۱۳۹۳/۰۱/۲۱
–
۸۴ بازدید
از حضرت فاطمه (س) حدیث داریم که :بهترین و سعادت بخش ترین راه برای زن این است که زن مرد نامحرم نبیند و مرد نامحرم هم زن را نبیند. من میخوام بدونم که تحقق این حدیث در زمانه ما چیست ؟برای جوانان و دانشجویان خصوصا. من واقعا با خودم درگیر شدم.
حضرت زهرا سلام الله علیها می فرمایند: «خیرٌ للنساء أن لایَرَینَ الرِّجال و لایَراهُنَّ الرِّجال: برای زنان بهتر است که مردان نامحرم را نبینند و مردان نامحرم نیز آنان را نبینند.» (بحار الانوار ج104 ص36) این کلام نورانی، ریشه در فطرت بانوان دارد. فطرت پاکی که میل زن را از ارتباط با نامحرمان کمرنگ می نماید. به همین دلیل، وقتى پیامبر صلى الله علیه و آله فرموند: کارهاى درون خانه با فاطمه و کارهاى بیرون خانه با على باشد، حضرت زهرا علیهاالسلام با خوشحالى فرمود: «فلا یعلم ما داخلنى من السّرور إلاّ اللّه بإکفائى رسول الله صلى الله علیه و آله تحمل رقاب الرّجال: جز خدا کسى نمى داند که از این تقسیم کار چقدر خوشحال شدم، زیرا رسول خدا صلى الله علیه و آله مرا از انجام کارهایى که مربوط به مردان است (و یا موجب رفت و آمد بین مردان است) معاف کرد.» (علامه مجلسى، بحارالأنوار، ج43، ص81)
این روایات در واقع به دنبال این نکته هستند که در اسلام و در نظام آفرینش هر یک از زن و مرد، مسئولیت ها، وظایف و حقوقى را بر عهده دارند. از این رو شارع حکیم متناسب با نوع مسئولیت هر یک از زن و مرد، تکالیف و حقوق خاصى را نیز براى آنان در نظر گرفته است. بدیهى است که این تقسیم وظایف به معناى برتر انگاشتن یکى و فروتر دانستن دیگرى نیست؛ بلکه لازمه نظام احسن این است. لذا اگر به دستور اسلام عمل شود ضرورتى ندارد که زن به بیرون از خانه رفته و به دنبال شغل هایى باشد که حتّى گاهى اوقات نه با روحیه وى سازگار است و نه با توانایى جسمى او. به ویژه در برخى موارد به پریشانى و پشیمانى کشیده مى شود.
بنا بر آنچه گفته شد، اگر منظور این گونه روایات را نفى مطلق حضور زنان در عرصه هاى اجتماعى بدانیم این معنا با سایر آموزه هاى دینى سازگار نخواهد بود. چه اینکه در آموزه هاى دینى از مراجعه به مردان جز در موارد اضطرارى منع شده اند مثلاً مراجعه زنان به پزشکان مرد، فقط در صورت اضطرار جایز است. بنابراین باید در زمینه هایى از جمله پزشکى، زنان در مجامع علمى حضور پیدا کنند و پس از فراگیرى علوم به صحنه هاى اجتماعى رفته و به کار و خدمت بپردازند تا آن اضطرار از بین برود وگرنه دائماً نمى توان با وضعیت اضطرارى زندگى کرد، چه اینکه وضعیت اضطرارى یا ناچارى، موقّتى است و باید بدنبال راه چاره رفت که مستلزم حضور سالم زنان در فعالیت هاى علمى جامعه است.
از این گذشته، نباید فراموش کرد که اساساً کارکرد اصلی حجاب برای زنان، تسهیل و سالم سازی حضور زن در اجتماع است والا اگر بنا بود زن، به غیر از محارمش، با هیچ مرد نامحرمی در ارتباط نباشد چه نیازی به حجاب بود؟ پس روایات در صدد نفى مطلق حضور زنان نیستند بلکه حضور زنان را مقید به عرصه هاى لازم و ضرورى می نمایند.
همان گونه که حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام وقتى احساس مسئولیت کردند هم براى حمایت از ولایت و امامت على علیه السلام به مسجد رفتند و خطبه خواندند و هم براى کمک به پدر بزرگوارشان، هنگامى که پیشانیشان شکسته بود به میدان جنگ احد رفتند و دختران او نیز در کربلا، کوفه، شام و مدینه با ایراد خطبه به وظایف و مسئولیت هاى اجتماعی خویش عمل نمودند. بنابراین، حضور زنان در صحنه هاى اجتماعى، در صورتى که مسئولیتشان ایجاب کند امرى لازم است اما در صورتى که زنان مسئولیت ضروری در جامعه ای که مردان حضور دارند، نداشته باشند حضور آنان نیز امرى پسندیده نخواهد بود و ممکن است روایات نفى حضور زنان در عرصه هاى اجتماعى نیز اشاره به همین مورد داشته باشند.
در مجموع از فضاى سخن و چگونگى آن در مقابل روایات دیگر مى توان فهمید که سخن در ارجحیت و اولویت است نه این که حتما چنان باشد، به عبارت دیگر حدیث توصیه اخلاقى است و ارجحیت دور بودن زن و مرد را بیان مى کند و مقصود اصلى کم شدن اختلاط است مگر آنکه مصلحت قوى ترى در بین باشد.
مطلب دوم : علم حضرت زهرا(س) لدنی بود و حضرت زینب (س) یا حضرت معصومه(س) در محضر پدر و برادران خود علم آموختند. ولی فعالیت علمی فراوانی با همان برنامه ریزی که قبلا ذکر شد داشتند.یعنی رسیدگی زیبا به امور منزل همراه با تشکیل جلسات علمی با شاگردان خویش.
درباره دختران و زنان، کسب علم و دانش در حد مقدورات، همانند مردان، یک وظیفه اسلامی است. پیامبر گرامی اسلام می فرمایند: «طلب العلم فریضة علی کل مومن و مومنه: کسب علم، بر هر مرد و زن مؤمنی واجب است.» (میزان الحکمة ج۸ ص۳۹۴۸ حدیث ۱۳۷۴۵) این مسئله، قطعاً در امور واجبات و یادگیری احکام الهی برای زنان مانند مردان، واجب است و باید به آن بپردازند که این کسب به هر طریقی میسر شد باید صورت گیرد، زیرا انجام واجبات و ترک محرمات و مسلمانی زن متوقف بر کسب آن است.
بانوان بزرگ اسلام نشان دادند که متعادل ترین رفتار که همان شریعت و دین الهی است را دارا هستند و در هنگام ضرورت در جامعه حاضر می شدند و البته این حضورشان، توأم با حفظ شئونات و حجاب اسلامی بوده است و در هنگام عدم ضرورت بی دلیل در معرض نامحرمان قرار نمی گرفتند. این همان معنای «بهتر است» در کلام حضرت زهرا(س) می باشد.
این روایات در واقع به دنبال این نکته هستند که در اسلام و در نظام آفرینش هر یک از زن و مرد، مسئولیت ها، وظایف و حقوقى را بر عهده دارند. از این رو شارع حکیم متناسب با نوع مسئولیت هر یک از زن و مرد، تکالیف و حقوق خاصى را نیز براى آنان در نظر گرفته است. بدیهى است که این تقسیم وظایف به معناى برتر انگاشتن یکى و فروتر دانستن دیگرى نیست؛ بلکه لازمه نظام احسن این است. لذا اگر به دستور اسلام عمل شود ضرورتى ندارد که زن به بیرون از خانه رفته و به دنبال شغل هایى باشد که حتّى گاهى اوقات نه با روحیه وى سازگار است و نه با توانایى جسمى او. به ویژه در برخى موارد به پریشانى و پشیمانى کشیده مى شود.
بنا بر آنچه گفته شد، اگر منظور این گونه روایات را نفى مطلق حضور زنان در عرصه هاى اجتماعى بدانیم این معنا با سایر آموزه هاى دینى سازگار نخواهد بود. چه اینکه در آموزه هاى دینى از مراجعه به مردان جز در موارد اضطرارى منع شده اند مثلاً مراجعه زنان به پزشکان مرد، فقط در صورت اضطرار جایز است. بنابراین باید در زمینه هایى از جمله پزشکى، زنان در مجامع علمى حضور پیدا کنند و پس از فراگیرى علوم به صحنه هاى اجتماعى رفته و به کار و خدمت بپردازند تا آن اضطرار از بین برود وگرنه دائماً نمى توان با وضعیت اضطرارى زندگى کرد، چه اینکه وضعیت اضطرارى یا ناچارى، موقّتى است و باید بدنبال راه چاره رفت که مستلزم حضور سالم زنان در فعالیت هاى علمى جامعه است.
از این گذشته، نباید فراموش کرد که اساساً کارکرد اصلی حجاب برای زنان، تسهیل و سالم سازی حضور زن در اجتماع است والا اگر بنا بود زن، به غیر از محارمش، با هیچ مرد نامحرمی در ارتباط نباشد چه نیازی به حجاب بود؟ پس روایات در صدد نفى مطلق حضور زنان نیستند بلکه حضور زنان را مقید به عرصه هاى لازم و ضرورى می نمایند.
همان گونه که حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام وقتى احساس مسئولیت کردند هم براى حمایت از ولایت و امامت على علیه السلام به مسجد رفتند و خطبه خواندند و هم براى کمک به پدر بزرگوارشان، هنگامى که پیشانیشان شکسته بود به میدان جنگ احد رفتند و دختران او نیز در کربلا، کوفه، شام و مدینه با ایراد خطبه به وظایف و مسئولیت هاى اجتماعی خویش عمل نمودند. بنابراین، حضور زنان در صحنه هاى اجتماعى، در صورتى که مسئولیتشان ایجاب کند امرى لازم است اما در صورتى که زنان مسئولیت ضروری در جامعه ای که مردان حضور دارند، نداشته باشند حضور آنان نیز امرى پسندیده نخواهد بود و ممکن است روایات نفى حضور زنان در عرصه هاى اجتماعى نیز اشاره به همین مورد داشته باشند.
در مجموع از فضاى سخن و چگونگى آن در مقابل روایات دیگر مى توان فهمید که سخن در ارجحیت و اولویت است نه این که حتما چنان باشد، به عبارت دیگر حدیث توصیه اخلاقى است و ارجحیت دور بودن زن و مرد را بیان مى کند و مقصود اصلى کم شدن اختلاط است مگر آنکه مصلحت قوى ترى در بین باشد.
مطلب دوم : علم حضرت زهرا(س) لدنی بود و حضرت زینب (س) یا حضرت معصومه(س) در محضر پدر و برادران خود علم آموختند. ولی فعالیت علمی فراوانی با همان برنامه ریزی که قبلا ذکر شد داشتند.یعنی رسیدگی زیبا به امور منزل همراه با تشکیل جلسات علمی با شاگردان خویش.
درباره دختران و زنان، کسب علم و دانش در حد مقدورات، همانند مردان، یک وظیفه اسلامی است. پیامبر گرامی اسلام می فرمایند: «طلب العلم فریضة علی کل مومن و مومنه: کسب علم، بر هر مرد و زن مؤمنی واجب است.» (میزان الحکمة ج۸ ص۳۹۴۸ حدیث ۱۳۷۴۵) این مسئله، قطعاً در امور واجبات و یادگیری احکام الهی برای زنان مانند مردان، واجب است و باید به آن بپردازند که این کسب به هر طریقی میسر شد باید صورت گیرد، زیرا انجام واجبات و ترک محرمات و مسلمانی زن متوقف بر کسب آن است.
بانوان بزرگ اسلام نشان دادند که متعادل ترین رفتار که همان شریعت و دین الهی است را دارا هستند و در هنگام ضرورت در جامعه حاضر می شدند و البته این حضورشان، توأم با حفظ شئونات و حجاب اسلامی بوده است و در هنگام عدم ضرورت بی دلیل در معرض نامحرمان قرار نمی گرفتند. این همان معنای «بهتر است» در کلام حضرت زهرا(س) می باشد.