خانه » همه » مذهبی » خوارج و انگیزه‌های دشمنی‌شان با حضرت علی علیه السلام

خوارج و انگیزه‌های دشمنی‌شان با حضرت علی علیه السلام


خوارج و انگیزه‌های دشمنی‌شان با حضرت علی علیه السلام

۱۳۹۴/۰۷/۲۶


۲۹۷۴ بازدید

خوارج چه کسانی بودند؟ و انگیزه‌های دشمنی‌شان با حضرت علی علیه السلام چه بود؟

خوارج” نام فرقه ای است از مسلمانان که پس از جنگ صفین و ماجرای حکمیّت، که خود بر امیرمؤمنان(ع) تحمیل کردند، به مخالفت با آن‌حضرت برخاستند. چون از سوی امام علی(ع) ابوموسی اشعری (که گزینش او نیز به‌خواست آنان بود) و از سوی معاویه، عمروعاص به داوری گرفته شد. تا به مطالعه کتاب خدا و سنّت پیغمبر(ص) بپردازند و از علی(ع) و معاویه یکی را برگزینند، داور شام، داور عراق را فریب داد و عراقیان دریافتند که از عمروعاص فریب خورده اند و به حضرت اعتراض کردند که چرا به حکمیّت تن در دادی؟
از آن پس، آنان فرقه ای تشکیل دادند و به مخالفت با امام علی(ع) پرداختند و سرانجام، فردی از همین فرقه به نام ابن‌ملجم مرادی، حضرت علی(ع) را در محراب عبادت به شهادت رسانید.
شاید بتوان مهم‌ترین انگیزه آنان را، از سخنان خودشان و به‌ویژه از استدلال ابن‌ملجم مرادی برای انگیختن شبیب‌بن بجره به قتل امام(ع) جست‌وجو کرد.
1. سطحی‌نگری و جهل به ژرفای دین:
خوارج را در تاریخ، انسان‌هایی اهل دین و دیانت شناسانده‌اند، امّا دیندارانی که بینش لازم را نداشتند. همین امر آنان را به دشمنی با حضرت علی(ع) کشاند، آگاهی و شناخت ژرف و ناکران پیدای او از دین و قرآن، زبانزد همگان بود. امام(ع) وقتی فردی خارجی را در عبادت می‌بیند، می‌فرماید:
“نوم علی یقین خیر من صلاة فی شک.” (1) به‌یقین خفتن بِه که با دو دلی، نماز گزاردن.
با این سخن امام به‌گونه‌ای عذر آنان را در دشمنی با خویش، موجّه می‌نماید و حتی در وصیتی که برای پس از خود در رویارویی با آنان می‌کند، به روشنی پیداست که آن حضرت، خوارج را گروهی جویای حق، ولی بیراهه‌رو و گمراه می‌داند.
در سخن پیامبر(ص) نیز سطحی‌نگری خوارج آمده بود و در عین حال، آن‌حضرت، قتال با آنان را فرمان داده بود؛ چرا که این‌گونه نگرش عامیانه و غیرواقعی به دین، پایه‌های دین را درهم می‌شکند.
ابوسعید خدری نقل می‌کند:
پیامبر(ص) ما را به قتال با ناکثین، قاسطین و مارقین فرمان داده بود و ما از آن‌حضرت پرسیدیم، به همراه چه کسی چنین پیکار کنیم؟ فرمود: با علی‌بن ابی‌طالب. (2)
2. داور قرار دادن انسان در دین خدا:
ابن‌ملجم که برای کشتن امام علی(ع) مأموریت یافت، در کوفه با شبیب‌بن بجره تماس گرفت و از او خواست تا وی را در این کار همراهی کند. چون شبیب علت آن را پرسید، پاسخ گفت: علی به کاری تن در داد که برخلاف حکم خدا بود.
این نگرش آن‌چنان در درون ابن‌ملجم خارجی جای یافته بود که وقتی عمل غیرانسانی خویش را انجام داد و ضربتی بر امام وارد آورد، فریاد برآورد:
“الحکم للّه یا علی لالک ولا لاصحابک.”
بنابراین، راز دشمنی آنان با علی(ع) در فهم نادرست ایشان از دین بود.
3. دیگر جهتی که خارجیان را به دشمنی می‌کشاند، ادعای قتل مسلمانان است که باز در سخن ابن‌ملجم به شبیب آمده است:
“علی، برادران صالح ما را کشته است و سزای چنین فردی، کشتن است.” (3)
به هر حال، خوارج، با چنین باوری، به خشم و خشونت روی کردند و پیروان اینان، هیچ‌گاه از صحنه تاریخ اسلام، ناپدید نشدند؛ چرا که همیشه انسان‌های کج‌فهم، متعصّب و دینداران خشک‌مغز نادان وجود خواهند داشت. شاید سخن امام علی(ع) در پاسخ به کسی که گفت: خوارج همگی به هلاکت رسیدند، ناظر به همین مضمون باشد:
“کلا واللّه، انهم نطف فی اصلاب الرجال و قرارات النساء، کلما نجم منهم قرن قطع، حتی یکون آخرهم لصوصاً سلاّبین.” (4)
هرگز! به خدا که نطفه‌هایند در پشت‌های مردان و زهدان‌های مادران. هرگاه مهتری، از آنان سربرآرد، از پایش در اندازند، چندان‌که آخرِ کار مالِ مردم ربایند و دست به دزدی یازند.
فرجام سخن
آن‌چه در پاسخ آمد، نگاهی نه چندان ژرف به راز و رمز دشمنی با امام علی(ع) بود، شخصیتی که به حسب ظاهر، کسی نمی‌بایست با او دشمنی ورزد؛ چرا که پیامبر(ص) ایشان را معیار و ملاک ایمان انسان‌ها قرار داده بود و دوستی با آن‌حضرت را وظیفه هر مسلمان.
“من احب علیاً فقد احبنی ومن ابغض علیاً فقد ابغضنی، ومن اذی علیاً فقد اذانی ومن آذانی فقد آذی اللّه.” (5)
و درباره قاتل ایشان نیز فرموده بود:
“یا علی(ع) می‌دانی شقی‌ترین پیشینیان و شقی‌ترین پسینیان، چه کسانی‌اند؟
امام عرض کرد: خدا و رسولش داناترند.
پیامبر(ص) فرمود: شقی‌ترین پیشینیان، پی‌کننده شتر صالح است و شقی‌ترین پسینیان، کسی است که بر فرق تو شمشیر می‌زند.” (6)
با این‌همه، نمایاندن دشمنی‌هایی که بیان شد، اندکی ژرف‌کاوی می‌طلبید.
پی‌نوشت‌ها:
1. نهج البلاغه، خطبه شماره 61.
2. همان، کلمات قصار، 97.
3. مسند احمد،2/361؛ ج5/3.
4. الاستیعاب/3/219.
5. نهج البلاغه، خطبه 60.
6. مستدرک حاکم/3/130؛ الاستیعاب/4/204.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد