در باره فرزندان و دختران پیامبر(ص) در منابع تاریخی مورخین شیعه هم اختلاف وجود دارد چه برسد به اهل سنت.
لذا قضاوت مشکل است. لذا در خصوص محرم دانستن آنها با پیامبر(ص) هم اختلاف نظر پیدا میشود اما مشکلی ایجاد نمیشود.
= توضیح بیشتر در خصوص فرزندان و دختران پیامبر(ص)
پیامبر(ص) از خدیجه، هفت فرزند یا فرزند خوانده داشت؛ سه پسر: قاسم، طاهر و طیب که هر سه در کودکی از دنیا رفتند – که قاسم بزرگترین آنها بود – و چهار دختر: زینب، امّ کلثوم، رقیه که هر سه در دوران پیامبر(ص) از دنیا رفتند و فاطمه – که فاطمه، کوچک ترین آنها بود و پس از پیامبر(ص) و یادگار پیامبر(ص) بود که 70 یا 90 روز پس از پیامبر(ص) از دنیا رفت.
پیامبر از ماریه قبطیه هم فرزندی به نام ابراهیم داشت که در 16 یا 18 ماهگی درگذشت .
همه پسران پیامبر(ص) از خدیجه، پیش از بعثت از دنیا رفتند؛ امّا دختران، دوران رسالت پیامبر(ص) را درک کردند .
در این خصوص(دختران پیامبر(ص) ) اختلاف بین مورخین از علمای شیعه وجود دارد و این دستیازیدن به حقیقت را سخت میکند، مثلا مرحوم جعفر مرتضی جبل عاملی ره صاحب کتاب الصحیح من سیره النبی الاعظم(ص) از مورخین مبرز تاریخ اسلامی با استدلال خود بیان میدارند اینها دختران پیامبر(ص) نیستند اما آیت الله محمد هادی یوسفی غروی کارشناس تاریخ اسلام و استاد حوزه علمیه قم این دختران را دختران پیامبر(ص) می داند.
اختلاف در این است که آیا دختران خود حضرت خدیجه از شوهر سابقش بودند و همراه با حضرت خدیجه به خانه پیامبر(ص) آمدند و یا اصلا ارتباطی با حضرت خدیجه نداشتند و حضرت خدیجه آنها را از باب رحمت و مهربانی پذیرفته و پرورش می داد. لذا وقتی به همسری پیامبر(ص) در آمد آنها را به خانه پیامبر(ص) آورد و در آن خانه بزرگ شدند.
= در باره دو دختر رُقَیه و اُمّ کُلثوم گفته شده است، این دو، پیش از بعثت، به ازدواج دو پسر ابولهب، به نام های عُتْبه و عُتَیبه در آمدند . ابولهب، عموی پیامبر(ص) و از سرسخت ترین دشمنان آن حضرت بود . او همسایه پیامبر بود و با همسرش اُمّ جمیل، بر سر راه پیامبر، خار و خاشاک و زباله می ریختند.
پس از نزول سوره مَسَد در ذمّ آنها، ابولهب و زنش، پسران خود را وادار کردند تا از دختران پیامبر(ص) جدا شوند. پس از آن، رقیه، به ازدواج عثمان درآمد و با وی به حبشه مهاجرت کرد . در آن جا صاحب فرزندی به نام عبدالله شدند . پس از بازگشت از حبشه به مکه، نوبت به هجرت به مدینه رسید . خستگی این دو هجرت از تنشان در نیامده بود که عبدالله در شش سالگی از دنیا رفت و رقیه، بیمار گشت . عثمان، به جهت بیماری همسرش از جنگ بدر باز ماند ؛ امّا همان ایام، در سال دوم هجری، رقیه، فوت کرد .
در سال سوم هجری، عثمان با اُمّ کلثوم ( دختر دیگر پیامبر ) ازدواج کرد که بدین سبب، لقب ” ذوالنّورین (دارای دو نور) ” گرفت. اُمّ کلثوم در سال نهم هجری، در خانة عثمان، بدون به جا گذاشتن فرزندی، به دیار باقی شتافت
= در مورد دختران حضرت باید گفت، اختلاف شده که آیا رقیه و ام کلثوم فرزندان آن حضرت هستند یا دختر خوانده های آن حضرت
1- برخی آن دو را دختران خدیجه (س) میدانند و معتقدند این دو دختر حاصل ازدواجهای خدیجه با شوهران سابقش بوده است. یعنی این دو، دختران خدیجه بودند که پس از ازدواج حضرت خدیجه با پیامبر(ص)، در خانه آن حضرت بزرگ شدند.
2- عدهای از مورخین این دو را نه تنها دختران پیامبر(ص) نمیدانند بلکه آنان را دختران خدیجه(س) هم نمیدانند و میگویند این دو دختران «هاله»، خواهر خدیجه (س) هستند. مقدسی (یکی از مورخان قدیمی عالم اسلام) که خود بر این است در این باره مینویسد: رقیه و دختر دیگری که منسوب به پیامبر(ص) است دختران پیامبر(ص) و حضرت خدیجه نبوده اند؛ بلکه این دو دختر (و پسری بنام هند) از فرزندان هاله، خواهر خدیجه بوده اند، منتهی در اثر فقر و ناداری و سپس مردن پدر و مادر آنها، آن دو دختر تحت سرپرستی خدیجه در آمدند و پس از ازدواج ایشان با پیامبر(ص) این دو در دامن رسول خدا(ص) پرورش یافتند (و آن پسر هم نزد فامیل پدرخویش رفته و نزد آنان بزرگ شد)
با توجه به اینکه این دختران در دامان پیامبر(ص) پرورش یافتند پیامبر(ص) بسیار آنان را دوست میداشت و همچون یگانه دختر خویش (فاطمه زهرا سلام الله علیها) با آنان رفتار میکرد. اما آنان هرگز در مقام، شخصیت، خودسازی و … به درجه حضرت صدیقه طاهره(س) نرسیدند.
= در پاسخ به شکایت دختران به پیامبر(ص) در باره کتک خوردن از عثمان:
اولا در منابع در باره کتک خوردن دختران پیامبر(ص) رقیه یا ام کلثوم از عثمان و شکایت دختران به پیامبر(ص) اختلاف وجود دارد.
ثانیا اگر این دختران پیامبر(ص) و خدیجه باشند ( طبق برخی از منابع شیعه و اهل سنت ) و یا اینکه فقط دختران خدیجه باشند از لحاظ محرمیت با پیامبر(ص) مشکلی ندارند و دختران از عثمان نزد پیامبر(ص) شکایت کردند .
ثالثا اگر این دختران ، دختران پیامبر(ص) و خدیجه نباشند و دختران هاله ،خواهر خدیجه باشند و ربائب ( فرزند خواندگان پیامبر ) پیامبر(ص) باشند شکایت دختر خواندگان پیامبر و زنان عثمان از عثمان به پیامبر(ص) شکایت کنند باز هم ایرادی ندارد.
پیامبر در کنار پیامبر(ص) بودن قاضی و حاکم بود افراد و اشخاص شکایت های خود را به حاکم و قاضی مطرح می کنند امروز هم دعاوی قضایی را به محاکم و قاضی و پزشک قانونی می برند و….
این هیچ تنافی با محرم بودن یا محرم نبودن پیامبر(ص) با ربائب خود ندارد .
برای آگاهی بیشتر پیشنهاد می گردد کتاب بنات النبی (دختران پیامبر(ص) ) نوشته جعفر مرتضی الحسینی العاملی، ( انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی) را مطالعه فرمائید.
لذا قضاوت مشکل است. لذا در خصوص محرم دانستن آنها با پیامبر(ص) هم اختلاف نظر پیدا میشود اما مشکلی ایجاد نمیشود.
= توضیح بیشتر در خصوص فرزندان و دختران پیامبر(ص)
پیامبر(ص) از خدیجه، هفت فرزند یا فرزند خوانده داشت؛ سه پسر: قاسم، طاهر و طیب که هر سه در کودکی از دنیا رفتند – که قاسم بزرگترین آنها بود – و چهار دختر: زینب، امّ کلثوم، رقیه که هر سه در دوران پیامبر(ص) از دنیا رفتند و فاطمه – که فاطمه، کوچک ترین آنها بود و پس از پیامبر(ص) و یادگار پیامبر(ص) بود که 70 یا 90 روز پس از پیامبر(ص) از دنیا رفت.
پیامبر از ماریه قبطیه هم فرزندی به نام ابراهیم داشت که در 16 یا 18 ماهگی درگذشت .
همه پسران پیامبر(ص) از خدیجه، پیش از بعثت از دنیا رفتند؛ امّا دختران، دوران رسالت پیامبر(ص) را درک کردند .
در این خصوص(دختران پیامبر(ص) ) اختلاف بین مورخین از علمای شیعه وجود دارد و این دستیازیدن به حقیقت را سخت میکند، مثلا مرحوم جعفر مرتضی جبل عاملی ره صاحب کتاب الصحیح من سیره النبی الاعظم(ص) از مورخین مبرز تاریخ اسلامی با استدلال خود بیان میدارند اینها دختران پیامبر(ص) نیستند اما آیت الله محمد هادی یوسفی غروی کارشناس تاریخ اسلام و استاد حوزه علمیه قم این دختران را دختران پیامبر(ص) می داند.
اختلاف در این است که آیا دختران خود حضرت خدیجه از شوهر سابقش بودند و همراه با حضرت خدیجه به خانه پیامبر(ص) آمدند و یا اصلا ارتباطی با حضرت خدیجه نداشتند و حضرت خدیجه آنها را از باب رحمت و مهربانی پذیرفته و پرورش می داد. لذا وقتی به همسری پیامبر(ص) در آمد آنها را به خانه پیامبر(ص) آورد و در آن خانه بزرگ شدند.
= در باره دو دختر رُقَیه و اُمّ کُلثوم گفته شده است، این دو، پیش از بعثت، به ازدواج دو پسر ابولهب، به نام های عُتْبه و عُتَیبه در آمدند . ابولهب، عموی پیامبر(ص) و از سرسخت ترین دشمنان آن حضرت بود . او همسایه پیامبر بود و با همسرش اُمّ جمیل، بر سر راه پیامبر، خار و خاشاک و زباله می ریختند.
پس از نزول سوره مَسَد در ذمّ آنها، ابولهب و زنش، پسران خود را وادار کردند تا از دختران پیامبر(ص) جدا شوند. پس از آن، رقیه، به ازدواج عثمان درآمد و با وی به حبشه مهاجرت کرد . در آن جا صاحب فرزندی به نام عبدالله شدند . پس از بازگشت از حبشه به مکه، نوبت به هجرت به مدینه رسید . خستگی این دو هجرت از تنشان در نیامده بود که عبدالله در شش سالگی از دنیا رفت و رقیه، بیمار گشت . عثمان، به جهت بیماری همسرش از جنگ بدر باز ماند ؛ امّا همان ایام، در سال دوم هجری، رقیه، فوت کرد .
در سال سوم هجری، عثمان با اُمّ کلثوم ( دختر دیگر پیامبر ) ازدواج کرد که بدین سبب، لقب ” ذوالنّورین (دارای دو نور) ” گرفت. اُمّ کلثوم در سال نهم هجری، در خانة عثمان، بدون به جا گذاشتن فرزندی، به دیار باقی شتافت
= در مورد دختران حضرت باید گفت، اختلاف شده که آیا رقیه و ام کلثوم فرزندان آن حضرت هستند یا دختر خوانده های آن حضرت
1- برخی آن دو را دختران خدیجه (س) میدانند و معتقدند این دو دختر حاصل ازدواجهای خدیجه با شوهران سابقش بوده است. یعنی این دو، دختران خدیجه بودند که پس از ازدواج حضرت خدیجه با پیامبر(ص)، در خانه آن حضرت بزرگ شدند.
2- عدهای از مورخین این دو را نه تنها دختران پیامبر(ص) نمیدانند بلکه آنان را دختران خدیجه(س) هم نمیدانند و میگویند این دو دختران «هاله»، خواهر خدیجه (س) هستند. مقدسی (یکی از مورخان قدیمی عالم اسلام) که خود بر این است در این باره مینویسد: رقیه و دختر دیگری که منسوب به پیامبر(ص) است دختران پیامبر(ص) و حضرت خدیجه نبوده اند؛ بلکه این دو دختر (و پسری بنام هند) از فرزندان هاله، خواهر خدیجه بوده اند، منتهی در اثر فقر و ناداری و سپس مردن پدر و مادر آنها، آن دو دختر تحت سرپرستی خدیجه در آمدند و پس از ازدواج ایشان با پیامبر(ص) این دو در دامن رسول خدا(ص) پرورش یافتند (و آن پسر هم نزد فامیل پدرخویش رفته و نزد آنان بزرگ شد)
با توجه به اینکه این دختران در دامان پیامبر(ص) پرورش یافتند پیامبر(ص) بسیار آنان را دوست میداشت و همچون یگانه دختر خویش (فاطمه زهرا سلام الله علیها) با آنان رفتار میکرد. اما آنان هرگز در مقام، شخصیت، خودسازی و … به درجه حضرت صدیقه طاهره(س) نرسیدند.
= در پاسخ به شکایت دختران به پیامبر(ص) در باره کتک خوردن از عثمان:
اولا در منابع در باره کتک خوردن دختران پیامبر(ص) رقیه یا ام کلثوم از عثمان و شکایت دختران به پیامبر(ص) اختلاف وجود دارد.
ثانیا اگر این دختران پیامبر(ص) و خدیجه باشند ( طبق برخی از منابع شیعه و اهل سنت ) و یا اینکه فقط دختران خدیجه باشند از لحاظ محرمیت با پیامبر(ص) مشکلی ندارند و دختران از عثمان نزد پیامبر(ص) شکایت کردند .
ثالثا اگر این دختران ، دختران پیامبر(ص) و خدیجه نباشند و دختران هاله ،خواهر خدیجه باشند و ربائب ( فرزند خواندگان پیامبر ) پیامبر(ص) باشند شکایت دختر خواندگان پیامبر و زنان عثمان از عثمان به پیامبر(ص) شکایت کنند باز هم ایرادی ندارد.
پیامبر در کنار پیامبر(ص) بودن قاضی و حاکم بود افراد و اشخاص شکایت های خود را به حاکم و قاضی مطرح می کنند امروز هم دعاوی قضایی را به محاکم و قاضی و پزشک قانونی می برند و….
این هیچ تنافی با محرم بودن یا محرم نبودن پیامبر(ص) با ربائب خود ندارد .
برای آگاهی بیشتر پیشنهاد می گردد کتاب بنات النبی (دختران پیامبر(ص) ) نوشته جعفر مرتضی الحسینی العاملی، ( انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی) را مطالعه فرمائید.