طلسمات

خانه » همه » مذهبی » درباره احاديث و سخنان حضرت مهدي (عج) اگر ممكن است توصيح دهيد؟

درباره احاديث و سخنان حضرت مهدي (عج) اگر ممكن است توصيح دهيد؟

با توجه به حضور محدود و بسيار كوتاه مدت آن حضرت در دوران پدر بزرگوارش و محدوديت هاي فراواني كه در دوره غيبت براي آن حضرت هست، نبايد انتظار داشت كه از آن امام همام، مطالب زيادي به دست ما رسيده باشد اما علي رغم تمامي اين محدوديت ها، از آن حضرت آثاري چند به ما رسيده است اگر چه محدود است، اما برخي از آنها بسيار مهم  و راهگشا مي باشد:
1. روايات و احتجاج ها:
اين روايات به دوران كوتاه و ايام خردسالي امام در زمان حيات پدر گرامي اش باز مي گردد. رواياتي كه گر چه اندكند اما برخي بسيار راه گشاست مثل: «و اما الحوادث الواقعة فارجعوا فيها الي رواة حد يثنا فانهم حجتي عليكم و انا حجة الله عليهم»[1] در حوادثي كه پيش مي آيد به روايان اخبار ما مراجعه كنيد و همين علما حجت من بر شماست و …»
و يا دربارهء ائمه(ع) مي فرمايد: «امامان از خداوند در خواست مي كنند و ا و به خاطر تعظيم حق ايشان مي آفريند و روزي مي دهد»[2]2.نامه ها و بيانات:
آن حضرت توقعيات[3] (نامه هاي) متعددي به برخي از نايبان خاص (نواب اربعه)، يا نايبان عام (چون شيخ مفيد) و يا بعضي از شيعيان و پيروان خود دارد كه برخي از اين نامه ها در جواب برخي پرسش ها و بعضي ديگر ابتداءً از امام صادر شده است. محتواي اين نامه ها حاوي مسائل متعدد و مختلفي است، همچون پرسش و پاسخ هاي فقهي، نقش امام در دوران غيبت، برخي هشدارها و پيشگوئي ها، تائيد و تكذيب برخي افراد، وظائف منتظران و مرجعيت فقهاء در عصر غيبت و…. به عنوان نمونه آن حضرت در نامه اي كه به شيخ مفيد نوشته، آورده است: «به نام خداوند بخشنده مهربان اما بعد، سلام بر تو اي دوست با اخلاص در دين، كه در اعتقاد به ما از روي علم و يقين امتياز داري. در نامه ام به تو خداوندي را كه جز او خدايي نيست سپاس گذارده و از او درود و رحمت بر آقا و مولا و پيامبرمان حضرت محمد ـ صلي الله عليه و آله ـ و نيز خاندان پاكش را خواستاريم…. ما اگر چه هم اكنون در مكاني دور از جايگاه ستمگران سكني گزيده ايم ولي در عين حال بر اخبار و احوال شما آگاهيم و هيچ چيز از اوضاع شما بر ما پوشيده و مخفي نيست. از سختي و مذلتي كه دچارش شده ايد با خبريم، از آن زمان كه بسياري از شما به برخي كارهاي ناشايستي ميل كردند كه پيشينيان صالح شما از آن ها دوري مي جستند، و عهد و ميثاق مأخوذ خدائي را آن چنان پشت سر انداختند كه گويا به آن پيمان آگاه نيستند ما شما را رها نكرده و يادتان را از خاطر نبرده ايم كه اگر جز اين بود (توجهات ما نبود) بلاها و مصيبت ها بر شما فرود آمده و دشمنان شما را ريشه كن مي نمودند پس تقواي خدا پيشه كنيد و ما را ياري دهيد تا از فتنه اي كه به شما روي آورده، شما را نجات بخشيم…. »[4]3. دعاها و نمازها
در دعاهايي كه از آن حضرت به دست ما رسيده، مضامين بلند و متعددي مطرح شده است و مضاميني همچون: شناخت خداوند، مقام شامخ اهل بيت ـ عليهم السلام ـ مقام امام زمان (عج)، قيامت، انتظار فرج، وظايف مؤمنين در عصر انتظار، پيروزي حق بر باطل، صبر در شدائد، رفع گرفتاري ها از مؤمنين، دعا در حق پيامبر و ائمه ـ عليهم السلام ـ قضاي حوائج و بسياري مسائل اخلاقي و رفتاري. افزون بر دعاها نمازهاي متعددي از آن حضرت نقل شده است.[5] که به يك نمونه از دعاهاي آن حضرت اشاره مي كنيم:
«بارالها! به ما توفيق فرمان برداري، و پرهيز از گناه و نافرماني، و نيت پاك و بي آلايش و شناخت و معرفت به آن چه نزد تو ارزشمند است، عطا فرما و ما را به هدايت و پايداري، گرامي دار و زبان ما را به صدق و صواب بر كلام حكيمانه و شايسته گويا ساز، و دل ما را از علم و معرفت لبريز فرما و شكم ما را از طعام حرام و شبهه ناك پاك بگردان، و دست ما را از ظلم و تعدي و تجاوز بازدار، و چشم ما را از گناه و خيانت محفوظ بدار، و گوش ما را از شنيدن سخنان بيهوده و غيبت مسدود گردان و…… »[6]4. زيارت نامه ها
از حضرت ولي عصر(عج) زياراتي رسيده است در زيارت نامه هاي منسوب به آن حضرت معارفي بلند از امام شناسي، شأن و مرتبت آن بزرگواران و وظائف و تكاليف مؤمنين نسبت به آنان و نيز برخي حقايق و مجاهدات و تاريخ ائمه ـ عليهم السلام ـ آورده شده است.

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. مكيان المكارم، سيد محمدتقي اصفهاني.
2. الاحتجاج، طبرسي، ج2.
3. كمال الدين، شيخ صدوق، ج2.

پي نوشت ها:
[1] . الاحتجاج، طبرسي، ج 2، ص 543.
[2] . همان، ص282.
[3] . براي اطلاع از توقيعات آن حضرت به كتاب خادمي شيرازي، محمد، «فرمايشات حضرت بقية الله» مراجعه شود.
[4] . مهدي پور، علي اكبر، روزگار رهايي،‌ ج 2، ص 1285، الاحتجاج، ج 2، ص 596.
[5] . براي اطلاع از مجموعه دعاهاي آن حضرت به صحيفه المهدي، جواد قيومي و ترجمه فارسي آن با نام صحيفه مهديه از محمد حسن رحيميان مراجعه شود.
[6] . ابراهيم بن علي الكفعمي، مصباح الكفعمي، قم، منشورات اسماعيليان، ص281.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد