خانه » همه » مذهبی » حزب مشارکت و کارگزاران

حزب مشارکت و کارگزاران


حزب مشارکت و کارگزاران

۱۳۹۱/۱۲/۲۱


۷۸ بازدید

حزب مشارکت و کارگزاران چگونه شکل گرفتند ؟

حزب مشارکت ایران اسلامی
الف – تاریخچه تشکیل
حزب مشارکت ایران اسلامی – که از آن به حزب جبهه مشارکت ایران اسلامی هم یاد شده است – در تاریخ 14 آذر 1377 طی بیانیه‌ای که به اعضای بیش از یکصد تن از فعالان سیاسی جبهه دوم خرداد رسیده بود، موجودیت خود را اعلام کرد. این حزب در تاریخ اول اسفند 1377 پروانه فعالیت رسمی خود را از وزارت کشور دریافت کرد. اعضای هیأت موسس این تشکل عبارت‌اند از: سیدمحمدرضا خاتمی و حسین نصیری. اساس تشکیل جبهه مشارکت ایران اسلامی به زمان انتخابات ریاست جمهوری دوم خرداد باز می‌گردد. افرادی که ستادهای انتخاباتی آقای خاتمی در تهران و شهرستان‌ها را تشکیل داده بودند، بعدها در جلسات متعدد و پس از مشورت‌های بسیار به این نتیجه رسیدند که نیاز به ایجاد یک تشکل سیاسی است که این افراد بر مبنای اعتقاد و ذهنیت مشترک‌شان بتوانند در آن عضویت پیدا کنند. به این ترتیب 110 نفر از اعضای فعال ستادها گردهم آمده و به عنوان موسس این تشکیلات، جبهه مشارکت ایران اسلامی را پایه‌گذاری کردند.
مرتضی حاجی از اعضای شورای مرکزی این حزب، در خصوص علت استفاده از لفظ مشارکت در نام جبهه می‌گوید: «استفاده از لفظ مشارکت در نام جبهه به دلیل آن است که موسسان، خلاء بزرگ سیاسی موجود را نهادینه نشدن مشارکت عمومی مردم می‌دانند و معتقد هستند همچنان که حماسه دوم خرداد با مشارکت همه گروههای مردی خلق شد، باید صاحبان انواع سلیقه امکان مشارکت در توسعه همه‌جانبه و پایدار سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور را بیابند.»
ارگان رسمی حزب مشارکت در بدو تأسیس هفته نامه «مشارکت» به مدیر مسئولی محمدرضا خاتمی، دبیر کل این حزب بود که بعدها به روزنامه تبدیل شد ولی با توقیف فعالیت این نشریه در اردیبهشت 1379، روزنامه «نوروز» به مدیر مسئولی محسن میردامادی، عضو شورای مرکزی این حزب را می‌توان به عنوان سخنگوی جبهه مشارکت به حساب آورد. این حزب در انتخابات مجلس ششم با شعار «ایران برای همه ایرانیان»، «معنویت، عدالت، آزادی» توانست آراء زیادی از مردم را کسب نموده و بین 140 تا 150 کرسی نمایندگی مجلس را بدست آورد.
ب– مواضع و دیدگاه‌ها
مواضع سیاسی: این حزب شعارهای محوری رئیس جمهوری وقت (آقای خاتمی) را به عنوان مبنای برنامه‌های خود دنبال کردند. شعارهایی مانند ایجاد جامعه مدنی، قانون‌گرایی، تنش‌زدایی، توسعه سیاسی و فرهنگی دیدگاه‌های حزب از نظر تئوریهای سیاسی همانند دیدگاه‌های احزاب سوسیال دموکراسی در غرب است. در مرامنامه این حزب به عدالت گستری و قسط و تبعیض‌زدائی و ایجاد فرصت‌های مساوی و ایجاد امکانات برابر برای همه افراد جامعه به عنوان مواضع اقتصادی و احترام به آزادیهای قانونی افراد و مشارکت مردم در حق تعیین سرنوشت خود به عنوان مواضع سیاسی، اجتماعی اشاره شد که خود تا حدودی مبین دیدگاه‌های جامعه‌گرایانه (سوسیالیسم) و مردم‌سالاری (دموکراتیک) بود. امّا تا چه حد درعمل بدان اعتقاد داشته و به قانون آهنین الیگارشی [که میخلز یک قرن پیش بدان اشاره نموده بود] تا چه مقدار نزدیک می‌شوند جای بحث و تأمل دارد.
مهمترین شعار این حزب از بدو تشکیل تا انحلال، توسعه سیاسی و مشارکت دادن هرچه بیشتر مردم در تمام عرصه‌های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جامعه بوده است.
در آستانه انتخابات مجلس ششم این حزب اهداف و طرح‌های آینده خود در بخش سیاسی را به صورت زیر بیان می‌کند:
1)طرح «قانون وحدت نظام تضمینی کشور» و حـذف مـراکز قـانون‌گذاری موازی با مجلس شواری اسلامی.
2)«اصلاح قانون انتخابات» در جهت تضمین حق انتخاب مردم.
3)طرح «قانون تعریف جرم سیاسی» و «قانون نحوه رسیدگی به جرایم سیاسی و نحوه تعیین هیأت منصفه دادگاه‌های رسیدگی به جرایم سیاسی».
4)«اصلاح قانون احزاب» در جهت تقویت روحیه مشارکت جمعی ملت و ایجاد زمینه لازم برای تأثیرگذاری احزاب در روند اداره امور کشور.
5)«اصلاح آیین‌نامه اداره مجلس شورای اسلامی» با هدف تقویت نظارت نمایندگان و مجلس بر اداره امور کشور.
امّا پس از دو دوره قدرت در دولت و یک دوره مجلس از سوی این گروه، بسیاری از شعارها و آرمان‌های این حزب در پوشه های سبز بایگانی گردید.
مواضع اقتصادی: در آستانه انتخابات مجلس ششم این حزب رئوس برنامه‌های اقتصادی خود مشتمل بر یک مقدمه و چند مورد اصلی را منتشر کرد. در این برنامه چنین آمده: «اقتصاد بیمار ایران نیاز به درمان دارد. ریشه بیماری اقتصاد ایران فراوان‌اند: عدم ثبات سیاسی، فقدان امنیت اقتصادی و قضایی، اقتصاد نفتی، اقتصاد زیرزمینی، فرار سرمایه‌ها و مغزها، تعدد مراکز تصمیم‌گیری و … نمایان‌ترین ریشه‌هاست. مجلس ششم … باید در پی تحقق بستر می‌باشد که درون آن «بخش دولتی کارآمد» و «بخش خصوصی توانمند» ممکن فعالیت‌های اقتصادی یکدیگر بوده و کشور را به سوی آبادانی بیشتر و رفاه همگانی به پیش برد. از این‌رو تدوین و تصویب قوانینی با محورهای زیر را از اهم وظایف مجلس ششم در ساماندهی به امور اقتصادی می‌دانیم:
1. بازنگری در نظام بودجه‌ریزی و برنامه‌ریزی به منظور تقویت تشکل­های تخصصی و سایر نهادهای مدنی.
2. ایجاد زمینه برای رشد سرمایه‌گذاری و اشتغال، تأمین امنیت سرمایه و تضمین حقوق مالکیت حقوقی، تضمین مالکیت خصوصی، رسیدگی به دعاوی و دادرسی مربوط به حقوق مالکیت در فعالیت‌های اقتصادی.
3. اصلاح قانون تجارت به­منظور صیانت از حقوق سرمایه‌گذار و اصلاح ساختار شرکتی و ادغام‌ها و توسعه­ی جغرافیایی، استفاده از مدیریت حرفه‌ای به­جای مدیر مالکی.
4. رفع موانع سرمایه‌گذار، جلب سرمایه­ی خارجی، تعیین مرجع رسیدگی و احقاق حقوق سرمایه‌گذار خارجی.
5. اصلاح قانون مالیات‌ها در جهت حمایت از واحدهای تولیدی، و دریافت عادلانه­ی مالیات.
6. توسعه و تعمیق و افزایش کارایی ابزار سرمایه (بانک، بیمه، بورس)، کارآمد کردن سیاست‌های پولی و مالی کشور با تأکید بر تفکیک بین وظایف آنها.
7. ایجاد زمینه به­سوی اقتصاد رقابتی و یکسان‌سازی شرایط کار و تولید برای بخش خصوصی و دولتی، رقابتی کردن فعالیت‌های اقتصادی، شفاف نمودن تصمیم­گیری‌های عمومی و عملکرد اقتصادی شرکت و سازمان‌های دولتی، رفع انحصارات با هدف ایجاد فرصت‌های شغلی جدید، تحقق شایسته‌­سالاری، سوق دادن دولت به­سوی تولید کالاهای عمومی و رهایی دولت از تصدی­های اقتصادی غیر ضروری.
8. پی­گیری برای حضور فعال اقتصادی در عرصه­ی جهانی، توسعه­ی صادرات غیر نفتی، محدود نمودن آیین‌نامه‌ها برای ثبات در سیاست‌گذاری، تنظیم بازار داخلی و صادرات به­منظور تحکیم حضور در بازار جهانی.
9. استمرار نظام جامع تأمین اجتماعی و هدف‌مند کردن یارانه‌ها و توجه جدی به مسایل زیست محیطی و تحقق رشد و توسعه­ی پایدار اقتصادی.
آنچه می‌توان گفت این است که دیدگاه‌های اقتصادی این حزب به دوگرایش تاحدودی متناقض قابل تقسیم‌بندی است:
1) گرایش به بازار آزاد اقتصادی
2)گرایش به دخالت دولت در فعالیت‌های اقتصادی.
شاید بتوان گفت که تلفیقی از این دو دیدگاه در جمع‌بندیهای این گروه در عرصه اقتصادی وجود دارد. گرایش به تأمین اجتماعی و ایجاد عدالت اجتماعی توسط دولت نشانگر گرایش دوم و آزادسازی اقتصاد و تشویق و ترغیب سرمایه‌گذاران خارجی برای سرمایه‌گذاری و تجارت آزاد با کشورمان از دیدگاه اول ناشی می‌شود. بنابراین می‌توان گفت جبهه مشارکت به یک اقتصاد نیمه‌دولتی معتقد است. توجه صرف این حزب به توسعه سیاسی، ویژگی جامعیت دیدگاه‌های اقتصادی اجتماعی و فرهنگی را از این حزب دور کرده است.
مواضع فرهنگی: دیدگاه‌های فرهنگی جبهه مشارکت بنابر اعلام رسمی این حزب به شرح زیر است: «جبهه مشارکت ایران اسلامی بر این باور است که نقش و جایگاه فرهنگ در فرایند توسعه همه جانبه حائز اهمیت و اولویت ویژه‌ای است. مشخص نبودن مفهوم فرهنگ و اصول و خط مشی فرهنگی، روشن نبودن سهم و نقش دستگاه‌های تأثیرگذار در عرصه فرهنگ، چند پارگی و گسستگی سیاست‌ها و برنامه‌های فرهنگی، درک نادرست از سرشت و ویژگیهای کار فرهنگ و هنر، سلیقه‌ای بودن مدیریت و سیاست‌گزاری حوزه فرهنگ و عدم اتکای آن به دریافت‌های علمی و پژوهشی، بی‌توجهی به نیازهای جوانان و نوجوانان در تولیدات فکری و فرهنگی، استحصال بی‌رویه از ذخایر و منابع فرهنگی، اسلامی و انقلابی و کم‌توجهی به بازآفرینی و ارائه روزآمد میراث‌های دینی، ملی و انقلابی از جمله مسائل و چالشهای روبه‌رو در شرایط کنونی جامعه ماست. بر این اساس باید بازنگری، ‌اصلاح، تکمیل و تدوین قوانین متناسب با نیازها و ضرورت‌های ملی و جهانی مدنظر باشد.
از دیگر زمینه‌های مورد توجه حزب مشارکت در عرصه مسائل فرهنگی حمایت از تولید کنندگان فرهنگ و فرهنگ‌سازان به ویژه نخبگان و کارآفرینان فرهنگی و زمینه‌سازی برای توسعه کمی و کیفی محصولات فرهنگی با هدف مصون‌سازی فرهنگی که بهترین راه مقابله با نفوذ فرهنگ‌های بیگانه است سرلوحه اقدامات تضمینی قرار گیرد. امّا در عمل دیده شد که بسیاری از اندیشه‌ها و باورهای غیربومی و اغلب غربی در طول صدارت و قدرت این حزب به ساختارهای فرهنگی کشور نفوذ پیدا کرد. همچنین این حزب معتقد بود که نظام و دستگاه کنونی آموزش و پرورش عالی کشور از معضلات و نقایص زیربنایی فراوان رنج می‌برد. بر این اساس مجلس ششم باید با درک ضرورت‌های پیش گفته به تدوین یا اصلاح قوانین بپردازد که برخی از ضرورتهای قانونگذاری را می‌توان در موارد زیر خلاصه کرد:
1)اصلاح قانون مطبوعات در جهت حمایت از آزادی بیان و مطبوعات مستقل [که با طرح آن در مجلس با رهنمود و تذکر مقام معظم رهبری مورد بررسی قرار نگرفت]2) قانونی و کارآمد کردن نظام‌های نظارتی در عرصه فرهنگ به اتکای مشارکت فراگیر مردمی و غیرمردمی.
3)طراحی و تصویب قوانین مرتبط با محصولات فرهنگی، هنری، سینما و کتاب جهت حمایت از تولیدکنندگان، مولفان مصنفان.
4)لغو ممیزی و گزینش‌های سلیقه‌ای در عـرصه مطـبوعاتی، فـرهنگی، هـنری و علمی.
5)حمایت همه جانبه از حقوق و منزلت نویسندگان، استادان، دانشگاهیان و دانشجویان.
6)حمایت از شکل‌گیری نهادها و انجمن‌های غیردولتی علمی، فرهنگی و هنری.
7)اصلاح نظام بهره‌مندی عـمومی از تـولیدات و خـدمات فـرهنگی و گـسترش شبکه‌های عمومی و خصوصی اطلاع‌رسانی.
8)اصلاح نظام توزیع عادلانه اطلاعات و حذف نابرابری‌ها در دستیابی به اطلاعات برای عموم به ویژه دانشگاهیان، محققان و نویسندگان و روزنامه‌نگاران.
9)منطقی کردن حمایت و مداخله دولت در فعالیتهای اقتصادی بخش فرهنگ.
10)اصلاح ساختار اقتصادی فرهنگ و جلوگیری از پیدایش و رشد انحصار مالی در عرصه فرهنگ.
11)فراهم آوردن زمینه بیشتر مبادلات علمی و فرهنگی در سطح منطقه و جهان.
12)اصلاح نظام آموزشی به منظور افزایش توانائیها و افزایش بازدهی آموزش و پرورش عالی.
13)تبیین حدود وظایف شورای عالی انقلاب فرهنگی بر مبنای رعایت اصول قانون اساسی و…
خاستگاه و طبقات اجتماعی: به طور کلی طبقاتی که مورد توجه ویژه این حزب بودند عبارت‌اند از: دانشجویان، قشر روشنفکر فرهنگی و سیاسی، محصّلان، مدیران میانی سازمانها، کارمندان و . خاستگاه اصلی این حزب را می‌توان سازمان مطالعات استراتژیک و روزنامه سلام که هر دوی آنها تحت سرپرستی سیدمحمد موسوی خوئینی‌ها اداره می‌شد، دانست، البته برخی روزنامه‌نگاران، اعضای سابق دفتر تحکیم وحدت، و برخی از اساتید دانشگاه نیز در تشکیل این حزب نقش مهمی ایفا نموده‌اند.
حزب کارگزاران سازندگی
«زمینه های پیدایش»
پس از استقرار دولت هاشمی رفسنجانی و حاکمیت بلامنازع راست سنتی که ناشی از ائتلاف راست سنتی با راست مدرن که حالا کارگزاران سازندگی نامیده می شد و نیز همراهی برخی از طیف های چپ، تفکر حاکم بر جامعه روحانیت مبارز، احساس کرد که جریان حاکم در دولت همان جریان گذشته (جریان چپ) است، لذا با تمسک به نکاتی از جمله پایبندی و تقید آنان به مسائل شرعی، چرخش از مواضع ایدئولوژی و اینکه این افراد از جناح راست، راست تر شده اند! برای جریان حاکم نگران بود. سرآغاز این اختلاف، بحث پیرامون میزان موفقیت برنامه پنج ساله اول و بزرگ نمودن نارسایی ها و کاستی های آن بود. این موضع انتقادی بر علیه دولت وجود داشت تا اینکه لایحه برنامه دوم توسط دولت به مجلس ارائه شد و مجلس با این استدلال که «عنصر عدالت اجتماعی، محرومیت زدایی و توجه به ارزش های اسلامی» که روح حاکم پیام رهبری انقلاب درباره لایحه بودجه بوده است، توسط دولت رعایت و ملاحظه نشده، برای تغییرات اساسی در آن و ارزیابی برنامه پنج ساله اول، اجرای برنامه دوم را یک سال به تأخیر انداخت. این رویکرد، باعث رنجش خاطر فراوان برای رئیس جمهور بود. همچنین مجلس بر سر حذف یارانه ها، افزایش گرانی و تورم، سرعت برنامه تعدیل اقتصادی و… با دولت دچار اختلاف شد.
جریان چپ سابق و راست مدرن که حالا به عنوان کارگزاران در جامعه مشهور شده اند، در آستانه پنجمین دوره انتخابات درصدد انشعاب جدید برآمدند. از نظر آنان با حاکمیت بلامنازع جناح راست با توجه به اتمام مهلت قانونی ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی، با انتخاب رئیس جمهور جدید، کشور دچار تحولات فراوانی خواهد شد. اگر رئیس جمهور از متن جریان راست سنتی (جریان جامعه روحانیت مبارز) برگزیده شود، بسیاری از وزراء و کارگزاران فعلی تغییر داده خواهند شد. آهنگ و سرعت برنامه بازسازی کند خواهد شد. لذا برای جلوگیری از بروز چنین وضعیتی، جریان کارگزاران سازندگی که اینک با کناره گیری جریان چپ، خود را رقیبی جدی برای جناح راست می دانست، وارد فعالیت سیاسی شد. 10 نفر از وزرا و 4 نفر از معاونین رئیس جمهور و شهردار تهران و رئیس کل بانک مرکزی طی اعلامیه ای موجودیت خود را رسما اعلام نمود .
«مداخله قوه مجریه برای شکل دهی به قوه مقننه، عدم رعایت موضوع تفکیک قوا اشتباه گرفتن جای رهبری و رئیس جمهور و نیز موضوع اطاعت و حمایت از رهبری و دولت، سوء استفاده از اموال عمومی و بیت المال، بروز شکاف در دولت و ایجاد دسته بندی های سیاسی، نداشتن مواضع شفاف سیاسی، اعتقادی بنیان گذاران کارگزاران در عرصه های مختلف به ویژه اعتقاد آنان برای مذاکره و سازش با آمریکا و در نهایت لیبرالیسم مذهبی.» عمده محورهای مخالفت جناح راست بر علیه جریان کارگزاران بود. درجریان انتخابات، رقابت های بسیار فشرده دو گروه کارگزاران و جامعه روحانیت برای همگان محسوس و ملموس بود.
« اساسنامه و مرامنامه»
حزب کارگزاران سازندگی دارای اساسنامه ای است که در 18 ماده و 11 تبصره به تصویب هیأت مؤسس (اعضای هیات مؤسس عبارتند از: محمد هاشمی (رئیس هیأت مؤسس)، محمد علی نجفی، غلامحسین کرباسچی، سید محسن نوربخش، سید عطاءالله مهاجرانی، فائزه هاشمی بهرمانی، سید حسن مرعشی، رضا امرالهی، سید مصطفی هاشمی طبا و علی هاشمی بهرمانی )رسیده است. هیأت مؤسس بالاترین رکن حزب است (هیأت مؤسس، کانون های حزبی، کنگره های استانی، کنگره سراسری شورای مرکزی،دبیر کل و بازرسان). برابر ماده 4، هیأت مؤسس حزب متشکل از اشخاص حقیقی است که علاوه بر تأسیس حزب تا تشکیل اولین کنگره جانشین کنگره های استانی و سراسری حزب خواهند بود. برابر ماده 8، کنگره سراسری بالاترین مرجع تصمیم گیری و سیاست گذاری حزب است. برابر ماده 10، شورای مرکزی متشکل از 25 نفر از شخصیت های سیاسی و مذهبی حزب است که به وسیله کنگره سراسری برای مدت 2 سال انتخاب می شود. دبیر کل (غلامحسین کرباسچی) عالی ترین مقام اجرایی حزب است. همچنین ماده 1 مرامنامه حزب به مبانی اعتقادی و سیاسی اختصاص دارد که «اعتقاد و الزام به اسلام ناب محمدی(ص) به عنوان تنها راه رهایی و سعادت بشر و التزام به قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران» را مطرح می کند. در ماده 2، اهداف خود را: تلاش در جهت تحقق عزت اسلامی، تداوم سازندگی و آبادانی ایران، تلاش در جهت تحکیم ارزش ها، دستاوردها و آرمان های انقلاب اسلامی، دفاع از اسلامیت و جمهوریت نظام، مشارکت مردم و آزادی های مصرح در قانون اساسی و تلاش در جهت توسعه فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی جمهوری اسلامی و استقرار عدالت تعریف کرده است.
« مواضع و دیدگاه ها»
اهم مواضع و دیدگاه های حزب کارگزاران سازندگی به شرح زیر است:
1. اعتقاد به «تشنج زدایی»، طرفدار مذاکره و رابطه با آمریکا، (محسن نوربخش، صبح امروز، 78/9/10، «رابطه اقتصادی با آمریکا به نفع ما است» )جذب سرمایه های خارجی، گسترش رابطه با اروپا برای تحت الشعاع قرار دادن رابطه با آمریکا و دیپلماسی کارآمد در سیاست خارجی را می توان از مهم ترین مؤلفه های مورد نظر کارگزاران برشمرد.
2. در سیاست داخلی، طرفدار مشارکت سیاسی و همه جانبه مردم، تأکید بر تداوم و استمرار روند سازندگی، طرفدار توسعه همراه با اعتدال و مخالف تنگ نظری و افراطی گری است. کارگزاران با هر گونه تمامیت خواهی مخالف به دنبال جامعه ای آباد، همراه با امنیت و رفاه است. (ناگفته نماند که میان شعار و عمل و ادعا تا رفتار فاصله زیادی است، حزب کارگزاران سازندگی در ائتلاف با جریان دوم خرداد پس از به قدرت رسیدن به گونه ای تمامیت خواهی و انحصارطلبی را از خود نشان دادند که در تاریخ ایران قلع و قمع مدیران از این دست بی سابقه بوده است. اگر کارگزاران ادعای مخالفت با انحصارطلبی و تمامیت خواهی دارد، چرا در برابر برکناری بیش از 5000 تن از مدیران با سابقه و خدوم پس از دوم خرداد 76 سکوت اختیار کرد و این اقدام را که به بهانه عدم درک پیام دوم خرداد بود، تأیید کرد؟! )
3. در حوزه سیاست اقتصادی، طرفدار سیاست های تعدیل اقتصادی، اقتصاد باز و سرمایه داری است. برنامه های توسعه در دولت هاشمی رفسنجانی (1376 ـ 1368) محصول تفکر کارگزاران سازندگی بود.
4. به طور کلی مؤلفه های اصلی استراتژی فرهنگی کارگزاران را باید در مواردی چون: استقبال از مدرنیسم، عدم حساسیت نسبت به کم رنگ شدن ارزش ها و مظاهر اجتماعی و دینی در جامعه، کاهش تدریجی نقش دین در جامعه و به تعبیری عرفی کردن امور دین یا بهتر بگوییم رشد سکولاریسم و بالاخره ایجاد فرهنگی لیبرالیستی با مناسبت هایی مبتنی بر تساهل، تسامح و آزادی برشمرد.
بسیاری از منتقدان دلایل این مؤلفه ها را در عملکرد و سیاست های فرهنگی دوره وزارت عطاء الله مهاجرانی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی می دانند. وی که مسئولیت و دبیری کمیته فرهنگی کارگزاران سازندگی را نیز بر عهده داشت، به گونه ای عمل کرد که به صورت بی سابقه ای شاهد ایجاد شبهات و تحریف ها نسبت به مقدسات و ارزش های اصیل اسلامی و انقلاب اسلامی بودیم.
هر چند که سران حزب بر این باورند آنان طرفداری آزادی بیان، قلم و تساهل و مدارا هستند و باید از فرهنگ، هنر، فیلم و سینما به بهترین وجه استفاده کرد، اما عملکرد کارگزاران در عرصه فرهنگ و هنر کار را به جایی کشاند که فریاد اعتراض مراجع تقلید بلند شد. اعتراضات رهبری به طور مستمر مطرح شد و مجلس شورای اسلامی دوره پنجم، استیضاح را بهترین امکان برای برکناری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی (عطاء الله مهاجرانی) دانست. مجلس هر چند در آن اقدام ناکام ماند، اما فضای عمومی کشور کار را برای وزیر وقت به گونه ای تنگ کرد که چاره ای جز استعفا نماند و بدینسان پرونده فرهنگی ـ هنری کارگزاران سازندگی به ظاهر مختومه اعلام شد.
آنچه که درباره عملکرد کارگزاران سازندگی در خاتمه بحث باید مطرح کنیم آن است که حزب در نقش آوانگارد و بیشتر برای حاکمیت تفکرات لیبرالیستی در حوزه اقتصادی و سکولاریسم در حوزه فرهنگی ظهور و بروز یافت. در دوره حاکمیت کارگزاران، فن سالاران و تکنوکرات ها بر همه مناصب کلیدی دست یافتند و همزمان، نیروهای حزب الهی به حاشیه رانده شدند.
همچنین، سران حزب کارگزاران سازندگی بودند که خواهان تغییر قانون اساسی برای امکان پذیر شدن تداوم ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی پس از دو دوره قانونی بودند؛ در عین حال نباید از انصاف دور داشت که کارگزاران سازندگی در سازندگی کشور آن هم پس از 8 سال جنگ ویرانگر و ساخت زیربناهای آن نقش به سزایی داشته اند. به علاوه «بازتر شدن فضای فرهنگی ـ سیاسی جامعه» و تنش زدایی در عرصه بین الملل» را نیز باید از جمله خدمات قابل تقدیر کارگزاران برشمرد. به طور خلاصه، کارگزاران سازندگی حزب تمام عیار نبود، بلکه جریانی بود که بنا به گفته مسئولان آن برای انجام یک مأموریت ویژه در یک مقطع زمانی تشکیل و پس از آن، رسالت و ماموریت تاریخی آن ها پایان یافته است. (علی دارابی , جریان شناسی سیاسی در ایران , تهران , پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ,1388 ص 336-346)
جهت آشنایی بیشتر به منابع زیر مراجعه شود :
جریان شناسی سیاسی در ایران , علی دارابی , تهران , پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
کارگزاران سازندگی از فراز تا فرود , عاب دارابی ,تهران , نشرسیاست
جریان شناسی سیاسی ایران معاصر , آیت مظفر , قم , پژوهشکده تحقیقات اسلامی
اطلاعاتی درباره احزاب و جناح های سیاسی ایران امروز , عباس شادلو , تهران , گستره
جریان شناسی سیاسی/نویسنده حسین عبد اللهی فر ، پایگاه اینترنتی بصیرت.
شناسنامه احزاب سیاسی ایران، محمدرضا ناظری، پارسایان

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد