در این خصوص نقل قولها متفاوت است اما از قرائن و شواهد بر می آید که حجاب حضرت فاطمه زهرا «شبیه چادر کنونی» بوده است .
ایشان یک مقنعه داشتند که با آن سر ،گردن ،گلو و سینه خود را می پوشاندند . علاوه بر این یک پوشش سراسری و روپوش صورت هم داشتند.
استفاده ایشان از مقنعه را میتوان از این خبر تاریخی استفاده کرد :
فاطمه زهرا (س) پس از آن که توانست سند فدک را از دست ابوبکر بگیرد ،به سمت خانه بازگشت، در راه بازگشت به خانه با عمر برخورد کرد ، عمر با دیدن سند فدک، آن را از ایشان باز خواست ،اما فاطمه زهرا (س) از دادن سند امتناع ورزید، ناگهان عمر به خشم آمد ، چنان سیلی بر صورت فاطمه زهرا (س) زد که گوشواره از زیر مقنعه ایشان آشکار شد. (الاختصاص، تحقیق: غفاری و زرندی، بیروت، دار الطباعة و النشر، 1414ق، چ2، ص185)
استفاده ایشان از چادر در این خبر به روشنی آمده است:
آوردهاند که چون آیه: « ان جهنم لموعدهم اجمعین لها سبعه ابواب لکل باب منهم جزء مقسوم (حجر،43-44) نازل شد ، پیامبر سخت گریست ، اصحاب با گریستن او به گریه افتادند ،نمیدانستند که جبرئیل چه چیز بر او نازل کرده است و هیچ یک از اصحاب در چنین حالتی نمیتوانست با پیامبر سخن بگوید. یکی از اصحاب (سلمان فارسی) به در خانه فاطمه (س) رفت ، او را دید که مشغول آسیاب کردن جو است و میگوید: «وما عند الله خیر و ابقی» آنچه نزد خدا است نیکوتر و ماندنیتر است (قصص،60) بر او سلام کرد ، خبر گریستن پیامبر را به او رسانید. فاطمه (س) برخواست و با چادری که داشت خود را پوشاند و این چادر دوازده جای آن با لیف خرما وصله شده بود. چون بیرون رفت ، سلمان فارسی به چادر نگاه کرد ، گریست و پیش خود گفت: دختران قیصر و کسری حریر برتن دارند و دختر محمد(ص) روپوشی کهنه دارد که دوازده جای آن وصله شده است… .( سید بن طاووس، الدروع الواقیة، ص275-276؛ مجلسی، بحار الانوار، ج8 ، ص203؛ میرزا حسین نوری، نفس الرحمان فی فضائل السلمان، ص518-519)
حضرت زهرا(س) در مقابل افراد نابینا هم بی مبالاتی نداشتند، مرد نابینایی وارد منزل ایشان شد ، حضرت برخاستند و به اتاق دیگر رفتند. پیامبر (ص) فرمودند: دخترم! این مرد نابیناست. حضرت زهرا (سلام الله علیها) فرمودند: پدر اگر چه او مرا نمی بیند، ولی من او را می بینم و او بوی من را استشمام می کند….(بحار الانوار,ج 43,ص 91)
استفاده ایشان از روپوش صورت را از این روایت می توان به دست آورد:
« فتجلبت بجلبابها و تبرقعت ببرقعها و ارادت النبی (صلی الله علیه و اله) ». (صدوق، علل الشرایع، ج1 ، ص 163).
برقع در این روایت همان پوششی است که خانمها بر روی صورت خود می اندازند.
ایشان یک مقنعه داشتند که با آن سر ،گردن ،گلو و سینه خود را می پوشاندند . علاوه بر این یک پوشش سراسری و روپوش صورت هم داشتند.
استفاده ایشان از مقنعه را میتوان از این خبر تاریخی استفاده کرد :
فاطمه زهرا (س) پس از آن که توانست سند فدک را از دست ابوبکر بگیرد ،به سمت خانه بازگشت، در راه بازگشت به خانه با عمر برخورد کرد ، عمر با دیدن سند فدک، آن را از ایشان باز خواست ،اما فاطمه زهرا (س) از دادن سند امتناع ورزید، ناگهان عمر به خشم آمد ، چنان سیلی بر صورت فاطمه زهرا (س) زد که گوشواره از زیر مقنعه ایشان آشکار شد. (الاختصاص، تحقیق: غفاری و زرندی، بیروت، دار الطباعة و النشر، 1414ق، چ2، ص185)
استفاده ایشان از چادر در این خبر به روشنی آمده است:
آوردهاند که چون آیه: « ان جهنم لموعدهم اجمعین لها سبعه ابواب لکل باب منهم جزء مقسوم (حجر،43-44) نازل شد ، پیامبر سخت گریست ، اصحاب با گریستن او به گریه افتادند ،نمیدانستند که جبرئیل چه چیز بر او نازل کرده است و هیچ یک از اصحاب در چنین حالتی نمیتوانست با پیامبر سخن بگوید. یکی از اصحاب (سلمان فارسی) به در خانه فاطمه (س) رفت ، او را دید که مشغول آسیاب کردن جو است و میگوید: «وما عند الله خیر و ابقی» آنچه نزد خدا است نیکوتر و ماندنیتر است (قصص،60) بر او سلام کرد ، خبر گریستن پیامبر را به او رسانید. فاطمه (س) برخواست و با چادری که داشت خود را پوشاند و این چادر دوازده جای آن با لیف خرما وصله شده بود. چون بیرون رفت ، سلمان فارسی به چادر نگاه کرد ، گریست و پیش خود گفت: دختران قیصر و کسری حریر برتن دارند و دختر محمد(ص) روپوشی کهنه دارد که دوازده جای آن وصله شده است… .( سید بن طاووس، الدروع الواقیة، ص275-276؛ مجلسی، بحار الانوار، ج8 ، ص203؛ میرزا حسین نوری، نفس الرحمان فی فضائل السلمان، ص518-519)
حضرت زهرا(س) در مقابل افراد نابینا هم بی مبالاتی نداشتند، مرد نابینایی وارد منزل ایشان شد ، حضرت برخاستند و به اتاق دیگر رفتند. پیامبر (ص) فرمودند: دخترم! این مرد نابیناست. حضرت زهرا (سلام الله علیها) فرمودند: پدر اگر چه او مرا نمی بیند، ولی من او را می بینم و او بوی من را استشمام می کند….(بحار الانوار,ج 43,ص 91)
استفاده ایشان از روپوش صورت را از این روایت می توان به دست آورد:
« فتجلبت بجلبابها و تبرقعت ببرقعها و ارادت النبی (صلی الله علیه و اله) ». (صدوق، علل الشرایع، ج1 ، ص 163).
برقع در این روایت همان پوششی است که خانمها بر روی صورت خود می اندازند.