فوج فوج بیمار کرونا به بیمارستانها سرازیر شدهاند. شبیه مراکز درمانی در یک شهر زلزله زده. در کل تهران، چه در بیمارستانهای دولتی و چه خصوصی، یک تخت خالی هم پیدا نمیشود. آمبولانسهای پرشماری با بیماران بدحال در شهر میچرخند و از هیچ کجا پذیرش نمیگیرند. انبوهی تقاضای کمک و گاه در حد التماس برای پیدا کردن تخت خالی داریم و پاسخمان از سر ناچاری، هیچ!
بچهها و جوانها بسیار بیشتر از قبل گرفتار شدهاند. سرعت پیشرفت درگیری ریه زیاد است. چند دقیقه قبل، همکارم از شدت سنگینی فضا به کنجی پناه برد و هقهق. صداهای تنگینفس و سرفه و گریه و فریاد و دعوا درهمآمیخته. اگر همین گونه پیش برود، هفته بعد با فاجعهی انسانی روبرو میشویم. باید تهران را به سرعت و کاملا تعطیل کنند. این که قبلا کرونا گرفتهاید، هیچ تضمینی ایجاد نمی کند. حتی اگر واکسن زدهاید، فرض را بر این بگیرد که جزء درصد اندکی هستید که ایمنی مطمئنی در آنها ایجاد نمیشود. کم نیستند بیمارانی که حتی قبلا دو بار گرفتهاند و الان باز هم مبتلا شدهاند.
الان فقط و فقط و فقط، لطفا در خانه بمانید. و اگر مجبورید بیرون بروید، حتما از دو ماسک استفاده کنید و فاصله ۱/۵ متری را قاطعانه رعایت کنید. هر گونه دورهمی، در حکم خودکشی و دیگرکشی ست. فکر کنید زلزلهی هفت ریشتر آمده. الان در مرحلهی آوار برداری هستیم و بحث بر سر چراییِ سستبنیادی به کار شرایط حاد کنونی نمیآید. میدانم تمام این حرفها تکراریست اما اندوه غریب مواجهه با این همه بیمار بدحال، مجبورم میکند دوباره بنویسم، شاید بر کسی اثر کند و تاثیری داشته باشد. به داد خودتان برسید. یا علی مدد.
دکتر مصطفی جلالی فخر