَاتِهِ
نمازتان را ضایع نکنید ؛ بدرستیکه هر کس که نمازش را ضایع کند خداوند او را با قارون و فرعون و هامان ( که لعنت و ننگ الهی بر آنها باد ) محشور نماید و واجب است بر خداوند که داخل کند او را با منافقین پس وای بر کسیکه بر نمازش محاظت ننماید . ( جامع الأخبار، ص: 74)
8- شیطان بر تارک الصلاه مسلط شده و او را دچار گرفتاریهای بزرگ می کند .
رسول خدا صل الله علی وآله فرمودند : لَا یَزَالُ الشَّیْطَانُ یَرْعَبُ مِنْ بَنِی آدَمَ مَا حَافَظَ عَلَى الصَّلَوَاتِ الْخَمْسِ- فَإِذَا ضَیَّعَهُنَّ یَجْتَرِئُ عَلَیْهِ وَ أَوْقَعَهُ فِی الْعَظَائِمِ
همواره شیطان از بنی آدم گریزان است مادامی که بر نماز های پنج گانه محافظت می نماید اما هنگامیکه آنها را ضایع نمایع بر او جرأت پیدا کرده و او را دچار گرفتاریهاى بزرگ مى کند. ( جامع الأخبار، ص: 74)
9- تارک نماز بر دین یهود یا نصارا یا مجوس خواهد مرد .
رسول خدا صل الله علی وآله فرمودند : مَنْ تَرَکَ الصَّلَاةَ لَا یَرْجُو ثَوَابَهَا وَ لَا یَخَافُ عِقَابَهَا فَلَا أُبَالِی أَنْ یَمُوتَ یَهُودِیّاً أَوْ نَصْرَانِیّاً أَوْ مَجُوسِیّاً
از پیامبر (ص) نقل شده است: هر که نماز را ترک کند و امیدى به پاداش آن نداشته باشد و از کیفر آن نترسد، باکى ندارم که یهودى یا نصرانى یا مجوسى بمیرد. ( جامع الأخبار، ص: 74)
10- مصیبت های پانزده گانه در دنیا ، مرگ ، قبر و قیامت شامل سبک شمارنده نماز می شود
در روایت آمده که سرور زنان، فاطمه، دختر سرور پیامبران- که درودهاى خداوند بر او و پدر و شوى و پسران اوصیاء او باد- از پدر بزرگوارش حضرت محمّد صلّى اللَّه علیه و آله پرسید: اى پدر جان! سزاى مردان و زنانى که نماز را سبک بشمارند، چیست؟ فرمود: اى فاطمه، هر کس چه مرد باشد و چه زن، نمازش را سبک بشمارد، خداوند او را به پانزده مصیبت گرفتار مى نماید: شش چیز در سراى دنیا، و سه چیز هنگام مرگ، و سه چیز در قبرش، و سه چیز در قیامت هنگام بیرون آمدن از قبر.
مصیبتهایى که در دار دنیا بدان مبتلا مى گردد عبارتند از:
1- خداوند، خیر و برکت را از عمر او برمى دارد.
2- خداوند، خیر و برکت را از روزى اش برمى دارد.
3- خداوند- عزّ و جلّ- نشانه صالحان را از چهره او محو مى فرماید.
4- در برابر اعمالى که انجام داده پاداش داده نمى شود.
5- دعاى او به سوى آسمان بالا نمى رود و مستجاب نمى گردد.
6- هیچ بهره اى در دعاى بندگان شایسته خدا نداشته و مشمول دعاى آنان نخواهد بود.
و مصائبى که هنگام مرگ به او مى رسد بدین ترتیب است:
1- با حالت خوارى و زبونى جان مى دهد.
2- گرسنه مى میرد.
3- تشنه جان مى سپارد، به گونه اى که اگر آب تمام رودخانه هاى دنیا را به او بدهند، سیراب نگشته و تشنگى اش برطرف نخواهد شد.
و مصیبتهایى که در قبرش بدان گرفتار مى گردد بدین قرار مى باشد:
1- خداوند فرشته اى را بر او مى گمارد تا او را در قبر نگران و پریشان نموده و از جایش برکند.
2- خداوند گور را بر او تنگ مى گرداند.
3- قبرش تاریک مى شود.
و مصائبى که در روز قیامت، هنگام بیرون آمدن از قبر، بدان مبتلا مى شود، عبارت است از:
1- خداوند فرشته اى را بر او مى گمارد تا در حالى که مردم به او مى نگرند، او را به رو بر زمین بکشد.
2- سخت از او حساب مى کشند.
3- خداوند هرگز نظر رحمت به او ننموده و از بدیها پاکیزه اش نمى گرداند، و براى او عذاب دردناکى خواهد بود. (فلاح السائل و نجاح المسائل ص 22 – ادب حضور ص 62 )
پی نوشت :
1- برای شناختن گناهان نیز می توانید به خواندن کتاب گناهان کبیره شهید دستغیب و همینطور کتاب گناه شناسى، محسن قرائتى تشویق نمائید

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد