خانه » همه » مذهبی » خواستم بدونم چه تفاوتی بین قانون کشف حجاب در دوران رضا شاه با اجبار یا قانون حجاب در دوران انقلاب اسلامی دارد

خواستم بدونم چه تفاوتی بین قانون کشف حجاب در دوران رضا شاه با اجبار یا قانون حجاب در دوران انقلاب اسلامی دارد

در مقام مقایسه بین کشف حجاب در دوران رضا شاه با اجبار یا قانون حجاب در دوران انقلاب اسلامی، اگر چه ظاهر امر یک چیز (جبر) را به ذهن می رساند ولی در واقع این دو با هم متفاوت می‌باشند، زیرا همه می‌دانیم انسان موجودی اجتماعی است. سرنوشت و سعادت او با سرنوشت جامعه گره خورده است. مثل انسان در اجتماع به مثل سرنشینان یک کشتی‌اند که در آن هیچ کس نمی‌تواند بر اساس هوای نفس و تمسک به آزادی فردی جای خود را در کشتی اجتماع سوراخ کند یا خود را به دره تباهی ها ساقط کند و دیگران تنها تماشاگر این نابودی باشند. تشخیص حدود آزادی و تعیین مرز میان مسئولیت های فردی و اجتماعی با قانون مدنی جوامع است و اجتماع بدون قانون، در مثل به جنگل حیوانات می ماند، البته برخی می گویند حیوانات نیز قانونی برای زندگی درکنارهم دارند. در حکومت اسلامی قانونگذاران با توجه به موازین دینی و فرهنگی و عرف اجتماعی درباره حدود آزادی های فردی و مصالح اجتماعی قوانین را تنظیم و وضع نموده اند. بدیهی است که اقلیت و حتی عامه مردم باید حاکمیت قانون را برخود بپذیرند. و نقض قانون اساسی و مدنی یک جامعه( دراینجا کنارگذاشتن حجاب)، درعمل همانند سوراخ کردن کشتی اجتماع می باشد و از این جهت ممنوع است و دیگر ساکنان آن به این عمل راضی و خرسند نخواهند بود. به همین دلیل همه اندیشمندان مسلمان به فواید فردی و اجتماعی آن اذعان دارند. مهمتر از آن اینکه حجاب مانند نماز وروزه و سایر احکام عبادی جنبه فردی و خصوصی ندارد که دیگران در آن دخالت نکنند(البته با چشم پوشی از مسئله امر به معروف و نهی از منکر) بلکه مسئله ای است که بیشتر در عرصه جامعه و برخورد با دیگران ظهور پیدا می کند. درمسئله اجبار حجاب بیشترحفظ حق و حقوق زن مورد نظر است تا مرد. بی حجابی و بد حجابی درواقع نوعی ضایع کردن حق و حقوق زنان است. ازاین لحاظ که حق زن آن است که در اندرون صدف حجاب محفوظ بماند و مردان با سوء نیت وسوء غرض از او به انحاء مختلف سوء استفاده نکنند، در این شیوه آزادی او محفوظ خواهد ماند و مردان او را تحت استعمار خود نخواهند برد. به دلیل آنکه داشتن حجاب از لحاظ روانی به او آرامش داده و از دید نامحرمان و مردان کوته بین مصون خواهد شد.اگر گفته شده که نداشتن حجاب موجب سلب آزادی مردان می شود، شاید منظور آن است که مردان مومن و متعهد با دیدن زنان بی حجاب و بد حجاب نمی توانند، هنگام حضور در اجتماع، دیدگان آزاد و رها داشته باشد. چرا که کم نیستند افرادی که خود را ملزم به دستورات دینی می دانند. همانند این فرمان خداوند که« قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ یَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِکَ أَزْکى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِما یَصْنَعُونَ (سوره نورآیة 30 )به مؤمنان بگو: چشمان خود را فرو پوشند و شرمگاههایشان را حفظ کنند، این براى آنان پاکیزه تر است. خدا از آنچه مى کنند آگاه است. ویا گوش به زنگ این فرمایش علوی که «عِبَادَ اللَّهِ اتَّقُوا اللَّهَ وَ غُضُّوا الْأَبْصَارَ …» (شیخ مفید الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد ج 1 265 ) می باشند. اینان همان مردانند که با مشاهده وضعیت تلخ بدحجابی وبی حجابی زنان از ترس عذاب و عقاب های عمومی به خدا پناه می برند وازمحضرخدا احساس شرم و خجلت می کنند. آری صلب آزادی اینگونه مردان را می توان به حجاب زنان منوط کرد. ازنگاه جامعه شناختی نیز حفظ حجاب موجب تامین سلامت فضای اجتماعی از نگاه های غیر اخلاقی وجلوگیری از تحریکات جنسی است و نیزدر استحکام بنیان خانواده ها وتامین آرامش روحی همه افراد خانواده واجتماع نقش مهمی دارد. حجاب یک حریم اخلاقی برای مردان هوس آلود و چشم چران و زنان پاک دامن ایجاد می کند. خلاصه درجامعه انسانی همه از آزادی حقوق برابر برخوردارند. هیچ کس به حکم انسان بودن و عضوی از اعضای جامعه انسانی بودن، نباید و نمی تواند آزادی های دیگران را سلب و یا محدود کند. از حقوق مرد و زن آن است که از آزادی مشروع و کرامت و ارزش والای انسانی فضای امنیتی و به دور از رفتارهای هنجارشکن و خلاف شرع و خلاف عرف، برخوردار باشند.از این لحاظ زن نمی تواند با ظهور به شکل بدحجاب و بی حجاب فضای جامعه را، فضای گناه و شهوت آلود کند.که این مخالف کرامت وارزش های والای خود زن و همچنین مرد است.رفتار انسان با ادعای آزادی نباید محدود کننده آزادی دیگران باشد. حجاب به عنوان یکی از احکام و دستورات اجتماعی اسلام نقش مهمی در حفظ سلامت جامعه و حریم خانواده و جلوگیری از مفاسد داشته و کوتاهی و بی توجهی به آن اثرات نامطلوب و زیانباری برای جامعه دارد، چیزی که متاسفانه امروز در جامعه کم و بیش شاهد آن هستیم، برخی از دستورات را – ولو از روى اجبار هم شده – باید به اجرا گذاشت و نمى‌ توان تنها به عقیده و میل مردم اکتفا کرد. اگر چنین باشد شما لحظه‌ اى فکر کنید چقدر از مردم حاضرند با میل و رغبت و از روى اعتقاد از رشوه گرفتن و اختلاس اجتناب کنند؟ چقدر حاضرند از شراب و زنا با میل و رغبت احتراز نمایند؟ چقدر از مردم حاضرند حتى با میل و رغبت به جلسات سخنرانى بیایند و در زمینه این گناهان و تبعات سوء آن توجیه شوند؟ تا سپس آنها را آزاد گذاشت تا در عمل هم با میل و رغبت وظایف خویش را اجرا کنند. این موضوع منحصر به کشور ما نیست. در هر کشورى یک سلسله دستوراتى است که به اجبار آنها را به اجرا مى ‌گذارند. شما ملاحظه کنید در کشورى مثل فرانسه – که خود را مهد آزادى مى‌ شمارند – چگونه به اجبار زن ها را وادار به بى‌ حجابى مى‌ کنند تا به دانشگاه راه یابند! از این بگذریم سایر وظایف و قوانین را با جریمه ‌هاى سنگین و مجازات سخت، به اجرا مى‌ گذارند. شاید مطلع باشید که «تجاوز به عنف» در اروپا مجازات سخت و شدیدى به همراه دارد و به جا هم هست. بنابراین نمى ‌توان همه وظایف را انتظار داشت که مردم با میل و رغبت خویش انجام دهند. حکومت اسلامی وظیفه دارد زمینه ها و شرایط لازم را برای رعایت این حکم الهی فراهم کند و با متخلفان برخورد نماید و مقابله با بی حجابی و دستور به رعایت آن هر چند نوعی محدود کردن آزادی تلقی می گردد اما این در حقیقت محدود کردن آزادیهای مخربی است که بنیان جامعه و خانواده را سست نموده و سلامت جامعه را به خطر می اندازند و نتیجه آن بدست آوردن آزادیهای مطلوبتر و امنیت و آسایش افراد جامعه خواهد بود. همچنین بر اساس ماده 18 اعلامیه جهانی حقوق بشر، «هر کس حق دارد که از آزادی فکر، وجدان و مذهب بهره مند شود. این حق متضمن آزادی تغییر مذهب یا عقیده و همچنین متضمن آزادی اظهار عقیده و ایمان می باشد و نیز شامل تمایلات مذهبی و اجرای مراسم دینی است. هر کس می تواند از این حقوق منفردا یا مجتمعا به طور خصوصی یا به طور عمومی برخوردار باشد» بنابراین از نظر حقوقی عملکرد رضا شاه و کشورهای غربی از جمله فرانسه در رابطه با منع حجاب برخلاف حقوق بشر می باشد و اما در مورد عملکرد کشورهای اسلامی از جمله ایران باید خاطر نشان کرد که بر اساس ماده 29 اعلامیه جهانی حقوق بشر، استفاده از حق آزادی مذهبی تا آنجاست که به حقوق و آزادی دیگران لطمه‌ای وارد نسازد، در صورتی که بی حجابی و برهنگی زنان در کشورهای اسلامی بی احترامی و هتک حرمت به ارزش ها و شعائر دینی مسلمانان می باشد و موجب سلب آزادی مردان مومن می گردد.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد