خانه » همه » مذهبی » درمان سخن چینی

درمان سخن چینی


درمان سخن چینی

۱۳۹۶/۰۵/۱۱


۲۶۵ بازدید

سلام مجدد باز سوال داریم میخواستم شما کمکم کنید چرا با اینکه میدانیم خبر کشی یا خبر چینی گناه دارد وبد است باز گاهی اوقات مرتکب عملش میشویم شما بگید چه معایبی دارد وبرای ترک این کار چه باید کرد؟

مقدمه
انسانى که گاهى دچار گناه و خطا مى گردد و بعد پشیمان مى شود و خود را ملامت و سرزنش مى کند، به مرحله اى رسیده که داراى نفس لوّامه و سرزنشگر شده است و یک پله از مرحله نفس اماره یعنى نفسى که به زشتى و بدى امر مى کند و از انجام آن ملول نمى گردد و بیمى ندارد، بالاتر آمده است و این فرد یک قدم به هدف نزدیک شده است و باید خدا را شاکر بود و از او خواست که توفیق رسیدن به مراحل بالاتر و هر چه بیشتر نزدیکتر شدن به خود را به ما عنایت کند.
باید توجه داشت که فاصله گرفتن از بدى و گناه و نزدیک شدن به معنویات و قرب خداوند، امرى تدریجى است و محتاج صبر و حوصله فراوان است. انسان باید مانند کوهنوردى باشد که گاهى به قله کوه بلندى که قصد صعود به آن را دارد نگاه مى کند و احساس مى کند هنوز تا قله کوه راه زیادى مانده و از طرفى به دامنه کوه نگاه مى کندو مى بیند از آن فاصله گرفته و این حالت بین ترس و امید را چنان چه در قرآن کریم و روایات معصومین(ع) آمده، همواره در زندگى خود حفظ کند. یعنى هم از این که گاهى توفیق بندگى و دورى از گناه را پیدا کرده امیدوار و خوشحال باشد و هم از این که گاهى دچار لغزش و گناه مى گردد ترسان و بیمناک
الف ) راههای درمان سخن‌چینی
سخن‌چینی مانند بسیاری از صفات رذیله تدریجاً بصورت یک بیماری روانی درمی‌آید به گونه‌ای که سخن‌چین از کار خود لذت می‌برد و از اینکه پیوسته دو بهم زنی می‌کند، احساس خشنودی می‌کند و این یکی از مراحل بسیار خطرناک اخلاقی است. اینجاست که سخن‌چین باید قبل از هر چیز به درمان انگیزه‌های درونی که در اعماق روح است بپردازد و باید از طریق خودسازی و تفکر در عواقب سوء این صفت رذیله و نتایج شومی که به بار می‌آورد، خود را از این معصیت کبیره نجات دهد، در این قسمت سعی شده به برخی از راههای درمان سخن‌چینی پرداخته شود.
1 . درمان توسط خود فرد سخن‌چین
این درمان از دو راه علمی و عملی صورت می‌پذیرد.
1 ـ 1 . اما درمان عملی آن این است که کسی که گرفتار این گناه کبیره است برای اصلاح و رهایی خود باید در مفاسد و پیامدهای شوم سخن‌‌چینی بیندشید و در آیات قرآن کریم و روایات اسلامی که درباره‌ کیفر و عذاب‌های سخن‌چینی وارد شده دقت کندو دیگر اینکه بیاندیشد که در روز قیامت آن زمانی که در درگاه عدل الهی در حضور انبیاء و اولیاء برای رسیدگی به اعمال او حاضر می‌شوند چه جوابی خواهد داد. انسان باید در این دنیا به حساب خود رسیدگی کند تا در آخرت رسوا و مفتضح نگردد.
آثار سخن‌چینی:
از آنجائی که نمانی و سخن‌چینی یکی از بیماری‌های خطرناک اخلاقی بوده و از زشت‌ترین اعمال به شمار می‌رود، مفاسد و زیان‌های خانمان‌سوز و مهلکی بدنبال دارد، آثار و مفاسد شوم این صفت رذیله را می‌توان به دو بخش تقسیم کرد:
1. آثار دنیوی 2. آثار اخروی
1. آثار دنیوی
برخی از آثار دنیوی این معصیت کبیره عبارتند :
1- آلودگی گناه: یکی از پیامدهای غیر قابل انکار سخن‌چینی آلوده شدن به گناهان بزرگ مانند دروغ، غیبت، تهمت، خیانت، فساد، مکروه… می‌باشد.
2- دوری از رحمت الهی: برای این صفت رذیله، ‌وعده‌های عذاب بسیاری داده شده است. پس مسلماً چنین شخصی از رحمت بیکران الهی به دور است.
3- منفوریت نزد خدا و خلق: سخن‌چینی علاوه بر اینکه مغفور درگاه الهی است در نظر مردم هم منفور است؛ چرا که همه‌ افراد جامعه، صلح و صفا و اتحاد را دوست دارند و از اختلاف، آتش‌افروزی و تفرقه، متنفر و منزجر هستند. حضرت علی(ع)‌ فرمود: «هرکس کارش سخن‌چینی باشد خویشش با وی بجنگد و بیگانه دشمنش گردد». [14]4- اختلاف و دشمنی: یکی از مواردی که اسلام از آن نهی کرده سخن‌چینی است. چرا که روشن‌ترین زیان‌ِ سخن‌چینی از بین بردن وحدت و دوستی و صمیمیت مردم و پدید آوردن تفرقه، کینه، دشمنی و بدبینی و حس انتقام جوئی و در برخی موارد جنگ و خونریزی در میان مردم است.
لذا در اسلام از سخن‌چینی به بدترین مردمان یاد شده است. پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید: «بدترین افراد کسانی هستند که سخن‌چینی می‌کنند، کسانی که میان دوستان جدایی می‌افکنند، کسانی که برای افراد پاک و بی‌گناه عیب می‌تراشند.[15]2 . آثار اخروی سخن‌چینی
1- عذاب قبر: انسان بعد از عمری که در این دنیا زندگی می‌کند، به عالم قبر می‌رود تا پاداش اعمال خویش را مشاهده کند. در احادیث زیادی ائمه‌ معصومین به عذاب‌هایی که سخن‌چین به آن گرفتاراست اشاره فرموده‌اند. پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید: «کسی که بین دو نفر برای سخن‌چینی رفت و آمد کند خداوند بر او در قبرش تا روز قیامت آتش مسلط کند.»[16]2- عذاب‌های اخروی: در این قسمت به برخی روایات اشاره می‌شود که خود گویای عذاب‌هایی هستند که بر سخن‌چینی وارد می‌شود. از پیامبر اکرم(ص) روایت شده که فرمودند: «کسی که بین دو نفر برای سخن‌چینی رفت و آمد کند… وقتی که از قبر بیرون می‌آید، یک مار بزرگ سیاه مسلطش می‌کند که گوشت او را نیش می‌زند و می‌خورد تا اینکه داخل آتش شود.»[17] 2 ـ 1 . درمان عملی سخن‌چینی این است که فرد سخن‌چین باید بکوشد تا علل و عوامل سخن‌چینی را بشناسد تا بتواند باید از بین بردن علت، معلول را از میان بردارد .
علل سخن‌چینی
علمای علم اخلاق برای این صفت رذیله علل و عوامل متعددی بیان کرده‌اند که شخص را وادار به سخن‌چینی می‌کند. در ذیل به برخی از علل و عوامل آن اشاره می‌کنیم.
1- حسادت و بدخواهی: گاهی حسادت به دیگری در مقام یا مال یا شخصیت او، سبب می‌شود که فرد بدخواه او گردد و در صدد برمی‌آید که هر طوری شده لطمه و ضربه‌ای به او وارد کند و خوار و ذلیلش نماید. به دنبال این اندیشه می‌کوشد با خبرچینی و نقل گفتار و رفتار ناپسندی که او در حق دیگران گفته یا انجام داده وی را، ‌خوار و بدنام گرداند و بالاخره منشأ بعضی از موارد سخن چینی حسد و رشک بردن است و لذا در روایات اسلامی حسد تباه کننده ایمان و نیکیها و موجب سلب آرامش و بدبختی دنیاو آخرت آدمی معرفی شده است.[9]2- نفاق: یعنی دوروئی. امام صادق(ع) می‌فرماید: «لقمان به فرزندش گفت:‌ »منافق سه نشانه دارد: زبان او با قلبش، قلب او با عملش و ظاهر او با باطنش هماهنگ نیست.»[10] اساساً دوروئی و نفاق دلیل بر ضعف و حقارتی است که در باطن منافق وجود دارد. امام علی(ع) می‌فرماید: دوروئی انسان از حقارت و ضعف و ذلتی است که در باطن خود احساس می‌کند.[11]پس سخن‌چینی که در باطن خود حقارت و ذلت را احساس می‌کند برای جبران شکستهای درونی خود و رسیدن به اهداف شوم خود متوسل به این حربه می‌شود.
3- عداوت و دشمنی: عداوت به دو گونه است: عداوت و دشمنی شخصی را در دل پنهان کردن و منتظر فرصت مناسبی بودن (کینه) و یا آشکارا در صدد اذیت و آزار شخصی برآمدن و او را دشمن دانستن. حال در برخی موارد اشخاص برای اظهار کینه و عداوت خود متوسل به سخن‌چینی می‌شوند. بدین صورت که آنها تلاش می‌کنند با نقل گفتار و کردار ناپسند فردی که مورد دشمنی واقع شده، از او انتقام گرفته و او را بکوبند و منفور گردانند. لذا در اسلام علاوه بر اینکه دستور به عفو و گذشت داده شده از کینه و دشمنی سخت نکوهش شده است.
4- طمع و چشم دوختن به اموال مردم: و آن یکی از شاخه‌های حبّ به دنیاست و از جمله رذایل به حساب می‌آید. گاهی افراد به خاطر طمعی که دارند در نزد فرد مخاطب، گفتار و رفتار ناپسند دیگری را که درباره‌ی او گفته و یا انجام داده، برایش بازگو می‌کند و هدف از این کار زشت، چشم طمعی است که به اموال فرد مخاطب دوخته است.
5- پرگوئی و هرزه‌گویی: سبب پرگویی، یا حرص داشتن فرد بر شناخت چیزهای بی‌فایده یا تفریح و سرگرمی یا جلب دوستی و وقت گذرانی بوسیله‌ی نقل حکایات، احوال و داستان‌های بی‌فایده و غیبت و سخن‌چینی از این و آن است که اینها همه از پستی و زبونی قوه‌ی شهویّه می‌باشد. پس یکی از عللی که می‌توان برای سخن‌چینی نام برد پرگوئی و بیهوده گویی است.[12]6- عامل وراثتی: ‌یکی از زمینه‌هائی که نقش بسزائی برای سوق دادن انسان به سوی گناه دارد، زمینه‌های بد خانوادگی است. چنانکه زمینه‌های نیک خانوادگی اثر بسیار خوبی در اجتناب از گناه خواهد داشت.
حافظ می‌گوید:
گوهر پاکی بباید که شود قابل فیض // ورنه هر سنگ و گلی لؤلؤ ‌و مرجان نشود
از مسلمات است همانگونه که فرزندان در شئون جسمی از پدر و مادر، ارث می‌برند، در امور معنوی و حالات روحی نیز از آنان ارث می‌برند.[13] در کنار این عوامل به موارد دیگری از قبیل شخصیت طلبی، عوامل تربیتی، عوامل محیطی، عوامل روانی و… می‌توان اشاره کرد.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد