۱۳۹۳/۰۱/۲۳
–
۲۳۷۲ بازدید
چرا باوجود اینکه حضرت زکریا اطمینان داشت که خداوند دعایش رامستجاب میکند وخلف وعده نمیکند(دررابطه با بچه دار شدن)از خداوندطلب نشانه میکند؟؟؟
ضمن تشکر از ارتباط شما با این مرکز به توضیح زیر توجه کنید .
الف. دربـاره ایـن کـه چـرا زکریا از خداى تعالى درخواست نشانه کرد اختلاف است . برخى گـفـتـه انـد: بـراى آن بـود کـه مى خواست یقین کند که این بشارت و خطاب از جانب خداى رحمان است و نه از وساوس شیطان ، ولى دسته دیگر گفته اند که پیمبران الهى با مقام عصمتى که دارند، هیچ گاه چنین خیالى نخواهند کرد وچنین تردیدى براى آن ها پیدا نخواهد شـد واسـاسـاً شـیـطـان به آن ها دسترسى ندارد تا چنین القایى بکند و آن ها به تردید بـیـفـتـند، از این رو گفته اند: درخواست نشانه فقط براى آن بود که به وسیله آن ، وقت حمل همسرش را بداند و از روى ان نشانه بفهمد که این مژده چه وقت تحقق مى یابد تا به خاندان خود، از پیش این خبر خوشحال کننده را بدهد .
2. علامه طباطبایی در تفسیر المیزان در این باره چنین می فر ماید :
در این آیه شریفه نشانه صاحب فرزند شدن زکریا سخن نگفتن وى معرفى شده، همچنانکه در داستان مریم نیز نظیر آن، نشانه و علامت شده بود و به مریم دستور دادند که اگر از مردم کسى را دیدى بگو من براى خداوند، روزه زبان گرفته ام و این بخاطر شباهتى است که بین آن جناب یعنى یحیى و عیسى ( علیهماالسلام ) بوده است .
در آیه مورد بحث، حضرت زکریا (علیه السلام ) از خداى تعالى در خواست علامتى کرده، چون کلمه ( آیه ) به معناى علامتى است که بر چیزى دلالت کند، و در اینکه آیا منظورش این بوده که بفهمد نداى یا زکریا ( انا نبشرک بغلام … ) از ناحیه خداى تعالى بوده و یا اینکه از ناحیه شیطان بوده، خلاصه صدائى که شنیده صداى فرشته بوده یا شیطان و یا منظور این بوده که هر وقت همسرش حامله شد او از سخن گفتن عاجز شود، بین مفسرین اختلاف است .
وجه دوم تا حدى از سیاق آیات و جریان داستان بعید بنظر مى رسد، و لیکن علت اینکه مفسرین جراءت نکرده اند وجه اول را اختیار کنند، یعنى بگویند منظورش از آن درخواست این بوده که بفهمد خطاب نامبرده از ناحیه خدا بوده یا از ناحیه شیطان، این بوده که فکر کرده اند شاءن انبیا عالى تر از آن است که شیطان در صدد گمراه کردنشان برآید و آن حضرات بخاطر عصمتى که دارند صداى فرشته را از صدا و وسوسه شیطان تشخیص مى دهند و ممکن نیست شیطان با فهم آنان بازى کند، و در نتیجه طریق فهم بر آنان مشتبه گردد .
و این گفتار هر چند حق است، و لیکن باید دانست که اگر انبیا (علیهم السلام ) حق و باطل را تشخیص مى دهند و شناختى دارند، شناختشان از ناحیه خدا است نه از ناحیه خودشان، و به استقلال ذاتشان، و وقتى این طور شد چرا جایز نباشد که زکریا همین شناخت را از خدا بخواهد و بخواهد که نشانه اى برایش قرار دهد و چه محذورى در آن هست، بله اگر دعایش مستجاب نشده بود و خدا نشانه اى براى استجابت دعایش قرار نداده بود اشکال بالا بجا و وارد بود .
تصرف شیطان در نفوس انبیاء (ع) محال است
علاوه بر اینکه خصوصیت خود آیت و نشانه – که سخن نگفتن در مدت سه روز باشد – موید و بلکه دلیل بر همین وجه است، براى اینکه هر چند براى شیطان امکان این معنا هست که در جسم انبیا تصرف نموده، و یا عمل آنان را از رسیدن به نتیجه که همان ترویج دین است باز بدارد، و نگذارد مردم به ایشان روى آورند، و در نتیجه نیروى دشمنان دین ضعیف گردد .
و آیات زیر هم نمونه اى از این تصرفات را ذکر نموده، درباره تصرف شیطان در جسم ایوب (علیه السلام ) مى فرماید : ( و اذکر عبدنا ایوب، اذ نادى ربه انى مسنى الشیطان بنصب و عذاب ) .
و درباره جلوگیریش از ترویج دین مى فرماید : ( و ما ارسلنا من قبلک من رسول و لا نبى الا اذا تمنى القى الشیطان فى امنیته، فینسخ اللّه ما یلقى الشیطان ثم یحکم اللّه آیاته ) یعنى قبل از تو هیچ رسول و نبیى نفرستادیم مگر آنکه هر وقت قرائت کرد، شیطان در قرائت وى دسیسه کرد، در نتیجه خداى تعالى آنچه را شیطان القا کرده بود نسخ نموده، آنگاه آیات خود را تحکیم مى بخشید .
و درباره تصرف شیطان در حافظه انبیا، از همسفر موسى حکایت نموده که گفت : ( فانى نسیت الحوت، و ما انسانیه الا الشیطان ) .
لیکن این دست اندازى هاى شیطان و امثال آن بجز آزار دادن انبیا اثرى دیگر ندارد، و اما دست اندازیش در نفوس انبیا محال است چون انبیا از چنین خطرها معصوم و مصونند که بیانش در سابق در بحثى که راجع به عصمت انییا کردیم گذشت .
حال ببینیم معناى آیتى که خداى تعالى آنرا نشانه صاحب فرزند شدن زکریا قرار داده چیست ؟ .
از ظاهر آیه : ( آیتک الا تکلم الناس ثلثه ایام الا رمزا، و اذکر ربک کثیرا و سبح بالعشى و الابکار ) برمى آید که آن جناب در آن سه روز قادر به سخن گفتن با کسى نبوده و زبانش از هر سخنى غیر از ذکر خدا و تسبیح او بسته بوده است، و این تصرفى خاص و آیتى است که بر جان پیامبر و زبان او واقع مى شود و شیطان قادر بر چنین تصرفى در نفوس انبیا نیست، چون گفتیم انبیا از چنین دستبرد شیطانى مصونند، پس این، جز از ناحیه خداى رحمان نمى تواند باشد و آیه شریفه بطورى که ملاحظه مى فرمائید با وجه اول بهتر مى سازد و تناسبى با وجه دوم ندارد .
ترجمه المیزان، ج 3، ص: 280