۱۳۹۳/۰۴/۰۲
–
۱۰۹ بازدید
تکفیری ها برای تجاوز به عنف چه توجیهاتی میکنند؟
اما این نکته مفهوم ندارد که ببینیم گروه بسیار زیادی که تعداد آنها بالغ بر دهها هزار نفر است، نظریه ای جدید را قانون گذاری کنند که به آنها اجازه اقدامات زشت و غیر اخلاقی و غیر طبیعی را میدهد و سپس به متخلق بودن به این نظریهها افتخار میکنند. در مورد این تعداد بالا از قربانیان این التقاط چه چیزی میتوان گفت؟
طبعا جهاد نکاح نیز یکی از همین نظریههای عجیب و غریب التقاطی است که اخیرا صادر شده است. اخیرا سازمان یونیسف در گزارش خود از سازمان تروریستی القاعده در یمن نوشت که این گروه از کودکان نیز سوء استفاده های جنسی میکنند. بر اساس این گزارش بینالمللی سازمان القاعده در جزیرة العرب در سال 2012 بیش از 100 دختر نوجوان یمنی که عمر آنها کمتر از 13 سال بوده را به ازدواج با عناصر خود مجبور کرده است.
در استان نینوا در عراق عناصر مبارز اعلام کردهاند که قبل از هر چیز باید اهالی این منطقه دختران ازدواج نکرده را برای آنها فراهم کنند تا پیش از جنگ؛ این دختران نقش خود را در جهاد نکاح با مجاهدان انجام دهند!
یک شبکه فرانسوی نیز گزارشی از برخی از زنان منتشر کرد که در سوریه آموزش دیدهاند و سپس از آنها خواسته شد تا در جهاد نکاح با مردان مبارز نیز شرکت کنند.
اگر یک بررسی روانشناختی دقیق از این عناصر مبارز انجام شود که امیال دینی یا جهادی دارند و امروز در میان گروههای مبارز مدعی خلافت اسلامی در عراق و سوریه و یمن مبارزه میکنند، واقعا چه نتایجی به دست خواهد آمد؟ در این صورت چه چیزی را میتوان در ذهن این افراد مشاهده کرد که برای حضور در این مبارزات پررنگتر از انگیزه های شهوانی و جنسی باشد. این یک افترا نیست، بلکه واقعیتی است که به وضوح می توان در ادبیات آنها مشاهده کرد، حتی منظور آنها از بهشت نیز تنها بهشتی است که مملو از حورالعین باشد. بنابراین هدف اصلی آنها فقط و فقط انگیزههای شهوانی است.
در بررسی اظهاراتی که بین عناصر این سازمان های تروریستی بویژه با عناصر انتحاری رد و بدل می شود و همچنین اظهارات و سخنان آخر دوستان این عوامل میشنویم که می گویند: “برو که به سوی حورالعین می روی.” بله؛ آنها به این صورت مبارزه می کنند. میخواهند در سریعترین زمان ممکن بمیرند تا به حور العین برسند، دیگر برای آنها فرقی نمی کند که دولت اسلامی تشکیل بشود یا نه. بلکه فقط مهم این است که به آرزویی که دارند، برسند.
تجاوز به عنف و توجیهات شرعی تکفیریها
تروریست های تکفیری تجاوز به عنف به زنان بویژه زنان مخالف با اعتقادات آنها را نیز توجیه کرده و آنها را کنیز یا زنان شیعه میخوانند، حتی به آنها لقب رافضی یا لائیک یا مجوس می دهند و به این ترتیب از نظر آنها هر اقدامی با آنها مجاز است. حتی اگر هیچ صفتی برای آنها نیافتند مدعی می شوند که آنها کافر یا زندیق هستند و به این ترتیب خود را توجیه می کنند. دیگر در این میان به سن و شرایط و وضعیت آنها توجهی نمی کنند، بلکه همه چیز برای این تروریستها مباح میشود. تعداد فراوانی از این اتفاقات در حلب یا حمص یا ادلب سوریه روی داده و موارد زیادی نیز در عراق یا لیبی انجام شده است.
البته منظور از این سخنان تجاوز به عنفهای فردی که در جهان عرب یا اسلام یا هر جای دیگر دنیا روی می دهد، نیست. چرا که اینها اقداماتی فردی و جنایی است و به شخصیت مجرم و محیط فرهنگی و معیشتی وی بستگی دارد. صحبت در اینجا از حالتهای عمومی و قانونگذاری های جدیدی است که به صورت فوق العاده ایجاد شده و انجام این جنایت های زشت را توجیه می کند. این قانونها دیگر جایی را برای شرمنده شدن و بیدار شدن وجدان انسان باقی نمی گذارد.
صحبت در اینجا از یک جامعه است که در طول یک شبانه روز در معرض تجاوزهای گسترده جنسی علیه زنان و دختران و کودکانش قرار می گیرد و بعد مرتکبان این جنات ها مدعی می شوند که انقلابی و مجاهد هستند. آیا این تعبیری آشکار از وقاحت و انحراف مفاهیم عقیدتی و ارزشهای انسانی نیست. البته برخی کشورهای بزرگ و شیوخ برخی جریانهای مذهبی و سیاستمداران و دستگاه های تبلیغاتی و متفکران نیز در این جنایات سهیم هستند.