بین الملل تابناک: رجب طیب اردوغان، رئيس جمهوری ترکیه پس از پنج سال برای نخستین بار در رای هیئتی بلندپایه وارد عربستان سعودی شد و با پادشاه و ولیعهد این کشور دیدار و گفتگو کرد.
دیدار اردوغان از عربستان میتواند به چندین سال روابط پرتنش میان ریاض و آنکارا پایان دهد و طرفین بتوانند روابط تیره خود را ترمیم کنند. دفتر ارتباطات ریاست جمهوری ترکیه اعلام کرد که رجب طیب اردوغان در درمراسمی رسمی در کاخ الاسلام در شهر جده در دریای سرخ مورد استقبال مقامهای رسمی سعودی قرار گرفته و با ملک سلمان، پادشاه این کشور دیدار و گفتگو کرده است.
سفر اردوغان که به دعوت ریاض صورت میگیرد پس از آن است که ترکیه پرونده محاکمه قتل جمال خاشقجی، روزنامهنگار سعودی که در سال ۲۰۱۸ در کنسولگری سعودی در شهر استانبول به قتل رسید، تعلیق و آن را برای رسیدگی به عربستان واگذار کرد. مقامهای سعودی تلاش زیادی کرده بودند تا بتوانند ترکیه را به بستن این پرونده راضی کنند. دستگاه قضایی ترکیه در ابتدای ماه جاری اعلام کرد که ادامه رسیدگی به این پرونده را به مسئولان سعودی سپرده است.
در همین رابطه تابناک در گفتگو با محمد قیصری کارشناس مسائل خاورمیانه به سفر اردوغان به عربستان پرداخته است.
متن گفتگو با این کارشناس مسائل خاورمیانه را در ادامه می خوانید:
سفر اردوغان به عربستان سعودی و دست بر شانه کسی که روزگاری سلطان او را به «محمد اره» شهره کرده بود، در ساحت نظر حاکی از پایانی بر دوران فترت رابطه بین سلطان و ملک است، هرچند که برخلاف اردوغان که سلطان روابط پاندولی و موقتی است، سعودی به کینه ای شتری شهرت داشته و برخلاف دوران کوتاه و البته پر سروصدای اعلام حضور بن سلمان در عرصه سیاست عربستان، سعودی ها به احتیاط و محافظه کاری و ثبات در روابط خارجی شهره بودند و لذا بعید می نماید که خام رویای اردوغان شده و آبروریزی مفتضحانه خاشقچی را که همین سلطان علم عثمان کرده بود، فراموش کنند. همچنانکه در ماجرای کودتای ضد اردوغان در ترکیه، سلطان انگشت اتهام را به سمت سعودی نشانه گرفت. با این وجود به نظر می رسد که منطق پویایی ها و تحولات در سطوح بین المللی، منطقه ای و حتی داخلی، ضرورت تحول در روابط فی مابین را ایجاب میکند. مسئله ای که می توان تبلور آن را در سفر اردوغان به عربستان سعودی و در آغوش گرفتن بن سلمان مشاهده کرد.
جنگ روسیه و اوکراین و عدم اطمینان از آینده عرضه انرژی
سفر اردوغان به ریاض و احتمالا بهبود روابط میان ترکیه و عربستان را می شود از سطوح متفاوت تحلیل کرد. اولین سطح، پویایی های نظام بینالملل با تمرکز بر جنگ روسیه و اوکراین و حمایت اروپا و ایالات متحده آمریکا از اوکراین است.به ویژه که این مسیله در همسایگی و نزدیکی ترکیه در حال وقوع است. اهمیت این مسیله زمانی برجسته می شود که بدانیم روسیه تامین کننده بخشی از انرژی مورد نیاز ترکیه است و از طرف دیگر، ترکیه علیرغم ژست میانجیگرایانه ای که در این درگیری برعهده گرفته، در نهایت اگر مجبور به ورود به اردوگاه یکی از اطراف نبرد شود، بی شک آن طرف اوکراین خواهد بود. کما اینکه هم اکنون نیز با توجه به اطلاعات میدانی نبرد، پهپادهای بیرقدار ترکیه ازجمله سلاح هایی مورد استفاده اوکراینی ها هستند که نقش جدی در این نبرد داشتند. بنابراین ترکها با لحاظ دو متغیر بالا و احساس عدم اطمینان نسبت به آینده عرضه بازار انرژی، چرخش به سمت خلیج فارس و کشورهای اصلی تامین کننده انرژی همچون عربستان سعودی و امارات متحده عربی را در دستور کار قرار داده آمد. پیش از این نیز شاهد بهبود روابط ترکیه با امارات بودیم و در در ادامه روابط با عربستان هم به عنوان یکی از اصلی ترین عرضه کنندگان انرژی در سطح بین المللی در دستور کار قرار گرفته است.
فروکش کردن رقابت ژئوپلیتیکی و منازعات ایدئولوژیک در سطوح منطقه ای
خروج احتمالی امریکا از منطقه، آغاز دوران پسا داعش در منطقه و کاهش منازعات ایدیولوژیک و ژئوپلتیک که مهمترین متغیرهای پویایی منطقه ای به شمار می روند، ترکها و ایضا سعودی ها را به این درک رسانده است که در مناسبات و روابط خودشان با منطقه تا حدودی تجدیدنظر کنند. بخشی از این تجدیدنظر که از قضا بخش متاخر، چالشی و سخت آن هم برمیگردد، به روابط فی مابین دو کشور اختصاص دارد و بخش های دیگر آن به بهبود روابط هر کدام از این دو کشور با سایر کشورهای منطقه برمیگردد که پیش از این در روابط ترکیه و امارات، عربستان و قطر، عربستان و ایران و … برمی گردد. در همین چارچوب ما میبینیم که ترکیه روابطش را با امارات و اسرائیل بهبود بخشیده و صحبت هایی برای تنش زدایی و بهبود روابط با سوریه هم از طرف ترکیه به گوش می رسد. به هر حال هم ترک ها و هم سعودی ها درصد هستند در صورت خروج ایالات متحده از منطقه، بتوانند تا اندازه ای نقش محوری و موثری ایفا در آینده کنند یا دست کم وزن منطقه ای فعلی خود را حفظ کنند.
نکته دیگر اینکه با پایان کار داعش در منطقه و فروکش کردن رقابتها و منازعات ژیوپلیتیک و ایدئولوژیک، به مقدار زیادی فضا برای همکاری و روابط میان منطقه ای فراهم شده است. به ویژه که هم ترک ها و هم سعودی ها در کنار ایران هر کدام سردمدار یکی از ایدئولوژی های اصلی و قطب های منازعه در طی سال های گذشته بودند. ترکها با حمایت از ایدئولوژی اخوانی در قالب نوعی نوعثمانی گری در کنار قطر و مصر قبل از سیسی (دوران مرسی) یکی از پایه ها و حتی دلایل منازعات ژیوپلیتیک و ایدئولوژیک در سطح منطقه بودند که در قالب حمایت از شبه نظامیان و گروه های تروریستی همچون جبهه النصره و بخش هایی از داعش به ویژه در سال های جنگ داخلی سوریه نمود یافت. سعودی ها نیز به عنوان سردمداران و حامیان اصلی گروه های سلفی، بخش های از داعش و نیروهای ضد انقلاب (بیداری اسلامی) عمل کردند که نمود آن را میتوان در جنگ و درگیری های خونین در عراق، سوریه، یمن و کودتا علیه مرسی در مصر مشاهده نمود. تقابل اصلی ايدئولوژي اخوانی به رهبری ترکیه و سلفی به رهبری عربستان را به ویژه در بحران قطر و قطع رابطه عربستان و همپیمانان او با این کشور و همچنین کودتا علیه مرسی و به قدرت رساندن سیسی به وضوح می توان مشاهده کرد که تالی آن تیره شدن روابط ترکیه و عربستان سعودی بود که در ماجرای کودتای علیه اردوغان در ترکیه و توطئه قتل خاشقچی به اوج رسید. با فروکش کردن این رقابتهای ایدئولوژیک تا اندازهای شاهد همکاری میان کشورهای منطقه هستیم.
نهایتا اینکه بخش دیگری از این موضوع، برخاسته از نیازهای داخلی ترکیه و وضعیت اقتصادی نه چندان مناسب این کشور در دوران کنونی و وضعیت دولت و شخص اردوغان دانست. به هر حال از نظر ترکیه، عربستان سعودی به عنوان بزرگترین اقتصاد منطقه بعد از ترکیه، نه تنها از ثروت زیادی برخوردار است بلکه پول زیادی هم برای خرج کردن دارد که می تواند در این وضعیت اقتصادی، کمکی جدی به اوضاع آشفته اقتصادی ترکیه و دولت آقای اردوغان باشد. به ویژه اگر این موضوع را از دریچه استراتژی فرصت طلبانه ترکی ببینیم که خودشان با تعبیر محترمانه تر عمل گرایی از آن یاد میکنند. نگاهی به روابط ترکیه در سطح منطقه به ویژه از دوران اتخاذ استراتژی بازگشت به منطقه خاورمیانه که از حدود سالهای 2005 و ناامیدی از پیوستن به اروپا و با تقویت و تثبیت جایگاه نیروهای همسو با اردوغان همراه بود، نشان می دهد که ترکیه رابطه پایدار و با ثباتی با هیچ کدام از کشورهای منطقه نداشته است. مسیله ای که به خوبی نمایانگر این موضوع است که اساس سیاست و روابط منطقه ای ترکیه بر یک فرصت طلبی صرف و موقتی بنا نهاده شده است که ترکیه سعی در معرفی آن در قالب محترمانه تر عملگرایی دارد.