خانه » همه » مذهبی » حجیت صدوری قرآن

حجیت صدوری قرآن


حجیت صدوری قرآن

۱۳۹۳/۰۷/۰۵


۳۵۴ بازدید

از کجا به ما اثبات میشود که قرآن به حضرت محمد صلی الله علیه و آله نازل شده و کتاب قرآن حقیقت دارد؟

پرسش شما در حقیقت به حجّیت صدورى قرآن باز مى گردد؛ یعنى، این که قرآن سند الهى و حجت خدا بر انسان بوده و هم اکنون آنچه به نام قرآن در دسترس همگان است، همان قرآنى مى باشد که از سوى خداوند نازل گشته و هیچ عنصر غیرخدایى، چه به عمد و چه به خطا – در آن راه نیافته است. براى اثبات این مدّعا چهار مطلب به عنوان ادله حجیت صدورى قرآن مطرح است:
یکم – قرآن کتاب خداست،
دوم – قرآن مصون از تحریف است،
سوم – وحى مصون از خطا مى باشد،
چهارم – رسول اکرم صلی الله علیه و آله معصوم است. بدون شک شما اذعان خواهید کرد که طرح تمامى مطالب عمیق و در عین حال گسترده چهار مطلب مذکور، در این نوشتار محدود میسور نیست؛ اما در عین حال سعى مى کنیم مطالب اساسى در این باب را فراروى ذهن پرسشگر شما قرار دهیم. یکم – قرآن کتاب خداست. این مدعا در سطوح مختلف قابل طرح بوده معانى عمیق متعددى دارد:
1. مفاد و محتواى قرآن از سوى خداوند است.
2. علاوه بر آن، تک تک الفاظ نیز از سوى خداوند است.
3. ترکیبات این الفاظ که در قالب آیات آمده اند، نیز از سوى خداوند است.
4. مجموعه این آیات که به صورت سوره ها تجلى کرده است هم از ناحیه خداوند مى باشد (جمع قرآن).
5. چینش و ترتیب سوره ها در کنار یکدیگر و تشکیل قرآن موجود نیز از ناحیه خداوند است. براى اثبات این پنج آموزه از دلایل نقلى (اعم از روایات معصومان و خود آیات قرآن) صرف نظر کرده، تنها به دلیل عقلى که تحت عنوان «وجوه اعجاز قرآن» شناخته مى گردد، بسنده مى کنیم. وجوه مختلفى براى اعجاز قرآن گفته شده که مى توان آنها را به سه بخش طبقه بندى کرد: الف) اعجاز لفظى قرآن، ب) اعجاز محتوایى قرآن، ج) اعجاز قرآن از جهت آورنده آن. نگا: دکتر سید مصطفى ثامنى، وجوه اعجاز قرآن، (مجموعه مقالات دومین کنفرانس تحقیقاتى علوم و مفاهیم قرآن کریم)، ص 168 – 178.
الف) اعجاز لفظى قرآن در دو ساحت مطرح است: «اعجاز بلاغى قرآن» که مقصود نظم، اسلوب بیانى و بلاغت و فصاحت و امورى در این زمینه است؛ و «اعجاز عددى» که اخیراً مطرح شده و از طریق کامپیوتر انجام مى پذیرد و مى کوشد تا با بیان ارتباطات عددى خاص میان الفاظ و حروف قرآن، نشان دهد که این روابط عددى نمى تواند در سخن بشرى تحقق یابد. این دو نوع اعجاز لفظى قرآن، ثابت مى کند که الفاظ و ترکیبات قرآن الهى است. علاوه بر آن که روشن مى سازد که آن مقدار از آیاتى که به یکدیگر مرتبط بوده و در یک سیاق اند، از ناحیه خداوند مى باشد. اما این نوع اعجاز از اثبات نوع قرار گرفتن سوره ها و پیدایش آنها ناتوان است.
ب ) اعجاز محتوایى قرآن که به حقایقى چون: عدم وجود اختلاف در قرآن، اخبار برخى آیات از غیب و مطالبى که در آینده رخ داده یا مى دهد، طرح برخى از علوم و معارف که لااقل در آن زمان هیچ بشرى نمى توانسته به آنها دسترسى پیدا کند و عجز از ابطال معارف و علومى که در قرآن آمده، اشاره دارد. این نوع اعجاز حقانیت قرآن و آسمانى بودن آن را اثبات مى کند؛ ولى از اثبات حقانیت قرآنى با چنین نظم و ترتیب آیات و سوره ها، ناتوان است.
ج ) اعجاز قرآن از جهت آورنده آن؛ که بر این مطلب تکیه دارد که رسول گرامى صلی الله علیه و آله فردى امّى بوده است و چگونه مى توانسته از پیش خود چنین کتابى را بیاورد. این نوع اعجاز نیز تنها اثبات مى کند که مفاد قرآن از ناحیه خداوند است؛ اما این که این الفاظ هم از سوى اوست، ثابت نمى شود. پس وجوه اعجاز قرآن تنها آموزه اول از آن پنج آموزه را اثبات مى کند؛ اما آیا راه دیگرى براى اثبات چهار آموزه دیگر نیست؟ چرا، اما این دلیل با تکیه بر تاریخ و اسناد و مدارک مطمئن و یقین آور، چهار آموزه بعدى را اثبات مى نماید. بسیارى از علماء شیعه به ویژه متأخران و محققان معاصر با دلیل موجّه، معقول و اطمینان آور معتقدند که قرآن در زمان پیامبر صلی الله علیه و آله و با نظارت ایشان و در پرتو هدایت الهى به همین کیفیتى که در دسترس ما مى باشد، جمع آورى شده است و در واقع، پیدایش سوره ها و ترتیب آنها و آیات در پرتو وحى الهى و از سوى خداوند بوده است. سید عبدالوهاب طالقانى، علوم قرآن و فهرست منابع، ص 83. دوم قرآن مصون از تحریف است. این مطلب نیز در دو سطح مطرح است:
1. در قران تحریف به زیادت رخ نداده است،
2.در قرآن تحریف به نقصان نیز صورت نگرفته است. براى اثبات این دو مدعا نیز دلایل گوناگونى با رهیافت هاى متفاوت ارائه گردیده که به دلیل مجال اندک از آن صرف نظر کرده، تنها به دلیل عقلى در این باب بسنده مى کنیم. براى تبیین این دلیل، ذکر چهار مقدمه ضروى است:
1. دین مرسل، مجموعه امورى است که از سوى خداوند براى هدایت بشر از طریق انبیا فرستاده شده است.
2. هر دین مرسلى قبل از آخرین آن، بخشى از «دین نفس الامرى» را که براى هدایت بشر متناسب با روزگار نزول آن دین لازم بوده، به ارمغان آورده است. «دین نفس الامرى» یعنى آنچه در علم الهى و مشیت ربانى براى هدایت انسان به سوى رستگارى وجود دارد.
3. حکمت تعداد ادیان مرسل، علاوه بر آوردن عناصر جدید از دین نفس الامرى، متناسب با روزگار خود، تصحیح آن بخش از شریعت قبلى مى باشد که گرفتار تحریف گشته است.
4. سلسله ادیان الهى آن گاه پایان مى پذیرد و در یک دین به منزله «دین خاتم» ظهور مى کند که اولاً، کامل باشد؛ یعنى، جامع و حاوى همه معارفى باشد که بشر تا روز قیامت براى سعادت واقعى خود بدان محتاج بوده، یا خواهد بود؛ به طورى که هیچ عنصر هدایتى باقى نمانده، جز آن که در آن دین بیان شده باشد. ثانیاً در طول تاریخ مصون از تحریف باشد. به هر روى، اگر هر یک از این دو عنصر منتفى گردد، عقل خواهد گفت این دین هنوز آخرین دین نمى باشد. نتیجه این چهار اصل موضوعى – که به دلیل ضیق مقال از تبیین ادله اثبات آن معذوریم – این آموزه است که «دین خاتم مصون از تحریف است» اما چه شرطى لازمه مصونیت دین از تحریف است؟ بدون شک باید منبع اصلى شناخت دین و سند بى بدیل آیین آورنده دین که به منزله مجموعه هدایت الهى تلقى مى گردد؛ یعنى، کتاب آن، مصون از تحریف باشد. با توجه به این تحلیل، مى گوییم: از آن جا که قرآن، کتاب اسلام است و دین اسلام، دین خاتم است، نتیجه گرفته مى شود که قرآن، کتاب دین خاتم است و چون کتاب دین خاتم، مصون از تحریف است، نتیجه مى گیریم که قرآن، مصون از تحریف به هر بیان سطحى و شکلى است. مهدى هادوى تهرانى، مبانى کلامى اجتهاد در برداشت از قرآن کریم، ص 66 – 67.
سوم – وحى مصون از خطا مى باشد. این مطلب نیز با دلایل متفاوتى اثبات شده است که نمى توان به همه آنها پرداخت؛ اما از همه مهم تر این دلیل است که اگر کسى به حقیقت وحى توجه کند و مفاد آن را خوب دریافته، تصور صحیح از آن داشته باشد، بالبداهة به مصونیت آن از خطا اعتراف کرده، این آموزه را تصدیق خواهد نمود. حقیقت «وحى» نوعى علم شهودى و حضورى است که در آن خودِ حقایق هستى در محضر شاهد و کاشف حاضر است؛ به خلاف علم حصولى که فقط صورتى از علوم در ذهن ما وجود دارد و در واقع این صورت ذهنى است که پلى است براى ارتباط ما با جهان خارج. ازاین رو چون واسطه در نزد ذهن ما حاضر است، امکان دارد به دلیل تفسیر اشتباه ما در تطبیق آن با صورت خارج، به خطا بیفتد. اما در علم حضورى چون نفس معلوم، مکشوف و مشهود در نزد عالم، کاشف و شاهد حاضر است و واسطه اى در کار نیست، امکان خطا معنا ندارد و چون حقیقت وحى، کشف و شهود عالم غیب است، در آن خطا معنا ندارد. محمد باقر سعیدى روشن، تحلیل وحى از دیدگاه اسلام و مسیحیت، صص 22 – 28.
چهارم – رسول اکرم صلی الله علیه و آله معصوم است. این مدعا نیز در بیانى کوتاه بدین شکل اثبات مى گردد که با توجه به صفات خداوند متعال؛ یعنى، علم، قدرت، حکمت و تنزّه او از زشتى ها و با عنایت به حکمت نبوت و انزال کتب و ارسال رسل که هدایت و راهنمایى مردم مى باشد؛ عقل مى گوید که پیامبر خدا باید از هرگونه گناه و اشتباه عمدى و هرگونه خطا، سهو، نسیان و غفلت در هر دریافت و رساندن وحى الهى، معصوم باشد؛ چرا که اگر چنین نباشد و پیامبر در هر یک از ساحت هاى فوق معصوم نباشد، اعتماد مردم بر پیام رسانى و الهى بودن همه تکالیف و پیام ها از میان مى رود؛ و این اغراء به گمراهى مردم و لغو و عبث گویى، از ساحت قدس ربوبى منزه است. پژوهشى در عصمت معصومان، ص 109 – 112. نتیجه آن که با اثبات آن که قرآن در تمام سطوحش کتاب خدا و از هر گونه تحریف مصون است و از آن جا که در حقیقت وحى که از طریق آن هدایت ها و ارشادهاى لازم به مردم ابلاغ مى شده؛ امکان خطا متصور نیست؛ و با عنایت به این مسأله که شخص رسول اکرم صلی الله علیه و آله معصوم است؛ روشن مى گردد که قرآن حاضر توسط خداوند بر رسول اکرم صلی الله علیه و آله نازل گشته و این کتاب کلام خدا است. به هر حال کوشش کردیم تا افق هایى از مبانى و دلایل مسأله را بر روى شما بگشاییم. امیدواریم که ما و شما با پى بردن به حقایق قرآن، همه وسوسه ها و زشتى ها را از خود بزداییم.لیک گر واقف شوى زین آب پاک = که کلام ایزد است و روحناک نیست گردد وسوسه کلّى زجان =دل بیابد ره به سوى گلستان
زانکه در باغى و در جویى پرد= هر که از سرّ صحف بویى برد
مثنوى/ 4/3470 – 3472.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد