بر مبنای نظریه بازی‌ها قرار دادن بازیگران در متن فشارهای متعارض سبب خواهد شد که آنها در تشخیص اولویت ها دچار مشکل شوند و همچنین توان تصمیم‌گیری به موقع و دقیق از آنها سلب شود. مقام معظم رهبری در بخشی از بیاناتشان در دیدار مسئولان، کارگزاران و جمعی از مدیران ارشد دستگاههای مختلف کشوری و لشگری، تهدید و تطمیع را دو ابزار کار شیطان برای ایجاد خطای محاسباتی در انسان دانستند و با بیان اینکه ناکارآمدی دو ابزار اصلی دشمن یعنی «تهدید نظامی» و «تحریم» باعث روی آوردن استکبار به ایجاد اختلال در نظام محاسباتی دستگاه‌ها و مقامات ایرانی شده است، افزودند: «رفتار آمریکا و قدرت‌های سلطه‌گر مانند رفتار شیطان است چرا که آنها همواره تلاش دارند با تهدید و تطمیع و بویژه با وعده‌هایی که هیچ‌گاه به آن‌ها عمل نمی‌کنند، کشورهای دیگر را مرعوب و تحت سلطه خود درآورند، و شیطان نیز تلاش دارد با تهدید و تطمیع، دستگاه محاسباتی انسان را از کار بیاندازد و او را دچار خطای در محاسبه کند.»

ایشان تأکید کردند: «جمهوری اسلامی بر مبنای عناصر اصلی محاسبات عقلانی خود یعنی «اعتماد به پروردگار و سنن آفرینش» و «شناخت دشمن و بی اعتمادی به او»، راه پرافتخار خود را با تکیه بر مردم، بهره گیری از تجربه ها و تلاش و مجاهدت پیگیر برای تحقق آرمانهای ملت ادامه می دهد.»

در واقع، استکبار جهانی که خود را در تضاد بنیادین با جمهوری اسلامی می‌بیند به طرق مختلف تلاش می‌کند تا در مسیر تحقق اهداف نظام اسلامی و نیل آن به پیشرفت خلل وارد کند و یکی از تاکتیک ها و شاید بتوان گفت راهبردهای آنان برای این منظور، تلاش برای ایجاد اختلال در محاسبات مسئولان نظام اسلامی است. آنها برای نیل به این هدف خود، همواره کوشیده‌اند تا با مسأله‌سازی و چالش‌آفرینی برای نظام جمهوری اسلامی ایران، در ابعاد داخل�� و خارجی، به سرگرم کردن و غفلت مسئولان نظام از مسائل اصلی و اساسی کشور بپردازند و همچنین توان تصمیم‌گیری دقیق و صحیح را از آنها سلب کنند و به تعبیر مقام معظم رهبری، مسئولان نظام و دستگاه های مختلف را دچار خطای محاسباتی کنند. زیرا به اعتقاد آنان و بر مبنای نظریه بازی‌ها (Games theory)، قرار دادن بازیگران در متن فشارهای متعارض سبب خواهد شد که آنها در تشخیص اولویت ها دچار مشکل شوند و همچنین توان تصمیم‌گیری به موقع و دقیق از آنها سلب شود. استکبار جهانی در این زمینه حداقل از سه روش عمده بهره برده است:

1- بحران‌آفرینی در حوزه‌های مختلف که از بدو پیروزی انقلاب شروع شده و تاکنون ادامه داشته است. در این زمینه می‌توان به کودتای ژنرال هایزر، کودتای طبس، کودتای نوژه، هشت سال جنگ تحمیلی، استفاده از عناصر مزدور منافق و…، نقش‌آفرینی در غائله 18 تیر 78 و همچنین فتنه 88 و ده‌ها مورد دیگر اشاره کرد. به عبارت دقیق‌تر، استکبارجهانی همواره خواسته است تا با امنیتی کردن محیط داخلی و پیرامونی جمهوری اسلامی ایران، این نظام را در محیط امنیت قرار دهد تا عمده توان مردم و مسئولین صرف حفظ امنیت و حفظ وضع موجود باشد. خنثی‌کردن نقشه‌ها و توطئه‌های استکبار اگر چه اقدامی بسیار مهم و یکی از مهمترین نشانه‌های کارآمدی نظام اسلامی است، اما نکته مهم در اینجا این است که تحقق پیشرفت نیازمند گذر از امنیت است. یعنی اگر کشوری می‌خواهد پیشرفت کند، ابتدا باید در حوزه امنیت دغدغه و نگرانی‌هایش مرتفع شده باشد. مسأله مهمی که استکبار در این راستا بر آن تمرکز دارد، برجسته سازی شکاف های نهفته در بطن جامعه ایران و به عبارتی فعال کردن این شکافهاست.

2- اتهام زنی به نظام اسلامی در زمینه‌های مختلف: استکبار جهانی با این کار می‌خواهد که نظام اسلامی همواره در حالت تدافعی و دفاع از خود باشد تا از این طریق نیز بخشی از توان آن که می‌بایست در خدمت پیشرفت کشور باشد، صرف دفاع از خود در مقابل هجمه‌های بی‌اساس و واهی آنان شود. به عبارت دیگر، استکبار با حاشیه‌سازی می‌خواهد نظام اسلامی را دچار حاشیه‌روی کند.

3- بزرگنمایی قدرت و توان خود و در مقابل، ضعیف نشان دادن توانمندی‌های نظام اسلامی: استکبار برای آنکه طرف مقابل خود را وادار به انفعال کند، با اقدامات رسانه‌ای و تبلیغات وسیع همواره سعی دارد که به بزرگنمایی توانایی‌های خود بپردازد. آنها در این زمینه برای اینکه زمینه باوراندن هر چه بیشتر این منظور خود در نزد جامعه هدف خود را فراهم کنند، به ضعیف نشان دادن و توانمندی‌های نظام اسلامی از یک سو و بزرگنمایی کاستی‌های آن از سوی دیگر اقدام می‌کنند. هدف عمده استکبار در این زمینه این است تا مسئولان و دست‌اندرکاران نظام اسلامی را به بی‌توجهی به ظرفیت‌های بیشمار درون‌زای داخلی وادارد و راه وابسته (وابستگی) را به مثابه راه اصیل پیشرفت نشان دهد.

هر چند به این موارد می‌توان چندین مورد دیگر را هم اضافه کرد اما در پایان باید گفت که اعتماد و حسن ظن به وعده‌های الهی، تلاش برای حفظ و ارتقای وحدت و همدلی میان مسئولان و مسئولان و مردم، روشنگری و تبیین شرایط موجود، رصد هوشمندانه تحرکات دشمنان، تفکیک قائل شدن میان مسائل اصلی و فرعی در ابعاد داخلی و خارجی (مراقبت از اینکه در زمین دشمن بازی نکنیم)، تلاش برای خدمت رسانی هرچه بیشتر به مردم در اقصی نقاط کشور، به عنوان اقدامی که خنثی کننده نقشه دشمن در فعال‌سازی شکاف‌های قومی، زبانی، مذهبی و … است و مواردی از این دست را باید از جمله مهمترین الزامات لازم برای رویارویی با نقشه‌های دشمنان دانست. البته علی‌رغم این واقعیت باید گفت که مسئولان نظام اسلامی و دستگاه‌های مختلف و همچنین مردم عزیز همواره در مقابل توطئه‌های دشمنان هوشیار بوده اند. به گونه‌ای که امروز علی‌رغم توطئه‌های مختلف دشمنان نظام اسلامی، این نظام نه تنها توانسته است چالش‌های مختلف را پشت سر بگذارد، بلکه توانسته است پیشرفت‌های قبل توجهی را نیز عرضه کند.

بصیرت، دشمن و حربه خطای محاسباتی / مصطفی قربانی/ چهارشنبه 18 تیر 1393