خانه » همه » مذهبی » در کودکی مورد تجاوز جنسی قرار گرفتم

در کودکی مورد تجاوز جنسی قرار گرفتم


در کودکی مورد تجاوز جنسی قرار گرفتم

۱۳۹۲/۰۲/۲۵


۱۱۸۹۷ بازدید

با عرض سلام و سپاس از اینکه مرکز ما را برای پاسخ و راهنمایی برگزیده اید.

با عرض سلام و سپاس از اینکه مرکز ما را برای پاسخ و راهنمایی برگزیده اید.

پرسشگر گرامی؛ در راستای پاسخ به پرسش شما باید عرض نمایم که مشکل «مورد سوء استفاده جنسی» قرار گرفتن در کودکی که در اصطلاح روانشناسی به آن (abuse) گفته می شود، مشکلی جهانی است. لذا روانشناسان راه کارها و تکنیکهایی برای چنین مواردی تهیه دیده‌اند تا بتوانند با بکار بستن آن، از شدت اختلالاتی که از این ناحیه متوجه شخص می شود کاسته و صدمات آن را به حداقل رسانده و در صورت امکان آن را محو نمایند. از جمله این راهکارهای بسیار کار گشا تکنیک debriefing (ذکر حادثه با ریزترین جزئیات) و EMD (درمان از طریق حرکات چشم همرا با یاد آوری حادثه است) که پیشنهاد می شود شما با مراجعه به یک روان درمانگر با تجربه مشکل خود را با وی در میان بگذارید و علائم بالینی اختلال خود را به او گزارش دهید و زیر نظر ایشان مراحل مختلف راهکارهای یاد شده را پی گیری نمایید.

حال برای آشنایی اجمالی شما با دو تکنیک فوق باید عرض نمایم که، بریفینگ(briefing) به معنی خلاصه‌سازی است و دی بریفینگ (debriefing) ضد خلاصه‌سازی است. همانند واژة شارژ و دشارژ ، ضدخلاصه‌سازی یعنی بیان با تفصیل و جزئیات؛ یعنی درمانگر از مُراجع می‌خواهد آن حادثه را با جزئیات بیان کند، این تکنیک از تکنیکهای گشتالت درمانی است، درمانگران گشتالتی می‌گویند: وقتی برای ‌شخصی‌حادثة وحشتناکی اتفاق می‌افتد و مشکلات روحی و روانی برای او ایجاد می‌کند، اگر آن را با جزئیات برای روان درمانگر تعریف کند و روان درمانگر مترصد این باشد که از آن جزئیات دوباره سوالات ریزتری طرح کند تا مراجع با جزئیات ریزتر آن را جواب دهد، به طوری که جزئیات ریز آن حادثة وحشتناک کاملا و با تمام ابعاد و زوایا در ذهن مُراجع بیاید، محال است که دیگر آن حادثه برای آن مراجع آزار دهنده و اختلال‌زا شود. زیرا اساس در گشتالت درمانی اینست که هیچ تجربه ای بر ما وحشتناک نیست و مکا نیزمی ‌که ذهن ما دارد اینست که اگر اموری که اتفاق می‌افتد، هزار بار هم وحشتناک باشد، چندش آور باشد شما وقتی که آن را از همة ابعاد و زوایا ببینی، آن واقعه نمی‌تواند اثر بیماری‌زا داشته باشد، و علّت اینکه اثر اختلال‌زا دارد برای اینست که شما به تمام جزئیات آن اشراف پیدا نمی‌کنید و فقط مثلا یک بعد را می‌بینید وابعاد دیگر را نمی‌بینید و برای همین از آن وحشت می‌کنید، برای تقریب به ذهن شاید بشود مثال فردی را زد که برای اوّلین بار می خواهد پشت فرمان بنشیند و رانندگی یاد بگیرد، وی ابتدا وحشت ودلهرة زیادی دارد و می ترسد که یک نفر را زیر بگیرد و یا تصادف وحشتناکی بکند که منجر به کشته شدنش شود و یا ماشین اش صدمه ببیند، امّا کم کم که با ماشین اُخت می‌شود و به تمام زوایای آن وارد می‌شود و احاطه و اشراف به آن پیدا می‌کند، این ترس و وحشت او هم به همان نسبت کم می‌شود، تا آنجا که براحتّی در خیابان ویراژ داده و گاهی لایی می‌کشد و با سرعت 180 هم در اتوبان می رود.

مثال دیگر: وقتی در جنوب شرق آسیا سونامی اتفاق می‌افتد مثلاً بچه‌ای که در خیابان راه می‌رود را در نظر بگیرید، ناگهان می‌بیند که در پشت سرش یک موج هفتاد متری می‌آید، این صحنه وحشتناک همانند کابوسی وحشتناک روح و روان او را بهم می ریزد و او را دچار اختلالی می کند که روانشناسان از آن به [1] PTSD (ضربه و استرس پس از سانحه) یاد می‌کنند، روان درمانگر می‌آید و از این بچه و بچه‌های دیگر می‌خواهد صحنه را با جزئیات تصور کنند و نقل کنند، تا در آخر کار این بچه صحنه را آن‌طورکه هست، برایش جا بیافتد، وقتی آن طور که بوده جا افتاد میزان آزاردهندگی آن کم می‌شود. مثلا فرض کنید ما از این بچه بخواهیم آن صحنه را با جزئیات نقل کند. سپس از همان جزئیاتی که نقل می‌کند سوالات ریزتر و جزئی‌تری برایش نقل می‌کنیم تا بیشتر بگوید و سپس در حضور او از دیگر افرادی که شاهد جریان بوده‌اند سوالاتی می‌کنیم و از جزئیاتی که تعریف می‌کنند باز جزئیات دیگری را استخراج کرده و مورد سوال قرار می‌دهیم و به این وسیله تمام ابعاد و زوایای آن صحنه برای بچه مشخص شود و رو بیاید و این باعث می‌شود که میزان آزار دهندگی و اختلال کاهش پیدا می‌کند. روان درمانگران ابتدا این تکنیک را روی PTSD ها اجرا کردند و بعد درافراد و خانواده‌ هایی که با صحنه‌های وحشتناک و اختلال‌زا روبرو شده بودند، بکار گرفتند؛ و اما در مورد تکنیک بعدی نیز باید بگویم که، [2] EMT یعنی درمان از طریق حرکات چشم و [3] EMD هم گفته‌اند که به معنی حساسیت زدایی از طریق حرکات چشم می باشد و [4] EMDR هم گفته شده که به معنی باز فرآوری و از نو پردازش کردن است. این تکنیک در راستای تکنیک «دی بریفینگ»(debriefing) است و کاربرد زیادی هم در خانواده درمانی و هم در رابطه با زوجین وهم افرادی دارد که به خاطر داشتن تجارب وحشتناک و تلخ، دچار مشکل شده‌اند. ما در این بحث به شما می‌گوییم که چگونه می‌شود آن تجارب را تا حدودی کم رنگ کرد تا موجب اختلال جدی در کار کرد خانواده و یا زوجین و یا افرد نگردد. واژة «شستشوی مغزی» که گفته می شود، همین است، البته ما در مغز و ذهن انسان چیزی به نام دلیت(delete) نداریم، که مثل رایانه اطلاعاتی را حذف کنیم و مغز ما طوری طراحی شده که هرگز نمی‌تواند چیزی را بطور کامل پاک کند و فقط می‌توانیم آنرا کم ‌رنگ و کم‌ اثر بکنیم. ما در این تکنیک به فرد می گوییم که چشمان خود راببندد و حادثه و یا صحنه ازار دهند را تصور کند و وقتی اوج ناراحتی اش فرارسید با اشاره انگشت خود به ما علامت می دهد و آنگاه چشمان خود را باز می کند و انگشت مارا که در فاصله بیست و پنج سانتیمتری قرار گرفته و در شعاع 180 درجه به این طرف و آن طرف میرود تعقیب نماید و ما بیست بار این کار را می کنیم و… و بالاخره در طی چند جلسه با اینکار بار هیجانی صحنه از تصاویر آن جدا می شود و تصور صحنه ها دیگر آن آزار دهندگی را ندارد؛ البته من در اینجا فقط برای آشنایی شما با این تکنیکها، توضیحات گذرایی دادم و شما باید برای انجام آنها زیر نظر یک روان درمانگر با تجربه و متدین اقدام نمایید.

و اما از جهت شرعی چنین نیز باید عرض نمایم که چون شما به عنف ( به اجبار و زور) مورد سوء استفاده قرار گرفته اید، هیچ گناهی از این جهت بر عهده شما نمی باشد، چه آنکه گناه بر چیزی که انجام و یا ترک آن در قدرت انسان باشد تعلق می گیرد نه یک عمل خارج از اراده و اختیار؛ البته شما از سوء استفاده کنندگان طلبکارید و قطعا سوء استفاده گران در آخرت مورد بازخواست شدید الهی قرار خواهند گرفت و شما به حق خود خواهد رسید انشاء الله.

موفق باشید. باز هم با ما سخن بگویید.

پی نوشت ها :

[1] Post traumatic stress disorder

[2] eye movement therapy

[3] eye movement desensitization

[4] eye movement desensitization reprocessing

نویسنده : غلامرضا مهرانفر

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد