۱۳۹۴/۱۰/۲۹
–
۶۸ بازدید
اما گوگل چگونه اطلاعات جمع آوری شده از چند میلیارد کاربر فضای مجازی را تحلیل میکند و اصلا جمع آوری اطلاعات جزئی و در ظاهر بیاهمیت زندگی خصوصی ما چه نفعی برای گوگل و سیا و آژانس امنیت ملی آمریکا دارد؟!
جنگ افزار پیش بینی آینده
اما گوگل چگونه اطلاعات جمع آوری شده از چند میلیارد کاربر فضای مجازی را تحلیل میکند و اصلا جمع آوری اطلاعات جزئی و در ظاهر بیاهمیت زندگی خصوصی ما چه نفعی برای گوگل و سیا و آژانس امنیت ملی آمریکا دارد؟!
جنگ افزار پیش بینی آینده
Recorded Future (آینده ضبط شده) یک شرکت نرمافزاری واقع در شهر کمبریج ایالت ماساچوست در آمریکا است که در حوزه اطلاعات وب و نیز «تحلیلهای پیشبینانه» فعالیت میکند. این شرکت با استفاده از ابزاری به نام «موتور تحلیلی موقتی» (Emporal Analytics Engine) ابزار پیشبینی و تحلیل را به متخصصین ارائه میکند تا آنها بتوانند با بررسی منابع موجود در اینترنت و بازیافت، اندازهگیری و تصویرسازی اطلاعات، شبکهها و الگوها را در گذشته، حال و آینده نشان دهند. نرمافزار این شرکت منابع را تحلیل نموده و «لینکهایی نامرئی» بین اسناد ایجاد میکند تا لینکهایی که آنها را به یکدیگر پیوند میزند و نیز افراد، نهادها و وقایع مربوط به آنها را شناسایی کند. این شرکت در سال 2008 و توسط فردی به نام کریستوفر آهلبرگ تشکیل شد و تا نوامبر 2011 دارای 20 کارمند بود.
گوگل در ماه می 2010 و سازمان سیا از طریق شاخههای سرمایهگذاری خود یعنی «گوگل ونچر» و این-کیو-تل (In-Q-Tel) که در گزارش قبلی کیهان مفصل در مورد آن نوشتیم، در این شرکت سرمایهگذاری کردند. هدف گوگل و سیا از سرمایهگذاری بر شرکت مذکور این است که با بررسی تمام اطلاعات موجود در اینترنت کشف کنند که «چه کسی، چه چیز را، کی، کجا و چرا انجام میدهد؟» پس با جمع آوری و تحلیل اطلاعات جزئی زندگی افراد میتوان پیش بینی کرد که آنها در آینده چه رفتاری از خود نشان میدهند! حال تصور کنید تمرکز بر تک تک افراد جوامع، چه تصویر هیجان انگیزی از آینده کل یک ملت و کشور به دست یک دستگاه امنیتی –جاسوسی میدهد! «قدرت پیش بینی آینده» توانایی است که ارزش میلیونها دلار سرمایه گذاری و تخلف از قوانین حقوق بشری و انواع بیاخلاقیها را دارد! با چنین قدرتی میتوان بر «انتخاب» مردم در جوامع هدف تاثیر گذاشت، آرمانهای آنها را به صورت هوشمندانه دستکاری کرد و بر تاریخ دیگران با دست بردن در عوامل تربیتی تاثیرات شگرف گذاشت.
بی شرمی گوگلی- آمریکایی!
حال حدس بزنید وقتی گوگل در بخش «آموزش حقوق شهروندی سایبری» از کاربران جهانی میخواهد برای «آزادی بیان» تلاش کنند و مقابل حاکمیتهای ملی خود به اسم «حقوق بشر» بایستند تا مدیریت اینترنت در دست آمریکا باقی بماند، دقیقا منظورش چیست! حقیقت تلخ این است که ما در دنیایی خشن با ساز و کاری مضحک زندگی میکنیم. بزرگترین شرکت جاسوسی جهان، با پیشرفتهترین ابزارهای تحلیل آینده، خود را حامی «حقوق بشر» و «امین کاربران» معرفی میکند و تلاش دولتها برای صیانت از مرزهای امنیت ملت خود را «نقض آزادی بیان» معرفی میکند!
دقیقا به همین دلیل است که دولتهای کشورهای توسعه یافته همچون چین و آلمان و ژاپن و روسیه و انگلیس پیش از همه فعالیت گوگل و اپل و مایکروسافت و سایر غولهای جاسوسی ارائهدهنده خدمات رایگان سایبری را در کشورهای خود «محدود یا ممنوع» کردند و جایگزینهای پرقدرت بومی را در اختیار شهروندان خود قرار دادند. ضعیف ترها نیز بستر جامعه خود را در همایشهای رسمی دولتی به جاسوسان و مجریان طرحهای آمریکایی همچون «نزار ذکا» اجاره میدهند و برای نرم افزارهای خارجی رایگان «مزیت تراشی» میکنند. عقب ماندهها «شبکه ملی اطلاعات» را برخلاف همه کشورهای توسعه یافته، برابر «دولت الکترونیک» بر بستر اینترنت تعریف میکنند و در صیانت از حقوق رسمی شهروندان خود در جنگل سایبری جهان، تعلل میکنند!
البته Recorded Future اولین پروژه همکاری مشترک سیا و گوگل نبوده است. «این-کیو-تل» شاخه سرمایهگذاری سیا که در تکنولوژیهای آتی و ثمرده تمرکز دارد در گذشته در شرکتی به نام «کیهول» (Keyhole) سرمایهگذاری کرد. این شرکت نیز در سال 2004 توسط گوگل خریداری شد تا از آن به عنوان آغازی برای گوگل ارث« Google Ear» استفاده گردد.
NSA، سیا یا گوگل؟!
پس از حملات سایبری به گوگل در سال 2010 که ادعا میشود از جانب هکرهای چینی انجام گرفت، این شرکت تصمیم گرفت با عقد قراردادی با «آژانس امنیت ملی» -NSA- حفاظت سایبری در مقابل اینگونه حملات را به این سازمان جاسوسی واگذار نماید. این امر نگرانیهای بسیاری در میان فعالین حمایت از حفظ حریم خصوصی در آمریکا برانگیخت به گونهای که «مرکز اطلاعات حریم خصوصی الکترونیک» درخواست نمود، اطلاعات مرتبط با این قرارداد منتشر گردد.
با این حال، ریچارد لئون، قاضی دادگاه فدرال، اعلام نمود که هیچ کس حق ندارد بداند که آیا گوگل برای آژانس امنیت ملی جاسوسی میکند یا نه! وی گفت: «آژانس امنیت ملی آمریکا مجبور نیست که هیچ یک از فعالیتهای سازمان یا هر نوع اطلاعات مرتبط با این فعالیتها را منتشر نماید.» به این ترتیب هرگز مشخص نشد شرکت گوگل – محبوبترین وبسایت جهان – وارد چه نوع معاملهای با آژانس امنیت ملی آمریکا شده است!
به جرأت میتوان گفت که تمام نرمافزارها و خدمات ارائه شده توسط گوگل دارای عنصری از جاسوسی هستند. برای مثال بدیهیترین مورد نقض حقوق کاربران میتواند این موضوع باشد که گوگل حسابهای Gmail افراد را به صورت پیوسته مورد بررسی قرار میدهد تا با توجه به لغات و عبارات کلیدی مندرج در ایمیلهای آنها، تبلیغات ارائه شده برای حساب مذکور را هدفمند سازد. در نرمافزار وبگردی Google Chrome نیز در هنگام نصب یک شماره شناسایی (ID) تولید مینماید که تمام جستجوهای انجام شده توسط کاربر به نام ID مذکور ثبت میگردد.
دویچه وله در گزارشی نوشت: پیش از این گوگل، با دور زدن تنظیمات حریم خصوصی آی فون و سافاری، مرورگر پیش فرض تجهیزات کمپانی اپل، تلاش کرد تا اطلاعاتی درباره عادات، علایق و رفتارهای کاربران در زمان وب گردی روی موبایل به دست آورد و از آن جهت که این کار طبیعتا بدون اطلاع رسانی و جلب رضایت کاربران انجام شد، موج گستردهای از انتقادات و شکایات را روانه گوگل کرد، هر چند مثل همیشه نتیجهای حقوقی در پی نداشت!
اموال ما در خدمت گوگل!
بر اساس تحقیق جدیدی که توسط سامی کامکار، تحلیلگر مسائل امنیتی انجام گرفته گوشیهای اندرویدی در هر چند ثانیه یکبار موقعیت خود را شناسایی کرده و حداقل چند بار در هر ساعت این دادهها را به گوگل مخابره مینمایند. این گوشیها همچنین نام، مکان و قدرت سیگنال هر نوع شبکه Wi-Fi نزدیک را نیز مخابره میکنند. شرکت گوگل تاکنون از ارائه توضیحی در مورد این اطلاعات امتناع کرده است اما میتوان تصور کرد در جهان گوگل، هیچ مکانی برای پنهان شدن وجود ندارد و این از مخاطرات زندگی در دنیای جدیدی است که مجموعهای از امکانات رایگان را صرفا برای نقض حریم شخصی زندگی انسانی در اختیار ما قرار میدهد.
تاثیر مستقیم گوگل بر کاربران
در چنین شرایطی آیا هیچ عاقلی از اجاره زیرساخت اطلاعاتی خود به چنین جاسوس خبره و پیشرفتهای استقبال میکند؟ یک لحظه بایستید و به گذشته خود خیره شوید…گوگل چقدر از زندگی شما میداند؟ او میداند شما در انتخابات پیش رو شرکت میکنید؟ کدام گزینه به سلیقه شما نزدیک است؟ میتواند بر جستجوهای اینترنتی شما تاثیر بگذارد و اطلاعات دریافتی تان را کنترل کند؟ گوگل حتی بر تصمیمسازیهای شخصی زندگی ما نیز بسیار موثر است چرا که دوره جستجو در کتابخانهها و دایرهالمعارفهای حجیم و خاک گرفته به پایان رسیده است! فرض کنید شما یک خبرنگار، تاریخ نگار یا پژوهشگر محقق هستید…هم اکنون عبارت «Iran»را در گوگل جستجو کنید تا دقیقا دریابید یک جستجوگر رایگان و ساده چگونه به تاریخ و تصور جهانیان از ما شکل میدهد! کمی جلوتر برویم…«Israel»را جستجو کنید… گوگل در سرویسهای مختلف، قوانین پیچیدهای دارد که بسیار بعید است با ذهن معمولی بتوان از پس محاسبات پیچیده آن برآمد اما در برآیند کلی حدس زدن نظرات شخصی گوگل کار سادهای است! به عبارت سادهتر گوگل یک «صهیونیست لیبرال» است که ارزشهای مشخص و معلوم در فضای جهانی دارد و هیچ دلیلی برای سانسور گرایشهای شخصی خود نمیبیند!
صهیونیستی به نام گوگل
بسیاری از کارمندان و مدیران ارشد گوگل صهیونیست هستند و برخلاف بسیاری از ساکنین کشورهای جهان سومی و در حال توسعه که هیچ نگرانی از این موضوع ندارند، خدمت گوگل به اسرائیل و سازمانهای جاسوسی به علت تسلط این شرکت بر تکنولوژی برتر، برای سایر شهروندان جهان مهم است.
اولین کارمند گوگل و کارمندانی که بعدها در مراحل اولیه آغاز به کار شرکت استخدام شدند همگی یهودی بودند. کرگ سیلورشتاین اولین کارمندی بود که توسط لری پیج و سرگئی برین، مؤسسین گوگل، استخدام شد. اولین کارمند زن یهودی گوگل نیز سوزان ووجچیکی نام داشت که فضای اداری لازم برای آغاز فعالیتهای تجاری گوگل را فراهم نمود. از آن پس سوزان معاون مدیریت تولید شرکت گوگل شد. آن ووجچیکی، خواهر کوچکتر سوزان و متخصص بیوتکنولوژی، در ماه می2007، طی یک «مراسم سنتی یهودی»به نوشته روزنامه هاآرتص، با سرگئی برین، رئیس گوگل، ازدواج نمود. بدین ترتیب همه چیز در داخل قبیله باقی ماند!
در اولین کریسمس به جای درخت کریسمس یک شمعدان در سالن شرکت قرار داده شد. چارلی آیرز، سرآشپز سابق گوگل، غذاهای سنتی یهودیان را تدارک میدید و شام عید پسح (عید یهودیان)را تبدیل به یکی از مراسمهای سنتی شرکت کرده بود. به نظر برخی از آمریکاییها، تمایل شرکت گوگل برای استخدام بهترین و درخشانترین نخبگان دانشگاهی را نیز میتوان یک سنت یهودی نامید. شاید بدین ترتیب عبارت «بد نباش!» نیز مفهومی یهودی باشد. این مفهوم که اشارهای به شعار کابالیستی «احیای جهان» است نشان از تعهد شرکت برای انجام امور بشردوستانه دارد. البته لیست مذکور بسیار طولانی است و بحث کیهان بسیار عمیقتر از هویت یهودی مدیران ارشد گوگل است.
در یک نظرسنجی انجام شده در آمریکا که ماه گذشته توسط شرکت Survata برگزار شد از مخاطبان خواسته شد نگرانیشان نسبت به دسترسی سازمانهای مختلف به اطلاعات شخصی آنلاین خود را با ارقام بین صفر (عدم نگرانی) تا 10 (نگرانی شدید) اعلام کنند. جالب آن که نمرهای که کاربران به نگرانی از گوگل دادند (7/39) بود که از رتبه دریافتی سازمان امنیت ملی آمریکا (NSA) ، (7.06) بالاتر است و نشاندهنده آن است که آمریکاییها نسبت به گوگل بیش از سازمان جاسوسی انگشتنمایی همچون NSA احساس خطر میکنند.
نتایج این نظرسنجی، مکمل افشاگریهایی است که در سالهای اخیر توسط افرادی چون اسنودن و آسانژ انجام گرفته است. اسنودن که چند سال است با افشاگریهایش علیه اقدامات جاسوسی سازمان امنیت ملی آمریکا توجهات جهانی را به این سازمان جلب کرده، پیش از این گوگل و فیس بوک را به علت دسترسی آزاد به اطلاعات شخصی کاربران، دشمن حریم شخصی مردم قلمداد کرده بود.
خدمت به دوستان اسرائیل
آسانژ هم که موسس سایت افشاگر ویکیلیکس است پیشتر گوگل را در حد سازمان امنیت ملی آمریکا خوانده و گفته بود گوگل با جمعآوری و فروش اطلاعات شخصی کاربران، ثروت هنگفتی به دست آورده است. جالب اینجاست که در اطلاعات آشکار منتشر شده در بخش ارتباط با کاربران گوگل، این شرکت رسما به این موضوع اعتراف میکند که همکاریهای گستردهای با دولتهای برخی کشورهای همسو با لیبرال سرمایه داری دارد و مثلا اطلاعات نامطلوب مربوط به رهبران این جوامع و سازمانهای اطلاعاتی و حوادث تاریخی منفی را «سانسور» میکند. اما طبیعتا هرگز چنین سانسوری به نفع کشورهای مستقلی همچون «ایران» صورت نخواهد گرفت و اتفاقا گوگل ترجیح میدهد مثلا به اعتراف خود با انفجار «بمب ویدیویی مرگ ندا آقا سلطان» در فضای سایبر، به سرنگونی و بدنامی حکومت مردمی کشورمان کمک کند. البته همیشه اقدامات تا این اندازه فاش نیست و تاثیرگذاری بر «تعاملات اطلاعاتی» و «جستجوهای کاربران» با هدف ایجاد تغییر در رای و نظر آنها مخاطرات کمتری در حوزه «اعتماد عمومی» به همراه خواهد داشت. با این احتساب میتوان پیش بینی کرد گوگل در تحقیقات ما در مورد یک نامزد خاص انتخاباتی تاثیر گذاشته و به خواست مردم جهت دهد. شخصیتی را «محبوب» کرده و دیگری را «منفور و نامطلوب» جلوه دهد کما اینکه پیش از این نیز در انتخابات 88، دقیقا گوگل در موقعیت «اتخاذ موضع» ایستاد و اریک اشمیت مدیر این شرکت اعلام کرد: «ما نمیتوانیم به ایران اجازه دهیم سهمی از مدیریت اینترنت جهانی داشته باشد(!)»
ترس کافی نیست!
پس اگر از گوگل نمیهراسیم و مطالبهای جدی برای راه اندازی هر چه سریعتر «شبکه ملی اطلاعات» در کشورمان نداریم، اشکالی در کار است. اگر گمان میکنیم برای مقابله با غول بیقانون اینترنت نمیتوان برنامهای ملی و پیشرفته تبیین کرد و به اجرا درآورد نیز باید بدانیم که توانایی متخصصین ایرانی را دستکم گرفتهایم! ما نیز مثل آلمانیها، انگلیسیها، روسها، چینیها، برزیلیها، هندیها، هلندیها و ترکها میتوانیم «زیرساخت ملی سایبری» داشته باشیم و مستعمره مجازی آمریکا نباشیم. فراموش نکنیم «اینترنت امن، حق مسلم ماست!» و هیچ دولتی حق ندارد تاریخ و آینده ما را با ابزارهای سایبری هوشمند دستکاری کند.