در چارچوب این سیاست رفتارهای تحمیلی با الگوبرداری از سیستم نظام های غربی در افغانستان رایج شد. این اقدام آنقدر تصنعی بود که کاملا مشخص بود عناصر این نظام با هم هماهنگ نیستند. این وعده توخالی جامعه باز مدنی و دموکراسی وارداتی از سوی کشورهای غربی در نهایت عملی نشد و شاید متاسفانه ما در آینده شاهد عقب گرد افغانستان به سمت همان نظام طالبانی باشیم. در حالی که عدهای سرمست از دستاوردهای اهدایی یورش نظامی آمریکا و متحدین غربی آن به کشور مشغول جمع آوری غنیمت های بدست آمده از محل کمکهای نقدی کشورهای غربی بودند، طالبان سرگرم بازسازی نیروهای خود برای باز پس گیری قدرت بود. توجه داشته باشیم که طالبان یک شبه و در یک فرآیند کوتاه مدت مجددا قدرت نگرفته است. این گروه سالهاست که مرحله به مرحله به توسعه دایره قدرت خود پرداخته و در نهایت کار را به جایی رسانده که آمریکا حاضر شد برای حفظ آبروی خود و جلوگیری از شکست مفتضحانه با این گروه بر سر میز مذاکره بنشیند و در مورد آینده افغانستان گفتگو کند تا به شکلی آبرومندانه تر از این کشور خارج شود.
واقعا دنیای مردم افغانستان با سایر مناطق دنیا متفاوت است. امروز دغدغه مردم افغانستان نان و امنیت است. باور اینکه با خروج نیروهای آمریکایی امکان حفظ مظاهر ساختگی دموکراسی غربی در افغانستان وجود داشته باشد، بسیار دشوار است. با ورود نیروهای غربی به افغانستان آن گروه از افغان ها که در طی سالهای قبلتر برای جستجوی زندگی بهتر کشور خود را ترک کرده و در کشورهای غربی پناهنده شده و در آن کشورها تحصیل کرده بودند، این بار به عنوان کارگزاران نظام جدید به کشور باز گشتند و هر کدام از آنها در بدنه اجرایی دولت و یا به عنوان نمایندگان مجلس ملی و سنا مسئولیتی بر عهده گرفتند و طبیعی بود که عده ای از این افراد شناخت درستی از جامعه خود نداشته باشند. لذا راه حل ها و سیاست هایی از طرف برخی از این افراد اتخاذ شد که با ذائقه عامه مردم افغانستان همخوانی نداشت. یکی از اقداماتی که این گروه از فرنگ برگشته انجام داد کنار گذاشتن مجاهدین سابق از امور اجرایی تحت عنوان جنگ سالار و خلع سلاح مجاهدین بود و به جای آنها در جامعه ای که تا قبل از آن زنها نقش اجرایی نداشتند، یک شبه تحول ایجاد کرده و نقش های کلیدی به بانوان واگذار شد. موضوعی که زمینه پذیرش آن در جامعه بسیار سنتی افغانستان وجود نداشت. در بیست سال گذشته مردان افغان که هنوز با تفکرات گذشته خود زندگی می کردند، هیچگاه نخواستند و نپذیرفتند که زن ها نیز همانند مرد ها توانایی اداره امور و پذیرفتن نقش های سازنده در جامعه را دارا هستند.
نظام طایفه ای و قبیلهای در افغانستان، که در آن بزرگ قبیله هر چه تصمیمی اتخاذ کند برای سایر اعضای قبیله لازم الاجرا است، با نظام دموکراتیک که همه افراد در انتخابات شرکت کنند و به کاندیدای مورد علاقه خود رای بدهند به هیچ وجه همخوانی ندارد. در برخی موارد دیده شده که در انتخابات در افغانستان مردم برخی مناطق همچنان به کاندیدای مورد تایید رییس قبیله رای داده اند و حتی برگه های رای و کارت رای دهی خود را به رئیس قبیله تحویل داده تا او به هر کس که دلش میخواهد رای بدهد. در چنین جامعهای، نمی توان قبل از آن که فرهنگ مردم متحول شود، سوغات دموکراسی غربی را برای آنها به ارمغان آورد. امروز که خبر هایی از بازگشت مجدد طالبان به قدرت مطرح می شود، شاید عده ای نگران باشند که با آمدن مجدد طالبان آزادی های اجتماعی و مدنی محدود خواهد شد، ولی عده ای نیز خوشحال هستند از اینکه جامعه افغانستان به سنت های گذشته خود باز می گردد، اصطلاحی که افغانها به آن عنعنات میگویند.
حال سوال اینجاست که آمریکا و متحدین غربی که تصمیم به خروج از افغانستان گرفته اند، به مردم خود چه پاسخی خواهند داد که مردم افغانستان را در این شرایط بحرانی به حال خود رها کرده و آنها را به رحم و کرم طالبان سپردهاند. در خبرها آمده بود که قبل از آمدن طالبان رادیو شریعت کار خود را در برخی از مناطق افغانستان آغاز کرده و مشغول هدایت مردم به سمت اجرای احکام حکومت امارات اسلامی افغانستان می باشد.
آقای فرامرز تمنا از افراد سرشناس و صاحب نظر افغانستان و نامزد سابق ریاست جمهوری افغانستان در پیامی اینگونه نوشته است: خروج آمریکا و خوشی/ناخوشی آن:
خوشی: آموختیم خارجی رفتنی است، پس خود باید کشور را بسازیم.
ناخوشی: با بیبرنامگی، از حضور آمریکا بهره کافی برای توسعه و امنیت خود نبردیم.
پیام: با این رفتن بساط از خارج آمدههای پروژهیی نیز جمع میشود.
*کارشناس آسیای شرقی
310 310