خانه » همه » مذهبی » دارالخلافه ناصری؛ طهران چطور تهران شد؟

دارالخلافه ناصری؛ طهران چطور تهران شد؟

شاه و روشنفکران زمان در چه نسبتی با توسعه‌­ی دارالخلافه بودند؟ چشم­‌انداز دارالخلافه ناصری در آینده­‌ی تهران چگونه قابل تصویر است؟ از پی نزدیک شدن به پاسخِ سوالات مذبور، خدمت دکتر اسکندر­مختاری رسیدیم. تهران­‌پژوهی که علاوه بر سال­ها تحقیق و تدریس، در خط مقدم حفظ و احیاء بناها و محوطه‌­های تاریخیِ تهران، حضوری پررنگ داشته‌­اند. سردر باغ ملی، میدان حسن‌­آباد، میدان مشق و هتل‌­لاله تنها بخشی از بناها و محوطه­‌های ارزشمند شهر تهران­‌اند که حضورشان در شهر امروز، به نوعی مدیون زحمت‌­های مستمر دکتر مختاری در حفظ و نگه داشت این ارزش­‌های میراثی است.
 
یکم: تهران قدیم؛ دارالخلافه طهران
قاجارها یک ایل بودند که همپای دیگر ایل­‌ها، همواره در رقابت­ و جنگ­ها حضور می­‌یافتند. از پس یک اغتشاش عمومی در دوره زندیه، آقامحمدخان، حکومت قاجار را تاسیس و تهران را به پایتختی بر­گزید. در این دوره، محدود اقداماتی در ارک سلطنتی اجرا شد. فتعلیشاه در مقام دومین پادشاه قاجار، اقدامات توسعه‌ای همچون؛ ساخت مسجد سلطانیه را پیگری و به ثمر ­نشاند اما در ساختار شهر، تغییری ایجاد نکرد. سال­های سلطنت محمدشاه، دوره­‌ی کوتاهی بود و شاخص‌­ترین اقدام او، اضافه کردن، یک دروازه در انتهای عباس­‌آباد، واقع در محله­‌ای به نام بازارنو در حدود سال ۱۲۵۰ه.ق است.
با فوت محمدشاه در ۱۲۶۴.ق، ولیعهد جوان با امیرکبیر از تبریز راهی تهران می‌­شود. این دوره مقارن با شکست‌­های متعدد ایرانی­‌ها از روس‌­ها و شکل­گیری و تقویت یک خواست ملی به جهت خروج از این بن بست تاریخی­ است. در این دوره همزمان با تاریخ تحولاتِ ایران، در اروپا نیز اتفاقات مهمی در حال وقوع بود که ایرانی­‌ها نسبت به این وقایع و تغییرات، آگاه و حساس بودند. با شروع دوره ناصری و صدراعظمی شخصی همچون امیرکبیر و حضور دیگر افراد روشنفکر و آگاه به زمانه در بدنه‌­ی دیوانی حکومت، دوره­‌ای نو در سلطنت قاجار آغاز شد.
تا دوره پیش از ناصری، تهران شهری گلین و کوچک با الگو­ی شهر­های کهن ایرانی است. فضاهای عمومی پایتخت تا این دوره عبارتند از؛ بازارچه‌­های محلی و اصلی، گذرها، امامزاده­‌ها، تکیه­‌ها، مساجد، قهوه­‌ خانه‌­ها. در دوره ناصری با نظارت امیرکبیر، بازار تهران توسعه­ یافت. در گامی دیگر، مدرسه غیردینی دارالفنون در تهران تاسیس شد. نهادی مدرن که نقش مهمی را در رشد جامعه ایرانی ایفا کرد. مبنی بر اقدامات و تغییرات اشاره شده به تدریج اهمیت پایتختی تهران از حیث آموزشی و تجاری در سطح کشور مورد تقویت و توجه قرار گرفت. در سال ۱۲۶۸ه.ق امیرکبیر از صدراعظمی کنار زده شد و مقدمات حذفش توسط اطرافیان و به خصوص مادر ناصرالدینشاه، مهیا گشت. در سال ۱۲۶۹ه.ق شاه شخصا عنانِ اختیار ایجاد تغییرات در تهران را به دست می­‌گیرد. این اقدامات در گام اول از سبزه میدان که یک فضای عمومی شهری است، آغاز می‌شود. سپس در مجاورت شمالی سبزه میدان، ساماندهی میدان ارک مدنظر قرار می‌گیرد. در این دوره، مضاف بر مسیر دسترسی شمالی کاخ سلطنتی، کاخ از طریق میدان ارک نیز با شهر و بازار مرتبط شد.
در خصوص تغییرات تهران دوره ناصری این مُهم حایز اهمیت است که تغییرات یاد شده از حکومت و شخص شاه و یا خواسته­­‌های شاهانه بود که آغاز شد و بسط یافت. البته در این میان نباید نقش وزرا، مشاوران و کسانی که تلاش کردند تا زمینه­­­‌ی توسعه‌­ی شخصیِ شاه را سبب سازند، نادیده بگیریم. همین مطلب خواندن­‌های مداوم محمداعتمادالسلطنه از روزنامه­‌های فرانسوی و انگلیسی برای شاه که مشخص نیست از میل شخصی او نشات می­‌گرفت و یا اینکه امیرکبیر او را اینگونه تربیت کرده بود، نقش مهمی در رفتار و پذیرش روح تجدد توسط شاه دارد. گویی در نبود امیرکبیر، این روزنامه­‌ها بودند که جای خالی امیرکبیر برای شاه را پر می­‌کردند. بررسی رفتار ناصرالدینشاه در بیشتر دوره حکومتش حکایت از بها دادن او به اشخاصی دارد که خواهان تحول هستند نه کسانی که خواستار تحجراند. مثلا میرزاآقاخان نوری با اینکه توصیه مادر ناصرالدینشاه بود اما چندان توسط شاه تحویل گرفته نشد. به هرحال از ۱۲۸۰ه.ق پایتخت با سرعت بیشتری مورد توسعه قرار گرفت. در این دوره معیرالممالک مامور اجرای دو پروژه­‌ی مهم در تهران از سوی ناصرالدینشاه شد. یکی ساخت ساختمانی بلند و فاخر در بخش شرقی ارک سلطنتی که بعدها شمس العماره نامیده شد و دیگری ساختمانی در بخش جنوبی ارک که تکیه ­دولت اطلاق شد. تکیه ­دولت چنان ساختمان بزرگی بود که یکی از سیاحان دوره­ی قاجار می‌­نویسد؛ «تکیه دولت از نیاوران قابل دیدن بوده است». بنای شمس­‌العماره نماد توسعه بشمار می‌­رفت، فضایی شخصی برای شاه که به مُهر و نشان حکومت قاجار در تهران بدل شد. در ۱۲۸۱ه.ق خندق­‌های دور ارگ سلطنتی پر و در بخش شرقی عمارت در حال ساخت شمس­‌العماره، خیابانی ساخته شد که بیش از مشابهت به راه، گذر و معبرهای موجود در الگوی شهر کهن به خیابان­‌های اروپایی شباهت داشتند. پیرو ساخت خیابان در شهر، در داخل محدوده­‌ی ارک هم خیابان باب­‌همایون گشایش یافت. این دو خیابان در تهران، الگویی از خیابان­‌های پاریسی در شهر بودند. خیابان­‌هایی سنگفرش با چراغ­‌هایی چدنی که از اروپا وارد و در آن­ها نصب می‌شدند. دو طرف خیابان جدیدالتاسیس باب­ همایون، مجمع الصنایع مستقر بود با درخت‌هایی در جلوی­شان و نهر آبی که از میانه‌­ی خیابان می‌­گذشت. مغازه­‌ها دو سوی خیابان­ به عرضه‌­ی کالاهایی می‌­پرداختند که عموما در بازارتهران عرضه نمی­شد و یا به شکل محدودی عرضه می­شد؛ همانند کتابفروشی­‌ها و داروفروشی­‌ها. در این مغازه­‌ها به جای صفه، ویترین شکل پیدا کرد و خریدار می­‌توانست به داخل مغازه رفته و برخلاف بازار، خودش کالایش را انتخاب کند. این خیابان­‌ها قرار بود نشان دهند، تهران و در معنایی کلان­تر جامعه در مسیر توسعه قرار دارد.
در همین دوره، میدان ارک واقع در بخش جنوبی کاخ­‌های سلطنتی به اولین باغ عمومی تهران بدل و نام باغ گلشن می­‌گیرد. میدانی با یک حوضی هشت‌­گوش، دو طرف باغچه، با ساختمان­‌های ریتمیکِ دو طبقه‌­ای که به فعالیت‌­های دولتی اختصاص داشتند و توپ مرواریدی که در میانه­‌ی میدان قرار داده شده بود. در بخش غربی میدان، عمارت استیفاء ساخته شد و در بخش جنوبی­‌اش نیز سردر نقاره­‌ خانه، مورد بازسازی قرار گرفت. به این ترتیب، میدانی زیبا با مفهومی کاملا جدید در شهر شکل گرفت. میدانی در مقام یک فضایی عمومی جدید که به رفتارهای نویی از سوی مردم شکل می‌­داد. میدان به عبارتی نمادی از شهرس جدید بود که در آن فضایی نو برای حضورو مکث مردمان در نظر گرفته شده بود. باغ گلشن، یگانه فضایی شهری در شهر دوره ناصری است که حداقل در دوره‌­ی خود مشابه‌­ا‌ی در هیچ یک از دیگر شهرهای این سرزمین ندارد. در سال۱۳۰۶ه.ق، دسترسی غیررسمی که در بخش شرقی کاخ سلطنتی در حدود ورودی بازار مروی وجود داشت به دستور ناصرالدینشاه به دروازه‌ای رسمی که رو سوی میدانِ جلوخانِ شمس العماره داشت، تبدیل شد. در بالای دروازه، ایوانِ آیینه‌­کاری شده­‌ی نفیسی ساخته شد که شاه برای ملاقات مردم در آن حاضر شده و مردم می‌­توانستند بدون واسطه شاه را تماشا کنند. این اقدامات در زمره طرح‌­هایی بود که به نظر آن­ها را می‌باید در زمره طرح‌­های ساماندهی و کیفیت بخشی شهر قدیم تهران در نظر گرفت.
به این ترتیب باغ گلشن، تکیه دولت، سبزه میدان، شمس‌­العماره، ناصرخسرو و باب­ه‌مایون از جمله فضاهای عمومی هستند که طی دهه ۱۲۸۰ تا ۱۲۹۰ه.ق در داخل محدوده­‌ی دارالخلافه تهران شکل می‌گیرند. این اقدام‌ها به مثابه‌­ی مشروطه­‌ای در حوزه معماری و شهرسازیِ پایتخت در زمانه و عصر خود بود.
 
دوم: تهران جدید؛ دارالخلافه ناصری
در دوره ناصرالدینشاه و حتی پیش از او، تهران در بیرون از حصار طهماسبی، توسعه­ یافته بود. فتعلیشاه از سال­ها پیش به باغ نگارستان واقع در بخش شمال شرقی حصار و ناصرالدینشاه نیز به باغ لاله‌­زار واقع در بخش شمالی حصار، ورود پیدا کرده بودند. همچنین بسیاری از اعیان و رجال در زمین­‌های شمالی شهر که آب بر آن­‌ها سوار می‌­شد، باغ­‌هایی را احداث کرده بودند. در بخش جنوبی شهر نیز مردم بیرون دیوارها، ساخت و سازهایی را انجام داده بودند. به دستور ناصرالدینشاه و مبتنی بر طرحی بلند پروازانه­، میرزا عیسی وزیر با همکاری فردی به نام بهلر ـ که در سفارت فرانسه مشغول به کار بود ـ دیوارهای پیرامون شهر تخریب و محدوده­ی شهر توسعه یافت. امکان اجرای چنین توسعه‌­ی فراگیری در شهر و تامین هزینه‌­های توسعه‌­ای آن نشانی از ثبات حکومت سیاسی در دوره‌­ی پنجاه ساله­‌ی حکومت ناصری و عدم رخداد جنگی هزینه­‌ بر در این دوره است.
با توسعه تهران و تخریب دیوارها، بر روی خرابه­‌های دیوار شمالی، میدانی به نام توپخانه احداث شد. میدانی که قرار بود به نوعی جای میدان ارک در شهر را پر کرده و حافظ شهر و کاخ‌­های سلطنتی باشد. فضایی که میدان در آن شکل گرفت، مکانی مهم در شهر جدید بشمار می‌­رفت. چراکه طی روند توسعه­‌ی تدریجی تهران و پیش از ساخته شدن میدان، چند راه به آن رسیده و میدان عملا در یک پخش‌ ­راه جای گرفته بود. دروازه­ دولت قدیم هم که تا پیش از توسعه به حصار چسبیده بود در این دوره مورد بازسازی قرار گرفت و به فاخرترین دروازه‌­ی تهران بدل شد. فضای دیگری که این دوره در محدوده­‌ی توسعه‌­ی ناصری شکل گرفت، میدان بهارستان در حد فاصل سه باغ بزرگ نظامیه، نگارستان و سردار است. فضای میدان در واقع ورودی­ بود برای دسترسی به چند قطعه­‌ی بزرگ اعیانی که شاه، حاکمان و رجال در آن‌­ها حضور داشتند. شکل گیری میدان در واقع به اقداماتی که محمدحسن­‌خان سپهسلار در باغ سردار انجام داد، باز می­ گردد. سپهسالار از روشنفکران زمان خود بود، سال­ها تجربه­‌ی زندگی در خارج از ایران را داشت و اقدامات اصلاح طلبانه­‌ای در تهران را آغاز کرد. اقدامات او همسو با اقدامات توسعه­‌ای است که امیرکبیر و امین­‌السطان در دوره‌­های قبل مطرح و تا حدی اجرا نموده بودند. ساخت مسجد و مدرسه سپهسالار و در کنار آن ساخت عمارتی برای خود که نقل که همواره می‌گفت «میخواهم پارلمان بسازم» مهمترین اقدامات او در تهران به شما می‌­روند.
 
کلام آخر:
آنچه که امروز از محدوده تهران ناصری در شهر باقی مانده، آن ثروتی است که تاکنون نتوانسته­‌ایم خرج­‌اش کنیم. البته سعی‌مان را کرده­‌ایم ولی به هر دلیل نشده و بخش­‌هایی از آن برجای مانده است. این محدوده، نشان از دوره‌­ای است که ما ارزش تولید می­‌کردیم. بدون توجه به رویکردها چه آن هنگام که مبنی بر الگوی کهن کار کرده و چه آن هنگام که اروپایی و چه آن هنگام که رویکرد غالب، روح اقتدار­طلبانه ملی بود. گویی معمارها و شهرسازها، فرصت­‌هایی را که در تمامی این دوره­‌ها نصیبشان می­‌شد را به درستی درک کرده و از خلال این درک  به تولید ارزش نائل می‌­شدند. به نظر چشم انداز محدوده تهران ناصری برای دهه­‌های آتی امیدوار کننده است. زمانی برای حفظ و احیاء این محدوده ما می­‌بایست مقابل بسیاری می‌­ایستادیم اما در زمان حاضر، بسیاری برای حفظ و احیاء محدوده و ارزش­های آن از خود ما مطالبه و انتظار پیگیری بیشتر دارند.
 
از پس کودتای 1299ه.شـ، رضاخان در 25 آذر 1304 تاجگذاری و سلطنت پهلوی تاسیس شد. سلطنتی که حکم پایتختیِ تهران را تایید و مجدد این شهر را به عنوان پایتخت مملکت برمی­‌گزیند. پایتخت ماندن تهران بر اهمیت تهران و افزایش تمرکز قدرت در آن می­‌افزاید. سال 1345 مسائل تهران چنان ابعاد فراچند بعدی به خود می­‌گیرد که مدیریت شهر، تهیه طرح جامع را به عنوان سند توسعه­‌ای برای تهران الزامی می­‌داند. توسعه تهران در دوره یاد شده با فراز و فرودهای متعددی در نسبتِ با سرزمین و مدیریت کلانش همراه می­‌شود. از پی روشنگری درخصوص مهمترین وجوه سازنده و برسازنده­ی تهرانِ دوره ذکر خدمت دکتر اسکندر­مختاری رسیدیم. معمار، مرمتگر و پژوهشگری که تهران را درطول و عرضش از خلال سال­‌ها فعالیت­‌های مدیریتی، اجرایی و پژوهشی به خوبی شناخته و دغدغه­‌ی تهران دارد.
ـ به هرحال با آنکه رضاشاه در همان ابتدایی جنگ جهانی دوم ادعا می­‌کند ایران در جنگ جهانی دوم بی‌طرف است اما در شهریور 1320 تهران توسط متفقین فتح، و رضاشاه از کشور اخراج می‌شود. با تبعید رضاشاه گویی شاهد پایان یافتن دوره­ای و آغاز دوره­ای نو در تهران هستیم. دوره­ای در حدفاصل سال­‌های 32-1320 که خود با کودتایی 28 مرداد به پایان می­‌رسد؟ حال و هوای تهرانی که به محمدرضاشاه سپرده می­‌شود، چگونه است؟
دوران جدید را دوران طلایی دموکراسی باید نامید . اگرچه سلطنت به محمدرضا پهلوی می‌رسد اما او وارث ساختاری است که در آن پیش از او بسیاری از نیروها، نهادها و جریان­ها جای خود را تثبیت نموده‌­اند. دانشگاه دایر شده است، دوایر دولتی امور خود را پیش می­‌برند، روشنفکران قدرت گرفته­‌اند و نشریات خود را دارند. سایه قدرت زیاد بر روی جامعه هم حذف شده است. همگی حرف دارند و در این میان معمار و شهرسازها در آرزوی دستیابی به اهداف خود هستند. از این رو می­‌شود ادعا کرد تهران در این دوره بیش از محمدرضاشاه به دیگر نیروهای حاضر در شهر سپرده می‌­شود.
ـ این نیروها چه آرایشی دارند؟
مردم ، مجلس و احزاب سیاسی از ملی‌­گرا گرفته تا سوسیالیست و مذهبی‌­ها.
ـ به آرزوهای معمارها و شهرسازها اشاره داشتید. آیا این آرزوها در این دوره از زندگیِ تهران فرصت تحقق پیدا می­کنند؟
بله، آرشیتکت­‌ها از آزادی­‌های عمومی این دوره سود می­‌برند. آن­ها در این دوره دارای تریبون­ های متعدد هستند و می­ توانند آرزوهایشان را بازگو کنند. در این دوره است که معمارها انتقادهای تندی نسبت به شهر و سبک‌های معماری قدیم ارایه می­‌دهند.
حدود سال­های 22-1321 اولین فارغ التحصیلان دانشگاه هنرهای زیبا وارد حوزه­ کاری می ­شود. آنقدری آگاهی در حال افزایش بود که مردم ترجیح می­‌دادند معمار­های تحصیل کرده خانه­‌های­شان را برای­شان بسازند و در ضمن در کارشان هم دخالت نمی­‌کردند. اگر می­‌بینید ساختمان­‌های کنار محور انقلاب، تا این میزان شایسته ­اند به این دلیل بود که کسی در کار معمارها دخالت نمی­‌کرد، البته از یاد نبریم که معمارهای مورد اشاره هم کارشان را درست بلد بودند.
ـ در سال­های پایانی دهه 20 و آغاز دهه 30 به نظر معمار و شهرسازها نقش پررنگی در توسعه­ ی تهران از منظر اسکان جمعیت دارند. در این دوره شاهد ساخت کوی­ های مسکونی هستیم که نوع جدید از سکونت و سازماندهی فضایی را به تهران و جامعه‌­ی آن عرضه می­‌کنند. ساخت این کوی­‌ها چگونه در دستور کار قرار می­ گیرد؟
 در این مقطع جمعیت تهران افزایش و همپای آن شهر گسترش یافته است. متخصص­‌ها شامل معمار و شهرسازها معتقدند اگر دولت خانه بسازد، می‌­تواند خانه هایی­­ با کیفیت با توجه به خواست، نیاز و توان گروه ­های مختلف اجتماعی و در تعداد زیاد بسازد. از این رو بستر ساخت اولین شهر آرمانی برای معمار و شهرسازها در تهران و در محله چهارصد دستگاه فراهم می­ شود. بخشی از این اقدامات از پس نگاه معماری مدرن با یک زمینه سوسیالیستی است که در دنیا طرح شده بود. چراکه مدرنیست ها بیش از پرداختن به سبک به دنبال راحت کردن و ارزان کردن ساخت با تمسک به  پرهیز از تاریخ گرایی وتکنولوژی ساخت بودند و این تفکرها در ساخت کوی های مسکونی این دوره قابل ردیابی است. در همین دوره بانک ساختمانی نیز تاسیس می­ شود تا روند ساخت چنین مجموعه هایی را تسریع ببخشد.
 
 
ـ به روح مدرن و دوره مدرنیست در ساخت کوی­‌های مسکونی اشاره داشتید اما آنچه که در مشاهده‌­ی کوی­های مسکونی تهران، بنا شده در این دوره شاهدیم، تراکم ارتفاعی پایین ابنیه ساخته شده در این کوی­‌ها به نسبت نمونه‌­های دوره­‌ی مدرن در اروپا است. این عدم اعمال تراکم ارتفاعی در کوی ­مسکونی تهران از کجا نشات می‌­گیرد؟
به طور مشخص از ویژگی­‌های فرهنگی و خصلت­‌های محلی جامعه تهران نشین.
ـ آیا می‌­توان این ادعا را درخصوص معمار و شهرسازهای این دوره اذعان نمود که در طرح‌­ها و تولیدات‌شان به طور اخص آموزه­‌های مدرن خود را با قرائت­‌هایی ایرانی انطباق می­‌دادند؟
 در این مورد نمی­‌توان خیلی آسان قضاوت کرد. به هرحال معماران و شهرسازان وقت معتقد بودند الگوی سکونت باید تغییر کند. آن­ها معتقد بودند اینکه هرکس در شهر برای سکونت به یک پلاک مستقل نیاز داشته باشد، شهر را دچار مشکل خواهد کرد. از این رو جامعه را مطالعه و آن را به چند قشر تقسیم می­‌کنند که هر کدام به نسبت وسیعی که دارند، بتوانند از امکانات اجتماعی و شهری قابل قبولی در تهران بهره­ مند شوند. از این رو با دقت در چگونگی تفکیک زمین، خیابان ­بندی، نظام شبکه بندی و همچنین ساخت میدان­‌ها در محلاتی مانند نیروی هوایی، چهارصددستگاه، نازی آباد یا شهرآرا و تهران پارس متوجه می‌­شویم اگرچه شباهت‌­هایی در این محلات وجود دارد اما به طور مشخص از یکدیگر متفاوت­‌اند. که این تفاوت مبتنی بر شناخت طبقات مختلف اجتماعی و چگونگی پاسخ به نیازهای جامعه تهران نشین بر اساس شیوه‌­های مختلف تکنیکی است.
ـ به نظر می‌­رسد توسعه تهران و تامین فضای سکونت در این دوره، تنها محدود به این اشکال از پیش اندیشیده شده، نمی‌­توانست باشد. وجوه دیگر توسعه شهر از حیث تامین فضای سکونت در این دوره چگونه بود و چه ویژگی­‌هایی داشت؟
بله، تامین مسکن با توجه به سرعت مهاجرت به تهران در این دوره تنها محدود به کوی­‌های مسکونی نبود و همزمان با معمار و شهرسازها که تلاش­‌هایی را برای توسعه‌­ی و تامین مسکن در تهران داشتند خود مردم نیز بیکار ننشستند. در وهله­‌ی اول زمین داران در بخش­های مختلفی از شهر شروع کردند به تفکیک، واگذاری زمین و ساخت و ساز­ها در اراضی همچون؛ جوادیه و سرسبیل، جیحون، رودکی، و دیگر بخش­های تهران. در سال­های بعد این مهم توسط دلال­‌ها پیش برده شد و اراضی زیادی در تهران مورد تقسیم، خیابان کشی و محله­‌سازی قرارگرفت. جالب آنکه توسعه و ساخت این محلات به نسبت طرح­های از پیش اندیشیده شده در تهران که توسط معمار و شهرسازها راهبری می‌­شد از سرعت بیشتری برخوردار بود. متخصص­‌ها از این اشکال توسعه­‌ی خارح از برنامه در تهران خرسند نبودند و سعی داشتند تا کوی­‌ها و محله­‌های مسکونی با کیفیت را جایگزین چنین پهنه‌­های مسکونی کنند.
ـ یکی از مسایلی که به طور مشخص در کوی­‌های مسکونی ساخته شده در این دوره می‌­توان مشاهده کرد، طراحی طیفی از فضاهای عمومی است. از فضاهای عمومی میان چندخانوار تا فضای مشترک میان تمامی هم محله‌­ای­‌ها، فضاهایی که با پشتیبانی از تعاملات اجتماعی ساکنان محله در طول زمان توانست هویت و ارزش­‌های اجتماعی را برای محله­‌های مذبور و ساکنانش سبب سازد. از ویژگی­‌های کارآمدی کوی­‌ها و محلات ساخته شده در این دوره برایمان بیشتر بگویید.
یکی از ویژگی­های مهم کوی­‌های ساخته شده در این دوره آن است که علاوه بر مسایل فنی، تلاش می‌­شود تا زمینه­‌های اجتماعی را نیز به درستی مورد توجه قرار دهند. مساله‌­ی مهمی که شما هم به آن اشاره داشتید اهمیت و طراحی متنوعی از فضاهای عمومی است. تمامی ساکنان محله این امکان را دارشتند که باغ داشته باشند منتها باغ­‌هایشان عمومی است. همچنین می­‌توانند حیاط داشته باشند اما حیاط­‌ها عمومی و مشترک است. در ضمن باید در نظر داشت ساکنانی که در این محله­‌ها ساکن می‌­شوند قرار نیست برای همیشه در این خانه­‌ها بمانند. این شکل اسکان قرار بود دوره انتقال ساکنانی از شهر را که تازه به شهر آمده‌­اند را پوشش دهد و بعد از انکه در شهر تثبیت شدند جای خود را به افراد دیگر که به تازگی وارد شهر شده‌­اند، بدهند. یکی دیگر از ویژگی­‌های مهم مورد توجه در طراحی این محلات دقت به تامین نیازهای پشتیبان سکونت است. به عنوان مثال در کوی چهارصد دستگاه برای چهارصد خانواری که در آن سکونت می­‌یابند یک مسجد، بازار، مدرسه، پارک و درمانگاه از همان ابتدا بنا می‌­شود. توجه به چنین ویژگی­‌های تکامل یافته‌­ای سبب شده است که همچنان محلاتی چون نازی آباد و یا نارمک محلاتی با کیفیتی باشند.
 
 
ـ چه در اپیزود اول؛ دارالخلافه ناصری و چه در بخش اول گفتگو حدفاصل 1304 تا 1320 قادریم به فضاهای متعددی در شهر اشاره کنیم که چه در شکل نقطه، خط و یا پهنه، حکومت با مداخله­‌ی مستقیم خود، آن­ها را به نقاط و یا فضاهایی شاخص در تهران بدل می­‌کند. از جمله­ این فضاها در دوره­ پهلوی اول می­‌توان به تغییرات در میدان توپخانه، میدان ارک یا مشق اشاره کرد. سال 1327 اولین برنامه توسعه ملی در ایران تهیه شد. با ملی شدن صنعت نفت و در پی آن تحریم ایران در عمل نقدینگی لازم برای پیشبرد این برنامه تامین نشد و در سال 1329 برنامه عمرانی اول بعد از دوسال اجرا، متوقف شد. در این دوره تا سال 1332 به نظر در نسبت با دوره­ی پهلوی اول شاهد توسعه حداقلی از جانب حکومت در تهران و فضاهای عمومی­‌اش هستیم؟
به نظرم اینگونه نیست. پارک شهر از نمونه ­های موفق این دوره است. چه در شهر کهن و چه در خارج از آن مدام شما با برنامه­ های توسعه­‌ای مواجه­‌اید. خیلی از قطعات و دانه­‌هایی که حد فاصل محور انقلاب تا بلوار کشاورز شکل می­‌گیرد در این دوره ساخته شده است. عکس هوایی 1335 به روشنی گویای آن است که حد شمالی محور آب کرج (بلوار کشاورز) در این دوره توسعه می‌­یابد. به عنوان مثال یوسف آباد محصول توسعه­‌ی شهر در این دوره است و یا اراضی عباس آباد توسعه اولیه خود را در این دوره با حضور امرای ارتش تجربه می­‌کند. محور خیابان بخارست، وزرا  با سرعت تمام در این دوره پذیرای ساخت و سازها هستند. البته اینکه چنین توسعه­‌هایی در شهر تا چه میزان به حکومت یا دولت مرتبط است بالطبع موضوعی دیگر است. با این حال به نظرم جریان توسعه تا سال 1332 متوقف نمی­‌شود. اینکه نقش مستقیم حکومت در توسعه­ی شهر کم می­‌شود صحیح است اما انجمن­‌های خیریه، انجمن بلدیه و مجلس در این دوره بسیار فعال هستند. در این دوره دولت سنگ بنای سازمان برنامه و بودجه را بنا می­‌نهد و به تدریج دولت سرجای خودش قرار می‌­گیرد. اینکه ناصرالدینشاه و یا رضاشاهی وجود ندارند تا بنا به دستور و پیگیری مستقیم اموری پیش برود به معنای عدم توسعه تهران نیست. از یاد نبریم که بخش­‌های خصوصی از دوره­ی پهلوی اول در توسعه شهر حضور فعال پیدا کرده‌­اند و در ساخت پروژه‌­های متعددی در تهران مشارکت دارند.
ـ به ظهر 28 مردادماه سال 1332 رسیده‌­ایم. از پس کودتای امریکایی ـ انگلیسی دولت مصدق سقوط می­‌کند و دوره­ای نو در تاریخ معاصر آغاز می­‌شود. از کم و کیف تهران پس از کودتا تا سال 1345 برایمان بگویید.
32 کودتا می‌­شود و جامعه­‌ی شهری و در راس آن­ها تهران به محاق می‌­رود. روشنفکرها به گوشه­‌ها می­روند و سعی می­‌کنند تا نظرات­شان را مخفی نگه دارند. قدرت شاه فزونی می­‌یابد. به شاه و همچنین برخی از وزرا چیزی نباید و نمی­‌توان گفت. بگیر و ببندهای وسیعی آغاز می­‌شود. حکومت پهلوی سعی می­‌کند تا خود را در موقعیتی جدید قرار دهد و سرزمین را به شیوه جدیدی مدیریت کند. از این رو روند صنعتی شدن سرعت می­گیرد. ساخت کارخانه­‌ها سرعت می‌­گیرد. دولت وظایفش بیشتر می‌­شود و همپای آن خدمات هم توسعه می­‌یابد. درآمد نفت افزایش می­‌یاید. پول نفت از تهران توزیع می­‌شود پس ادارات و نهادهای مختلف در تهران توسعه و تمرکز پیدا می‌­کنند. در این میان شرکت­هایی مختلفی شکل می­‌گیرند، واردات توسعه می­‌یابد و تمام این ساختار بروکراتیک نیازمند آدم­‌هایی است که بتوانند این ساختار را به پیش برانند. به موازات این تغییرات در سال­های پایانی دهه 40اصلاحات ارضی آغاز می­‌شود. فئودال­‌ها سرمایه­‌ها نقدی خود را به شهرها و در راس آن به تهران برای سرمایه گذاری می‌­آورند. سرمایه‌­ها جذب بخش صنعت نشده و به بانک­ها فشار می­‌آورند. از طرف دیگر کشاورزها هم نمی­‌توانند اراضی خود را نگه داشته و مهاجرت­‌هایی گسترده آغاز می‌­شود. از این رو کم و کیف توسعه تهران در این دوره به طور مستقیم وابسته به دو عامل مهم مهاجرت­‌های و درآمد پول نفت است.
 
 
ـ سال 1341 به همت موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی، سمینار مسایل شهری تهران برگزار می­‌شود. سمیناری که با توجه به گسترش تهران، افرایش جمعیت آن و بالطبع متکثر شدن مسایل شهریِ تهران، تهیه طرح جامع را برای تهران تجویز می­‌کند. سال 1345 قرارداد تهیه این طرح مابین وزارت آبادانی و مسکن با مشاور طرح با قیمت 22 میلیون تومان منعقد می­‌شود. برخی معتقدند تهیه طرح جامع تهران امری مهم در مدیریت سرزمینی تهران بود که در محور زمان دیر اتفاق افتاد و سبب شد تا توسعه تهران از عقلانیت و نسبت تاریخی‌­اش با سرزمین و ویژگی­‌های جغرافیایی­‌اش فاصله بگیرد. نظر شما در خصوص نسبت عقلانیت توسعه‌­ی تهران با بستر سرزمینی­‌اش تا پیش از طرح جامع تهران، مصوب در سال 1348 چگونه است؟
این عقلانیت به نظرم در نسبت با عقلانیتی ملی قابل تحلیل است. توجه فرمایید تا سال 1320 به طور مشخص یک نگاه مبتنی بر توسعه ­ملی در کشور وجود ندارد بلکه عموما برنامه و پروژه‌­ها، به صورت اقداماتی عاجل تعریف و اجرا می­‌شوند. به عنوان مثال تصور می‌شود اگر راه کشیده شود و یا کارخانه سیمان تاسیس گردد به توسعه رسیده‌­ایم.  طی سال­های 32-1320 به نظر توسعه ملی و رفاه عمومی اهمیت می­‌یابد. اما از پس کودتای 32 حکومت پهلوی دوم آرزوهای خام می­‌کند. حکومت فکر می­‌کند فاصله­‌ای که ما با اروپا داریم، معنا ندارد و ما باید از ترکیه عبور، اروپای شرقی رو پشت سر و جایی در انتهای اروپای غربی قرار بگیریم. حکومت به تدریج به پشتوانه قدرت نظامی و درآمد نفت کور می‌­شود و فقط شعارهای خود را می­ شنود، فقر و نابسامانی‌­های اجتماعی را نمی­‌بینند. فکر می­‌کند با اقداماتی نمایشی مثل سرکشی به بیماران جذامی و یا سفر به مناطق دور افتاده مشکلات رتق و فتق می‌­شود. در چنین ساختاری است که حکومت به سمت تغییر ساختار مدیریت سرزمین می‌­رود و انسجامی تاریخی را در هم می­‌شکند. از این رو توسعه و گسترش تهران در جایی خارج از محورِ عقلانیت سرزمینی و جغرافیایی تهران می‌­باید ذیل نگرش توسعه ملی سرزمین مورد دقت قرار گیرد. این اتفاق در گسترش تهران خواه و ناخواه رخ می­‌دهد اما اینکه آیا تهیه طرح جامع در دهه‌­های جلوتر می­‌توانست به توسعه تهران رختی عقلایی به تن کند، بحثی است که نیازمند دقت نظر مفصل است.
مجید منصور رضایی
 
گفتگوی حاضر در فصلنامه همشهری معماری ۳۵
بخش تهرانشهر –  پرونده تهران ناصری منتشر شده است.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد