خانه » همه » مذهبی » دائم الذکر بودن

دائم الذکر بودن


دائم الذکر بودن

۱۳۹۸/۱۲/۰۸


۷۵۷ بازدید

سلام تو را به دست بریده حضرت عباس و پیکر پاره پاره حضرت حسین انقدر طول و تفسیر ندهید مطالب رو من که یک بار گفتم تشتت فکری و اسکیزوفرنی شدید باعث میشه نتونم مطالب زیاد رو بخونم و در ان دقت کنم چون باعث رنج روانی میشه جواب یک سوال فقط یک جوابه فقط تاثیر همین رو خواستم بدونم در این همه رنج شدید گفتن ذکر دایم چه تاثیری داره بر انسان من جایی شنیده بودم رنج زیاد باعث میشه افراد خود به خود دایم الذکر بشن در این مورد بگید باقی رو نه تک به تک بگذارید پیش بریم در این مورد هرچقدر توضیح بدید اشکالی نداره امیدوارم درک کنید

پرسشگر گرامی. ذکر برترین عمل عرفانی است زیرا در ذکر ذاکر واقعی در یک ارتباط روحی بسیار عمیق با ذات هستی بی نهایت برقرار می کند و از این رابطه آنقدر لذت می برد که گاهی حالت مستی معنوی دارد. همین ذلت سرشاری که سالک از ذکر می برد یکی از عواملی است که باعث می شود انسان دائم الذکر شود. این حالت را می توانید با تسبیحات اربعه بعد از نماز با حضور قلب تمرین کنید و سعی کنید با ذات هستی ارتباط برقرار نمایید و با حضور قلب این کار را انجام دهید و لذت ذکر را بچشید.
توضیحات بیشتر:
1. ذکر به معنای یاد اوری و یاد کردن است و منظور از ذکر همان ذکر الله یعنی خدا را به یاد داشتن و او را یاد کردن و فراموش نکردن حضور او در صحنه های مختلف زندگی است . 2. دائم الذکر کسی است که در همه حالات و شرایط به یاد خداوند است و حضور او را در زندگی خود احساس می کند و هر گز از او غافل نمی شود . 3. دائم الذکر بودن خصوصیت انبیای الهی و اولیای برگزیده خدا و تربیت شدگان مکتب انها است که خداوند در توصیف انها می فرماید : « رِجالٌ لا تُلْهیهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَ إِقامِ الصَّلاةِ وَ إیتاءِ الزَّکاةِ یَخافُونَ یَوْماً تَتَقَلَّبُ فیهِ الْقُلُوبُ وَ الْأَبْصارُ »(نور- 37) ( مردانى که نه تجارت و نه داد و ستدى، آنان را از یاد خدا و برپا داشتن نماز و دادن زکات، به خود مشغول نمى دارد، و از روزى که دلها و دیده ها در آن زیر و رو مى شود مى هراسند .)
4 . اساسا ارتباط با خدا آرامش آور است؛ یعنى، انسان ذاتا دوستدار و عاشق خدا است و وقتى عاشق به معشوق برسد آرامش مى یابد. از طرف دیگر خداوند در سوره مبارکه الفتح آیه ۴ می فرماید : «هُوَ الَّذی أَنزَلَ السَّکینَةَ فی قُلوبِ المُؤمِنینَ لِیَزدادوا إیمانًا مَعَ إیمانِهِم ۗ وَلِلَّهِ جُنودُ السَّماواتِ وَالأَرضِ ۚ وَکانَ اللَّهُ عَلیمًا حَکیمًا» (او کسی است که آرامش را در دلهای مؤمنان نازل کرد تا ایمانی بر ایمانشان بیفزایند؛ لشکریان آسمانها و زمین از آن خداست، و خداوند دانا و حکیم است. )
بهترین چیزى که روح انسان را صفا مى بخشد و حالت آرامش و سکونت براى انسان ایجاد مى کند، ذکر و یاد خدا است. قرآن مى فرماید: «الا بذکر الله تطمئن القلوب» ( آگاه باشید که با یاد خدا دل ها اطمینان و آرامش پیدا مى کند) (رعد، آیه 28).
5 .خداوند متعال در قرآن کریم که بالاترین ذکر است می فرماید : « وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ لا یَزِیدُ الظَّالِمِینَ إِلاَّ خَساراً » (اسراء – 82) ترجمه: (و ما آنچه از قرآن فرستیم شفا (ی دل) و رحمت (الهی) برای اهل ایمان است و ظالمان را به جز زیان (و شقاوت) چیزی نخواهد افزود.)
قران کریم یک داروى مؤثر براى همه دردهاى اجتماعى و اخلاقى است اما در عین حال اثر شفا بخشی ظاهری و جسمی نیز دارد و به همین دلیل سوره حمد به سوره شفا معروف است . بدون شک بیماریهاى روحى و اخلاقى انسان، شباهت زیادى با بیماریهاى جسمى او دارد، هر دو کشنده است، هر دو نیاز به طبیب و درمان و پرهیز دارد، هر دو گاهى سبب سرایت به دیگران مى شود، هر دو باید ریشه یابى شوند و پس از شناخت ریشه اصلى باید به درمان هر دو پرداخت. هر دو گاهى به مرحله اى میرسند که غیر قابل علاجند ولى در بیشتر موارد مى توان آنها را درمان کرد. چه تشبیه جالب و پر معنى و پرمایه اى؟ آرى قرآن نسخه حیاتبخشى است براى آنها که مى خواهند با جهل و کبر و غرور و حسد و نفاق به مبارزه برخیزند. قرآن نسخه شفابخشى است براى بر طرف ساختن ضعفها و زبونى ها و ترسهاى بى دلیل. اختلافها و پراکندگیها. قرآن داروى شفا بخشى است. براى آنها که از بیمارى عشق به دنیا، وابستگى به مادیات. تسلیم بى قید و شرط در برابر شهوتها رنج مى برند. قرآن نسخه شفابخشى است براى دنیایى که آتش جنگها در هر سوى آن افروخته است، و در زیر بار مسابقه تسلیحاتى کمرش خم شده، و مهمترین سرمایه هاى اقتصادى و انسانى خود را در پاى غول جنگ و تسلیحات مى ریزد. و سرانجام قرآن نسخه شفا بخشى است براى آنها که پرده هاى ظلمانى شهوات آنها را از رسیدن به قرب پروردگار مانع شده است. در آیه 57 سوره یونس مى خوانیم: قَدْ جاءَتْکُمْ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَ شِفاءٌ لِما فِی الصُّدُورِ: از سوى پروردگارتان اندرز و شفا دهنده دلها نازل شد. در آیه 44 سوره فصلت نیز مى خوانیم: « قُلْ هُوَ لِلَّذِینَ آمَنُوا هُدىً وَ شِفاءٌ» ( به این لجوجان تیره دل بگو این قرآن براى مؤمنان مایه هدایت و شفاء است. ) على( ع )در سخن بسیار جامع خود در نهج البلاغه این حقیقت را با شیواترین عبارات بیان فرموده است:« فاستشفوه من ادوائکم و استعینوا به على لاوائکم، فان فیه شفاء من اکبر الداء، و هو الکفر و النفاق و الغى و الضلال: » (از این کتاب بزرگ آسمانى براى بیماریهاى خود شفا بخواهید و براى حل مشکلاتتان از آن یارى بطلبید، چرا که در این کتاب درمان بزرگترین دردها است: درد کفر و نفاق و گمراهى و ضلالت .) و در عبارت دیگرى از همان حضرت مى خوانیم: «الا ان فیه علم ما یاتى و الحدیث عن الماضى و دواء دائکم و نظم ما بینکم: » ( آگاه باشید در این خبرهاى آینده است، و بیان حوادث اقوام گذشته، و درمان بیماریهاى شما و برنامه نظم زندگى اجتماعى شما .)

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد