بررسی واکاوی اقسام شر در اندیشه اسلامی
برای درک و فهم ماهیت شر در عالم هستی و فلسفه وجودی آن ابتدا باید عینک ماتریالیستی را از جلوی چشمان خود برداشت و افق دید خود را به سوی حقایق پیدا و پنهان عالم باز کرد و تنها با پندارهای عقلی و تجربی به دنبال درک حقایق موجود در عالم نبود. در این چنین فضایی می توان امید داشت که بتوان قضاوت صحیح و عادلانه ای در خصوص رخ دادها و حوادث پیش روی جامعه بشریت انجام داد.
یکی از موضوعات و مسائل بسیار مهم علمی و کلامی که از دیر باز مورد توجه اندیشمندان و علمای مختلف علوم عقلی و دینی قرار داشته، چیستی و چرایی مسأله شر در نظام هستی است. این موضوع در مواردی علما و دانشمندان فراوانی را با چالش و مشکل فکری و ذهنی مواجه ساخته است، از این رو فلاسفه و دانشمندان فراوانی از دیر باز تلاش داشته اند، به گونه های مختلفی در مقام پاسخ گویی به آن گام بردارند و پاسخ های قابل قبولی به شبهاتی که در اطراف این مسأله رشد و نمو نموده را برطرف نمایند.
مفهوم شناسی و چیستی «شر» در نظام هستی
اولین موضوعی که در گام نخست باید به آن توجه جدی و علمی شود، مفهوم شناسی و پرده برداری از معنای این واژه است. برای روشن شدن این موضوع گذری به برخی از تعاریفی که فلاسفه و دانشمندان مختلف در این خصوص ارائه داده اند خواهیم داشت.
نگاه مفهومی به شر
فلاسفه متقدم و به تبعیت از آنها دانشمندان اسلامی تلاش داشته اند که خیر را به معنای «وجود» و شر را به معنای «عدم» و یا اینکه خیر را به معنای مطلوب و مورد انتظار انسان تعریف نمایند. به طور مثال جناب ابن سینا در این خصوص این چنین بیان داشته است: «خیر فی الجمله آن چیزی است که هر شیئی به آن اشتیاق و علاقه نشان می دهد و آن وجود و کمال وجود است،….اما شر عدمی است که ذاتی ندارد، بلکه عدم جوهر یا عدم کمالی برای جوهر است».[1] گویا صدر المتألهین نیز به تبع از ابن سینا این معنا را برای کلید واژه «شر» برگزیده است، کما اینکه ایشان در این خصوص این چنین بیان داشته است: «خیر چیزی است که هر شیئی به آن اشتیاق و میل دارد و با آن سهمی از کمال ممکن خود متحقق می شود اما در مورد شر حکما گفته اند که آن ذاتی ندارد».[2]
نگاه مصداقی به شر
یکی از راههای منطقی دست یابی به چیستی و معنای یک شیء، تمسک جستن به مثال و مصداق است. در واقع تعریف های مفهومی و علمی شاید برای اندیشمندان واضح و به راحتی قابل درک و فهم باشد، ولی این موضوع برای قشر عام جامعه که از اصطلاحات و تعاریف علمی و پیچیده فاصله فراوانی دارند به خوبی قابل درک و فهم نیست از این رو یکی از بهترین راهکار ها برای تبیین یک مسئله، استفاده از تکنیک مثال است. علما و دانشمندان از این نوع تکنیک غافل نبوده اند از این رو برای کلید واژه «شر» دسته بندی و مصادیق روشنی را مطرح کرده اند، کما اینکه جناب صدر المتألهین در این خصوص چهار قسم را ذکر کرده است:
نه تنها خدای متعال به دنبال ضرر و ظلم به انسان نبوده، بلکه از راههای مختلفی همچون عطای نعمت و بخشش و فرستادن انبیاء و … به دنبال هدایت و باز گرداندن انسان به سوی جاده ی سعادمندی است.
1-امور عدمی: مثل فقر، موت،…
2-شر ادراکی: مانند درد و رنج و جهل مرکب
3-شر اخلاقی و افعال زشت و ناروا، مانند: قتل و زنا.
4-مبادی شرور اخلاقی که عبارت است از ملکات رذیله مانند: شهوت، غصب، بخل، مکر، …[3] اینکه در عالم با حوادث و رخ دادهای نگران کننده و دلخراشی مواجه هستیم و زندگی آن طور که افراد می پسندند روی خوش خود را به آنان نشان نمی دهد، موجب ایجاد شبهات مختلفی در ابعاد مختلف کلامی شده است، ولی برای برون رفت از این شبهات و چالش ها و نسبت های ناروا به خالق هستی می توان علت و سرمنشأ این پندارها را معلل عواملی دانست که اگر انسان به طور دقیق و علمی در چیستی آنها دقت و تأمل می نمود به گونه ای دیگر به رخ دادهای تلخ زندگی نگاه می کرد.
نه تنها خدای متعال به دنبال ضرر و ظلم به انسان نبوده، بلکه از راههای مختلفی همچون عطای نعمت و بخشش و فرستادن انبیاء و … به دنبال هدایت و باز گرداندن انسان به سوی جاده ی سعادمندی است.
1-امور عدمی: مثل فقر، موت،…
2-شر ادراکی: مانند درد و رنج و جهل مرکب
3-شر اخلاقی و افعال زشت و ناروا، مانند: قتل و زنا.
4-مبادی شرور اخلاقی که عبارت است از ملکات رذیله مانند: شهوت، غصب، بخل، مکر، …[3] اینکه در عالم با حوادث و رخ دادهای نگران کننده و دلخراشی مواجه هستیم و زندگی آن طور که افراد می پسندند روی خوش خود را به آنان نشان نمی دهد، موجب ایجاد شبهات مختلفی در ابعاد مختلف کلامی شده است، ولی برای برون رفت از این شبهات و چالش ها و نسبت های ناروا به خالق هستی می توان علت و سرمنشأ این پندارها را معلل عواملی دانست که اگر انسان به طور دقیق و علمی در چیستی آنها دقت و تأمل می نمود به گونه ای دیگر به رخ دادهای تلخ زندگی نگاه می کرد.
1-عملکرد غیر معقولانه و خارج از دین و فطرت
برخی افراد بدون توجه به قانون و سنت اختیار انسان در عالم هستی همواره تلاش دارند که برخی از ناگواری های تلخ زندگی خود را به حساب خدای متعال قرار دهند. این افراد با فراموش کردن نقش خود در رخ دادهای پیش رو این چنین وانمود می کنند که اگر خدای متعال مانع آن شر می شد کار آن قدر سخت و طاقت فرسا نمی شد. این در حالی است که خدای متعال به طور واضح و روشن به این چنین پندار ساده اندیشانه این چنین جواب فرموده است: «ما أَصابَکَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ وَ ما أَصابَکَ مِنْ سَیِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِک؛[4] (آرى،) آنچه از نیکیها به تو مى رسد، از طرف خداست؛ و آنچه از بدى به تو مى رسد، از سوى خود توست». باید به این نکته مهم و اساسی توجه داشت که نوع عملکرد انسان تأثیر مستقیمی در سرنوشت و حوادثی که در زندگی دامنگیر او می شود، دارد. در آیه ای دیگر خدای متعال تأثیر عملکرد انسان را در بروز برخی فسادها در عالم هستی این چنین برای همگان تشریح و تبیین کرده است: «ظَهَرَ الْفَسادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ؛[5] فساد، در خشکى و دریا بخاطر کارهایى که مردم انجام دادهاند آشکار شده است».
2-محدودیت علم انسان به حوادث و رخ دادهای تلخ
یکی دیگر از علل و عواملی که موجب می شود برخی انسانها برداشت نامناسبی از رخ دادهای تلخ پیرامون خود داشته باشند، علم محدود به فلسفه وجودی آن حوادث است. علما و دانشمندان علوم اسلامی بر این باورند، خلع علمی و معرفتی موجب شده است که انسان به همه اسرار و رموز پدیده های اطراف خود واقف نباشند و یا برداشت ناصوابی از آنها پیدا نماید. چه بسا اگر به مباحث پشت پرده ی آن حوادث واقف بود بیشتر به ارزش و برکات وجودی آنها واقف می شد. در این خصوص نیز خدای متعال این چنین القای معرفت نموده است. «وَ عَسى أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَ عَسى أَنْ تُحِبُّوا شَیْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَکُم؛[6] چه بسا چیزى را خوش نداشته باشید، حال آن که خیرِ شما در آن است. و یا چیزى را دوست داشته باشید، حال آنکه شرِّ شما در آن است».
3-قرار گرفتن در دایره آزمون الهی
یکی دیگر از مواردی که بسیاری از انسانها از آن غافل هستند، فراموشی سنت های الهی است. یکی از سنت های باری تعالی در حیات دنیوی، وجود امتحان و آزمون الهی است. خدای متعال بر اساس این سنت انسان را در صحنه های مختلفی مورد آزمایش و امتحان قرار می دهد. انسان در کوران آزمایش ها و امتحانات الهی همچون سنگ معدنی می ماند که در کوره ای آتشین نهاده می شود تا ناخالصی های آن جدا گردد و جوهر گرانبهای آن پیراسته از شوائب و کدورات آشکار شود. خداوند متعال گاه انسان را با رفاه و آسایش و گاه با قرار دادن او در موقعیت های سخت و دشوار و گرفتار ساختن در دامان بلایا و مصائب می آزماید[7] «وَ نَبْلُوکُمْ بِالشَّرِّ وَ الْخَیْرِ فِتْنَةً وَ إِلَیْنا تُرْجَعُونَ؛[8] و شما را با بدیها و خوبیها آزمایش مى کنیم؛ و سرانجام بسوى ما بازگردانده مى شوید!».
4-بیدار کردن از خواب غفلت و بیخبری
اگر قدری در مباحث خداشناسی دقت و تأمل کنیم و دقایقی از زندگی خود را به کسب معرفت در اوصاف الهی سپری کرده باشیم، ایمان خواهیم داشت که خدای متعال عدل مطلق است به طوری که به هیچ جنبنده و موجود زنده ای ظلم و ستم نمی نماید. نه تنها خدای متعال به دنبال ضرر و ظلم به انسان نبوده، بلکه از راههای مختلفی همچون عطای نعمت و بخشش و فرستادن انبیاء و … به دنبال هدایت و باز گرداندن انسان به سوی جاده ی سعادمندی است از جمله این امور نیز استفاده از اهرم تنبیهی حوادث ناگوار است. «وَ لَنُذیقَنَّهُمْ مِنَ الْعَذابِ الْأَدْنى دُونَ الْعَذابِ الْأَکْبَرِ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ؛[9] به آنان از عذاب نزدیک (عذاب این دنیا) پیش از عذاب بزرگ (آخرت) مى چشانیم، شاید بازگردند!».
سخن آخر
برای درک و فهم ماهیت شر در عالم هستی و فلسفه وجودی آن ابتدا باید عینک ماتریالیستی را از جلوی چشمان خود برداشت و افق دید خود را به سوی حقایق پیدا و پنهان عالم باز کرد و تنها با پندارهای عقلی و تجربی به دنبال درک حقایق موجود در عالم نبود. در این چنین فضایی می توان امید داشت که بتوان قضاوت صحیح و عادلانه ای در خصوص رخ دادها و حوادث پیش روی جامعه بشریت انجام داد.
پی نوشت ها:
[1]. ابن سینا، الهیات شفا، مقاله 8، فصل 6.
[2]. صدر المتألهین، اسفار، ج7، ص61-58.
[3]. صدر المتألهین، شرح اصول کافی، کتاب عقل و جهل، ص141.
[4]. سوره مبارکه نساء، آیه 79.
[5]. سوره مبارکه روم، آیه 41.
[6]. سوره مبارکه بقره، آیه216.
[7]. محمد سعیدی مهر، کلام اسلامی، ج1، ص 308.
[8]. سوره مبارکه انبیاء، آیه 35.
[9]. سوره مبارکه سجده، آیه 21.
پی نوشت ها:
[1]. ابن سینا، الهیات شفا، مقاله 8، فصل 6.
[2]. صدر المتألهین، اسفار، ج7، ص61-58.
[3]. صدر المتألهین، شرح اصول کافی، کتاب عقل و جهل، ص141.
[4]. سوره مبارکه نساء، آیه 79.
[5]. سوره مبارکه روم، آیه 41.
[6]. سوره مبارکه بقره، آیه216.
[7]. محمد سعیدی مهر، کلام اسلامی، ج1، ص 308.
[8]. سوره مبارکه انبیاء، آیه 35.
[9]. سوره مبارکه سجده، آیه 21.