دستورالعمل اخلاقی از عارف نامی حسینقلی همدانی
بسم اـ الرّحمن الرّحیم
الحمدـ ربّ العالمین وصلّی اـعلی خیر خلقه محمّد وآله الطّاهرین
بر طالبان نجات و سعادت ابدی مخفی نماناد که اهل نجات دو طایفه می باشند:
یک طایفه اصحاب یمین و طایفه دیگر مقرّبین اند و اگر طالب سعادت، عمل به وظیفه اصحاب یمین، که ترک معصیت باشد، نمود از آنها خواهد شد.
مقرّبین، علاوه بر آنها وظیفه دیگر دارند که غرض بیان آنها نیست.1
اوّل، باید فهمید که اگر شخص انسانی فهمید حقارت و پستی خود ر، هم بعد از آن فهمید عظمت و قدرت حضرت ملک الملوک ر، البته خواهد فهمید که قدم جرأت برداشتن و اقدام به معصیت نمودن در حضور چنین سلطان عظیم الشأن، در نهایت قبح و شناعت و بدبختی می باشد; چرا غافل است از قدرت قادری که اگر اراده نماید فنای همه موجودات را به محض اراده آن سلطان عظیم الشأن، همگی بر باد فنا رفته، ملحق به معدومات خواهد شد.
این که می بینی معصیت در نظرت سهل شده، به جهت اموری چند است که بعضی از آنها را ذکر می کنیم: اوّل، فکر خود را تماماً متوجّه به دنیا دنّی کرده ای. از این جهت بالمرّه از نفع و ضرر اخروی غافل شده ای. نمی دانی چه بسیار بسیار منافع و سعادت ابدیه از تو فوت شد و چقدر ضررهای بزرگ بسیار به خود، زده ای.
ثانی، عجز و حاجت و فقر خودت را ملتفت نیستی که ذرّه ذرّه بدنت به حفظ کارکنان او، که ملائکه باشند، بر پاست.
ثالث، نمی دانی که در هر آنی از آنات، درهر جزء از اجزاء بدنت، نعَم غیر متناهیه، مرحمت از او شده و می شود که به بیان و بنان، ممکن نیست حصر آنها.2
با این حال، چگونه نعمت او را در معصیت او صرف می کنی؟
رابع، چگونه غافلی از عقوبات سخت او، مگر نمی دانی که ما بین مرگ و قیامت هزار غصّه هست و آسان ترین آنها تلخی جان کندن است. چرا از شداید قیامت، غافلی؟ امان از روزی که از دهشت و وحشت او، مقرّبین در خوف و اضطراب می باشند. چرا نباشند؟ از روزی که زمینش و هوایش آتش و جهنم به اطراف خلایق محیط و ملایک غلاظ و شداد در بگیر و ببند. نیکان دروحشت واضطراب و بدان در شکنجه و عذاب، آفتاب در بالای سر و زمین گرم تر از کوره آهنگر. خطر حساب از یک طرف و دهشت صراط از یک طرف و حال، کار هنوز به جهنّم نرسیده، از آتش و سلاسل و اغلال او بگویم یا از مار و عقربهایش بیان نمایم.3
خلاصه، اینه، مختصر نویسی است و این فقراتی که گفته شد، از هزار یک بیان نشد.
تمام سفارشات این بینو، به تو اهتمام در ترک معصیت است. 4
اگر این خدمت را انجام دادی، آخر الأمر تو را به جاهای بلند خواهد رسانید.
البتّه البته در اجتناب از معصیت کوتاهی مکن و اگر خدای نکرده معصیت کردی زود توبه نما و دو رکعت نماز به جا آور و بعد از نماز هفتاد مرتبه استغفار کن و سر به سجده بگذار و در سجده از حضرت پروردگار عفو بخواه و امیدوارم عفو بفرماید5.
* معاصی کبیره در بعضی رساله عملیه، ثبت شده یاد بگیر و ترک نما. و زینهار پیرامون غیبت و دروغ و اذیت مگرد6.
* اقلاّ یک ساعت به صبح مانده بیدار شو و سجده به جا بیاور.
و آنچه در منهاج النجاة7 مرحوم ملا محسن فیض، رضوان اللّه جلّ جلاله علیه، مذکور است کافی و شافی است از برای عمل شب و روز تو، به همان نحو عمل نما.
* وسعی کن که عمل و ذکرت به محض زبان نباشد و با حضور قلب باشد که عمل بی حضور، اصلاح قلب نمی کند، اگر چه ثواب کمی دارد8.
* البتّه البتّه از غذای حرام فرارکن. مخور مگر حلال.
* غذا را کم بخور، یعنی زیاده برحاجت بُنیه مخور. نه چندان بخور که ضعفت بیاورد و به سبب ضعف از عبادت مانع شود.
هر قدر بتوانی روزه بگیر به شرطی که شب جای روز را پر نکنی.
الحاصل، غذا به قدر حاجت بدن ممدوح و زیاد، و کم هر دو مذموم9.
* و شروع کن به نماز با قلب پاک از حقد و حسد وغَلّ و غش مسلمانان، و لباس و فرش و مکان نمازت باید مباح باشد.
اگر چه مکان،غیر محل جَبْهه [پیشانی] نجس بودنش به نجاست غیر متعدّیه، نماز را باطل نمی کند، ولی نبودنش بهتر است.
و بایست، به نماز ایستادن بنده در حضور مولای جلیل، با گردن کج و قلب خاضع و خاشع10.
* بعد از فریضه صبح، هفتاد مرتبه استغفار و صد مرتبه کلمه توحید ودعای مصباح مشهور بخوان11 و تسبیح سیده نساء12 را بعد از فریضه ترک مکن.
* هر روز، هر قدر بتوانی، لااقل یک جزء قرآن با احترام و وضوع و خضوع و خشوع بخوان و در بین خواندن، حرف مزن، بگو به قدر ضرورت.13
* و در وقت خواب، شهادت را بخوان و آیة الکرسی و یک مرتبه فاتحه و چهار مرتبه سوره توحید و پانزده مرتبه سوره قدر و آیه (شهداللّه) را بخوان و استغفار هم مناسب است.
و اگر بعضی از اوقات بتوانی سوره مبارکه توحید را صد مرتبه بخوانی بسیار خوب است.
و از یادمرگ غافل مشو.
و دست بر گونه راست گذاشته به طرف راست، با یاد خدا بخواب.
و از وصیت کردن غافل مشو14.
* و ذکر مبارک (لا اله إلاّ انت سبحانک إنّی کنتُ من الظلمین) را هر قدر بخوانی و در هروقت، بسیار خوب است.15
* . اول، در شب و شب جمعه در هر یک، صد مرتبه سوره مبارکه قدر را بخوان و دعای کمیل16 را درهر شب جمعه ترک مکن و مناجات خمسة عشر17 را. حال تو با هر کدام از آنها مناسب باشد، لاسیما مناجات مساکین و تائبین و مفتقرین و مریدین و متوسلین و معتصمین را بسیار بخوان و دعای صحیفه کامله هر کدام در مقام مناسب، بسیار خوب است.
* و در وقت عصر، هفتاد مرتبه استغفار و یک (سبحانه اللّه العظیم سبحان اللّه18 وبحمده) 19بخوان و استغفارات خاصّه را هم بخوان و سجده طویله 20را فراموش مکن و قنوت طول دادن بسیار خوب است وهمه اینها با ترک معاصی، خوب است.
والسّلام علی من اتّبع الهدی
پی نوشتها
1 . در نگاه قرآن و روایات، با یک تقسیم انسانها را به سه دسته می توان دسته بندی کرد: مقرّبین و سابقون، اصحاب میمنة و اصحاب یمین، اصحاب مشئمة و اصحاب شمال; زیرا نفوس بشری در پیمودن راه کمال سه دسته اند:
1 . کسانی که از بند هوانرسته و در زندان گرفتار مانده اند، دنیا زده اند و از راه مانده.
2 . کسانی که پا بر هوس نهاده اند و از بند نفس رسته اند. اینان گرچه در دنیا فراز و نشیب داشته اند، در جهاد با نفس گاهی مغلوب می شده اند، ولی به هر حال خدا را با ایمان .. از انگیزه های طبیعت ملاقات کردند. اینان اصحاب یمین هستند که در سوره (مدّثّر)، چنین معرفی شده اند:
(کل نفس بما کسبت رهینة إلاّ اصحاب الیمین)
هر نفسی گرفتار کرده های خویش است، جزاصحاب یمین.
آنان که قلبشان را با ایمان و عقاید راستین آراستند و کردارشان را در پرتو احکام خدا، جهت دادند.
در سوره واقعه، مکانت اصحاب یمین، در گذر از این دنیا و جای گرفتن در آخرت ترسیم شده است:
(و اصحاب الیمین ما اصحاب الیمین، فی سدر مخضود…)
گروه دیگری مقربانند که در کوی حق مقام کرده اند. آنان نه خود بینند و نه عمل خویش. فانی در حقّند، نه حسابی دارند و نه کتابی، نه موقفی و نه ایستگاهی.
(… فانهم لمحضرون، إلاّ عباداللّه المخلصون) صافات/128.
اینان، به کمال عبودیت رسیده اند. از همه، حتّی خود منقطع شدند. جز او هیچ نبینند و با نگاه او همه چیز بینند.
در سوره آل عمران، حضرت عیسی به این وصف ستوده شده است: (… وجیها فی الدّنیا والآخرة ومن المقرّبین)
در سوره واقعه به (السّابقون السابقون) ستوده شده است/45.
و به روح و ریحان و بهشت و ولایت الهی وعده داده شده اند: (فأمّا ان کان من المقربین فروح وریحان وجنّة نعیم).
در وصف مقرّبان و دو دسته دیگر روایاتی چند آمده است، به یکی از آنها بسنده می کنیم:
امام صادق می فرماید: (إنّ اللّه تبارک و تعالی خلق الخلق ثلاثة اصناف وهو قوله عزّوجل: (وکنتم ازواجاً ثلاثه) قال: فالسّابقون هم رسول اللّه وخاصّة اللّه من خلقه جعل فیهم خمسة ارواح ایدهم بروح القدس فیه، عرفوا الأشیاء وایدهم بروح الإیمان فیه حافوا اللّه عزّوجلّ وایدهم بروح القوة فیه، قدروا علی طاعة اللّه. وایدهم بروح الشهوة فیه اشتهوا طاعة اللّه، عزّوجلّ، وکرهوا معصیته وجعل فیهم روح المدرج الّذی به یذهب الناس ویجیئون وجعل فی المؤمنین أصحاب المیمنة روح الإیمان فیه حافوا اللّه وجعل فیهم روح القوّة فیه قوّ و علی طاعة اللّه وجعل فیهم روح الشّهوة فیه اشتهوا طاعة اللّه وجعل فیهم روح المدرج الّذی یه یذهب النّاس ویجیئون). صافی، ذیل سوره واقعه; المیزان، ج19، سوره واقعه; ج20، سوره مدثر.
2 . (وان تعدّوا نعمة اللّه لاتحصوها إنّ اللّه لغفور رحیم).
و درسورها ابراهیم، پس از برشماری برخی نعمتهای الهی، نحل/18 می فرماید: (وآتاکم من کلّ ماسألتموه وإن تعدّوا نعمة اللّه لاتحصوها إنّ الإنسان لظلوم کفّار)/34.
نعمت در فرهنگ اسلامی کار بردهای تربیتی، اعتقادی و جهان شناختی ویژه ای دارد که شایسته پژوهشی مستقل و دقیق است.
3 . یاد آخرت، روز قیامت و تدبّر در مواقف و چگونگی حساب، خود مکتب تربیتی است. یکی از روشهای اصولی تهذیب و انسان سازی قرآن، بیان شرح حال انسان در قیامت و روز حساب است. روزی که انسان پدر و مادر نشناسد و مادر و پدر بچه و برادر را وانهند و در غم سرنوشت خویش باشند:
(یوم یفرالمرء من اخیه وامّه وابیه وصاحبته وبنیه. لکل امری منهم یومئذٍ شأن یغنیه) عبس/34.
روزی که دهان شیر خوارگان وانهند: (یا ایها النّاتقوا ربّکمْ إنّ زلزلة الساعة شیء عظیم. یوم ترونها تذهل کلُّ مرضعة عمّا ارضعت وتَضعُ کلّ ذاتِ حملٍ حملها وتری النّاس سکاری وما هم بسکاری ولکنّ عذاب اللّه شدید.) حج 1 ـ 2
4 . معصیت و گناه، جان را آلوده کند.آلوده به هوا، قدرت اوج ندارد. از عبادات بهره بایسته نمی برد. این است که در فرهنگ تربیتی اسلام، پارسایی یکی از دو بال عروج انسان است. ترک گناه، روح و روان آدمی را در برابر دامهای شیاطین، برومند و هوشیار می کند. هر ترک گناهی، حرکتی به سوی سازندگی در درون خود دارد.
5 . کسانی که امید رستگاری در وجودشان نمرده است و آینه فطرت آنان با دود هوس، بی فروغ نگشته است، به گاهی که به بیراهه افتند، زود متوجه شده به راه بازگشته، جبران می کنند: (ان الّذین اتقوا اذا مسهم طائف من الشّیطان فتذکروا فاذاهم مبصرون).
6 . دروغ و غیبت خوره فطرت آدمی و تباه گر روح الهی اوست; زیرا: دروغ، قلب واقعیت و پا نهادن بر حقیقت است. هر دروغ در درون خود، وارونه گر قلب و جان است. فاصله گرفتن از حق و سپردن زمام جان به سراب کویرستان عدم است. این است که دروغ کلید همه گناهان است و تباه گر ایمان انسان: (إنّ الکذب خراب الایمان)، (الکذب شین الأخلاق). غیبت نیز، افزون بر آن که از بین بردن شخصیت همنوعان است و غیبت کننده از بین برنده آبرو و قاتل حیثیت مسلمان است، تباه گر انسانیت خود انسان است; چه هر غیبتی، فرومایگی و زبونی پذیری را به همراه دارد: (الغیبة جهد العاجز).
7 . منهاج النجات با اسلوبی مشابه احیاء العلوم غزالی ومحجّة البیضاء، فصل بندی شده است. این کتاب، با حجمی کم، همه معارف و آداب و اخلاق را در بردارد: باب اوّل آن در اعتقادات پنج گانه است.
باب دوّم آن در تقواست.
باب سوّم واجبات و طاعات اعضاء و جوارح انسان را بر می شمرد.
باب چهارم گناهان اعضاء وجوارح.
سپس فصلی را به طاعتهای قلب و گناهان آن ویژه کرده و در پایان به آداب و اخلاق اجتماعی مؤمن، با عنوان: آداب صحبت و معاشرت پرداخته است. این کتاب توسط آقای رضا رجب زاده ترجمه و در زمستان 1366، چاپ و نشر شده است.
8 . یاد خدا، گر چه بازبان نیکوست وممکن است سالک را به مرحله بالاتر آن برساند، ولی آن ذکری، قلب را اصلاح کند که همراه با توجّه قلب، به حقیقت، ذکر باشد که (فی الذّکر حیاة القلوب).
استمرار ذکر، زاد و توشه روح است، عیوب نفس را علاج کند و کلید اُنس با حق شود: (مداومة الذّکر قوت الارواح ومفتاح الصلاح). (ذکر اللّه دواء اعلال النّفوس).
(الذّکر مفتاح الانس) غررالحکم
امام علی(ع)، کلامی بلند و دل انگیز در حقیقت و شرایط ذکر دارند: (لا تذکراللّه سبحانه ساهیا ولاتنسه لاهیا واذکره ذکراً کاملاً یوافق فیه قلبک لسانک و یطابق اضمارک اعلانک ولن تذکره حقیقة الذّکر حتّی نفسی نفس فی ذکرک وتفقدها فی امرک) غرر الحکم
9 . درباره آداب خوردن، ر . ک: (المحجّة البیضاء فی تهذیب الاحیاء)، ج5/169.
پرخوری، حجاب سالک است; زیرا (لایدخل ملکوت السّماء قلب من ملأبطنه).
10 . ر . ک: (آداب الصلواة)، امام خمینی /31.
11 . دعای مصباح، معارف بلندی در توحید و شگفتیهای آفرینش دارد. خواندن این دع، با توجّه به معانی آن، روح را اوج می بخشد.
12 . تسبیح حضرت زهرا(س) از ذکرهایی است بسیار مورد توجّه عارفان سالکان. در گفتار امامان معصوم(ع) نیز، به مواظبت و خواندن آن سفارش بسیار شده است و حتّی مصداق آیه شریفه: (اذکرواللّه ذکر کثیراً) شمرده شده است:
زراره از امام صادق نقل می کند که آن حضرت فرمود: (تسبیح فاطمة الزّهر، علیها السلام، من الذّکر الکثیر الّذی قال اللّه عزّوجل: (اذکروا للّه ذکراً کثیراً) اصول کافی، ج2/286.
13 . ر . ک (اصول الکافی)، ج2، کتاب فضل القرآن.
14 . ر . ک: (رسالة لقاء اللّه) عارف ربانی آقا میرزا جواد ملکی تبریزی.
15 . در اصطلاح عرفاء، به این ذکر که آیه ای از قرآن است ذکر یونسیه گویند. این ذکر، بسیار مورد توجّه و توصیه عارفان شیعه بوده است. ملاحسینقلی همدانی، این ذکر را مجرّب در تصفیه قلب و رسیدن به حالات ملکوتی شمرده است.
16 . دعای کمیل، معانی و معارف بلند و نورانی دارد که انسان کاملی چون: مولای موحّدان، به عارف و عالمی بزرگ و بلند مرتبه، جناب کمیل، آموخته است، آن هم با زبان دعا ومناجات، با چنان کلماتی بلیغ و نوایی ملکوتی.
17 . دعاهای پانزده گانه ای است از امام سجّاد. در حقیقت امام چهارم، برای نفس سالک پانزده مقام قرار داده است و برای هر مقامی دعایی و ذکری. دعایی که هم وضعیت انسان را در آن مقام روشن می کند و هم او را به پله بعدی اوج می دهد. جمله های این مناجاتهای پانزده گانه،چنان آهنگین هستند که روح را با خود اوج می دهند و انسان را از خود بی خود می کنند. سالک باید حال و مقامش را بشناسد به تناسب حال خود یکی از مناجاتها ر، ذکر مدام خویش کند.
18 . این دو تسبیح، اگر ازروی عرفان به گستره معنی و حقیقت بلند آنها باشد، نفس را کمال بخشد.
19 . ر. ک: در کتابهای ادعیه، تعقیب نماز عصر و آداب عصر جمعه.
20 . نزدیک ترین حالت بنده به معبودش، سجده است. آنانی که لذّت قرب حق را در سجده می یابند، دل از آن مقام بر نمی دارند و سجده را طولانی می کنند.
به فرموده امام رضا(ع):
(اقرب ما یکون العبد من اللّه تعالی وهو ساجد و ذلک قوله تعالی: (فاسجدو اقترب).وسائل الشیعه، ج4/679
http://www.hawzah.net/hawzah/Magazines/MagArt.aspx?MagazineNumberID=4530&id=32561
بسم اـ الرّحمن الرّحیم
الحمدـ ربّ العالمین وصلّی اـعلی خیر خلقه محمّد وآله الطّاهرین
بر طالبان نجات و سعادت ابدی مخفی نماناد که اهل نجات دو طایفه می باشند:
یک طایفه اصحاب یمین و طایفه دیگر مقرّبین اند و اگر طالب سعادت، عمل به وظیفه اصحاب یمین، که ترک معصیت باشد، نمود از آنها خواهد شد.
مقرّبین، علاوه بر آنها وظیفه دیگر دارند که غرض بیان آنها نیست.1
اوّل، باید فهمید که اگر شخص انسانی فهمید حقارت و پستی خود ر، هم بعد از آن فهمید عظمت و قدرت حضرت ملک الملوک ر، البته خواهد فهمید که قدم جرأت برداشتن و اقدام به معصیت نمودن در حضور چنین سلطان عظیم الشأن، در نهایت قبح و شناعت و بدبختی می باشد; چرا غافل است از قدرت قادری که اگر اراده نماید فنای همه موجودات را به محض اراده آن سلطان عظیم الشأن، همگی بر باد فنا رفته، ملحق به معدومات خواهد شد.
این که می بینی معصیت در نظرت سهل شده، به جهت اموری چند است که بعضی از آنها را ذکر می کنیم: اوّل، فکر خود را تماماً متوجّه به دنیا دنّی کرده ای. از این جهت بالمرّه از نفع و ضرر اخروی غافل شده ای. نمی دانی چه بسیار بسیار منافع و سعادت ابدیه از تو فوت شد و چقدر ضررهای بزرگ بسیار به خود، زده ای.
ثانی، عجز و حاجت و فقر خودت را ملتفت نیستی که ذرّه ذرّه بدنت به حفظ کارکنان او، که ملائکه باشند، بر پاست.
ثالث، نمی دانی که در هر آنی از آنات، درهر جزء از اجزاء بدنت، نعَم غیر متناهیه، مرحمت از او شده و می شود که به بیان و بنان، ممکن نیست حصر آنها.2
با این حال، چگونه نعمت او را در معصیت او صرف می کنی؟
رابع، چگونه غافلی از عقوبات سخت او، مگر نمی دانی که ما بین مرگ و قیامت هزار غصّه هست و آسان ترین آنها تلخی جان کندن است. چرا از شداید قیامت، غافلی؟ امان از روزی که از دهشت و وحشت او، مقرّبین در خوف و اضطراب می باشند. چرا نباشند؟ از روزی که زمینش و هوایش آتش و جهنم به اطراف خلایق محیط و ملایک غلاظ و شداد در بگیر و ببند. نیکان دروحشت واضطراب و بدان در شکنجه و عذاب، آفتاب در بالای سر و زمین گرم تر از کوره آهنگر. خطر حساب از یک طرف و دهشت صراط از یک طرف و حال، کار هنوز به جهنّم نرسیده، از آتش و سلاسل و اغلال او بگویم یا از مار و عقربهایش بیان نمایم.3
خلاصه، اینه، مختصر نویسی است و این فقراتی که گفته شد، از هزار یک بیان نشد.
تمام سفارشات این بینو، به تو اهتمام در ترک معصیت است. 4
اگر این خدمت را انجام دادی، آخر الأمر تو را به جاهای بلند خواهد رسانید.
البتّه البته در اجتناب از معصیت کوتاهی مکن و اگر خدای نکرده معصیت کردی زود توبه نما و دو رکعت نماز به جا آور و بعد از نماز هفتاد مرتبه استغفار کن و سر به سجده بگذار و در سجده از حضرت پروردگار عفو بخواه و امیدوارم عفو بفرماید5.
* معاصی کبیره در بعضی رساله عملیه، ثبت شده یاد بگیر و ترک نما. و زینهار پیرامون غیبت و دروغ و اذیت مگرد6.
* اقلاّ یک ساعت به صبح مانده بیدار شو و سجده به جا بیاور.
و آنچه در منهاج النجاة7 مرحوم ملا محسن فیض، رضوان اللّه جلّ جلاله علیه، مذکور است کافی و شافی است از برای عمل شب و روز تو، به همان نحو عمل نما.
* وسعی کن که عمل و ذکرت به محض زبان نباشد و با حضور قلب باشد که عمل بی حضور، اصلاح قلب نمی کند، اگر چه ثواب کمی دارد8.
* البتّه البتّه از غذای حرام فرارکن. مخور مگر حلال.
* غذا را کم بخور، یعنی زیاده برحاجت بُنیه مخور. نه چندان بخور که ضعفت بیاورد و به سبب ضعف از عبادت مانع شود.
هر قدر بتوانی روزه بگیر به شرطی که شب جای روز را پر نکنی.
الحاصل، غذا به قدر حاجت بدن ممدوح و زیاد، و کم هر دو مذموم9.
* و شروع کن به نماز با قلب پاک از حقد و حسد وغَلّ و غش مسلمانان، و لباس و فرش و مکان نمازت باید مباح باشد.
اگر چه مکان،غیر محل جَبْهه [پیشانی] نجس بودنش به نجاست غیر متعدّیه، نماز را باطل نمی کند، ولی نبودنش بهتر است.
و بایست، به نماز ایستادن بنده در حضور مولای جلیل، با گردن کج و قلب خاضع و خاشع10.
* بعد از فریضه صبح، هفتاد مرتبه استغفار و صد مرتبه کلمه توحید ودعای مصباح مشهور بخوان11 و تسبیح سیده نساء12 را بعد از فریضه ترک مکن.
* هر روز، هر قدر بتوانی، لااقل یک جزء قرآن با احترام و وضوع و خضوع و خشوع بخوان و در بین خواندن، حرف مزن، بگو به قدر ضرورت.13
* و در وقت خواب، شهادت را بخوان و آیة الکرسی و یک مرتبه فاتحه و چهار مرتبه سوره توحید و پانزده مرتبه سوره قدر و آیه (شهداللّه) را بخوان و استغفار هم مناسب است.
و اگر بعضی از اوقات بتوانی سوره مبارکه توحید را صد مرتبه بخوانی بسیار خوب است.
و از یادمرگ غافل مشو.
و دست بر گونه راست گذاشته به طرف راست، با یاد خدا بخواب.
و از وصیت کردن غافل مشو14.
* و ذکر مبارک (لا اله إلاّ انت سبحانک إنّی کنتُ من الظلمین) را هر قدر بخوانی و در هروقت، بسیار خوب است.15
* . اول، در شب و شب جمعه در هر یک، صد مرتبه سوره مبارکه قدر را بخوان و دعای کمیل16 را درهر شب جمعه ترک مکن و مناجات خمسة عشر17 را. حال تو با هر کدام از آنها مناسب باشد، لاسیما مناجات مساکین و تائبین و مفتقرین و مریدین و متوسلین و معتصمین را بسیار بخوان و دعای صحیفه کامله هر کدام در مقام مناسب، بسیار خوب است.
* و در وقت عصر، هفتاد مرتبه استغفار و یک (سبحانه اللّه العظیم سبحان اللّه18 وبحمده) 19بخوان و استغفارات خاصّه را هم بخوان و سجده طویله 20را فراموش مکن و قنوت طول دادن بسیار خوب است وهمه اینها با ترک معاصی، خوب است.
والسّلام علی من اتّبع الهدی
پی نوشتها
1 . در نگاه قرآن و روایات، با یک تقسیم انسانها را به سه دسته می توان دسته بندی کرد: مقرّبین و سابقون، اصحاب میمنة و اصحاب یمین، اصحاب مشئمة و اصحاب شمال; زیرا نفوس بشری در پیمودن راه کمال سه دسته اند:
1 . کسانی که از بند هوانرسته و در زندان گرفتار مانده اند، دنیا زده اند و از راه مانده.
2 . کسانی که پا بر هوس نهاده اند و از بند نفس رسته اند. اینان گرچه در دنیا فراز و نشیب داشته اند، در جهاد با نفس گاهی مغلوب می شده اند، ولی به هر حال خدا را با ایمان .. از انگیزه های طبیعت ملاقات کردند. اینان اصحاب یمین هستند که در سوره (مدّثّر)، چنین معرفی شده اند:
(کل نفس بما کسبت رهینة إلاّ اصحاب الیمین)
هر نفسی گرفتار کرده های خویش است، جزاصحاب یمین.
آنان که قلبشان را با ایمان و عقاید راستین آراستند و کردارشان را در پرتو احکام خدا، جهت دادند.
در سوره واقعه، مکانت اصحاب یمین، در گذر از این دنیا و جای گرفتن در آخرت ترسیم شده است:
(و اصحاب الیمین ما اصحاب الیمین، فی سدر مخضود…)
گروه دیگری مقربانند که در کوی حق مقام کرده اند. آنان نه خود بینند و نه عمل خویش. فانی در حقّند، نه حسابی دارند و نه کتابی، نه موقفی و نه ایستگاهی.
(… فانهم لمحضرون، إلاّ عباداللّه المخلصون) صافات/128.
اینان، به کمال عبودیت رسیده اند. از همه، حتّی خود منقطع شدند. جز او هیچ نبینند و با نگاه او همه چیز بینند.
در سوره آل عمران، حضرت عیسی به این وصف ستوده شده است: (… وجیها فی الدّنیا والآخرة ومن المقرّبین)
در سوره واقعه به (السّابقون السابقون) ستوده شده است/45.
و به روح و ریحان و بهشت و ولایت الهی وعده داده شده اند: (فأمّا ان کان من المقربین فروح وریحان وجنّة نعیم).
در وصف مقرّبان و دو دسته دیگر روایاتی چند آمده است، به یکی از آنها بسنده می کنیم:
امام صادق می فرماید: (إنّ اللّه تبارک و تعالی خلق الخلق ثلاثة اصناف وهو قوله عزّوجل: (وکنتم ازواجاً ثلاثه) قال: فالسّابقون هم رسول اللّه وخاصّة اللّه من خلقه جعل فیهم خمسة ارواح ایدهم بروح القدس فیه، عرفوا الأشیاء وایدهم بروح الإیمان فیه حافوا اللّه عزّوجلّ وایدهم بروح القوة فیه، قدروا علی طاعة اللّه. وایدهم بروح الشهوة فیه اشتهوا طاعة اللّه، عزّوجلّ، وکرهوا معصیته وجعل فیهم روح المدرج الّذی به یذهب الناس ویجیئون وجعل فی المؤمنین أصحاب المیمنة روح الإیمان فیه حافوا اللّه وجعل فیهم روح القوّة فیه قوّ و علی طاعة اللّه وجعل فیهم روح الشّهوة فیه اشتهوا طاعة اللّه وجعل فیهم روح المدرج الّذی یه یذهب النّاس ویجیئون). صافی، ذیل سوره واقعه; المیزان، ج19، سوره واقعه; ج20، سوره مدثر.
2 . (وان تعدّوا نعمة اللّه لاتحصوها إنّ اللّه لغفور رحیم).
و درسورها ابراهیم، پس از برشماری برخی نعمتهای الهی، نحل/18 می فرماید: (وآتاکم من کلّ ماسألتموه وإن تعدّوا نعمة اللّه لاتحصوها إنّ الإنسان لظلوم کفّار)/34.
نعمت در فرهنگ اسلامی کار بردهای تربیتی، اعتقادی و جهان شناختی ویژه ای دارد که شایسته پژوهشی مستقل و دقیق است.
3 . یاد آخرت، روز قیامت و تدبّر در مواقف و چگونگی حساب، خود مکتب تربیتی است. یکی از روشهای اصولی تهذیب و انسان سازی قرآن، بیان شرح حال انسان در قیامت و روز حساب است. روزی که انسان پدر و مادر نشناسد و مادر و پدر بچه و برادر را وانهند و در غم سرنوشت خویش باشند:
(یوم یفرالمرء من اخیه وامّه وابیه وصاحبته وبنیه. لکل امری منهم یومئذٍ شأن یغنیه) عبس/34.
روزی که دهان شیر خوارگان وانهند: (یا ایها النّاتقوا ربّکمْ إنّ زلزلة الساعة شیء عظیم. یوم ترونها تذهل کلُّ مرضعة عمّا ارضعت وتَضعُ کلّ ذاتِ حملٍ حملها وتری النّاس سکاری وما هم بسکاری ولکنّ عذاب اللّه شدید.) حج 1 ـ 2
4 . معصیت و گناه، جان را آلوده کند.آلوده به هوا، قدرت اوج ندارد. از عبادات بهره بایسته نمی برد. این است که در فرهنگ تربیتی اسلام، پارسایی یکی از دو بال عروج انسان است. ترک گناه، روح و روان آدمی را در برابر دامهای شیاطین، برومند و هوشیار می کند. هر ترک گناهی، حرکتی به سوی سازندگی در درون خود دارد.
5 . کسانی که امید رستگاری در وجودشان نمرده است و آینه فطرت آنان با دود هوس، بی فروغ نگشته است، به گاهی که به بیراهه افتند، زود متوجه شده به راه بازگشته، جبران می کنند: (ان الّذین اتقوا اذا مسهم طائف من الشّیطان فتذکروا فاذاهم مبصرون).
6 . دروغ و غیبت خوره فطرت آدمی و تباه گر روح الهی اوست; زیرا: دروغ، قلب واقعیت و پا نهادن بر حقیقت است. هر دروغ در درون خود، وارونه گر قلب و جان است. فاصله گرفتن از حق و سپردن زمام جان به سراب کویرستان عدم است. این است که دروغ کلید همه گناهان است و تباه گر ایمان انسان: (إنّ الکذب خراب الایمان)، (الکذب شین الأخلاق). غیبت نیز، افزون بر آن که از بین بردن شخصیت همنوعان است و غیبت کننده از بین برنده آبرو و قاتل حیثیت مسلمان است، تباه گر انسانیت خود انسان است; چه هر غیبتی، فرومایگی و زبونی پذیری را به همراه دارد: (الغیبة جهد العاجز).
7 . منهاج النجات با اسلوبی مشابه احیاء العلوم غزالی ومحجّة البیضاء، فصل بندی شده است. این کتاب، با حجمی کم، همه معارف و آداب و اخلاق را در بردارد: باب اوّل آن در اعتقادات پنج گانه است.
باب دوّم آن در تقواست.
باب سوّم واجبات و طاعات اعضاء و جوارح انسان را بر می شمرد.
باب چهارم گناهان اعضاء وجوارح.
سپس فصلی را به طاعتهای قلب و گناهان آن ویژه کرده و در پایان به آداب و اخلاق اجتماعی مؤمن، با عنوان: آداب صحبت و معاشرت پرداخته است. این کتاب توسط آقای رضا رجب زاده ترجمه و در زمستان 1366، چاپ و نشر شده است.
8 . یاد خدا، گر چه بازبان نیکوست وممکن است سالک را به مرحله بالاتر آن برساند، ولی آن ذکری، قلب را اصلاح کند که همراه با توجّه قلب، به حقیقت، ذکر باشد که (فی الذّکر حیاة القلوب).
استمرار ذکر، زاد و توشه روح است، عیوب نفس را علاج کند و کلید اُنس با حق شود: (مداومة الذّکر قوت الارواح ومفتاح الصلاح). (ذکر اللّه دواء اعلال النّفوس).
(الذّکر مفتاح الانس) غررالحکم
امام علی(ع)، کلامی بلند و دل انگیز در حقیقت و شرایط ذکر دارند: (لا تذکراللّه سبحانه ساهیا ولاتنسه لاهیا واذکره ذکراً کاملاً یوافق فیه قلبک لسانک و یطابق اضمارک اعلانک ولن تذکره حقیقة الذّکر حتّی نفسی نفس فی ذکرک وتفقدها فی امرک) غرر الحکم
9 . درباره آداب خوردن، ر . ک: (المحجّة البیضاء فی تهذیب الاحیاء)، ج5/169.
پرخوری، حجاب سالک است; زیرا (لایدخل ملکوت السّماء قلب من ملأبطنه).
10 . ر . ک: (آداب الصلواة)، امام خمینی /31.
11 . دعای مصباح، معارف بلندی در توحید و شگفتیهای آفرینش دارد. خواندن این دع، با توجّه به معانی آن، روح را اوج می بخشد.
12 . تسبیح حضرت زهرا(س) از ذکرهایی است بسیار مورد توجّه عارفان سالکان. در گفتار امامان معصوم(ع) نیز، به مواظبت و خواندن آن سفارش بسیار شده است و حتّی مصداق آیه شریفه: (اذکرواللّه ذکر کثیراً) شمرده شده است:
زراره از امام صادق نقل می کند که آن حضرت فرمود: (تسبیح فاطمة الزّهر، علیها السلام، من الذّکر الکثیر الّذی قال اللّه عزّوجل: (اذکروا للّه ذکراً کثیراً) اصول کافی، ج2/286.
13 . ر . ک (اصول الکافی)، ج2، کتاب فضل القرآن.
14 . ر . ک: (رسالة لقاء اللّه) عارف ربانی آقا میرزا جواد ملکی تبریزی.
15 . در اصطلاح عرفاء، به این ذکر که آیه ای از قرآن است ذکر یونسیه گویند. این ذکر، بسیار مورد توجّه و توصیه عارفان شیعه بوده است. ملاحسینقلی همدانی، این ذکر را مجرّب در تصفیه قلب و رسیدن به حالات ملکوتی شمرده است.
16 . دعای کمیل، معانی و معارف بلند و نورانی دارد که انسان کاملی چون: مولای موحّدان، به عارف و عالمی بزرگ و بلند مرتبه، جناب کمیل، آموخته است، آن هم با زبان دعا ومناجات، با چنان کلماتی بلیغ و نوایی ملکوتی.
17 . دعاهای پانزده گانه ای است از امام سجّاد. در حقیقت امام چهارم، برای نفس سالک پانزده مقام قرار داده است و برای هر مقامی دعایی و ذکری. دعایی که هم وضعیت انسان را در آن مقام روشن می کند و هم او را به پله بعدی اوج می دهد. جمله های این مناجاتهای پانزده گانه،چنان آهنگین هستند که روح را با خود اوج می دهند و انسان را از خود بی خود می کنند. سالک باید حال و مقامش را بشناسد به تناسب حال خود یکی از مناجاتها ر، ذکر مدام خویش کند.
18 . این دو تسبیح، اگر ازروی عرفان به گستره معنی و حقیقت بلند آنها باشد، نفس را کمال بخشد.
19 . ر. ک: در کتابهای ادعیه، تعقیب نماز عصر و آداب عصر جمعه.
20 . نزدیک ترین حالت بنده به معبودش، سجده است. آنانی که لذّت قرب حق را در سجده می یابند، دل از آن مقام بر نمی دارند و سجده را طولانی می کنند.
به فرموده امام رضا(ع):
(اقرب ما یکون العبد من اللّه تعالی وهو ساجد و ذلک قوله تعالی: (فاسجدو اقترب).وسائل الشیعه، ج4/679
http://www.hawzah.net/hawzah/Magazines/MagArt.aspx?MagazineNumberID=4530&id=32561