دسترسی به اصول کافی در اینترنت
۱۳۹۲/۰۹/۳۰
–
۴۱۰ بازدید
می خواستم بدانم بهترین سایتی که می شود در آن اصول کافی را جستجو کرد چیست؟ دیشب دوستی در مهمانی روایتی تعریف می کرد، میخواستم اصلش را بخوانم… می گفت روایت است که امام علی وقتی به رودخانه ای رسید، شاید فرات به خاطر ندارم، وقتی می خواست از روی آن بگذرد از ماهی که آنجا شنا می کرد مسیر را پرسیده و آن ماهی با آن حضرت سخن گفته… میخواستم بدانم شما جایی آن را شنیدید، ایشان میگفت در اصول کافی روایت را خوانده… با تشکر
سایت خاصی در این زمینه سراغ نداریم اصول کافی در نرم افزارهای متعددی آمده است از جمله نرم افزار جامع الاحادیث کار مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی که تقریبا تمامی کتابهای حدیثی موجود در ان آمده است با امکان جستجوی متنوع چگونگی تهیه آنرا از سایت مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی میتوانید ببینید . روایتی را که در سوال نوشته اید اگر مقصودتان روایتی است که ذیلا آورده ایم نه تنها در کافی در هیچ یک از منابع روایی نیامده برخی از سایتها این روایت را به بحار نسبت داده اند که در بحار هم چنین روایتی وجود ندارد .
علی (علیه السلام) در غزوه صفین، قصد عبور از نهر فرات را داشت ولی معبرش معلوم نبود. به نصیر بن هلال فرمود برود کنار فرات، و از طرف من ماهیی به نام کرکره را صدا کن، و از او محل عبور را بپرس. نصیر اطاعت نمود و بر کنار فرات آمد و فریاد برآورد که یا کرکره، بالفور هفتاد هزار ماهی سر از آب بیرون آوردند، لبیک لبیک، چه می گویی؟
نصیر جواب داد، مولایم معبر فرات را می خواهد، هفتاد هزار ماهی آواز برآوردند که ما همه کرکره نام داریم، بگو این شرف در حق کدامیک مرحمت شده است تا اطاعت کنیم. نصیر برگشت و ماجرا را به عرض مولایش علی (ع) رسانید. فرمود، برو کرکرة بن صرصره را بخوان. برگشت و ندا داد. این بار شصت هزار ماهی سر برآوردند که ما کرکرة بن صرصره هستیم، این عنایت در حق کدام شده است؟
نصیر برگشت و پرسید. فرمودند: برو کرکرة بن صرصرة بن غرغره را بخوان. نصیر بازگشت و چنین کرد. این بار پنجاه هزار ماهی و ماجرای پیشین تکرار شد.
برگشت و مولا گفت: برو کرکرة بن صرصرة بن غرغرة بن دردرة را بخوان. تا این که در دفعه هشتم که فریاد برآورد، ای کرکرة بن صرصرة بن غرغرة بن دردرة بن جرجرة بن عرعرة بن مرمرة بن فرفرة!
آن وقت ماهی بسیار بزرگی سر از آب برآورد و قاه قاه خندید که ای نصیر، به درستی که علی ابن ابی طالب با تو مزاح فرموده است، زیرا او خودش همه راه های دریا و معبرها و دجله ها را از ماهیان بهتر می داند، ولی اینک به او بگو که معبر فرات آنجا است. نصیر برگشت و صورت حال را عرض کرد.
حضرت فرمودند، آری من به همه راه های آسمان ها و زمین آگاهم. پس نصیر صیحه زده غش کرد. و چون به هوش آمد فریاد برآورد، شهادت می دهم که تو همان خدای واحد قهاری و آنگاه حضرت فرمود: چون نصیر کافر به خدا شده، قتلش واجب است، آنگاه شمشیر از غلاف کشید و گردنش را بزد.
در هر صورت همان گونه که گفتیم این روایت در هیچ یک از منابع روایی ما نیامده و در برخی از سایتها به آغا خان محلاتی که رئیس فرقه اسماعیلیه بوده نسبت داده شده که وی به عنوان انتقاد از بحار می گوید چنین روایتی در بحار آمده در حالی که ابدا چنین روایتی در بحار نقل نشده و معمولا هر کسی می خواهد دروغی را نسبت دهد به بحار نسبت می دهد که کتاب نسبتا گسترده و مفصل است و امکان جستجوی در آن به راحتی میسر نیست که البته امروزه به مدد نرم افزارهای حدیثی جستجوی در آن کار بسیار ساده ای است و به راحتی می توان دروغ بودن چنین نقلی را ثابت کرد .
علی (علیه السلام) در غزوه صفین، قصد عبور از نهر فرات را داشت ولی معبرش معلوم نبود. به نصیر بن هلال فرمود برود کنار فرات، و از طرف من ماهیی به نام کرکره را صدا کن، و از او محل عبور را بپرس. نصیر اطاعت نمود و بر کنار فرات آمد و فریاد برآورد که یا کرکره، بالفور هفتاد هزار ماهی سر از آب بیرون آوردند، لبیک لبیک، چه می گویی؟
نصیر جواب داد، مولایم معبر فرات را می خواهد، هفتاد هزار ماهی آواز برآوردند که ما همه کرکره نام داریم، بگو این شرف در حق کدامیک مرحمت شده است تا اطاعت کنیم. نصیر برگشت و ماجرا را به عرض مولایش علی (ع) رسانید. فرمود، برو کرکرة بن صرصره را بخوان. برگشت و ندا داد. این بار شصت هزار ماهی سر برآوردند که ما کرکرة بن صرصره هستیم، این عنایت در حق کدام شده است؟
نصیر برگشت و پرسید. فرمودند: برو کرکرة بن صرصرة بن غرغره را بخوان. نصیر بازگشت و چنین کرد. این بار پنجاه هزار ماهی و ماجرای پیشین تکرار شد.
برگشت و مولا گفت: برو کرکرة بن صرصرة بن غرغرة بن دردرة را بخوان. تا این که در دفعه هشتم که فریاد برآورد، ای کرکرة بن صرصرة بن غرغرة بن دردرة بن جرجرة بن عرعرة بن مرمرة بن فرفرة!
آن وقت ماهی بسیار بزرگی سر از آب برآورد و قاه قاه خندید که ای نصیر، به درستی که علی ابن ابی طالب با تو مزاح فرموده است، زیرا او خودش همه راه های دریا و معبرها و دجله ها را از ماهیان بهتر می داند، ولی اینک به او بگو که معبر فرات آنجا است. نصیر برگشت و صورت حال را عرض کرد.
حضرت فرمودند، آری من به همه راه های آسمان ها و زمین آگاهم. پس نصیر صیحه زده غش کرد. و چون به هوش آمد فریاد برآورد، شهادت می دهم که تو همان خدای واحد قهاری و آنگاه حضرت فرمود: چون نصیر کافر به خدا شده، قتلش واجب است، آنگاه شمشیر از غلاف کشید و گردنش را بزد.
در هر صورت همان گونه که گفتیم این روایت در هیچ یک از منابع روایی ما نیامده و در برخی از سایتها به آغا خان محلاتی که رئیس فرقه اسماعیلیه بوده نسبت داده شده که وی به عنوان انتقاد از بحار می گوید چنین روایتی در بحار آمده در حالی که ابدا چنین روایتی در بحار نقل نشده و معمولا هر کسی می خواهد دروغی را نسبت دهد به بحار نسبت می دهد که کتاب نسبتا گسترده و مفصل است و امکان جستجوی در آن به راحتی میسر نیست که البته امروزه به مدد نرم افزارهای حدیثی جستجوی در آن کار بسیار ساده ای است و به راحتی می توان دروغ بودن چنین نقلی را ثابت کرد .