نام محصول: انواع مختلف موتور سیکلت با نامها و طرحهای متفاوت
شرکت: گروه صنعتی بنا
تحصیلات: بی سواد
در سال 1329 در تهران به دنیا آمدم. پدرم راننده ی کامیون بود و مادرم خانه دار. داستان کار کردن و تلاش من از سال 1337آغاز شد. در هفت سالگی، پدر و مادرم از هم جدا شدند و جهت تأمین خرج خانواده مرا به اجبار به کار گماشتند که از همان ابتدا من روزانه بیست ساعت کار می کردم و از تحصیلات مدرسه و دانشگاه محروم بودم.
پس از جدا شدن پدر و مادرم به یک مغازه ی دوچرخه سازی رفتم و به عنوان یک کارگر ساده کار می کردم.
از ساعت 4 تا 7 صبح مراقب دوچرخه هایی بودم که آنجا می گذاشتند و از ساعت 7 تا 6 غروب، دوچرخه های تعمیری را تعمیر می کردم و 8 تا 12 شب نیز دوچرخه های نو مونتاژ می کردیم تا روز بعد دوچرخه برای فروش داشته باشیم.
کار من تا سال 51 تعمیر و مونتاژ دوچرخه در مغازه های دوچرخه سازی بود.
چون من از هفت سالگی مجبور به کار کردن شدم به همین خاطر مسیر و راه زندگی من محدود به همین کار کردن شد و از تحصلات دور ماندم.
آرزو و رویای من در دوران کودکی فقط اداره کردن خانواده بود همیشه سعی می کردم که سخت کار کنم تا بتوانم پول خوبی در آورم تا خانواده مشکل نداشته باشد.
من در کودکی الگوی خاصی نداشتم چون زندگی ام منحصر به فرد بود من تحصیلات نداشتم ولی با پشتکاری که داشتم خیلی زود توانستم خواندن و نوشتن و زبان انگلیسی را یاد بگیرم. به نظر من هر انسانی می بایست در کنار تحصیل به کار نیز مشغول باشد.
از سال 1351 به پیشنهاد یکی از دوستانم وارد صنف موتور سیکلت شدم و در فروشگاه ایران به عنوان کارگر استخدام شدم بعد به کمک آنها مغازه ای دایر کردیم ولی بعد از پنج، شش ماه آنها مرا بیرون کردند. بعد از آن من با اندک سرمایه ی خودم مغازه ای را خریداری کردم در این مغازه قطعات موتور سیکلت های هوندا و یاماها را می فروختم.
این کار تا سال 1356 ادامه داشت و به تدریج کار واردات را شروع کردم و کارت بازرگانی گرفتم. در این سالها مشتریان را به خوبی شناخته بودم و خوش حسابی من تنها اعتبارم در بازار بود.
در سال 1358 سالن کارخانه ای را که دو هزار متر زمین داشت خریداری کردم و شروع به تولید واشر بندی موتور سیکلت کردم. چون تولیدات ا کیفیت بسیار خوبی داشتند، آوازه ی آن به سرعت در ایران پیچید و کار ما رونق بسیار خوبی پیدا کرد به طوری که ما از پاکستان و ترکیه هم برای واشر بندی تولید شده، تقاضا داشتیم.
یک سال بعد ماشینهای قالب سازی را هم خریداری کردیم به تدریج کار ما توسعه پیدا کرد و اقلام تولیدی روز به روز بیشتر می شد و قطعات پلاستیک و آلومینیوم هم به اقلام تولیدی ما افزوده شد.
من در سال 1358 چند سفر به خارج از کشور داشتم که در آنجا ماشین آلات مورد نیاز را شناسایی و خریداری کردم و در سال 1360 ماشین NC و سپس CNC را وارد کردم.
در سال 1368 سهام شرکت جهان رو را به میزان 85% خریداری کردم. شرکت جهان رو از شرکتهای قدیمی تولید کننده ی موتور سیکلت بود که نماینده ی رسمی شرکت کاواساکی ژاپن در ایران محسوب می شد.
به عنوان اولین گام دو مدل جدید را انتخاب و سپس شروع به ساخت آنها و وارد کردن قطعات خارجی آنها کردیم.
همزمان کار پیش فروش هم آغاز شد که به همت دوستان و نمایندگان محترم، پیش فروش با استقبال عجیب و بی سابقه ای روبرو شد. حجم انبوه ثبت نام، ما را وادار کرد که 20 ساعت در روزگار کنیم. تا پایان سال 1371 کلیه تعهدات را به انجام رساندیم. در سال 72 مدلهای جدید در بازار جا افتاده بود.
شرکت جهان رو از سال 69 نماینده ی سوباروی ژاپن در ایران شد و ما چند مدل مختلف برای بازر یابی، تعدادی اتومبیل فروختیم به موازات آن موافقت اصولی از وزارت صنایع اخذ شد و یک سالن 20 هزار متری جهت آن در محل کارخانه ی ساوه ساخته شد ولی با تأسف فراوان مقررات سخت و یک سویه ی وزارت صنایع باعث شد که سوبارو از تصمیم خود منصرف شود و تولید خودرو تا کنون در مجموعه صورت نگیرد. چون ما اولین شرکتی بودیم که شروع به ساخت موتور سیکلت برای اقشار کم درآمد کردیم با استقبال زیاد مردم مواجه شدیم لذا جهت تأمین تقاضا شروع به افتتاح شرکتهای جدید نمودیم و گروه صنعتی بنا در سال 1375 شکل گرفت.
شرکت تندرو سیکلت از سال 75 در محل شهرک صنعتی شرق واقع در سمنان شروع به تولید موتور سیکلت نمود. شرکت قطعه سازان شکوه نیز از سال 76 به شکوه موتور تغییر نام داد و کنار آنها تعداد زیادی شرکتهای قطعه ساز شکل گرفت و تعداد زیادی هم مشغول به کار شدند.
هم اکنون در گروه صنعتی بنا، حدود ده کارخانه وجود دارد که موتور سیکلت تولید می کنند و حدود هشت کارخانه ی قطعه سازی هم داریم که متعلق به خود گروه است. حدوداً 40 تا 45 % بازار موتور سیکلت در اختیار ماست. و ما در حال حاضر به کشورهای سوریه، امارات(دبی) و آفریقا صادرات داریم.
آرزوی من گسترش هر چه بیشتر صادرات است چون اولاً باعث ورود ارز به کشور می شود و ثانیاً کشور ایران را به عنوان یک کشور صنعتی و مفید می شناسند و این باعث اعتبار ایران در آینده خواهد شد.
***
رجبعلی بنا سال 1329 در خیابان اسماعیل بزاز (میدان قیام) تهران به دنیا آمد.سال 1337 برای تامین مخارج خانواده با عنوان کارگر ساده مشغول به کار شد وتا سال 1351 به کار تعمیر و مونتاژ دوچرخه پرداخت. در همان سال به پیشنهادیکی از دوستانش وارد صنف موتور سیکلت شد و در فروشگاه ایران به عنوانکارگر استخدام شد، 6 ماه بعد با سرمایه ی اندک خود مغازه ای خریداری نمود ومشغول به فروش قطعات هوندا و یاماها کرد.بین سال های 1356 تا 57 با خرید 2000 متر زمین اقدام به تولید واشر بندیموتور سیکلت نمود. ابتدا با 5 نفر شروع به کار کرد و در مراحل پیشرفت کار و تولید تعداد پرسنل به 150 نفر رسید. یک سال بعد با سفری که به خارج از کشور داشت توانست ماشین آلات مورد نیاز را شناسایی و خریداری کند و در سال 1360 ماشین NC و سپس CNC را وارد کرد. شرکت تندرو سیکلت از سال 75 در شهرک صنعتی شرق واقع در سمنان شروع به تولید موتور سیکلت نمود. هم اکنون در گروه صنعتی بنا، حدود ده کارخانه وجود دارد که موتور سیکلت تولید می کنند و در حال حاضر به کشورهای سوریه، امارات(دبی) و آفریقا صادرات دارند. صنعت موتور سیکلت پلی شد برای ورود به عرصه صنایع غذایی و تولید ظروف IML و نیز ورودبه فعالیت های فرهنگی و هنری و همچنین تهیه کنندگی فیلم سینمایی دوئل از اقدامات حسن رجبعلی بنا است.