خانه » همه » مذهبی » حق ، حقیقت

حق ، حقیقت


حق ، حقیقت

۱۳۹۸/۰۶/۲۸


۵۷۸ بازدید

براساس اینکه هرگروه یافرقه ای عقاید خودرا حق میداند

ایا حقیقت واحدی وجود دارد؟

جواب اجمالى: (46)
حق به معناى در میان طریق راه رفتن و راستى و درستى را دنبال نمودن و از روى حکمت چیزى را در جاى خود قرار دادن است. و تبعیّت از حق و حق مدارى در باب اندیشه و نظر، مجهز گشتن به سلاح منطق و مزیّن شدن به جامه ى یقین و دورى از مغالطه کارى و خیال بافى و پرهیز از تبعیت اشخاص، به جاى تبعیّت از قول حق و درست است و در باب عمل، محاسبه ى نفس، بندگى، خداترسى و یاد مرگ و قیامت، سلوک در طریق حق مى باشد و مسلماً وقتى حق براى انسان آشکار شد اهل حق، ملازمان و یاران حق و حقیقت اند.
جواب تفصیلى: (46)
از این منظر به نحو اجمال معلوم مى گردد که تبعیت از حق دشوار است ولو اینکه کمال آدمى در آن است و واگذارى حق و سلوک در مسیر باطل آسان است، اما انسان را به تباهى مى کشد. در یک مثال ساده ماجراى ملازمت از حق، صعود بر قله اى رفیع را مى ماند که دشوار است اما نتیجه اى بس شیرین و مسرت بخش را به دنبال دارد.
حق از دیدگاه لغت
حق به معناى: قطعى، موجود ثابت، عدل و یقین است و حقیقت به معناى راستى و درستى.
کلام مُحقّق، به معناى سخن محکم و متقن، و سخن منظم است، و با در نظر گرفتن روایات به این نتیجه مى رسیم که در میان طریق راه رفتن و راستى و درستى را دنبال نمودن و از روى حکمت چیزى را در جاى خود قرار دادن، معناى حق است. به فرموده امام على (علیه السلام): ملازم حقیقت بودن اصل و اساس حکمت است.
و باز آن حضرت مى فرماید: دلایل واقعى را فرا گیرید و خود را با برهان و منطق، مجهّز و مسلح سازید و از شبهه و مغالطه کارى بپرهیزید.(2) امام على (علیه السلام) در این سخنان به نحوه ى اتحاذ روش علمى براى رسیدن به حقایق اشاره مى کند و آن عبارت است از: روش استدلال و برهان، که در آن به اتفاق و اجماع رجال بر قولى و یا مسلم بودن و شهرت آن نزد علما اعتماد نمى شود. پس حقیقت، حقیقت است اعم از اینکه مردم آن را بشناسد یا منکر آن باشند. و از لطیف ترین بیانات در این زمینه کلام حضرت موسى بن جعفر (علیه السلام) است که فرمود: اى هشام اگر در دست تو گردویى باشد ولى مردم گمان برند که آن دُرّ گرانبهایى است، هرگز تو را سود و فایده اى نخواهد بخشید چون تو خود مى دانى که آنچه در دست تو است، گردویى ناچیز بیش نیست و نیز اگر در دست تو مرواریدى گرانقدر باشد اما مردم بگویند که آن، گردو و چیز کم ارزشى است، به تو زیان و ضررى نخواهد رسید زیرا تو یقین دارى که آن گوهر ارزنده اى مى باشد.
خداى سبحان در قرآن کریم مى فرماید: «در قیامت شما را با حق وزن مى کنند.»
و لذا اگر جانتان و عملتان از حق بهره مند بود، مى شود سنگین و اگر از حق بهره نداشت، مى شود سبک. آنها که میزان سنگینى دارند اهل نجات اند و آنها که میزانشان سبک است اهل عذاب اند، از این رو خودر ا آماده سازید و ببینید کارتان در مسیر حق است یا نه؟ براى حق است یا نه؟ از حق شروع شده است یانه؟
به فرموده امام على (علیه السلام): قبل از اینکه روز محاسبه فرا برسد شما حسابگر خود باشید.
آیا فروختید یا خریدید و آیا در این خرید و فروش زیان دیدید یا نفع بردید؟
و باز آن حضرت مى فرماید: فرق من و عمروعاص این است که یاد مرگ نمى گذارد که من باطل بگویم و فراموشى آخرت نمى گذارد که او حق بگوید، او چون آخرت را فراموش کرد، حق نمى گوید و چون به یاد مرگ هستم، یاد مرگ نمى گذارد که من به بازیچه سرگرم شوم.
نتیجه اینکه تبعیت از حق و حق مدارى در باب اندیشه و نظر، مجهز گشتن به سلاح منطق و مزیّن شدن به جامه ى یقین و دورى از مغالطه کارى و خیال بافى و پرهیز از تبعیت اشخاص به جاى تبعیت از قول حق و درست است. و در باب عمل، محاسبه نفس، بندگى، خدا ترسى و یاد مرگ و قیامت سلوک در طریق حق مى باشد و مسلماً وقتى حق براى انسان آشکار شد اهل حق، ملازمان و یاران حق و حقیقت اند، و به فرموده ى حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام): حق را که شناختى، اهل حق براى تو آشکار مى شوند.
براى مطالعه ى بیشتر:
الف- جوادى آملى عبدالله، حکمت نظرى و عملى در نهج البلاغه، درس هفتم.
ب- حسینى طهرانى محمد حسین، نور ملکوت قرآن، جلد اول بحث سوم.
ج- جوادى آملى عبدالله، حیات عارفانه امام على (علیه السلام)، فصل پنجم.
د- نهج البلاغه، خطبه هاى 91-201 – 157 – 9 – 220 – 216 – 141 – 214 –
هـ- نهج البلاغه، نامه هاى 53 – 79 – 17 – 15
به نقل از سایت تبیان

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد