جذب بسیج- انگیزه های مادی-اهمیت بسیج- جذب بسیج با انگیزه دنیوی
۱۳۹۶/۰۸/۰۸
–
۱۱۵ بازدید
آیا در بسیج دانشگاه جذب کردن دانشجوها فقط به خاطر امتیازات دنیوی اشکال دارد؟و راه صحیح جذب افرادی که اعتقادی به بسیج و اهدافش ندارند چیست؟
دانشجوی محترم ضمن تشکر از تماس شما با این مرکز، در پاسخ به این سوال، ابتدا لازم است به ماهیت بسیج و بسیجی نگاهی داشته باشیم تا مشخص شود که آیا اساسا جذب بسیج به خاطر امتیازات دنیوی امکان پذیر است.
بر این اساس باید بدانیم بسیج اگر چه امروزه دارای نهاد، دستگاه و تشکیلات اداری می باشد، اما اصل و اساس بسیج فارغ از این نهادها و تشکیلات اداری و سازمانی، یک فرهنگ و اعتقاد می باشد که هر کسی این فرهنگ و اعتقاد را دارا باشد یک بسیجی خواهد بود اگر چه در ظاهر نام وی در میان لیست تشکیلات بسیج نباشد و اگر این فرهنگ و اعتقاد را نداشته باشد نمی توان نام بسیج را بر وی نهاد اگر چه در ظاهر، نام و عنوان او در لیست تشکیلاتی و سازمانی بسیج باشد. بسیج از منظر امام راحل ره « شجره طیبه و درخت تناور و پر ثمرى است که شکوفه هاى آن بوى بهار وصل و طراوت یقین و حدیث عشق مى دهد، بسیج مدرسه عشق و مکتب شاهدان و شهیدان گمنامى است که پیروانش بر گلدسته هاى رفیع آن، اذان شهادت و رشادت سر داده اند. بسیج میقات پا برهنگان معراج اندیشه پاک اسلامى است که تربیت یافتگان آن، نام و نشانى در گمنامى و بى نشانى گرفته اند.»مقام معظم رهبرى نیز عنوان بسیج را این گونه ترسیم نموده اند: «بسیج عبارت است از تشکیلاتى که در آن افراد متفرّق و تنها، به یک مجموعه عظیم و منسجم، به یک مجموعه آگاه و متعهد و بصیر و بیناى به مسایل کشور و نیاز ملت تبدیل مى شوند. مجموعه اى که دشمن را بیمناک و دوستان را امیدوار و خاطر جمع مى کند.»
تفکر بسیجى با اوصاف اعجاب آورش چیزى نیست جز برنامه بى نظیر توحید و عدالتخواهى و شاخصه هاى آن چنین است:شاخصه های تفکر بسیجی:1. پیوند و بیعت با ولایت: از حضرت محمد(ص) و حضرت على(ع) تا حضرت مهدى(عج) و در زمان غیبت با ولایت فقیه.2. ایمان و اخلاص: تفکر بسیجى بیش از هر چیز بر ایمان خالص و محض به غیب مبتنى است؛ ایمان به الله با همه اسما و اوصاف جمال و جلالش بدون ذره اى تردید یا شرک.3. حریت در عبودیت: در این مکتب، بندگى نه از روى طمع و نه از روى خوف بلکه از روى آزادگى و عشق به معبود است؛ همان گونه که امیرمومنان(ع) در وصف خویش بیان فرمود، لذا بسیجى بنده رب است نه بنده زر و زور؛ چه او شرافتمندتر از این است که غیر از این باشد.4. اطاعت آگاهانه: از آنجا که بسیج در اصل خود تبلور آیه شریفه «اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولى الامر منکم» (نساء 59) است، بدون تردید اطاعت و فرمانبردارى آگاهانه در تفکر بسیجى جایگاه منحصر به فردى را به خود اختصاص مى دهد زیرا در تفکر بسیجى، عنایت نهایى براى انسان، کسب رضایت معبود است و چنین غایتى جز با فرمانبردارى مطلق از اوامر الهى که همانا عمل به تکلیف معین شده از سوى امام و ولى فقیه در زمان غیبت است، حاصل نمى شود.اطاعت از فرماندهى از بدیهى ترین ویژگى ها و آشناترین شاخصه هاى رزمندگان است که یک روز نداى هل من ناصر حسین زمانه را با ترک مال و منال و جاه و مقام و درس و مدرسه پاسخ دادند و روز دیگر جام زهر پذیرش قطعنامه را به امر فرمانده عزیزشان بر خویش گوارا کردند و سپس بلافاصله براى خرد کردن دندان تهاجم خائنان منافق و صدام پلید «مرصاد» را آفریدند و ثابت کردند آن کس که بسیجى است چون موم در دست فرمانده به حق خود نرم و انعطاف پذیر است و انعطاف پذیرى در برابر فرمان حق، خصلت خاص همه صاحبان تفکر بسیجى است.5. عدالتخواهى: از مهمترین ویژگى هاى تفکر بسیجى عدالتخواهى همه جانبه است در همه ابعاد اجتماعى، حقوقى، اقتصادى، سیاسى و اخلاقى.بسیجى تفسیر عدالت حضرت على(ع) است که به قیمت تمام جهان، حاضر نیست به قدر گرفتن پوست جویى از دهان مورچه اى به کسى ستم کند اگرچه آن کس دشمن او باشد.بسیجیان به حکم «کونوا قوامین لله شهداء بالقسط…» (مائده، 8) قائمان به قسط هستند و بدکارى هیچ قومى آن ها را به ستمکارى نمى کشاند. خوددارى رزمندگان ما از مقابله به مثل با جنایات صدام علیه مردم از همین تعهد ناشى مى شد.6. ظلم ستیزى: بسیجى مصداق فریاد عادل ترین مظلوم و مظلوم ترین عادل خلقت یعنى فریاد «کونوا للظالم خصما و للمظلوم عونا» امیرمومنان (ع) است. بسیجى فرمانبردار امامى است که فرمود: «ما تا آخر در کنار مظلومان جهان مى ایستیم و با ظالم مى جنگیم» یعنى ما تا فناى فتنه در جهان مجاهده مى کنیم (انفال، 39) و در میدان مبارزه با ظلم، لبه تیز شمشیر خود را متوجه ریشه همه مظاهر فرهنگى، حقوقى، اقتصادى، سیاسى و اجتماعى ستمگران مى کنیم و تا قطع تمامى آن ریشه هاى متعفن از پا نخواهیم نشست.7. شهادت طلبى عاشقانه: اشتیاق غرقه شدن در خون خود همواره بزرگترین آرزوى اولیاى الهى بوده است و «فزت و رب الکعبه» زبان حال همه عاشورائیانى است که یک عمر استغاثه براى توفیق شهادت در راه خدا را پیشه خود مى ساختند و در انتظار آن بیتابانه لحظه شمارى مى کرده اند.داستان پیشى گرفتن اصحاب امام حسین(ع) در میدان کربلا و رزمندگان ما در ایام دفاع مقدس علاوه بر اثبات این حقیقت شگرف، گویاى اوج از خودگذشتگى و کمالى است که از آشکارترین ویژگى هاى تفکر بسیجى است.8. شاخصه هاى دیگر نظیر ابتکار و خلاقیت ، عزت نفس، گمنامى و دورى از شهرت طلبى، مدیریت و تدبیر شایسته، غیرت و جوانمردى، تعهد و وفادارى، صبر و پایدارى، ترحم و نوع دوستى حتى با دشمنان، عبادت و استغاثه به درگاه خداوند، تکبر در برابر استکبار و… نیز همگى درفرهنگ و تفکر بسیجى از درخشندگى خاصى برخوردارند که به جهت رعایت اختصار از بیان آن ها پرهیز مى شود.از این منظر، بسیج، قلعه مستحکمی است به گستره تمامی کشور که تمامی شهروندان و مدیر آن به فراخور حال، وظیفهای در حفظ امنیت، رونق معیشت، تحکیم فرهنگ و فضیلت،آبادانی و رشد و شکوه و عظمت مادی و معنوی آن برعهده دارند. در این مکتب، انسانها با خالی کردن دل خود از هواها و اغراض شخصی، به خدا و منافع خلق خدا میاندیشند، اقتدار و امنیت جامعه را نه در سایه در یوزگی قدرتهای بیگانه، بلکه از رهگذر اتکا به توانایی های خویش جست و جو میکنند.در جامعه بسیجی، منافع باندی و حزبی راهبر و چراغ هدایت دست اندرکاران نیست، بلکه مسئولان برای خدمت بیریا و خالص به بندگان خدا، با یکدیگر مسابقه میدهند.در جامعه بسیجی، نه تنها از جنگ قدرت خبری نیست بلکه، افراد به دلیل اعتقاد به تصدی امور توسط شایستهترینها، از زیر بار ریاست طفره میروند و دیگران را برخود مقدم میدارند.در جامعه بسیجی، نه تنها از حیف و میل، دزدی و اختلاس و سوء استفاده از امکانات عمومی به نفع خود و خویشاوندان و نزدیکان خبری نیست، بلکه کارگزاران حکومتی مقیدند به هر نسبت که موقعیت و شغل بالاتری دارند، از امکانات و مواهب مادی کمتری برخوردار باشند نه اینکه چون مدیران بیش از دیگران زحمت میکشند، باید میزان برخورداریشان هم چندین و چند برابر زیردستان باشد. قناعت در چنین مکتبی، حرف اول را میزند بسیجیها مصداق همان کلام معصوم (ع) هستند که مؤمن در عین بهرهرسانی بسیار به دیگران، هزینهاش بسی اندک است.در جامعه بسیجی، رشوه، پارتی بازی، زد و بند و توطئه، تبعیض و حق کشی جایی ندارد همه میتوانند امیدوار باشند که برای رسیدن به حقوق خویش، از یاری دیگر شهروندان برخوردارند و نیازی نیست که برای به چنگ آوردن حق خود، بر چهره این و آن پنجه بکشند.در جامعه بسیجی، هر کس داناتر، دانشمندتر، با تقواتر، قویتر و خوش اخلاقتر باشد صلاحیت بیشتری برای تکیه زدن بر کرسی مسئولیت خواهد داشت و چاپلوسان و تملق گویان و عناصر ضعیفالنفس را راهی به مناصب حکومتی نیست.انقلاب، بسیج و بسیجی را این گونه تعریف کرد و امام با همین دید بود که آرزو میکرد، خداوند او را با بسیجیانش محشور کند.(ر.ک:http://www.basij.ir/main/index.php?Page=definition&UID=55847)
بر این اساس ذات تفکر بسیج و عملکرد یک بسیجی با مقامات دنیوی و امتیازات مادی سازگاری ندارد تا اینکه مسئولان بسیج بخواهند بسیج و بسیجی را با انگیزه های مادی و دنیایی جذب نمایند و اگر حتی چنین جذبی صورت گیرد طبیعتا ره به جایی نخواهد برد. البته تذکر دو نکته در پایان ضروری است: نخست اینکه منافات روحیه بسیج و بسیجی گری با مادی گرایی هرگز بدین معنا نیست که مسئولان، برای اعضای بسیج که در راه دفاع از ارزش ها و اعتقادات، جانفشانی می کنند نباید امتیازاتی قائل شوند بلکه این وظیفه شرعی و قانونی مسئولان است که برای پاسداشت بخشی از اجر و زحمات این عزیزان، امتیازاتی برای آنان قائل شوند، هر چند همانگونه که تجربه نیز نشان داده است یک بسیجی واقعی هرگز دل به این امتیازات نمی سپارد که نشانه آن این است که علیرغم اینکه چنین امتیازاتی برای وی در نظر گرفته می شود اما همچنان جان خویش را در کف گرفته و در راه دفاع از ارزش ها جان نثاری می کند چنانکه عزیزان فراوانی هستند که دهها امتیاز مادی و دنیایی برایشان فراهم است اما با این حال از همه این امتیازات چشم پوشی کرده و در قالب هایی همچون مدافعان حرم، جان خویش را به خطر انداخته و حتی شهید می شوند که این نشان می دهد اگر چه مسئولان امر وظیفه دارند امتیازاتی برای این عزیزان در نظر بگیرند اما این عزیزان هم بر خود تکلیف می دانند که دل به آنها نسپارند، چرا که آنان اجر واقعی را تنها از پروردگار متعال جویا هستند.
نکته دیگر این است که اگر چه ما معتقدیم جذب نیرو با انگیزه های مادی در بسیج، با ذات بسیج منافات دارد، اما در عین حال، مسئولان می توانند از این مسائل به عنوان یک عامل تشویقی جهت نزدیک شدن دانشجویان به بسیج بهره بگیرند و آنگاه که این ارتباط برقرار شد، باید نسبت به بسیج و اهداف آن و نیز جاذبه های معنوی که در ورای تفکر بسیجی وجود دارد اطلاع رسانی نمایند و در نهایت فرایند جذب را پس از توجیه کردن دانشجویان نسبت به ماهیت بسیج و برانگیختن آتش شوق در درون وی نسبت به بسیج و بسیجی گری انجام دهند و گرنه همانگونه که گفته شد جذب افراد در بسیج با انگیزه های صرفا مادی با اساس، بنیاد و ماهیت بسیج منافات دارد.
بر این اساس باید بدانیم بسیج اگر چه امروزه دارای نهاد، دستگاه و تشکیلات اداری می باشد، اما اصل و اساس بسیج فارغ از این نهادها و تشکیلات اداری و سازمانی، یک فرهنگ و اعتقاد می باشد که هر کسی این فرهنگ و اعتقاد را دارا باشد یک بسیجی خواهد بود اگر چه در ظاهر نام وی در میان لیست تشکیلات بسیج نباشد و اگر این فرهنگ و اعتقاد را نداشته باشد نمی توان نام بسیج را بر وی نهاد اگر چه در ظاهر، نام و عنوان او در لیست تشکیلاتی و سازمانی بسیج باشد. بسیج از منظر امام راحل ره « شجره طیبه و درخت تناور و پر ثمرى است که شکوفه هاى آن بوى بهار وصل و طراوت یقین و حدیث عشق مى دهد، بسیج مدرسه عشق و مکتب شاهدان و شهیدان گمنامى است که پیروانش بر گلدسته هاى رفیع آن، اذان شهادت و رشادت سر داده اند. بسیج میقات پا برهنگان معراج اندیشه پاک اسلامى است که تربیت یافتگان آن، نام و نشانى در گمنامى و بى نشانى گرفته اند.»مقام معظم رهبرى نیز عنوان بسیج را این گونه ترسیم نموده اند: «بسیج عبارت است از تشکیلاتى که در آن افراد متفرّق و تنها، به یک مجموعه عظیم و منسجم، به یک مجموعه آگاه و متعهد و بصیر و بیناى به مسایل کشور و نیاز ملت تبدیل مى شوند. مجموعه اى که دشمن را بیمناک و دوستان را امیدوار و خاطر جمع مى کند.»
تفکر بسیجى با اوصاف اعجاب آورش چیزى نیست جز برنامه بى نظیر توحید و عدالتخواهى و شاخصه هاى آن چنین است:شاخصه های تفکر بسیجی:1. پیوند و بیعت با ولایت: از حضرت محمد(ص) و حضرت على(ع) تا حضرت مهدى(عج) و در زمان غیبت با ولایت فقیه.2. ایمان و اخلاص: تفکر بسیجى بیش از هر چیز بر ایمان خالص و محض به غیب مبتنى است؛ ایمان به الله با همه اسما و اوصاف جمال و جلالش بدون ذره اى تردید یا شرک.3. حریت در عبودیت: در این مکتب، بندگى نه از روى طمع و نه از روى خوف بلکه از روى آزادگى و عشق به معبود است؛ همان گونه که امیرمومنان(ع) در وصف خویش بیان فرمود، لذا بسیجى بنده رب است نه بنده زر و زور؛ چه او شرافتمندتر از این است که غیر از این باشد.4. اطاعت آگاهانه: از آنجا که بسیج در اصل خود تبلور آیه شریفه «اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولى الامر منکم» (نساء 59) است، بدون تردید اطاعت و فرمانبردارى آگاهانه در تفکر بسیجى جایگاه منحصر به فردى را به خود اختصاص مى دهد زیرا در تفکر بسیجى، عنایت نهایى براى انسان، کسب رضایت معبود است و چنین غایتى جز با فرمانبردارى مطلق از اوامر الهى که همانا عمل به تکلیف معین شده از سوى امام و ولى فقیه در زمان غیبت است، حاصل نمى شود.اطاعت از فرماندهى از بدیهى ترین ویژگى ها و آشناترین شاخصه هاى رزمندگان است که یک روز نداى هل من ناصر حسین زمانه را با ترک مال و منال و جاه و مقام و درس و مدرسه پاسخ دادند و روز دیگر جام زهر پذیرش قطعنامه را به امر فرمانده عزیزشان بر خویش گوارا کردند و سپس بلافاصله براى خرد کردن دندان تهاجم خائنان منافق و صدام پلید «مرصاد» را آفریدند و ثابت کردند آن کس که بسیجى است چون موم در دست فرمانده به حق خود نرم و انعطاف پذیر است و انعطاف پذیرى در برابر فرمان حق، خصلت خاص همه صاحبان تفکر بسیجى است.5. عدالتخواهى: از مهمترین ویژگى هاى تفکر بسیجى عدالتخواهى همه جانبه است در همه ابعاد اجتماعى، حقوقى، اقتصادى، سیاسى و اخلاقى.بسیجى تفسیر عدالت حضرت على(ع) است که به قیمت تمام جهان، حاضر نیست به قدر گرفتن پوست جویى از دهان مورچه اى به کسى ستم کند اگرچه آن کس دشمن او باشد.بسیجیان به حکم «کونوا قوامین لله شهداء بالقسط…» (مائده، 8) قائمان به قسط هستند و بدکارى هیچ قومى آن ها را به ستمکارى نمى کشاند. خوددارى رزمندگان ما از مقابله به مثل با جنایات صدام علیه مردم از همین تعهد ناشى مى شد.6. ظلم ستیزى: بسیجى مصداق فریاد عادل ترین مظلوم و مظلوم ترین عادل خلقت یعنى فریاد «کونوا للظالم خصما و للمظلوم عونا» امیرمومنان (ع) است. بسیجى فرمانبردار امامى است که فرمود: «ما تا آخر در کنار مظلومان جهان مى ایستیم و با ظالم مى جنگیم» یعنى ما تا فناى فتنه در جهان مجاهده مى کنیم (انفال، 39) و در میدان مبارزه با ظلم، لبه تیز شمشیر خود را متوجه ریشه همه مظاهر فرهنگى، حقوقى، اقتصادى، سیاسى و اجتماعى ستمگران مى کنیم و تا قطع تمامى آن ریشه هاى متعفن از پا نخواهیم نشست.7. شهادت طلبى عاشقانه: اشتیاق غرقه شدن در خون خود همواره بزرگترین آرزوى اولیاى الهى بوده است و «فزت و رب الکعبه» زبان حال همه عاشورائیانى است که یک عمر استغاثه براى توفیق شهادت در راه خدا را پیشه خود مى ساختند و در انتظار آن بیتابانه لحظه شمارى مى کرده اند.داستان پیشى گرفتن اصحاب امام حسین(ع) در میدان کربلا و رزمندگان ما در ایام دفاع مقدس علاوه بر اثبات این حقیقت شگرف، گویاى اوج از خودگذشتگى و کمالى است که از آشکارترین ویژگى هاى تفکر بسیجى است.8. شاخصه هاى دیگر نظیر ابتکار و خلاقیت ، عزت نفس، گمنامى و دورى از شهرت طلبى، مدیریت و تدبیر شایسته، غیرت و جوانمردى، تعهد و وفادارى، صبر و پایدارى، ترحم و نوع دوستى حتى با دشمنان، عبادت و استغاثه به درگاه خداوند، تکبر در برابر استکبار و… نیز همگى درفرهنگ و تفکر بسیجى از درخشندگى خاصى برخوردارند که به جهت رعایت اختصار از بیان آن ها پرهیز مى شود.از این منظر، بسیج، قلعه مستحکمی است به گستره تمامی کشور که تمامی شهروندان و مدیر آن به فراخور حال، وظیفهای در حفظ امنیت، رونق معیشت، تحکیم فرهنگ و فضیلت،آبادانی و رشد و شکوه و عظمت مادی و معنوی آن برعهده دارند. در این مکتب، انسانها با خالی کردن دل خود از هواها و اغراض شخصی، به خدا و منافع خلق خدا میاندیشند، اقتدار و امنیت جامعه را نه در سایه در یوزگی قدرتهای بیگانه، بلکه از رهگذر اتکا به توانایی های خویش جست و جو میکنند.در جامعه بسیجی، منافع باندی و حزبی راهبر و چراغ هدایت دست اندرکاران نیست، بلکه مسئولان برای خدمت بیریا و خالص به بندگان خدا، با یکدیگر مسابقه میدهند.در جامعه بسیجی، نه تنها از جنگ قدرت خبری نیست بلکه، افراد به دلیل اعتقاد به تصدی امور توسط شایستهترینها، از زیر بار ریاست طفره میروند و دیگران را برخود مقدم میدارند.در جامعه بسیجی، نه تنها از حیف و میل، دزدی و اختلاس و سوء استفاده از امکانات عمومی به نفع خود و خویشاوندان و نزدیکان خبری نیست، بلکه کارگزاران حکومتی مقیدند به هر نسبت که موقعیت و شغل بالاتری دارند، از امکانات و مواهب مادی کمتری برخوردار باشند نه اینکه چون مدیران بیش از دیگران زحمت میکشند، باید میزان برخورداریشان هم چندین و چند برابر زیردستان باشد. قناعت در چنین مکتبی، حرف اول را میزند بسیجیها مصداق همان کلام معصوم (ع) هستند که مؤمن در عین بهرهرسانی بسیار به دیگران، هزینهاش بسی اندک است.در جامعه بسیجی، رشوه، پارتی بازی، زد و بند و توطئه، تبعیض و حق کشی جایی ندارد همه میتوانند امیدوار باشند که برای رسیدن به حقوق خویش، از یاری دیگر شهروندان برخوردارند و نیازی نیست که برای به چنگ آوردن حق خود، بر چهره این و آن پنجه بکشند.در جامعه بسیجی، هر کس داناتر، دانشمندتر، با تقواتر، قویتر و خوش اخلاقتر باشد صلاحیت بیشتری برای تکیه زدن بر کرسی مسئولیت خواهد داشت و چاپلوسان و تملق گویان و عناصر ضعیفالنفس را راهی به مناصب حکومتی نیست.انقلاب، بسیج و بسیجی را این گونه تعریف کرد و امام با همین دید بود که آرزو میکرد، خداوند او را با بسیجیانش محشور کند.(ر.ک:http://www.basij.ir/main/index.php?Page=definition&UID=55847)
بر این اساس ذات تفکر بسیج و عملکرد یک بسیجی با مقامات دنیوی و امتیازات مادی سازگاری ندارد تا اینکه مسئولان بسیج بخواهند بسیج و بسیجی را با انگیزه های مادی و دنیایی جذب نمایند و اگر حتی چنین جذبی صورت گیرد طبیعتا ره به جایی نخواهد برد. البته تذکر دو نکته در پایان ضروری است: نخست اینکه منافات روحیه بسیج و بسیجی گری با مادی گرایی هرگز بدین معنا نیست که مسئولان، برای اعضای بسیج که در راه دفاع از ارزش ها و اعتقادات، جانفشانی می کنند نباید امتیازاتی قائل شوند بلکه این وظیفه شرعی و قانونی مسئولان است که برای پاسداشت بخشی از اجر و زحمات این عزیزان، امتیازاتی برای آنان قائل شوند، هر چند همانگونه که تجربه نیز نشان داده است یک بسیجی واقعی هرگز دل به این امتیازات نمی سپارد که نشانه آن این است که علیرغم اینکه چنین امتیازاتی برای وی در نظر گرفته می شود اما همچنان جان خویش را در کف گرفته و در راه دفاع از ارزش ها جان نثاری می کند چنانکه عزیزان فراوانی هستند که دهها امتیاز مادی و دنیایی برایشان فراهم است اما با این حال از همه این امتیازات چشم پوشی کرده و در قالب هایی همچون مدافعان حرم، جان خویش را به خطر انداخته و حتی شهید می شوند که این نشان می دهد اگر چه مسئولان امر وظیفه دارند امتیازاتی برای این عزیزان در نظر بگیرند اما این عزیزان هم بر خود تکلیف می دانند که دل به آنها نسپارند، چرا که آنان اجر واقعی را تنها از پروردگار متعال جویا هستند.
نکته دیگر این است که اگر چه ما معتقدیم جذب نیرو با انگیزه های مادی در بسیج، با ذات بسیج منافات دارد، اما در عین حال، مسئولان می توانند از این مسائل به عنوان یک عامل تشویقی جهت نزدیک شدن دانشجویان به بسیج بهره بگیرند و آنگاه که این ارتباط برقرار شد، باید نسبت به بسیج و اهداف آن و نیز جاذبه های معنوی که در ورای تفکر بسیجی وجود دارد اطلاع رسانی نمایند و در نهایت فرایند جذب را پس از توجیه کردن دانشجویان نسبت به ماهیت بسیج و برانگیختن آتش شوق در درون وی نسبت به بسیج و بسیجی گری انجام دهند و گرنه همانگونه که گفته شد جذب افراد در بسیج با انگیزه های صرفا مادی با اساس، بنیاد و ماهیت بسیج منافات دارد.