خانه » همه » مذهبی » خاطرات محمدجواد ظریف

خاطرات محمدجواد ظریف

gif;base64,R0lGODlhAQABAAAAACH5BAEKAAEALAAAAAABAAEAAAICTAEAOw== - خاطرات محمدجواد ظریف
عصراسلام: سعی می کنم قسمت‌هایی که برایم جالب بود را در ادامه بنویسم: 
یکی از دلایلی که مهاجرت، نگرانی خانواده بابت سیاسی شدن فرزند است. ظریف گرچه در آمریکا کامپیوتر را انتخاب می‌کند اما «شیخ الاسلام گفت: همه می‌توانند متخصص کامپیوتر شوند، اما جمهوری اسلامی نیاز به یک سیاستمدار خوب هم دارد، به خاطر همین جمله تغییر رشته دادم و سرنوشتم عوض شد»‏ 

سربازی در آمریکا 

دکتر ولایتی، وزیر وقت امور خارجه در نامه‌ای به رییس جمهور وقت، درخواست جذب ظریف در وزارتخانه روگا می‌‌دهد تا ظریف مامور به خدمت در دوران سربازی بشود. وقتی ظریف می‌گوید ترجیح می‌دهد ایران بماند، ولایتی می‌گوید سرباز ما هستی و حتی اگر بگوییم به جیرفت برو باید تمکین کنی‏.
سعید امامی، یکی از دوستان ظریف بوده و رفت‌وآمد خانوادگی هم داشتند. وقتی در سازمان ملل بحث حقوق بشر در ایران مطرح می‌شود، ظریف مسئول کمیته می‌شود و امامی و ناصری نیز در جلسات شرکت می کردند. پدر ظریف با روحانیونی مانند آقایان شاه‌آبادی و خادمی ارتباط داشت و رابطه خوبی با انقلاب نداشت‏.
کاندولیزا رایس، وزیر امور خارجه اسبق آمریکا در دوران ریاست جمهوری بوش پسر، هم‌دانشگاهی جواد ظریف در دنور بوده و البته ۵ سال زودتر از وزیر امور خارجه ایران از این دانشگاه فارغ التحصیل شد. 

در دوران مذاکره و قطعنامه ۵۹۸، آمریکا سعی داشت برای افزایش فشار بر ایران قطعنامه دیگه‌ای تصویب کنه، مدتی چین و شوروی مقاومت می کنن، اما اواخر فوریه ۱۹۸۸ نماینده شوروی به ظریف می‌گوید: «ما از مرکز دستور داریم در جلسه بعدی اعضای دائم، مقاومت را متوقف کنیم و قطعنامه پیش خواهد رفت.»‏
ظریف برای جلوگیری از تصویب قطعنامه دوم، نامه‌ای با هماهنگی بیت امام به شورای امنیت ارائه می کند، اما آمریکا مدعی می‌شود که این نامه صرفا نظر افراد در نمایندگی ایران در آمریکاست و موضع تهران قطعا اینگونه نیست. همزمان اتفاقاتی در تهران رخ می دهد که به نظر می‌رسد حرف آمریکا درست است. محتشمی‌پور، وزیر کشور میرحسین همزمان با اتفاقات نیویورک، در نماز جمعه تهران اعلام می‌کند اجازه‌ای از تهران در این خصوص صادر نشده است. 

پس از بازگشت محلاتی به تهران، ولایتی خواستار جانشینی ظریف به عنوان سرپرست نمایندگی ایران بوده، اما محتشمی پور معتقد بوده ظریف آمریکایی‌ست و نباید برود.  ظریف در خصوص رفتاری که محتشمی پور در آن دوران داشته گفت: به محتشمی پور پیام دادم که از وی نخواهم‌ گذشت. انسان باید مراقب زبانش باشد. من برخلاف محتشمی پور، فکر نمی کنم که وی عامل آمریکاست، فقط می گویم آمریکا روش‌هایی دارد که آدم‌ها را غیرمستقیم تحت تاثیر قرار می‌دهد.‏
در ادامه اما از طرف کا گ ب، هیاتی از شوروی به تهران می‌رود و به طرف مذاکره ایرانی‌اش اعلام می‌کند: «نمایندگی نیویورک به شما خیانت کرده و نماینده ما به ظریف گفته بود ما در برابر قطعنامه دوم نیز مقاومت می کنیم، ولی آنها این نامه را نوشتند.»‏
ظریف گفت آنها به دنبال تضعیف تیم مذاکره کننده ما بودند و متاسفانه این مسائل در کشور ما خیلی راحت اشاعه می‌یابد. یک سرویس خارجی می‌توانست یک عکس از شما در کنار خانمی مونتاژ کند و آینده شما را نابود کند. زمانی که ما نقاط ضعف خود را نمایش دهیم، طبیعتاً دشمن هم سواستفاده می‌کند.‏
ظریف در خصوص تاثیر اون رفتار و گفته‌های کا‌گ‌ب گفت: همین فشار شوروی باعث شد تا محلاتی و لاریجانی در ادامه کارشان را از دست بدهند. البته شاید موضوعات دیگری هم در اتفاقات آتی دخیل بود.‏ 

ظریف: در دولت هاشمی اسم روزنامه سلام که می‌آمد تن و بدنمان می‌لرزید. در یک مورد این روزنامه نوشت ظریف در خصوص آمریکا صحبتی مطرح کرده که وزیر امورخارجه باید موضعش را صریحا مشخص کند، وگرنه فردا افشاگری می کنیم. خواسته‌شان مبارزه با آمریکا بود‏. در ‎مجلس ششم یکی از شروط تندروها برای رای اعتماد به خرازی، عزل ظریف بود.
ظریف گفت: با روی کار آمدن خاتمی و با توجه به گرایشات سیاسی معتدل او امیدوار بودیم سیاست خارجی یکدست شود، اما راست گرایان تندرو شدند! به هر حال دعواها ادامه یافت و فقط جاها عوض شد.‏
ظریف: مقابله با امپریالیسم روش خاص خودش را دارد. روش مقابله با نظام سلطه این نیست که شما با رفتارتان مبانی نظام سلطه را تقویت کنید! مقابله با سلطه نیاز به عقلانیت، منطق و شناخت دارد نه روحیه جنگ طلبی.‏ سیاست تنش زدایی این نیست که اصولتان را کنار بگذارید. بفهمید که برخی در دنیا برای بقا نیاز به دشمن دارند. آنها تندروترین گروه‌های استعماری هستند. استعمار و سلطه نیاز دارد روش‌های غیر انسانی خود را توجیه کند. 

وزیر اسبق دفاع اسرائیل گفت: “اگر اسرائیل دشمن نداشت و اعراب بعضی جنگ‌ها را آغاز نمی‌کردند، ما خود شروع می‌کردیم زیرا به آن نیاز داشتیم.”
تندروها در همه جای دنیا (شاید ندانسته) با یکدیگر متحد هستند، اما نه در ظاهر و روش، بلکه در هدف برای مثال با آنهایی که معتقدند چون منافع ناشی از ۱۱ سپتامبر به آمریکا رسیده پس کار خود آمریکا بوده مخالفم. منافع بوش و بن لادن در درگیری بود. عجیب نیست بن لادن کاری کند که بوش از آن منفعتی ببرد. گرچه بن لادن هم منفعت بزرگی برد و از گروهی گمنام شد بالاترین قدرت نامتقارن جهانی‏ نیاز دنیا به ابرقدرتی آمریکا در زمان خطر هسته‌ای یک دشمن جدید، بیشتر می‌شود.
آمریکا درشرایطی که دشمنان‌مان نابود شدن و روابط ما با دنیا به مراتب از گذشته بهتر شده، پرونده هسته‌ای را مطرح می‌کند. فکر می‌کنید فعالیت‌های هسته‌ای و نطنز برای آمریکا تازه بود و پیش‌تر از آن مطلع نبود؟‏ 

فرضِ داشتن دوستی همیشگی در دنیا ساده‌لوحی است. شما در دنیا منافعی دارید، گروه‌های دیگر هم همینطور. هدف، رساندن منافع به حداکثر است بدون آنکه به منافع دیگران اسیبی وارد کنید. درک کنید که رسیدن به منافع به خرج دیگران پایدار نیست.‏
هیچکس از جنگ ایران و آمریکا نفع نمی‌برد به جز اسراییل. همچنین هیچکس از بهبود روابط ایران و آمریکا نفع نمی‌برد، از سوریه تا چین و ترکیه و روسیه و عراق، همگی منافعشان را در این چارچوب تحلیل کرده اند که روابط ما با آمریکا پرتنش باقی بماند.‏
در دوره معاونتم در وزارت امور خارجه، گروهی عوام فریب با دروغ های آشکار و با استفاده از ادبیات در ظاهر فریبنده می‌خواستند جو عمومی را به هم بزنند. گروهی را از ابتدای دولت خاتمی متهم کردند که بدون مجوز مقامات کشور اقداماتی انجام داده‌اند.‏
کیهان تیتر زد: اینجا چاران است با ما به CTBT بیایید. و زیرش نوشت باند نیویورک در جاده کرج-چالوس یک ایستگاه جاسوسی درست کرده‌اند که اطلاعاتش مستقیما به وین می‌رود. فردای آن روز از بالاترین مرجع کشور با کیهان تماس گرفته ششد و مجبور شد بنویسد این اقدامات با هماهنگی مقامات انجام شده. 

یک مدت انقدر برخی دروغ نوشتند که احساس کردم همه وقتم برای پاسخ به چند نفر که دلیل حرف‌های بی‌ارزش، سوابق و گرایش‌شان را می‌دانستم تلف می‌شود. متاسفانه می‌توان به راحتی طیف وسیعی از مقامات را با این صحبت‌ها بدبین کرد. به دکتر خرازی گفتم دیگر علاقه‌ای به معاونت ندارم.‏ رهبری گفتند وظیفه داری حتی اگر ۱۸۰ درجه نظرت با من مخالف است بگویی و خودسانسوری نکنی. همان روزِ ملاقاتم، کیهان نوشت: گروهی در وزارتخانه سعی دارند با استفاده از روش‌هایی، با وجود مخالفت مقامات عالیه نظام، ظریف را به نیویورک بفرستند. من ریشه تمام این حرفها را درآوردم اما محرمانه‌ است‏
کیهان مجبور شد عذرخواهی کند. 

همیشه گفته‌ام از مسئول ‎کیهان نمی‌گذرم. او هیچوقت از من بابت تهمت هایش عذرخواهی نکرد، بلکه از خوانندگانش عذرخواهی کرد که به آنها دروغ گفته! نمی‌دانم این چه شرعی است و ایشان چه متشرعی که به کسی تهمت می‌زند و عذرخواهی نمی‌کند و حلالیت نمی‌طلبد. 

زمان روحانی مسئول مذاکره بودم و یک کلمه در تمام دوران کارم، بدون اجازه رهبری گفته نشد. برخی جاها مثل تعلیق را ممکن است رهبری با اکراه پذیرفته باشند. در سال۸۳، بعد از امضای پروتکل الحاقی، ایران داوطلبانه تعلیق غنی‌سازی را پذیرفت. لاریجانی گفت: دُر غلتان دادیم و اب نبات گرفتیم‏ تصمیم گیری در مباحث هسته ای کار ‎خاتمی و ‎احمدی نژاد نیست و رهبری نظام تصمیم گیرنده است. دولت‌های خاتمی و احمدی نژاد تصمیمات رهبری را اجرا کردند، باید ببینیم کدام یک بهتر اجرا کردند؟ در واقع باید به این سوال جواب بدهیم نه اینکه بگوییم دولت خاتمی کوتاه آمد و بقیه انقلابی هستند‏. روسیه بازی اصلی خود را با اروپا و آمریکا تعریف کرده و دیگران برای او وسیله بازی هستند. این نشانه خیانت و بدجنسی روس‌ها نیست، بلکه این یک واقعیت جهانی است که باید بپذیریم‏. 

با این حرف‌ها که اقتصاد ایران به اقتصاد در حال ورشکستگی روسیه کمک می‌کند، موافق نیستم، اما اینکه روسیه همواره از کارت ایران برای بازی استراتژیکش استفاده نموده و همواره این کار را کرده و ایران را فروخته، یک واقعیت غیرقابل انکار و مشخص است.


شروین رمضانی

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد