خانه » همه » مذهبی » حکایت نگرانی‌های بی‌بی‌سی؛ حمله به لشگر مدافعان حرم از اتاق فرمان لندن

حکایت نگرانی‌های بی‌بی‌سی؛ حمله به لشگر مدافعان حرم از اتاق فرمان لندن


حکایت نگرانی‌های بی‌بی‌سی؛ حمله به لشگر مدافعان حرم از اتاق فرمان لندن

۱۳۹۵/۰۳/۰۲


۲۰۸ بازدید

gif;base64,R0lGODlhAQABAAAAACH5BAEKAAEALAAAAAABAAEAAAICTAEAOw== - حکایت نگرانی‌های بی‌بی‌سی؛ حمله به لشگر مدافعان حرم از اتاق فرمان لندنبریتانیا همان کشوری است که ایران را دو تکه که نه، چند تکه کرد.دولت بریتانیا حتی حاضر نیست چند هزار افغانستانی را که سال‌هاست در وضعیت غیر انسانی در مرز کاله و در جنگل زندگی می‌کنند، اساسا به خاک کشورش راه بدهد.مستند بی‌بی‌سی فارسی “سوء استفاده سیاسی” از بحران و جنگ داخلی سوریه و وضعیت پناهجویان افغانستانی به سود سیاست‌های کلی منطقه‌ای بریتانیاست.

gif;base64,R0lGODlhAQABAAAAACH5BAEKAAEALAAAAAABAAEAAAICTAEAOw== - حکایت نگرانی‌های بی‌بی‌سی؛ حمله به لشگر مدافعان حرم از اتاق فرمان لندنبریتانیا همان کشوری است که ایران را دو تکه که نه، چند تکه کرد.دولت بریتانیا حتی حاضر نیست چند هزار افغانستانی را که سال‌هاست در وضعیت غیر انسانی در مرز کاله و در جنگل زندگی می‌کنند، اساسا به خاک کشورش راه بدهد.مستند بی‌بی‌سی فارسی “سوء استفاده سیاسی” از بحران و جنگ داخلی سوریه و وضعیت پناهجویان افغانستانی به سود سیاست‌های کلی منطقه‌ای بریتانیاست.

بخش فارسی شبکه سلطنتی انگلیس (بی‌بی‌سی فارسی) در تازه‌ترین برنامه خود برای تفرقه‌افکنی میان دو ملت هم‌زبان، برادر و با فرهنگ‌های مشترک ایران و افغانستان، مستندی آکنده از حقد و کینه را درباره سرافرازان تیپ فاطمیون مدافع حرم حضرت زینب (س) تولید کرده و نام «مدافعان اسد» را بر این دلاوران عاشق اهل بیت نهاده است.

مستندی درباره یکی از شهدای تیپ فاطمیون و گفتگو با اعضای خانواده و دوستان شهید

دانلود

ما در اینجا پاسخ عقده‌گشایی بی‌بی‌سی از دلاوری‌های فاطمیون را از زبان یکی از خبرنگاران اصلاح‌طلب داخلی می‌دهیم که اکنون نیز ساکن ایران نیست. فرهمند علیپور خبرنگار اصلاح‌طلب مقیم کاناداست که پس از سال 88 و حوادث پس از انتخابات آن سال، از کشور خارج شد.

مدافعان حرم

علیپور پاسخ مستند بی‌بی‌سی را در صفحه شخصی خود اینگونه می‌دهد:

«افغانستانی مظلوم و قربانی جنگ سوریه هم آن دسته افغانستانی‌هایی هستند که در کنار حکومت ایران ایستاده‌اند، و گرنه هزاران افغانستانی که از خاک افغانستان و پاکستان به سوریه اعزام شده‌اند تا شریعت خدا بر پا کنند، به حکومت کفار پایان دهند و از غربی‌ها لقب «میانه رو» و سلاح‌های خوب بگیرند که مظلوم نیستند، آنها که قربانی جنگ سوریه و جنگ جهانی درون خاک سوریه نیستند!

دل سوزی بی‌بی‌سی و بریتانیا برای این دسته افغانستانی‌ها در خوشبینانه‌ترین حالت «ریاکاری» است!

اگر بی‌بی‌سی می‌خواست دلسوز پناهجویان و افغانستانی‌هایی باشد که قربانی جنگ سوریه هستند، چرا جنگ سوریه فقط در طرف دولت سوریه قربانی می‌گیرد و نیاز به واکاوی و تحقیقات دلسوزانه بی‌بی‌سی دارد؟ پس آن افغان‌هایی که در طرف مقابل حکومت سوریه ایستاده‌اند چه؟

بریتانیا همان کشوری است که ایران را دو تکه که نه، چند تکه کرد. بریتانیا همان کشوری است که والی هرات را علیه حکومت مرکزی تهران شوراند، و تا شاه ایران خواست برای سرکوب والی هرات قدم از قدم بردارد تهدید کرد که اگر ارتش ایران به سمت هرات برود، بوشهر را تسخیر می‌کند!

وقتی حکومت تهران دوباره هرات را آزاد کرد، به وعده‌اش عمل کرد! و بوشهر و بخش‌هایی از جنوب ایران را اشغال کرد و قرارداد جدایی تحمیلی بخش بزرگی از خاک ایران در پاریس! امضا شد آنهم نه میان کابل و تهران که میان تهران و لندن !

بی‌بی‌سی فارسی دل‌نگران وضعیت چند میلیون پناهجویان افغانستانی است که سرازیر ایران شده‌اند و وضعیت خوبی در ایران ندارند. در حالی که دولت بریتانیا حاضر نیست چند هزار افغانستانی و … را که سال‌هاست در وضعیت غیر انسانی در مرز کاله و در جنگل زندگی می‌کنند را اساسا به خاک کشورش راه بدهد!

جالب اینکه انگلیس و آمریکا و… به افغانستان حمله کردند، قبلش جنگ علیه شوروی و.. را بر پا کردند، ایران باید پذیرای آوارگان باشد و در میزبانی سر بلند باشد و باید سعی کند رفتار خوب و محترمانه‌ای داشته باشد. ما می جنگیم، کشور تولید می کنیم، جهاد راه می‌اندازیم! هزینه‌اش را هم همسایه‌ها یاری کنند! خوش به حال دولت فخیمه بریتانیا که خبرنگاران خوب و حرفه‌ای ایرانی دارد برای تفهیم این چیزهای خوب و انسانی به ما!

حمله به لشگر مدافعان حرم از اتاق فرمان لندن +فیلم

چند میلیارد دلار خرج جنگ می‌کنند، چند ده برابر سود می‌کنند و فقط با چند میلیون دلار ناقابل هم چهره دلسوز آوارگان و خیرخواهان را می‌گیرند! اینگونه یک شبه از بدهکارترین‌ها به طلبکارترین‌ها تبدیل می‌شوند! محتسبانی که فی‌الفور شیخ می‌شوند! مثلا یک سوم جمعیت لیبی همین چند ساله آواره شدند ربطی به دولت بریتانیا ندارد!

بی‌بی‌سی که اینقدر نگران جنگ سوریه است و بی‌ارتباطی‌اش به افغانستان، لطفا توضیح بدهد که جنگ انگلیس و ترکیه چه ربطی به هندی‌ها و استرالیایی‌ها و کانادایی‌ها و نیوزیلندی‌ها و.. داشت، که انگلیس از شرق و غرب عالم قشون کشید؟ یا در همین ایران که هزاران هزار سربازی هندی را آورد تا ایران بی‌طرف در جنگ را اشغال کند!

راستی همین چند وقت پیش گروه‌های شورشی سوری که از طرف سیا مسلح می‌شوند علیه آنهایی که توسط پنتاگون مسلح می‌شوند وارد جنگ شدند. آها البته خوب آنها “میانه رو” هستند و در حال آوردن ثبات و دمکراسی! آن طرف وضعیت خوب است! توی تیم خود ما هستند!

مستند بی‌بی‌سی فارسی “سوء استفاده سیاسی” از بحران و جنگ داخلی سوریه و وضعیت پناهجویان افغانستانی به سود سیاست‌های کلی منطقه‌ای بریتانیاست.

خلاصه مشکل بی‌بی‌سی فارسی هم بی هیچ‌گونه شک و تردید، ابهام و اغراقی، مشکل دولت انگلیس با ایران است یعنی نفوذ ایران در منطقه . این آه و اشک‌های تمساح برای وضعیت پناهجوها و…هم سخت ریاکارانه و سخت مضحک است! ترکیه، اسرائیل و عربستان ده‌ها برابر این فجایع را انجام بدهند – که می‌دهند! – به فلان بی‌بی‌سی هم نیست! آشکارا سعی هم می‌کنند یک جوری قضیه را جمع و جور کنند. کشوری که در مرگ شاه عربستان پرچم‌های خود را نیمه بر افراشته و عزاداری می‌کند!

باز بی‌بی‌سی فارسی اگر متعلق به دولتی مثل مثل سوئیس بود، یک چیزی! می‌شد این گزارش‌ها رو قبول کرد. اما تو رو خدا شما دیگه چرا با این حالتون؟!

سایکس – پیکو که قراردادش از عوامل اصلی بحران امروزی خاورمیانه است، ایجاد اسرائیل در منطقه که بعد از 70 سال هنوز سایه ناامنی و جنگ و خصومت را بر منطقه گسترده، کار ایران بود؟ کودتا علیه دولت دمکراتیک ایران، شماها نبودید نه؟

یک نگاهی به خودتان بندازید! قبل از اینکه دلسوزی کنید برای این پناهجویان، از خودتان بپرسید چه شد که اینها آواره شده‌اند؟ مگر شما 14 سال نیست در افغانستان هستید؟ مگر کابل هنوز برق 24 ساعته دارد؟ چد شد که یکی شناسنامه‌اش شد افغانستانی یکی شد ایرانی؟ کار کی بود؟ شماها نبودید؟

شما شاهکارید و قلب شما مملو از درد برای انسانیت است؛ خصوصا در خاورمیانه!»

(منبع: مشرق، اردیبهشت ۱۳۹۵)

نقد دوم:

در مستند «جنگجویان اسد» توهین بی‌بی‌سی فارسی به مدافعان حرم

بی بی سی رسانه زرنگی است. زمان را هم خوب تشخیص می دهد. تا حدودی هم در کارش مهارت دارد. فعالیت های خبرنگارانش طبق یک برنامه و کنداکتور از پیش تعیین شده پیش می رود. خلاق هم هستند. مثلا در نوروز امسال به جای خبر، رقص پخش کردند تا مخاطبشان را نگه دارند. بی بی سی را می توانیم یک رسانه حرفه ای بدانیم. یک رسانه تمام عیار که با بودجه مصوب وزارت امور خارجه انگلستان فعالیت می کند و کانال هایش به چندین زبان زنده دنیا پخش می شوند. این کانال ها تحت یک منشور ثابت با بند محوری «دفاع از حکومت سلطنتی انگلیس» فعالیت می کنند اما تفاوت هایی باهم دارند. مثلا در تلویزیون های داخلی بی بی سی که در جزیره انگلیس پخش می شوند، حق انتشار اعتصابات و شورش های داخلی وجود ندارد و در صورت گسترش این اعتصابات با نگاه منفی و محدود به آنها پرداخته می شود.

استقرای ناقص از بزرگترین آفات یک بحث است. تصور کنید که با دیدن یک شهروند ژولیده در شهری به این نتیجه برسیم که تمام مردم آن شهر ژولیده هستند. کاری که حتی سوفسطاییان هم در یونان باستان به غلط بودنش آگاه بودند و کمتر از اینطور شیوه ای استفاده می کردند. شیوه ای که زود «لو» می رود و دست گوینده را «رو» می کند. شیوه ای کلیشه ای و غیرمنطقی که کمتر رسانه حرفه ای به آن دست می زند.

توهین بی‌بی‌سی فارسی به مدافعان حرم + عکس

(تجمع مخالفان جنگ رو به روی ساختمان بی بی سی)

«جنگجویان اسد»؛ مستندی که روی آنتن کانال بی بی سی فارسی رفت و خوانش استقرایی خود را به مخاطب ارائه داد. در صورت پذیرشِ صحتِ صحبت‌های افرادی که بی بی سی جلوی دوربین خود نشاند، استقرای ناقص مستندساز به صورت واضح در چشم مخاطب فرو رفت. استقرای ناقص زمانی شکل می گیرد که دست گوینده یا تصویرگر خالی باشد و با تاکید بر یکی دو جزء از پازل، بخواهد تمام تصویر را به ذهن مخاطب بیاورد. این تنها یک سوی مستند کوتاه و تک قسمتی بی بی سی بود.

مستند مدافعان اسد تلاش کرده بود خود را مستور کند. مخفی شدن پشت پلان های مختلف و دلسوزی برای آوارگان و پناهندگان تا ضعف ها دیده نشود. ضعف هایی که تلاش شده بود با استفاده از تصاویر آرشیوی داعش در آغاز مستند، گروگان گیری افغان‌ها در اواسط و فیلم های لرزان دوربینی که مثلا به صورت مخفیانه در یک پایگاه مقاومت بسیج نفوذ! کرده بود، از چشم مخاطب دور نگه داشته شود. «رد گم کنی» کلیدواژه اساسی در این مستند بود. مجری برنامه بدون استدلال و البته به قول خودش از روی «بخت و شانس و خوش اقبالی» با پناهندگان افغان رو به رو می شد. یک بار در همان قایقی که چند سرنشین داشت و بار دیگر در یک کمپ پناهجویان. مستندساز هیچ ارتباط منطقی را در دیدارهایش رعایت نکرده بود. انگار با بازیگرانی رو به رو است که از قبل با آنها هماهنگ شده است سر فلان لوکیشن حاضر باشید تا ما بیاییم و به صورت اتفاقی شما را پیدا کنیم! حرفه ای بودن یک رسانه هیچ ربطی به راستگو بودن او ندارد. «خوب کار کردن» به معنای «کار خوب کردن» نیست! هرچند این مستند به حرفه ای بودن بی بی سی هم لطمه می زند.

مخاطب در این مستند دقیقا معلوم نیست چه چیز را قرار است ببیند. رفتار بد و توهین‌آمیز با پناهجویان در اروپا را که در زیر باران ساعت ها منتظر حضور ماموران امنیتی هستند یا فقرشان در ساختمان های پیش ساخته و نگاه نابرابر غربی ها به آنان را. بی بی سی بدون اینکه بداند (شاید به خاطر عجله ای که برای به آنتن رساندن این مستند پس از قتل ستایش داشته) ایران را ستوده است. سازماندهی و پذیرش دو و نیم میلیون مهاجر افغان در برابر بی سامانی آنان در کشورهای اروپایی. از سوی دیگر پسربچه ای را نشان می دهد که با صحبت های احساسی سعی می کند، ذهن مخاطب را از توجه به دیوارهای بلوکی پشت سرش پرت کند. دیوارهایی که زمستانش سرد و تابستانش گرم است.

سه نیروی افغان که خود را مدافعان حرم می نامند به تصویر کشیده می شوند که کمتر از زندگیشان می گویند. دوربین به راحتی آنها را پیدا می کند و مجری برنامه برای نشان دادن صحت صحبت هایش چهره آنها را پشت صندلی و زیر کلاه مخفی می کند. آنها از قول های حاکمیت برای آینده حرف می زنند. از این که اگر به جنگ نمی رفتیم از ایران اخراج می شدیم. اما مستندساز به گفته قبلی آنان توجهی نمی کند که می گویند حضورشان در ایران غیرقانونی بوده. چطور یک مهاجر غیرقانونی را می توان از کشور اخراج کرد؟! او می تواند بدون اینکه کسی متوجه شود، به گوشه دیگری از کشور برود و به زندگی اش ادامه دهد. در حالی که همین مهاجر که به گفته خودش غیرقانونی در ایران به سر می برد، مدرک عبور و مرور دارد. جالب‌تر اینکه تنها برای کسانی این مدارک صادر می شود که به صورت قانونی در ایران زندگی کنند و کسی هم که طبق قانون پناهنده جایی باشد، نمی توان او را به راحتی دیپورت کرد! اما بی بی سی تمام این عوامل ضد و نقیض را کنار هم می چیند.

مستند پخش شده در بی بی سی، هیچ رابطه ای نمی تواند بین حضور رزمندگان افغان و اجبار آنان پیدا کند و فردی را که عکس های غیرحرفه ای از تشییع جنازه افغان ها گرفته است، در زیر یک پل پیدا می کند! او هم سفره دلش را باز کرده و از فشارهای پاسداران انقلاب اسلامی بر خود حرف می زند. این که وقتی از تشییع جنازه ها عکس گرفته، گفته اند با او برخورد می شود. جالب اینکه عکس هایی با کیفیت بسیار بالاتر در رسانه های رسمی و گزارش های تصویری پیاپی از این تشییع جنازه ها منتشر شده است. هیچ دلیلی برای برخورد با این فرد وجود ندارد. حتی وقتی که به پایگاه نیروی مقاومت بسیج در یکی از محلات مشهد مراجعه کرده، هیچ صحبتی از فشار و اجبار در کار نیست. برخلاف حرف های دیگر که اجبار در کار بوده، دوربین او، حضور داوطلبانه ی نیروهای افغان را به تصویر می کشد. دوربین مستندساز بی بی سی علیه خودش به کار رفته است. تصاویر، نریشن های مستندساز را نقض می کنند.

بی بی سی در حالتی انفعالی، مدافعان حرم حضرت زینب (س) را زیر سوال می برد. هیچ منطقی برای اثبات مدعای خود ندارد جز اینکه در نریشن های محزون تلاش می کند بگوید آنها مدافع اسد هستند، نه مدافع حرم! بی بی سی حتی کوچ اجباری هزاران نفر به اروپا را از چشم ایران می بیند و با پیدا کردن افغان هایی که به گفته خودش از جنگ گریخته اند، سعی می کند مقصر اصلی را پیدا کند! بی بی سی آشکارا در کنار داعش می ایستد و جنگیدن با آنان را خلاف ارزیابی می کند.

بی بی سی مستندش را هیجان آور و دلهره آمیز شروع می کند. کشته شدن یک نفر را به تصویر می کشد و از کتک خوردن افغان ها فیلم پخش می کند. کاری که اصول اخلاقی اولیه در روزنامه نگاری را زیر سوال می برد. بی بی سی برای به کرسی نشاندن حرفش دست به کارهای عجیبی زده است. حتی مستند، کشش لازم را ندارد و از جایی به بعد خسته کننده و کسالت آور می شود. تنها هوشمندی که عوامل بی بی سی به کار برده اند همین است. زود سر و ته قضیه را بهم آورده اند تا مخاطب کنجکاو، متوجه اشتباهات و تناقض‌های آشکارشان نشود.

منبع: دفاع پرس

1395-02-06

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد