در باب شرف الشمس، نکاتی عرض میشود:1. از منظر روایی و تاریخ حدیث، حداقل تا 7 قرن، از روایت منسوب به امیرالمومنین در باب شرف الشمس، در کتب حدیثی موجود شیعه، مطلبی وجود ندارد. و ابهام اصلی همین است تا قرن ها، این روایت کجا بوده و ناگهان پیدا شده است؟ روال اهلبیت علیهمالسلام نیز ارجاع به اینگونه رموز نجومی و علوم غریبه نبوده و حتی اهلبیت علیهمالسلام نیز منجمین آن زمان را که برای ستارگان قدرتهای استقلالی و در مقابل قدرت خداوند قائل بودند را لعن مینمودند چراکه در این عالم هیچ قدرتی جز قدرت خدای متعال نیست و اگر موجودی دارای قدرتی خاص باشد آنهم به اذن الله بوده و هیچ قدرتی به نحو استقلالی در مقابل خداوند ندارند.2. اولین کتابی که به ذکر حدیثی در این باره پرداخته است، کتاب مصباح مرحوم کفعمی است. این کتاب بنا بر گفته برخی از محققین، مفاتیح الجنان آن زمان ها بوده است. امکان دارد با توجه به کثرت استفاده برخی تصحیف و اشتباهات درآان راه پیدا کرده باشد.3. مرحوم کفعمی، در قرن هفتم که این حدیث را در کتاب مصباح می آورد، میفرمایند: در بعضی از کتاب های علمای شیعه دیدم که این شکل از امیرالمؤمنین علیه السلام نقل شده است و اما سندی برای حدیث را ذکر نمیکند. حتی در کتاب حلیه المتقین علامه مجلسی اعلی الله مقامه که درباره تمام نگین های انگشتر از معصومین علیهم السلام روایت آورده، هیچ اسمی از شرف الشمس نیست. و برخی معتقدند سابق جعل این مساله به چند قرن اخیر میرسد بگونه ای که حتی در زمان علامه مجلسی، نیز شایع نبوده است.4. اگر بپذیریم، این جملات از دشمنان اسلام، یهود و غیره نبوده باشد. بویژه برخی از اشکال و تصاویر این دعا، که تداعی کننده ستاره داوود از اختصاصات یهود، می باشد و این مقداری تامل برانگیز است.
5. به فرض که اثبات شد که چنین چیزی در کتاب حدیثی شیعه نقل شده است و صحیح باشد. برخی از محققین علم نجوم، معتقدند: شرف الشمس به وقتی می گویند که شمس در 19 درجه برج حمل قرار بگیرد. و منظور از 19درجه قرارگیری شمس در برج حمل است نه اینکه منظور روز 19 فروردین باشد،مضاف بر اینکه با کمال تعجب، تاریخ شمسی برای ان در نظر گرفته شده است در حالی که در روایات و مناسبت های اسلامی، تاریخ هجری قمری، ملاک است و این موجب شگفتی است.
6. آنقدر در نحوه و ترسیم و طرز نوشتن شرف الشمس، اختلاف وجود دارد، که امروزه هرکسی برای خودش یک تصویری را خلق کرده است.
7. بعد از گذشتن و عبور از هفت خوان رستم، نوبت به رعایت آداب حکاکی همچون بخور مناسب و اذکار و ادعیه حین حکاکی، نیز می رسد.
8. نتیجه اینکه: پول و سرمایه زندگیتان را مشغول این نگین های بازاری و روز 19 فرودین نکنید. شرف الشمس به اثبات نرسیده و ابهام دارد.
9. البته باید اذعان نمود که علمای شیعه از جمله مرحوم کفعمی در کتاب «جَنّت الوافیه» مشهور به «مصباح کفعمی» و احتمالا شیخ بهایی در کتاب سرّ المستتر تأثیرات مثبتی را بر کتابت و نوشتن شرف الشمس، قائل میباشند و روایتی نیز بدون سند از علی علیهالسلام نیز در برخی کتب مذکور آمده که البته به علت رعایت نشدن مبانی حدیثی در آن، و مرسل بودن حدیث، و انفراد حدیث، هرگز قابل اعتنای جامعه روایی و کارشناسان حدیثی، نیست.
بنابراین اگر هم اصل این موضوع مورد تایید باشد این است که کتابت لوح شرف الشمس شرایط خاص میخواهد، نه اینکه هر مدعیای ادعای کتابت آن را نماید و اینگونه نیست که هر شخصی دکانی زده و یک قلم و تخته و سنگ عقیق زرد دست حکّاک بدهد تا در 19 فروردین آن را برای مردم صفکشیده حک کنند چراکه بر فرض که شرف الشمس در اسلام، واقعیت داشته باشد، این انگشترها و لوحها بدون رعایت کردن آداب و شرایط مذکور در کتب فوق، هیچ اثری ندارد و جز منبع درآمدی برای برخی افراد سودجو هیچ فایده ارضی و سماوی نداشته و نخواهد داشت و مع الاسف این دکانها گرد حرمهای مطهر بوده و نگرانی افراد مؤمن و مطلع از توجه عوام به این امر اشتباه را بیشتر میکند.
5. به فرض که اثبات شد که چنین چیزی در کتاب حدیثی شیعه نقل شده است و صحیح باشد. برخی از محققین علم نجوم، معتقدند: شرف الشمس به وقتی می گویند که شمس در 19 درجه برج حمل قرار بگیرد. و منظور از 19درجه قرارگیری شمس در برج حمل است نه اینکه منظور روز 19 فروردین باشد،مضاف بر اینکه با کمال تعجب، تاریخ شمسی برای ان در نظر گرفته شده است در حالی که در روایات و مناسبت های اسلامی، تاریخ هجری قمری، ملاک است و این موجب شگفتی است.
6. آنقدر در نحوه و ترسیم و طرز نوشتن شرف الشمس، اختلاف وجود دارد، که امروزه هرکسی برای خودش یک تصویری را خلق کرده است.
7. بعد از گذشتن و عبور از هفت خوان رستم، نوبت به رعایت آداب حکاکی همچون بخور مناسب و اذکار و ادعیه حین حکاکی، نیز می رسد.
8. نتیجه اینکه: پول و سرمایه زندگیتان را مشغول این نگین های بازاری و روز 19 فرودین نکنید. شرف الشمس به اثبات نرسیده و ابهام دارد.
9. البته باید اذعان نمود که علمای شیعه از جمله مرحوم کفعمی در کتاب «جَنّت الوافیه» مشهور به «مصباح کفعمی» و احتمالا شیخ بهایی در کتاب سرّ المستتر تأثیرات مثبتی را بر کتابت و نوشتن شرف الشمس، قائل میباشند و روایتی نیز بدون سند از علی علیهالسلام نیز در برخی کتب مذکور آمده که البته به علت رعایت نشدن مبانی حدیثی در آن، و مرسل بودن حدیث، و انفراد حدیث، هرگز قابل اعتنای جامعه روایی و کارشناسان حدیثی، نیست.
بنابراین اگر هم اصل این موضوع مورد تایید باشد این است که کتابت لوح شرف الشمس شرایط خاص میخواهد، نه اینکه هر مدعیای ادعای کتابت آن را نماید و اینگونه نیست که هر شخصی دکانی زده و یک قلم و تخته و سنگ عقیق زرد دست حکّاک بدهد تا در 19 فروردین آن را برای مردم صفکشیده حک کنند چراکه بر فرض که شرف الشمس در اسلام، واقعیت داشته باشد، این انگشترها و لوحها بدون رعایت کردن آداب و شرایط مذکور در کتب فوق، هیچ اثری ندارد و جز منبع درآمدی برای برخی افراد سودجو هیچ فایده ارضی و سماوی نداشته و نخواهد داشت و مع الاسف این دکانها گرد حرمهای مطهر بوده و نگرانی افراد مؤمن و مطلع از توجه عوام به این امر اشتباه را بیشتر میکند.