خانه » همه » مذهبی » حقیقت لوح محفوظ و ام الکتاب

حقیقت لوح محفوظ و ام الکتاب


حقیقت لوح محفوظ و ام الکتاب

۱۳۹۳/۱۰/۰۴


۹۳۰ بازدید

مراد از لوح محفوظ یا ام الکتاب در روایات و تفاسیر چیست؟ ایا کتاب های مقدس واسمانی(تورات وانجیل و…)را هم شامل می شده است؟

1.مقصود از لوح محفوظ همان علم ازلى الهى است که مقدّرات در آن ثابت و غیر قابل تغییر است. و بنا به گفته ى بسیارى از مفسران، «لوح محفوظ» و «کتاب مبین» یکى هستند چون (کتاب مبین) همان مقام علم پروردگار است.توضیح بیشتر اینکه لوح در اصل به معنى آشکار شدن است و لوح به هر تخته و صفحه گویند که در آن می نویسند خواه از چوب باشد یا غیر آن.صفحه را لوح گویند چون معانى در آن به وسیله نوشتن آشکار میشود .آنچه در جهان آفرینش از کوچک و بزرگ پدید مى آید، همگى نمودهایى از قدرت و علم بى پایان الهى است و همه این پدیده ها براساس اراده و مشیت خداوند و مطابق با برنامه هایى است که از پیش تعیین شده و در کتاب تکوینى الهى نوشته شده است.در متون اسلامى از چندین کتاب که مربوط به جهان خلقت و عالم تکوین است، خبر داده شده که سرنوشت انسان و جهان را در برگرفته و از تولد و مرگ اشخاص تا پیدایش و زوال تمدنها و از سعادت و شقاوت انسانها تا قسمت روزى میان آنها و بالاخره هر حادثه اى که براى هر انسانى اتفاق مى افتد، در آن کتابها با قلم تقدیر رقم زده شده است و در مقابل آن قرآن کریم قرار دارد که کتاب تشریعى خداوند است.
طبق آیات و روایات موجود، تمام پدیده هاى هستى از کوچک و بزرگ در دو کتاب یا لوح تکوینى نوشته مى شود که هر کدام از آنها ویژگى خاص خود را دارند و عبارتند از:
1- لوح محفوظ که گاهى از آن به «امّ الکتاب» و «کتاب مسطور» و «رقّ منشور» و «کتاب حفیظ» تعبیر آورده شده است . آنچه در این کتاب ثبت شده قابل تغییر نیست و دگرگونى در آن راه ندارد.
2- لوح محو و اثبات که محل ثبت حوادث و اتفاقاتى است که به مرحله فعلیت خواهد رسید و به طورى که از نامش پیداست آنچه در آن نوشته شده قابل تغییر و تبدیل است.
در آیه اى که مى خوانیم از هر دو کتاب یاد شده است:
«یَمْحُوا اللَّهُ ما یَشاءُ وَ یُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْکِتابِ خداوند آنچه را که مى خواهد محو مى کند و آنچه را که مى خواهد ثبت مى کند و کتاب مادر نزد اوست.» (رعد/ 39)
طبق این آیه، خداوند در عالم تکوین دو کتاب دارد: یکى کتابى است که هر گاه بخواهد، چیزى را که در آن ثبت شده مى زداید و یا چیزى را که در آن نیست ثبت مى کند، یعنى مربوط به تغییراتى است که در قضاى الهى حاصل مى شود و دیگرى کتابى است که ریشه تمام پدیده هاى عالم است و نوشته هاى آن قابل تغییر نیست.
خلاصه اینکه لوح در لغت به معناى صفحه اى است که در آن نوشته مى شود مانند کاغذ یا پوست یا سنگ و یا هر چیز دیگرى که قابل نوشته شدن باشد، و لوح محفوظ کتابى است که تمام پدیده هاى عالم با قلم تقدیر در آن ثبت شده و از هر گونه تغییرى محفوظ است و ویژگی هایى دارد .
بدون شک تعبیر لوح و قلم براى تقریب ذهن ماست و از باب تشبیه و یا تنزیل است و نباید آن را با قلم و کاغذ و کتاب معمولى مقایسه کرد اگر چه به بزرگى عالم باشد، بلکه آن یک حقیقت والایى مانند عرش و کرسى است که ما از کیفیت آن آگاهى نداریم و فقط مى دانیم که وجود دارد و علم به وجود آن منحصراً از طریق شرع و نقل حاصل مى شود و عقل را در آن راهى نیست.
بعضى از فلاسفه لوح محفوظ را همان عقل فعّال و یا نفس کلّى فلک اعظم دانسته اند که کائنات در آن نقش بسته است. (تهانوى، کشاف اصطلاحات الفنون، ج 2، ص 1292) ملا صدرا درباره لوح محفوظ چنین توضیح مى دهد:
«و اما لوح محفوظ، پس آن عبارت است از نفس کلى فلکى، بخصوص فلک اقصى چون هر چه در عالم جریان مى یابد و یا در آینده جریان خواهد یافت در نفوس فلکى نوشته شده و ثبت شده است چون آنها به لوازم حرکتهاى خود آگاهند … پس همان گونه که در کاغذ محسوس نقوش محسوسى به وسیله قلم نوشته مى شود، همین طور از عالم عقل فعّال صورتهاى مشخصى ترسیم مى شود که به طور کلى علل و اسباب آن مضبوط است، جایگاه این صورتها نفس کلى است که قلب عالم است». (ملا صدرا، الاسفار الاربعة، جزء اول از سفر سوم. ص 295)
از منابع اسلامی بر می آید که لوح محفوظ گنجینه علم خدا و آیینه صفت عالمیت اوست و چون علم خدا عین ذات اوست، نشاید که در این لوح تغییرى حاصل شود و لذا هیچ وقت در آن تغییر و تبدیلى رخ نمى دهد و محتواى آن همواره ثابت و استوار است و مى توانیم بگوییم که لوح محفوظ ظرف و وعاء علم الهى است البته علم خدا نامحدود است و اینکه این لوح را ظرف آن یا گنجینه آن قلمداد مى کنیم در نسبت به معلومات است که مجموع پدیده هاى جهان هستى است و به هر حال محدود است.
لوح محو و اثبات
در مقابل لوح محفوظ، لوح محو و اثبات قرار دارد که مظهر قدرت مطلقه خداوند است و محتواى این لوح قابل تغییر و دگرگونى و پاک کردن و نوشتن مجدد است.
آنچه در این لوح نوشته شده صورت تعلیقى و شرطى دارد و به این شکل است که اگر چنین شود چنان خواهد شد و اگر نشود نخواهد شد. علامه مجلسى چنین مثال مى زند که مثلا براى زید پنجاه سال عمر نوشته شده ولى به این صورت که اگر صله رحم کند، شصت سال خواهد بود و اگر قطع رحم کند، چهل سال خواهد بود پس اگر او صله رحم کرد، در آن کتاب پنجاه سال محو و شصت ثبت خواهد شد. (بحار الأنوار، ج 4، ص 131)

ممکن است این مطلب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد