خانه » همه » مذهبی » حامیان صدام؟

حامیان صدام؟


حامیان صدام؟

۱۳۹۴/۰۱/۲۸


۴۴۸ بازدید

بعد از آنکه انقلاب اسلامی با ایدئولوژی دینی و جهان‌شمول خود به پیروزی رسید، برخی از کشورهای غربی و عربی، که وقوع این انقلاب را در تضاد با منافع خود می‌دیدند، به اشکال مختلف به ابراز مخالفت با آن پرداختند. عراق از جمله کشورهای عربی منطقه بود که فرصت را غنیمت شمرد و با استفاده از فضای ثبات‌نیافته‌ی بعد از انقلاب، قرارداد الجزایر را نقض و به ایران حمله کرد.

بعد از آنکه انقلاب اسلامی با ایدئولوژی دینی و جهان‌شمول خود به پیروزی رسید، برخی از کشورهای غربی و عربی، که وقوع این انقلاب را در تضاد با منافع خود می‌دیدند، به اشکال مختلف به ابراز مخالفت با آن پرداختند. عراق از جمله کشورهای عربی منطقه بود که فرصت را غنیمت شمرد و با استفاده از فضای ثبات‌نیافته‌ی بعد از انقلاب، قرارداد الجزایر را نقض و به ایران حمله کرد.

این جنگ هشت سال به طول انجامید و بعد از جنگ ویتنام، دومین جنگ طولانی در قرن بیستم به‌شمار می‌رفت. بی‌شک عامل اصلی در طولانی شدن جنگ، علاوه بر عدم رضایت طرفین در مفاد برخی از قطعنامه‌ها که مانع از تصویب و پذیرش آن‌ها می‌شد، حمایت‌های بی‌وقفه‌ی کشورهای غربی و عربی از عراق بود. علاوه بر کمک‌های نظامی، کمک‌های مالی و اقتصادی از اهمیت و جایگاه خاصی برخوردار بود. از این‌رو، نوشته‌ی حاضر درصدد پاسخ به این سؤال است که حامیان مالی عراق در طی جنگ تحمیلی، شامل چه کشورهایی بودند و این کشورها با چه انگیزه‌ای به حمایت مالی صدام حسین و کشورش می‌پرداختند!

از آغاز جنگ تحمیلی تا قطعنامه‌ی 598

عراق بعد از چیرگی حزب بعث بر این کشور، همواره رؤیای رهبری بر جهان عرب و تسلط بر مناطق عرب‌نشین و نیز برخی مناطق استراتژیک منطقه را در سر داشت. بعد از آنکه حاکمیت ایران بر این مناطق اعمال گردید، عراق ضمن اعتراض به این موضوع، شکایات خود را از طریق مجامع و سازمان‌های بین‌المللی دنبال نمود که فرجام آن تلاش‌ها، انعقاد قرارداد 1975 الجزایر شد که تا سال 1359 پابرجا بود. اما به فاصله‌ی هفده ماه پس از پیروزی انقلاب، صدام حسین قرارداد الجزایر را در برابر دوربین تلویزیون عراق پاره کرد و پنج روز بعد از این اقدام‌، مرزهای جمهوری اسلامی ایران را مورد تعرض قرار داد.

به‌زعم بسیاری از تحلیل‌گران، عراق با این حمله، علاوه بر کسب فرصت جهت تحقق رؤیای ژاندارمی منطقه‌ی خلیج فارس، «فرصتی استثنایی برای نقض قرارداد 1975 و بازپس­گیری شط­العرب [اروندرود] را به چنگ می‌آورد… و به آرزوی خود یعنی تبدیل شدن به بزرگ‌ترین رهبر منطقه‌ی خلیج فارس نزدیک می‌شود و به این وسیله، مرکز فرماندهی امت عرب را در دست می‌گیرد… همه‌ی این‌ها باید در کنار دشمنی شخصی صدام حسین با [امام] خمینی (ره) در نظر قرار گیرد.»[1]

حمله‌ی غافلگیرانه‌ی عراق به ایران در شرایطی صورت گرفت که کشور به دلیل تحولات انقلاب، در شرایطی نامناسب به سر می‌برد و صدام حسین در خیال خود می‌اندیشید که می‌تواند با استفاده از این شرایط، تهران را در عرض سه روز فتح کند. بی‌شک علاوه بر وضعیت ثبات‌نیافته‌ی ایران، کمک‌های مالی برخی از کشورها نیز در تشویق و ترغیب عراق برای حمله به ایران و نیز ادامه‌ی جنگ، مؤثر بود. حامیان مالی عراق در این دوران را می‌توان به دو گروه کشورهای عربی و غربی تقسیم کرد که به برخی از مهم‌ترین آن‌ها و نیز علل و انگیزه‌ی آن‌ها برای این کمک‌ها، پرداخته می‌شود.

حمایت مالی کشورهای عربی

از جمله کشورهای عربی که به حمایت مالی از عراق پرداختند، می‌توان به اردن، کویت، عربستان، امارات متحده، قطر، عمان، بحرین، مراکش، سودان، سومالی و… اشاره کرد. در میان این کشورها، کویت و عربستان از مهم‌ترین حامیان مالی عراق بودند. گرچه این دو کشور رسماً حمایت خود از عراق را اعلام نکردند، اما در عمل، به‌طور غیررسمی و به شکل‌های مختلف از عراق پشتیبانی کردند.

برای نمونه، ملک خالد، پادشاه وقت سعودی، در گفت‌وگویی تلفنی با صدام در 25 سپتامبر سال 1980، حمایت کشورش از عراق را اعلام کرد. بخش مهمی از علل این موضوع، یعنی حمایت کشورهای منطقه به‌خصوص عربستان را باید در روابط این کشور با ایران بعد از انقلاب اسلامی جست‌وجو کرد. روابط ایران و عربستان در این دوران همواره بر رقابت و اختلاف مبتنی بوده است که بخشی از این اختلافات به ادعا و رقابت دو کشور برای صیانت و رهبری جهان اسلام در کنار اختلافات مذهبی بازمی‌گردد.

تردیدی نیست دلیل بخش عمده‌ای از حمایت‌ها از عراق به ماهیت انقلاب ایران و تقابل آن با منافع آن‌ها برمی‌گردد، زیرا برخی از این کشورها از جمله انگلیس، حامی حکومت‌های محافظه‌کار منطقه بودند، درحالی‌که انقلاب ایران با ماهیت پویا و پیش‌رونده‌ی خود، بسیاری از سیاست‌های محافظه‌کارانه را به چالش می‌طلبید.

علاوه بر این، «عملکرد سیاست مبتنی بر صدور انقلاب نیز در این مقطع زمانی، به نگرانی کشورهای میانه‌رو و محافظه‌کار منطقه از ظهور جنبش‌های انقلابی مشابه با ایران در کشورهای خود افزود»[2] و روابط ایران با عربستان و سایر کشورهای عربی منطقه از جمله کویت، اردن و… را تیره کرد. کشتار حاجیان ایرانی در سال 1987توسط عربستان نیز به وخامت روابط دو کشور افزود. مجموع این عوامل در کنار سایر اختلافات سیاسی-اعتقادی باعث گردید تا عربستان یکی از حامیان بزرگ عراق در جنگ تحمیلی باشد؛ «چنانچه از مجموع کمک‌های مالی و جنسی هفتاد میلیارد دلاری کشورهای حوزه‌ خلیج فارس به عراق در زمان جنگ با ایران، سی میلیارد دلار سهم عربستان بود.»[3] کمک‌های مالی عربستان در کنار حمایت‌های مالی غرب، به حدی چشمگیر بود که قدرت زمینی عراقی‌ها را بهبود بخشید تا شاید این‌گونه بتواند مانع از برتری نظامی ایران گردد.[4]

بعد از عربستان، کویت از عمده‌ترین وام‌دهندگان به عراق بوده است. یکی از علل حمایت کویت از عراق نیز به سردی روابط این کشور با ایران در پی حاکمیت مجدد ایران بر جزایر سه‌گانه مربوط می‌شود. کویت نیز امیدوار بود با شکست ایران توسط عراق، حاکمیت اعراب بر این جزایر اعاده گردد. به همین دلیل، با حمایت مالی از عراق، درصدد تضعیف ایران برآمد.

«شیخ الصباح» یکی از سفرای کویت در آمریکا، در رابطه با میزان این کمک‌ها عنوان کرده بود: «کویت ‌چهارده میلیارد دلار کمک نقدی و بیش از ‌شانزده میلیارد دلار از طریق کمک های خدماتی و غیره به ماشین جنگی عراق مساعدت کرده است.»[5] ابوغزاله، وزیر دفاع پیشین مصر نیز در آماری در رابطه با میزان کمک‌های کویت و عربستان گفته بود: تنها عربستان و کویت شصت میلیارد دلار به عراق کمک کردند.[6]

در واقع می‌توان گفت نقش کمک‌های مالی عربستان و کویت به‌حدی پررنگ است که باجرئت می‌توان گفت اگر عراق می‌خواست با عایدات حاصل از فروش نفت خود به جنگ ادامه دهد، قطعاً در همان سال‌های ابتدایی جنگ، از ادامه‌ی آن بازمی‌ایستاد. اما کمک‌ها و حمایت‌های مالی این دو کشور به‌شکل مستقیم و یا در قالب وام و… نقش مهمی در ادامه‌ی جنگ داشت.

علاوه بر این دو کشور، «امارات عربی یک میلیارد دلار و قطر پانصد میلیون دلار تا اواخر سال 1981 به عراق کمک کردند.»[7] اردن نیز از دیگر کشورهای عربی بود که بعد از انقلاب ایران، مانند بسیاری از کشورهای عربی، روابط چندان خوبی با ایران نداشت. این کشور نیز طی جنگ تحمیلی، «با کمک‌های سیاسی، اقتصادی و نظامی فراوانش از جمله اعطای وام‌ های چند میلیون دلاری به عراق، حمایت و پشتیبانی‌‌اش را از این کشور اعلام کرد.»[8]

حمایت مالی کشورهای غربی

بی‌شک در رأس کشورهای غربی، آمریکا بزرگ‌ترین حامی صدام و نیز مشوق اصلی او برای آغاز جنگ بود. علاوه بر حوادث و اتفاقات بعد از انقلاب از جمله تسخیر لانه‌ی جاسوسی، از دست دادن حامی بزرگ منطقه یعنی رژیم شاه و ماهیت انقلاب ایران که شعار استکبارستیزی را در رأس داشت، باعث گردید تا آمریکا از عراق حمایت کند.

گرچه آمریکا با شروع جنگ تحمیلی، با انتشار بیانیه‌ای اعلام بی‌طرفی نمود، اما این بی‌طرفی در عمل رنگ واقعیت به خود نگرفت. چنان‌که برژیسنکی، مشاور امنیت ملی کارتر، پیش از آغاز جنگ اعلام کرده بود: «آمریکا در مقابله با انقلاب ایران، باید تقویت دولت‌هایی را که توان انجام عملیات نظامی علیه رژیم ایران دارا هستند مورد توجه قرار دهد.»[9] از این‌رو، تضعیف ایران در جنگی منطقه‌ای با امید براندازی و یا تضعیف آن، از انگیزه‌های مهم آمریکا در تشویق عراق به جنگ علیه ایران بود.

هرچند در آغاز تجاوز عراق به ایران، روابط آمریکا و عراق چندان مطلوب نبود و از این‌رو آمریکا نمی‌توانست به‌طور مستقیم به این کشور کمک کند، اما به‌طور غیرمستقیم و با تشویق متحدان عرب خود، زمینه های کمک به عراق را فراهم آورد؛ به‌طوری‌که «در سایه‌ی تشویق آمریکا، سیل کمک‌های مالی دولت‌های عرب به‌‌سوی عراق سرازیر شد. چنانچه به گفته‌ی طارق عزیز، وزیر امور خارجه‌ی عراق، میزان کمک‌های مالی بلاعوض به عراق تا پایان سال 1981 بالغ بر هجده تا بیست میلیارد دلار گردید.»[10]

اما به‌تدریج و با بهبود روابط سیاسی دو کشور در سال 1362، عراق از وام‌ها و کمک‌های مستقیم آمریکا بهره‌مند شد. بعد از برقراری روابط مجدد، آمریکا با تصویب مجلس سنا، کمک‌های مالی ذیل به عراق را در صدر برنامه‌های خود قرار داد: «تخصیص حدود یک میلیارد دلار برای خرید محصولات کشاورزی، تصمیم بانک صادرات و واردات آمریکا برای ضمانت 85 درصد از 5/7 میلیارد دلار مبلغی که برای ساخت خط لوله‌ی نفتی عقبه لازم بود.»[11]

هرچند در آغاز تجاوز عراق به ایران، روابط آمریکا و عراق چندان مطلوب نبود و از این‌رو آمریکا نمی‌توانست به‌طور مستقیم به این کشور کمک کند، اما به‌طور غیرمستقیم و با تشویق متحدان عرب خود، زمینه های کمک به عراق را فراهم آورد. با بهبود روابط سیاسی دو کشور در سال 1362، عراق از وام‌ها و کمک‌های مستقیم آمریکا بهره‌مند شد.

از این‌رو به فاصله‌ی کمی از برقراری روابط سیاسی دو کشور و «به دنبال سفر طارق عزیز به آمریکا و دیدار با مقامات این کشور، دولت ایالات متحده‌ی آمریکا، اعتباری به مبلغ 840 میلیون دلار برای واردات مواد غذایی در اختیار عراق قرار می‌دهد. همچنین وامی به مبلغ یک میلیارد دلار برای خرید و به‌کارگیری توانایی ساخت سلاح به عراق واگذار می‌شود.»[12]

در این راستا، دولت ریگان چندین اقدام مالی دیگر را نیز در دستور کار خود قرار می‌دهد. از جمله اینکه «در داخل جامعه‌ی آمریکا و در جهان غرب، برای عراق تسهیلات ویژه‌ی مالی فراهم کرد؛ بدین شکل که ضمن تأمین اعتبار برای عراق نزد شرکت‌های آمریکایی، دولت‌های عمده‌ی غرب مانند فرانسه، ایتالیا و بریتانیا را تشویق کرد تا با تعویق زمان بازپرداخت بدهی‌های عراق موافقت کنند.»[13]

علاوه بر آمریکا، فرانسه نیز از دیگر حامیان غربی عراق بود. بعد از انقلاب و در پی برخی از تحولات، از جمله پناهنده شدن شاپور بختیار به فرانسه و نیز تسخیر لانه‌ی جاسوسی آمریکا، فرانسه نیز در کنار آمریکا به تبلیغ علیه ایران اقدام کرد. فرانسه گرچه در ابتدا اعلام بی‌طرفی کرد، اما وجود برخی از منابع و آمارها نشان می‌دهد که «این کشور 7/4 میلیارد دلار کمک مالی در اختیار رژیم بغداد قرار داد که دست‌کم هفت میلیارد دلار از مجموع این معاملات به‌صورت وام و اعتبارات بود.»[14]

انگلیس، آلمان، ایتالیا و… از دیگر کشورهای اروپایی بودند که در کنار برخی از کشورهای آمریکای لاتین چون آرژانتین، برزیل و… به حمایت گسترده از عراق پرداختند. این کشورها نیز گرچه با آغاز جنگ، ظاهراً اعلام بی‌طرفی کردند، اما در ورای شعارهای خود، به حمایت گسترده از عراق پرداختند. تردیدی نیست دلیل بخش عمده‌ای از حمایت‌ها از عراق، به ماهیت انقلاب ایران و تقابل آن با منافع آن‌ها برمی‌گردد، زیرا برخی از این کشورها از جمله انگلیس، حامی حکومت‌های محافظه‌کار منطقه بودند، درحالی‌که انقلاب ایران با ماهیت پویا و پیش‌رونده‌ی خود، بسیاری از سیاست‌های محافظه‌کارانه را به چالش می‌طلبید.

نتیجه‌گیری

ارزیابی نهایی پیرامون موضوع حاضر نشان داد که طی دوران جنگ تحمیلی، بسیاری از کشورهای عربی و غربی دنیا، به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم، عراق را مشمول کمک‌های مالی خود قرار دادند. گرچه بسیاری از این کشورها در ظاهر اعلام بی‌طرفی نمودند، اما در عمل بسیاری از آنان عراق را به‌منظور شکست و تضعیف ایران حمایت کردند. عراق توانست با این کمک‌ها، نیروی نظامی خود را تقویت و مبادرت به خرید انواع سلاح‌های مدرن کند.

بی‌شک بخش مهمی از این موضوع، به ماهیت سیاسی، پیش‌رونده و ضداستکباری انقلاب ایران بازمی‌گشت که علاوه بر اختلافات مذهبی و اعتقادی با بسیاری از کشورهای عربی و نیز نفی سلطه‌ی قدرت‌های استعماری، با شعار صدور انقلاب، خواهان جایگاه و نقش جدیدی در دنیای اسلام بود. اما این عملکرد در تضاد با منافع برخی از کشورها بود و می‌توانست نفوذ غرب را به‌شدت کاهش دهد. از این‌رو بسیاری از کشورها درصدد برآمدند با حمایت از عراق و تضعیف ایران، منافع خود را تأمین کنند. اما در نهایت هیچ‌یک از این تدابیر کارساز نشد و کشور بدون از دست دادن حتی یک وجب از خاک خود، در برابر نه‌تنها عراق، بلکه بسیاری از کشورهای دنیا ایستاد.(*)

پی‌نوشت‌ها

[1]. ابوغزاله، عبدالحلیم (1380)، جنگ ایران و عراق، ترجمه‌ی نادر نوروزشاد، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، ص 44.

[2]. ازغندی، علیرضا (1384)، سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، تهران، نشر قومس، ص 35.

[3]. سادات عظیمی، عربستان سعودی (مجموعه مباحث کشورها و سازمان‌های بین‌المللی)، ص 126.

[4]. رودباری، سواء فیلی (1375)، کتاب سبز کویت، تهران، وزارت امور خارجه، ‌ص ‌١٦٢ و ‌١٦٣.

[5]. قادری کنگاوری، روح‌الله (1389)، «تحلیلی بر میزان کمک‌های مالی-تسلیحاتی منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای به عراق در جنگ تحمیلی علیه ایران»، فصلنامه‌ی مطالعات دفاع مقدس، سال نهم، شماره‌ی 32، ص 64.

[6]. همان، ص 64.

[7]. همان.

[8]. درودیان، محمد (1380)، سیری در جنگ ایران و عراق (آغاز تا پایان)، تهران، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، ص 32.

[9]. کاظمی، علی‌اصغر (1367)، مدیریت بحران‌های بین‌المللی، دفتر مطالعات سیاسی و بین‌المللی، تهران، ص 65.

[10]. دلیپ هیرو (1390)، طولانی ترین جنگ؛ رویارویی نظامی ایران و عراق، نشر مرزوبوم، تهران، ص 153.

[11]. درودیان، محمد (1376)، از شلمچه تا حلبچه، تهران، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، ص 91 و 92.

[12]. علایی، حسین (1391)، روند جنگ ایران و عراق، نشر مرزوبوم، تهران، جلد 2، ص جلد 2، ص 80.

[13]. معرفت‌جو، علی (1369)، «منطق جنگ خلیج فارس»، مجله‌ی اطلاعات سیاسی-اقتصادی، شماره‌ی 42-41، ص 53.

[14]. صالحی، حمید (1390)، «نقش و عملکرد کشورهای اروپایی در طول جنگ عراق علیه ایران»، پژوهشنامه‌ی دفاع مقدس، سال اول، شماره‌ی 1، ص 121.

*زهرا سعیدی، پژوهشگر انقلاب اسلامی/ برهان/۱۳۹۴/۱/۲۶

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد