۱۳۹۲/۰۸/۰۵
–
۱۷۹۲ بازدید
من باید چکارکنم تاچراغ نمازودعا روشن بشه داخل خانه ام.
دوست گرامی تلاش شما براى آشنا ساختن افراد با نماز، کارى بس ارزشمند و مورد پسند است. دعوت مردم به آشنایى با خداوند و عبادت او از برجسته ترین و متعالى ترین امور است.
در خصوص این مساله خوب است بدانید که جذب دیگران به نماز ارتباط نزدیکی به نوع شخصیت آنها دارد؛ انسانها از روحیات گوناگونی برخوردارند که با هر یک از آنها متناسب با روحیاتشان باید رفتار کرد. البته با توجه به اینکه رابطه شما با شخص بی نماز یک رابطه دوستانه می باشد اگر شما بتوانید با رعایت راهکارهایی که ارائه می شود از در دوستی، با روی خوش و ابراز محبت او را تشویق به نماز کنید و با حسن خلق، موانع را از سر راه او بردارید، نه تنها لجبازی نمی کند بلکه به گفته های شما نیز گوش فرا می دهد و می توانید او را با نماز آشتی دهید.
«چگونه دیگران را به نماز ترغیب کنیم؟»
1. براى ترغیب و تشویق به نماز، در آغاز بایستى زیر بناهاى فکرى فرد را مورد بررسى قرار داده و در اصلاح آن بکوشید. دیدگاه فرد در مورد خداوند، جهان هستى، انسان، معاد و امورى که داراى نتیجه مستقیم بر عملکرد فرد است. پس باید به تقویت و اصلاح این مبانى کوشید.
2. وی را با فلسفه نماز آشنا نمائید. علاوه بر اینکه وی را با کتابهایی که در این خصوص به نگارش در آمده آشنا می نمائید (1)؛ در فرصت هاى مناسب فلسفه نماز را بیان کنید. مثلًا سؤال و جواب هایى که قبلًا تهیه دیده اید، بین شما و دیگران مطرح و جواب داده شود. البته لازمه اش مطالعه و پیش بینى قبلى است. نماز، عملى است که در مجموعه عقیده توحیدى، داراى معنا و فلسفه است. پس در آغاز بایستى این مجموعه شناخته شود تا نماز جایگاه خود را در ذهن و اندیشه فرد باز نماید، از این رو یک شناخت صحیح و سالم و واقعى را در ذهن شخص رقم بزنید و او را به صورت مستقیم و غیرمستقیم از این واقعیت آگاه سازید. مانند این که گوشزد گردد که در بینش توحیدى اسلام و دیگر ادیان الهى، انسان موجودى است که به سوى کمال و لقاى پروردگار در حرکت است. (انا لله و انا الیه راجعون – از خدائیم و به سوى او باز مى گردیم). حال در این مسیر، ابزارهایى به مدد انسان مى آید، تا او را از فراموش کردن مسیر و هدف باز ندارد که از مهم ترین آنها – نماز- است. اقم الصلاه لذکرى – نماز را براى یاد من بپا دار. زندگی فرصت خدایی شدن است و نماز از مهمترین اعمالی است که انسان را در خدایی شدن کمک می کند.
3. یاد آوری نمائید که اگر بر فرض خواندن نماز، واجب نباشد و یا کار درستی نباشد؛ آنهایی که نماز می خوانند در برابر آنهایی که نماز نخوانده اند چیزی را از دست نداده اند (چون به غیر از مدت کوتاهی که در روز برای نماز گذاشته اند مانند بقیه مردم از این دنیا بهره برده اند)؛ اما اگر آنچه را که نماز خوانها می گویند درست باشد (که قطعا نیز همینگونه است) کسانیکه نماز خوانده اند نجات یافته اند و آنهایی که نماز نخوانده اند چیزی جز هلاکت و نابودی ابدی نصیبشان نخواهد شد.
4. شاید برخی اظهار کنند که ما به خدا ایمان و اعتقاد داریم و همینکه دلمان پاک باشد و خوب باشیم و در روز به یاد خدا باشیم کفایت می کند و نیاز به خواندن نماز نیست؟ اگر با استدلالهایی موجه روبرو شدید، در پاسخ می توانید یادآور شوید که همه این موارد خوب است و جای آنچیزی را که خداوند از ما خواسته (یعنی نماز) را نمی گیرد. به آنها یادآور شوید که اعتقاد داشتن به خدا فقط گفتن به زبان نیست و نماز آن عملی است که خود خداوند دستور داده. همچنانکه دلیل مطرود شدن شیطان از درگاه الهی عمل نکردن به دستور الهی بود نه اینکه شیطان به خدا اعتقاد نداشت و او را عبادت نکرده بود!
باید خاطر نشان کرد، اهمیت ندادن به نماز و ترک آن بیشتر به خاطر عدم آشنایی با حقیقت نماز است. رفتارهای انسان نیز بر خواسته از فکر و شناخت او است. بر این اساس باید شناخت و اثرات نماز را در روح و جان افراد بیان کرد، تا به سمت نماز علاقه مند شوند. از این رو لازم است شما آگاهی خود را به نماز بالا ببرید، تا بتوانید ایشان را بهتر راهنمایی کنید. می توانید آثار دنیوی و اُخروی نماز را باز گو کنید.
به طور مثال این موارد را به او گوش زد نماید: نماز از واجبات و ضروریات دین است و ترک آن گناه کبیره شمرده می شود. اهمیت آن به مقداری است که حضرت رسول اکرم – صل الله علیه و آله و سلم- فرمودند:«أوّلُ مَا یَنظُرُ فِی عَمَلِ العَبد فِی یَومِ القیامَة فِی صَلاتِه، فَان قُبِلَت نَظرَ فِی غَیرها، وَ إن لَم تقبل لَم یَنظر فِی عَمَلِه بِشَی ء؛اول چیزى که از عمل بنده در روز قیامت به آن توجه مى شود، نماز او است، اگر قبول شد به دیگر اعمالش نظر مى شود، و اگر پذیرفته نشد، به عملش نگاه نخواهد شد» (دررالأخبار، ص575). نماز یاد خدا است. اگر کسی به یاد خدا نباشد، حتماً شیطان او را یاد می کند و به ظلمتکده ی خود دعوت می کند.
همه ی ما از کار نادرست بدمان می آید و از آن ناراحت می شویم. نماز مهمترین عامل در دوری از گناه و روی آوردن به همه ی زیبای ها می باشد؛«اتْلُ ما أُوحِیَ إِلَیْکَ مِنَ الْکِتابِ وَ أَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ وَ لَذِکْرُ اللَّهِ أَکْبَرُ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ ما تَصْنَعُونَ؛ آنچه را از کتاب آسمانى به تو وحى شده تلاوت کن، و نماز را بر پا دار که نماز (انسان را) از زشتى ها و منکرات باز مى دارد و خداوند مى داند شما چه کارهایى انجام مى دهید.» (عنکبوت/ 45).
خداوند که دریای رحمت او همواره مواج است و ما انسانها از آن بیشمار بهره می بریم در مورد افراد بی نماز و بی تفاوت خطاب تندی می کند: (فَوَیْلٌ لِّلْمُصَلِّینَ الَّذِینَ هُمْ عَن صَلَاتهِمْ سَاهُون ) پس واى بر نمازگزارانى که در نماز خود سهل انگارى مى کنند (ماعون/ 5-4).خدا چرا به کسانی که از نماز روی گردانی می کنند چنین تعبیر تهدید کننده ای آورده است. در آیه ی دیگر قرآن می فرماید: (فىِ جَنَّاتٍ یَتَسَاءَلُونَ عَنِ الْمُجْرِمِینَ مَا سَلَکَکمُ ْ فىِ سَقَرَ قَالُواْ لَمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلِّینَ… آنها در باغهاى بهشتند، و سؤال مى کنند، از مجرمان که چه چیز شما را به دوزخ وارد ساخت؟! مى گویند: ما از نمازگزاران نبودیم…(مدثر/ 40-43).
آدمى بدون نماز راه را گم خواهد کرد. نمازهاى پنج گانه همانند چراغ هاى برق هستند که مسیرى طولانى و پر خطر را روشن کرده اند تا کسى راه را گم نکند و به بیراهه و سقوط کشانده نشود. آنچه که موجب مى گردد و برخى از نماز، روى گردان باشند و یا نسبت به آن تساهل کنند، ندانستن فلسفه نماز و یا درکى غلط از آن است.
برخى چنین مى پندارند که نماز انسان، نیازى را از خداوند برطرف مى کند که البته خیالى واهى است. خداوند نیازى به هیچ مخلوقى ندارد. از این رو آنچه که به عنوان عبادات بر آن تأکید شده، جملگى در جهت کمال انسان است.
نماز داراى آثار و فلسفه هاى متعدد دیگرى نیز هست که به آن اشاره مى کنیم:
– نماز استعانت از خدا است.
– نماز مهمترین عامل قرب انسان به خداوند و توحید عملی است.
– نماز، تقدیر و سپاس گزارى از خداوند است.
– موجب آرامش انسان است.
– موجب یاد خداست.
– نماز زمینه پرهیز از گناه را در انسان فراهم مى کند.
– تأکیدى بر نظافت و سلامتى است.
– موجب انضباط و وقت شناسى است.
– داراى آثار وحدت بخش اجتماعى است.
مجددا تکرار مى کنیم که دادن این اطلاعات و تصحیح اندیشه آن فرد درباره نماز ضرورى است و باید انجام گیرد تا به کمک یک نیروى درونى و انگیزه شخصى در پى آن باشند و نیازمند تحریک خارجى و هول دادن و وادار کردن نباشد. این اطلاعات را به دو روش مستقیم و یا غیرمستقیم مى توان منتقل کرد و انتخاب روش به روحیه مخاطب و توان روحى و علمى شما بستگى دارد. مانند این که خود، این گونه مطالب را گوشزد کنید و در صورت عدم پذیرش، از طرف دیگران به مخاطب بگویید و یا کتاب هاى معرفى شده را در اختیار او بگذارید.
– پرتوى از اسرار نماز، قرائتى.
– اسرار الصلاه، ملکى تبریزى.
– آداب الصلاه، امام خمینى.
– صلاه الخاشعین، دستغیب.
– اسرارالصلاه، جوادى آملى
5. در هیچ یک از مراحل ارشاد و راهنمایى از برخورد نیک و ملاطفت آمیز و احترام نهادن دور نشوید. این را بدانید که با فشار و اجبار کسى را نمى توان هدایت نمود و چه بسا تأثیر منفى آن بیشتر از هدایت گردد. اگر رابطه شما با فرد مورد نظر اکنون به جبهه گیرى و حساسیت نشان دادن و صف آرایى منتهى شده است براى مدتى سکوت کرده و حرفى به او نگویید و به دنبال اجراى روش غیرمستقیم باشید و به شکلى از همکارى افراد دیگر بهره مند شوید.
6- هر شخصى یک نقطه پذیرش و به قول معروف – رگ خوابى – دارد، سعى کنید این رگ خواب و نقطه پذیرش را به دست آورید و از این کانال وارد شوید و هدف خود را تعقیب کنید و لذا به صرف این که باید شخصى را هدایت کرد بسنده نکنید بلکه با مطالعه بر روى خصوصیات وى، راه نفوذ در او و جلب نظر او را به دست آورید و اقدام کنید.
7- بیان تأثیرات منفى ترک نماز و استفاده ازروایات بیان شده توسط اهل بیت (ع) در این زمینه بسیار موثر است. به خصوص اگر به روش غیرمستقیم ارائه گردد و موجب تنبه و موعظه کردن را فراهم سازد. یعنى غیر از ارائه شناخت باید در صدد موعظه گرى و تنبه قلبى وى نیز برآیید و با ترس و بیم دادن از عذاب اخروى و پیامدهاى منفى ترک نماز و عبادت دل او را از غفلت آزاد سازیم.
این راه کارها هم به صورت مستقل و هم به همراه یکدیگر مى تواند مؤثر باشد و خوب تر آن است که روشنگرى و موعظه همواره با هم ارائه گردد تا نافذتر افتد.
«کلام تاثیر گذار»
ضمنا ما در اینجا به برخى نکات کلى که در – ایجاد ارتباط با دیگران و چگونگى تأثیر گذارى در آنها- ضرورى به نظر مى رسد خدمتتان عرض مى کنیم تا بتوانید بهتر به هدف مقدس و ارزشمندتان نائل شوید.
مسأله تأثیرپذیرى یا تأثیرگذارى در حدود کیفیت آن، بستگى به توان ها و قابلیت هاى انسان در ابعاد مختلف دارد. مهم ترین امورى که در تاثیرگذارى دخالت دارند ویژگى هاى روحى از قبیل اراده استوار،اخلاق نیکو، حسن معاشرت و آگاهى ها و توانایی هاى علمى بالا می باشد. تاثیرپذیرى مثبت نیز تا حدودى به این امور و نیز به میزان انعطاف پذیرى و حقیقت طلبى شخص ارتباط دارد و تاثیر پذیرى هاى منفى برخواسته از ضعف آگاهى و اراده مى باشد.
بنابراین هر اندازه در تقویت اراده خود و گسترش صفات حسنه و خلق و خوى پسندیده و افزون سازى آگاهى ها ودانش هاى خود به ویژه در زمینه مسایل دینى فرهنگى و اجتماعى تلاش کنید، تدریجا توان تاثیرگذارى بیشترى خواهید یافت.
لذا تأثیرگذارى یک مهارتى است که به تدریج حاصل مى شود و تأثیرگذار و تأثیر گیرنده و فضاى روانى باید از آمادگى لازم و شرائط کافى برخوردار باشد که با تمرین و ممارست به این مهارت دسترسى پیدا مى شود. با رعایت اصول و نکات زیر شما مى توانید میزان تأثیرگذاری خویش را افزایش دهید.
1. کار خود را با تحسین و قدردانى صمیمانه از طرف مقابل شروع کنید. با اندکى تفحص و جستجو برنامه خود را با برجسته کردن یک یا چند نکته مثبت و ارزشمند در طرف مقابل و تحسین صادقانه از وى بخاطر وجود آن امر مثبت ارتباط خود را با وى پى گیرى و محکمتر نمائید.
2. در صورتى که اشتباه و لغزشى در وى مشاهده کردید مستقیما از او گلایه نکنید و وى را مورد انتقاد مستقیم و سرزنش خود قرار ندهید.
3. قبل از انتقاد از او و برای جلب اعتماد، درباره اشتباهات خود حرف بزنید. و مثالهایی از اشتباهات خود که از آنها پند گرفته اید را ذکر کنید.
4. سعى کنید شنونده خوبى باشید و دوستتان را تشویق کنید درباره خود براى شما حرف بزند.
5. صمیمانه دیگران را دوست داشته باشید و به آنها این محبت باطنى خود را اعلام کنید.
6. به دیگران اعتبار بدهید و کارى کنید که احساس کنند مهم هستند.
7. در طرف مقابل نسبت به کارى که مى خواهید انجام دهد، میل شدیدى ایجاد کنید و به عبارت دیگر فضاى روانى لازم را براى انجام آن عمل فراهم نمائید.
8. هر رفتارى را که از دیگران نسبت به خود انتظار دارید همان را با ایشان در پیش گیرید.
9. سعى کنید نقطه نظرات و دیدگاههاى خویش را بر دیگران تحمیل نکنید زیرا مردم سخن کسى را که بخواهد عقیده اش را بر آنان تحمیل کند نمى پذیرند و با کسى که همچون یک سرپرست با ایشان رفتار کند دوستى نمى ورزند و به او اعتماد نمى کنند.
به خانواده خود بگویید دوستان معمولى هر چند خوب باشند اما داراى نواقص و کاستى هایى هستند و ممکن است در مواقع حساس و ضرورى، انسان را تنها گذارند یا توان یارى انسان را نداشته باشند. ولى اگر کسى با خداى خود به وسیله نماز رابطه داشته باشد، هیچ گاه در خود احساس بى کسى و ضعف و تنهایى نخواهد کرد و خود را سعادتمندتر و شاداب تر از همه خواهد دید.