خانه » همه » مذهبی » حدیث لولاک لما…

حدیث لولاک لما…


حدیث لولاک لما…

۱۳۹۲/۰۴/۱۰


۲۳۷ بازدید

در این زمینه توجه تان را به مطالبی چند جلب می کنیم:۱. هدف از خلقت جهان , چیزی است که جز با وجود پیامبر (ص) و علی (ع) تحقق پیدا نمی کند. از دیدگاه قرآن, همه جهان برای انسان آفریده شده است: ((خلق لکم ما فی الارض جمیعا)), (صدر روایت ((لولاک لما خلقت الافلاک))) در ((بحارالانوار)), ج ۱۵, ص ۲۸; ج ۱۶, ص ۴۰۶ و ج ۵۷, ص ۱۹۹, آمده است و نشانی ذیل آن را, در توضیح مطلب سوم ذکر می کنیم ), انسان نیز برای بندگی آفریده شده است: ((و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون )), معنای حقیقیت عبادت خداوند در میان انسانها محقق نمی شود; جز با هدایت پیامبران و نبی اکرم(ص), خاتم انبیا و پیام آور دین کامل الهی است.

در این زمینه توجه تان را به مطالبی چند جلب می کنیم:1. هدف از خلقت جهان , چیزی است که جز با وجود پیامبر (ص) و علی (ع) تحقق پیدا نمی کند. از دیدگاه قرآن, همه جهان برای انسان آفریده شده است: ((خلق لکم ما فی الارض جمیعا)), (صدر روایت ((لولاک لما خلقت الافلاک))) در ((بحارالانوار)), ج 15, ص 28; ج 16, ص 406 و ج 57, ص 199, آمده است و نشانی ذیل آن را, در توضیح مطلب سوم ذکر می کنیم ), انسان نیز برای بندگی آفریده شده است: ((و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون )), معنای حقیقیت عبادت خداوند در میان انسانها محقق نمی شود; جز با هدایت پیامبران و نبی اکرم(ص), خاتم انبیا و پیام آور دین کامل الهی است. پس صحیح است که گفته شود, عبادت خداوند, جز با وجود پیامبر اکرم(ص) در میان بندگان محقق نمی شود.
2. تو می توانی تمام هدف از آفرینش جهان را در خود متجلی کنی و آن هدف را به صورت کامل در خود محقق سازی. هدف آفرینش جهان, بندگی انسان است و پیامبر اکرم(ص) به دلیل این که کامل ترین انسان است, کامل ترین بنده نیز می باشد. از این رو, آن حضرت هدف از خلقت جهان را به معنای تمام و کمال در وجود خود محقق ساخته است و دیگر انسان ها هر یک به اندازه ی مرتبه ی کمالشان, آن هدف را محقق کرده اند.
3. تو غرض اصلی من از خلقت جهان بوده ای و دیگران را طفیلی تو خلق کردم . طبق معنای قبلی , پیامبر اکرم (ص ) کسی است که هدف از آفرینش جهان را به تمام و کمال در خود محقق ساخته است ; اما برای این که پیامبر اکرم (ص ) بتواند در این دنیا چنین کمالی را در خود محقق سازد, باید همه ی این جهان آفریده می شد و همه ی این انسان ها – چه موئمنان و چه کافران – و حتی دشمنان پیامبر و دوستان آن حضرت , باید خلق می شدند تا پیامبر اکرم (ص ), مجال رشد و تکامل پیدا می کرد و می توانست قابلیت های خود را به فعلیت برساند. البته در این معنا, چنین نیست که مثلا دشمنان از روی جبر با آن حضرت دشمنی کرده اند; بلکه وجود انسان هایی برای تحقق کمال اختیاری پیامبر نیاز است و پیامبر می تواند در فضای میان آنان – چه فضای دوستی و چه دشمنی – در مسیر رشد و تکامل خود قرار گیرد. انسان های دیگر نیز هر یک به اندازه ی مرتبه ی کمالشان , غرض از خلقت اند; یعنی , هر اندازه که کمال آنان بیشتر باشد, غرض اصلی از خلقت نیز به آنان بیشتر تعلق می گیرد و هر اندازه نقصان دارند, به همان اندازه طفیلی اند و غرض به طور عرضی به آنان تعلق گرفته است.
گفتنی است که این سه معنا با یکدیگر منافاتی ندارد و همه ی آنها با هم سازگار است . خداوند, می خواهد همه ی انسان ها به کمال نهایی برسند و این کمال , متوقف بر اطاعت از دین است و دین را پیامبر اکرم(ص) آورده است. از سوی دیگر هر انسانی , به اندازه ای که به کمال می رسد, هدف از خلقت را در خود محقق ساخته است و در کوتاهی های خود و نقصان اختیاری اش , از هدف خلقت دور شده است . پس وجود این نقصان ها, غرض اصلی نیست , بلکه به تبع و بالعرض , امکان وجود پیدا کرده است .
بنابراین خلقت جهان برای پیامبر و ائمه به معنای نیاز آنها به جهان نیست، بلکه بیانگر قدر و منزلت آنان در تأمین هدف خلقت است و این منافاتی ندارد با این که آنان برای خیر و بهره گیری جهانیان آفریده شده باشند تا راه سعادت و عبودیت را در قول و عمل به دیگران جا باشد و سبب نجات انسان ها شوند.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد