توجه

  1. توجه توجه : متاسفانه تا اطلاع ثانوی درگاه پرداخت زرین پال از دسترس خارج شده

توجه توجه : متاسفانه تا اطلاع ثانوی درگاه پرداخت زرین پال از دسترس خارج شده

خانه » همه » مذهبی » در روش مرگ عجيب و عبرت انگيز حضرت سليمان(ع) چه اهدافي نهفته بود؟

در روش مرگ عجيب و عبرت انگيز حضرت سليمان(ع) چه اهدافي نهفته بود؟

سوره سبأ، آيه 14: «فَلَمَّا قَضَيْنا عَلَيْهِ الْمَوْتَ ما دَلَّهُمْ عَلى‏ مَوْتِهِ إِلَّا دَابَّةُ الْأَرْضِ تَأْكُلُ مِنْسَأَتَهُ‏ فَلَمَّا خَرَّ تَبَيَّنَتِ الْجِنُّ أَنْ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ الْغَيْبَ ما لَبِثُوا فِي الْعَذابِ الْمُهِينِ»

قرآن حضرت سليمان (ع) را پيغمبر بزرگ خدا شمرده و او را به عنوان سمبل قدرت و صاحب حكومت بى نظير و داراي مواهب الهي مطرح كرده است. اما مرگ عجيب و عبرت‏ انگيز او اين واقعيت را روشن مى ‏سازد كه مردى با اين عظمت و حكمراني قدرتمند، چقدر در برابر مرگ آسيب پذير و ناتوان بود، بطوريكه در يك لحظه مرگ ناگهانى او را فرا گرفت، آن چنان كه اجل حتى مجال نشستن و يا خوابيدن در بستر را به او نداد تا مغروران سركش گمان نكنند اگر به جايى رسيدند و قدرتى كسب كردند در واقع توانا شده‏ اند. و روشن سازد چگونه يك عصاى ناچيز او را مدتى سر پا نگه داشت تا جنيان (كاركنان حكومت سليمان)، با ملاحظه قامت او گرما گرم كار و پروژه يكساله خود باشند؟ و در نهايت روشن سازد چگونه فقط موريانه ‏اى او را بر زمين افكند، و تمام رشته ‏هاى كشور او را به هم ريخت. آرى تا مدتها پس از مرگ، يك عصا نيروى فعال كشورى پهناور را به حركت در آورده‏ بود، و يك موريانه آن را از حركت باز داشت!

قرآن مى ‏فرمايد:” هنگامى كه مرگ را براى سليمان مقرر كرديم كسي مردم را از مرگ او آگاه نساخت، مگر جنبنده‏ اى از زمين كه عصاى او را مى‏ خورد تا عصا شكست و پيكر سليمان فرو افتاد: (فَلَمَّا قَضَيْنا عَلَيْهِ الْمَوْتَ ما دَلَّهُمْ عَلى‏ مَوْتِهِ إِلَّا دَابَّةُ الْأَرْضِ تَأْكُلُ مِنْسَأَتَهُ‏). از تعبير آيه فوق و همچنين روايات متعدد استفاده مى‏ شود هنگامى كه مرگ سليمان فرا رسيد، ايستاده بود و بر عصاى خود تكيه كرده بود، ناگهان مرگ گريبانش را گرفت و روح از بدنش پرواز كرد، او در همان حال مدتى سر پا ماند تا اينكه موريانه كه قرآن از آن به‏ «دَابَّةُ الْأَرْضِ‏» (جنبنده زمين) تعبير كرده عصاى او را خورد و تعادل خود را از دست داد و روى زمين افتاد و مردم از مرگ او آگاه شدند! لذا بعد از آن مى ‏افزايد هنگامى كه سليمان فرو افتاد جنيان فهميدند كه اگر از غيب آگاه بودند در عذاب خوار كننده باقى نمى ‏ماندند” (فَلَمَّا خَرَّ تَبَيَّنَتِ الْجِنُّ أَنْ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ الْغَيْبَ ما لَبِثُوا فِي الْعَذابِ الْمُهِينِ‏).

 در بعضى از روايات آمده است كه “در آن روز سليمان ديد جوانى خوشرو و خوش لباس از يكى از زواياى قصر بيرون آمد و به سوى او حركت نمود، سليمان تعجب كرد، گفت: «تو كيستى؟ و به اذن چه كسى اينجا آمدى؟! من گفته بودم هيچكس امروز اينجا نيايد!» در پاسخ گفت: «من كسى هستم كه نه از شاهان مى ‏ترسم! نه رشوه مى‏ گيرم!» سليمان بيشتر تعجب كرد. اما او مجالى نداد و افزود: «من فرشته مرگم، آمده ‏ام تا تو را قبض روح كنم!» اين را گفت و فورا او را قبض روح كرد! “[1].

در اينكه چه مدت مرگ حضرت سليمان(ع) بر كاركنان حكومتش مخفى ماند، دقيقا روشن نيست يك سال؟ يك ماه؟ يا چند روز؟ مفسران در اين باره نظر واحدى ندارند اما در مورد حكمت تاخير در آشكار شدن مرگ سليمان(ع) همگان بر چند امر اتفاق دارند:

1- بر همگان روشن شد كه انسان اگر هم به اوج قدرت برسد باز موجودى‏ است ضعيف در برابر حوادث، و همچون پر كاهى است در مسير طوفان به هر سو پرتاب مى ‏شود.
امير مؤمنان على (ع) در يكى از خطبه هاي نهج البلاغه مى‏ فرمايد: فلو ان احدا يجد الى البقاء سلما او لدفع الموت سبيلا لكان ذلك سليمان ابن داود (ع) الذى سخر له ملك الجن و الانس مع النبوة و عظيم الزلفة: ” اگر كسى در اين جهان نردبانى به عالم بقا مى ‏يافت و يا مى ‏توانست مرگ را از خود دور كند سليمان بود كه حكومت بر جن و انس توأم با نبوت و مقام والا براى او فراهم شده بود”[2].
2- بر همه روشن شد كه گروه جن از غيب آگاه نيستند، و انسانهاى نادان و بي خبرى كه آنها را پرستش مى‏ كردند سخت در اشتباه و خطا بودند.
3- براى همه مردم اين حقيقت فاش شد كه چگونه ممكن است نظام و شيرازه كشورى بستگى به موضوع كوچكى پيدا كند با وجود آن بر پا باشد، و با فرو ريختنش فرو ريزد، و در ما وراى اين امور قدرت بى انتهاى پروردگار تجلى نمايد.

 

پي نوشت:
[1] تفسير برهان، جلد 3 صفحه 345، به نقل از تفسير نمونه. علل الشرائع، طبق نقل تفسير الميزان.

[2] نهج البلاغه، خطبه 182.
تفسير نمونه، ج‏18، ص 41 تا 47. تفسير الميزان، ج16، ص 548.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد