خانه » همه » مذهبی » دروغ- توریه

دروغ- توریه


دروغ- توریه

۱۳۹۳/۰۲/۲۸


۳۰۴ بازدید

سلام..
من یه دوست دارم که بخاطر مسائلی که تو گذشته براش اتفاق افتاده ……… افسردگی گرفته…نا امید بود…… منم که ادمم دوست ندارم ببینم دوستم داره زجر میکشه…….. برا همین بعد از اینکه بهش گفتم اگه میخوای خدا کمکت کنه هر روز یه صفحه قران بخون ولی هیچ تاثیری روش نذاشت………..
برا همین تصمیم گرفتم یه دروغ کوچولو بگم……….بهش گفتم که من یه بیماری دارم که معلوم نی خوب بشم یا نه ولی دارم زندگیمو میکنمو به خدا امیدوارم……… .
از اون وقت تا حالا خودش میگه خیلی به زندگی امیدوار شدم و شکر زیاد میکنم…
حالا این وسط من گناهی مرتکب شدم یا نه؟
خواهشا بگید نه چون من واقعا نیتم خیر بوده……… .

اولا: امیدوار کردن دوستتان به زندگی کارزیبا وخوبی بوده ولی برای رفع افسردگی ،راههای دیگری نیز وجود دارد که در ذیل بیان کرده ایم ، لطفا با توجه به موارد گفته شده ایشان را بهتر راهنمایی کنید.
ثانیا:گرچه نیت شما خیر بوده ،ولی درهرصورت دروغ گفته اید وخدا دروغ را حرام کرده ودروغگو را دوست ندارد واگر او بفهمد که این کلام شما دروغ بوده است، ممکن است که عواقب دیگری داشته باشد وحتی ممکن است که بیماری اورا نیز تشدید نماید .لذا سعی کنید با استغفاروتوبه این گناه را از خودتان بشویید وفعلا راجع به دروغ گفتنتان، به او چیزی نگویید تا بعد، ولی مراقبت کنید که برای سرپوشی این دروغ ،مبتلا به دروغ دیگری نشوید!
ثالثا : می توانید برای کمک به رفع افسردگی او مطالب زیر را به نحوی زیباتر به او بیان کنید:
دوست عزیز!
1- زندگی کن وبندگی خدا را بکن واز زندگی کردنت لذت ببر! تو یک انسان بزرگی هستی ، اراده ات به تو بزرگی وعظمت می دهد ، انسانهای بزرگ سختیها را کوچک می کنند وافراد کوچک سختیها را بزرگ می بینند ! کسی که اعتقاد به خدا وقیامت دارد کسی که اعتقاد به حضرت مهدی دارد ،انسان بزرگی است چون بزرگی وعظمت انسان به بزرگی وعظمت اعتقاداتش است! حضرت علی علیه السلام در نهج‌البلاغه می ‌فرمایند: «قِیمَةُ کُلِّ امْرِئٍ مَا یُحْسِنُهُ»؛ «ارزش هر انسانی به اندازه چیزی است که دوست می‌دارد». توخدا را وفرستاده او وامامان بعد از او را دوست داری، پس ارزش تو بی اندازه است! خودت را کم نفروش وقدرخودت را بدان ! ازشماطت وتمسخر دیگران هراس وغمی به خودت راه نده وبدان وآگاه باش: کسانی که ثروت ومادیات را مهم وارزشمند می دانند وبرای حقایق وباورهای اصیل ارزشی قائل نیستند در حماقت وجهلشان خواهند سوخت مگر اینکه توبه کنند واز حماقت خود برگردند!
2- اهمیت دادن به نماز ،اگر همراه با ولایت ودوستی اولیاء خدا باشد ،انشاالله نجات بخش است ، آیا متوجه شده اید که کسی در شما ایجاد شک و وسوسه قبول نشدن عملتان را می کند وهمین موجب شده که به رحمت واسعه خدا بی توجه شوید و امید وتوکل به خدا را از دست دهید؟!
3- آنچنانکه از روایات بر می آید، روح و جوهر دین غیر از محبت چیزی نیست. برید عجلی می گوید: در محضر امام باقر (ع) بودم، مسافری از خراسان که آن راه دور را پیاده طی کرده بود به حضور امام شرفیاب شد. پاهایش را که از کفش درآورد شکافته شده و ترک برداشته بود. گفت به خدا سوگند من را نیاورد از آنجا که آمدم مگر دوستی شما اهل البیت. امام فرمود به خدا قسم اگر سنگی ما را دوست بدارد، خداوند آن را با ما محشور کند و قرین گرداند «و هل الدین الا الحب؛ آیا دین چیزی غیر از دوستی است؟». مردی به امام صادق (ع) گفت: ما فرزندانمان را به نام شما و پدرانتان اسم می گذاریم، آیا این کار، ما را سودی دارد؟ حضرت فرمودند: آری به خدا قسم «هل الدین الا الحب؛ مگر دین چیزی غیر از دوستی است؟» سپس به آیه شریفه: «ان کنتم تحبون الله فاتبعونی یحببکم الله؛ اگر خدا را دوست می دارید از من پیروی کنید تا او نیز دوستتان بدارد» (آل عمران/31) استشهاد فرمود.
اساسا علاقه و محبت است که اطاعت آور است. عاشق را آن یارا نباشد که از خواست معشوق سربپیچد. ما این را خود با چشم می بینیم که جوانک عاشق در مقابل معشوقه و دلباخته اش از همه چیز می گذرد و همه چیز را فدای او می سازد. اطاعت و پرستش حضرت حق به نسبت محبت و عشقی است که انسان به حضرت حق دارد همچنانکه امام صادق (ع) فرمود:
تعصی الاله و انت تظهر حبه //هذا لعمری فی الفعال بدیع — لو کان حبک صادقا لاطعته //ان المحب لمن یحب مطیع
(خدا را نافرمانی کنی و اظهار دوستی او کنی؟! به جان خودم این رفتاری شگفت است. اگر دوستیت راستین بود اطاعتش می کردی زیرا که دوستدار، مطیع کسی است که او را دوست دارد.)
4- این دنیا محل کار زار تاریکی و نور است. آدمی هر هنگام که متوجه شد در لشگر تاریکی و شیطنت شمشیر می زند، باید خود را از تحت سربازی شیطان رها، و خود را در دامان گرم الهی بیندازد و خود را تحت سرپرستی خدا قرار دهد« اللَّهُ وَلِیُّ الَّذینَ آمَنُوا یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّور؛ خداوند، ولى و سرپرست کسانى است که ایمان آورده اند آنها را از ظلمتها، به سوى نور بیرون مى برد»(بقره/257) در این نبرد و کار زار ممکن است آدمی مدتی را در جبهه ی باطل بر ضرر خود فداکاری کند، اما هر هنگام که از این طغیان خسته شد می تواند به جبهه ی حق در آید. خداوند به پیامبر گرامیش واجب کرده به افرادی که در جبهه ی دشمن مدتی را به ضرر خویش کار کرده اند، اعلام کند برای آنها برای ورود به لشگر حق راه باز است« بگو:«اى بندگان من که بر خود اسراف و ستم کرده اید! از رحمت خداوند نومید نشوید که خدا همه گناهان را مى آمرزد، زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است»(زمر/53) پرسشگر گرامی این شما و این اعلام خدای شما به شماست؛ که هر آن چه هستید باز آیید.
من غریبم از بیابان آمدم— بر امید لطف سلطان آمدم
بوى لطف او بیابانها گرفت— ذره هاى ریگ هم جانها گرفت
تا بدین جا بهر دینار آمدم— چون رسیدم مست دیدار آمدم
بهر نان شخصى سوى نانوا دوید— داد جان چون حسن نانوا را بدید
به راستی می شود خدا از کسی دعوت کند و اعلام کند که از من ناامید نشوید و توبه کنید، اما توبه ی افراد را نپذیرد؟!! برخی از این آیات و روایات که ما را دعوت به توبه کرده و امید را دل انسان روشن می کند را بیان می کنیم: «اى کسانى که ایمان آورده اید بسوى خدا توبه کنید، توبه اى خالص امید است (با این کار) پروردگارتان گناهانتان را ببخشد و شما را در باغهایى از بهشت که نهرها از زیر درختانش جارى است وارد کند»(تحریم/8). در این آیه نه تنها بخشش گناهان مطرح شده، بلکه صحبت از بهشتی شدن و داخل در رحمت خدا شدن درمیان است. در آیه ی دیگر بحث محبت خدا نسبت به گناه کاران است«إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابینَ وَ یُحِبُّ الْمُتَطَهِّرینَ؛ خداوند، توبه کنندگان را دوست دارد، و پاکان را (نیز) دوست دارد»(بقره/222) این روایت مقدار دوست داشتن و شادی خدا را نسبت به بندگان گناه کار به خوبی نشان می دهد. پیامبر خدا – صلی الله علیه و آله و سلم- می فرماید:«هر آینه شادی خداوند از توبه بنده خود بیشتر است تا شادی نازایی که بچّه می آورد وگم کرده ای که گمشده خود را می یابد وتشنه ای که به آب می رسد».( میزان الحکمه/ج 2/ ص120).
خداوند به قدری بندگانش را دوست دارد که منتظر بازگشت آنها به سوی خویش است«یَا عِیسَى کَمْ أُجْمِلُ النَّظَرَ وَ أُحْسِنُ الطَّلَبَ وَ الْقَوْمُ فِی غَفْلَةٍ لَا یَرْجِعُون؛ اى عیسى تا چند خوشبین باشم و خوشجو و این مردم در غفلت بسر برند و به سوی من باز نمی گردند»(امالى شیخ صدوق/ ص 517).این حدیث بسیار جان کاه است که خدا حتی منتظر بازگشت بندگان گنه کارش است و به آنها توجه دارد، اما آنها توبه نمی کنند و بر نمی گردند. بنده ی خطا کار می تواند با توبه رحمت الهی راه که نمی توان حد آن را فهم کرد را متوجه ی خود می کند. امام علی – علیه السلام- می فرماید: «توبه، رحمت را فرود می آورد».
یا رب این بخشش نه حد کار ماست — لطف تو لطف خفى را خود سزاست
دست گیر از دست ما ما را بخر— پرده را بردار و پرده ى ما مدر
پس کافی است توبه کنید و به بدی ها پشت کنید و به خوبی ها روی آورید آنوقت خواهید دید که خدا چه قدر مهربان و دوست دار بندگانش است«وَ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ إِنَّ رَبِّی رَحیمٌ وَدُودٌ؛ از پروردگار خود، آمرزش بطلبید و به سوى او بازگردید که پروردگارم مهربان و دوستدار (بندگان توبه کار) است!»(هود/90).
آیا این آیات و روایان کافی و وافی نیست برای این که نشان دهد خدا شما را می خواهد؟! آیا ذکر این مطالب نشان از نمی دهد اکنون در رحمت و بخشایش خدا غوطه ور هستید؟!! چه توجهی از آن بالاتر که او شما را اکنون دوست دارد و منتظر بازگشت شما است!!!

ممکن است این مطلب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد