خانه » همه » مذهبی » دعایی برای غلبه بر هوای نفس و شهوات

دعایی برای غلبه بر هوای نفس و شهوات


دعایی برای غلبه بر هوای نفس و شهوات

۱۳۹۲/۰۸/۲۰


۴۹۶۷۵ بازدید

کدام ذکر یا دعایی برای غلبه بر هوای نفس و شهوات در دوران جوانی که امکان ازدواج برای یک جوان وجود ندارد بسیار مفید و مثمر ثمر است؟

در پاسخ به مطالب زیر توجه کنید .
1.      به طور کلی یاد خدا به هر شکل و هر صورت در راندن شیطان و دوری از گناه و غلبه بر هوای نفس و شهوات موثر و مفید است .
2.      بنا بر این هر دعا و ذکری چون یا خداوند خداوند و توجه به او است در غلبه بر میل و هوا و شهوت ناروا و نا بجا و بی مورد نقش موثری دارد .
3.      اما در عین حال برای غلبه بر شهوات و کنترل موج امیال سرکش تنها دعا و ذکر کافی نیست بلکه برای این منظور باید به اموری توجه داشت و نکاتی را رعایت نمود که در ذیل به آنها اشاره می شود .
4.      ستیز و مجاهده با شیطان کاری مستمر و دایمی است و تا انسان در این عالم زنده است و زندگی می کند ادامه دارد. و دام های شیطان برای انسان های با تقوا و دارای کمال و شناخت بیشتر، ظریفتر و پیچیده تر و مخفی تر است .
نخستین گام در مبارزه با شیطان این است که اطاعت از او را به تدریج کم نموده و به آهستگی از شبکه های دام او خارج شویم هر چند در این مبارزه ممکن است پای انسان بلغزد و در مورادی فریب او را بخورد. هر چقدر ارتباط انسان با خدای متعال و معرفت نسبت به او عمیق تر و گسترده تر باشد، تسلط شیطان بر او کمتر است .
چنانچه خدای متعال در این مورد می فرماید :  انه لیس له سلطان علی الذین آمنوا و علی ربهم یتوکلون   ؛ شیطان تسلطی بر کسانی که مؤمن بوده و بر پروردگارشان توکل می کنند ندارد   ؛  ( نحل، آیه 99 )  و نیز می فرماید :  ان عبادی لیس لک علیهم سلطان؛   تو (شیطان) بر بندگان خاص من تسلط و نفوذی نداری   ؛  ( اسراء، آیه 65 ).
به طور کلی کار شیطان وسوسه کردن است و با پناه بردن دائمی به خداوند و ارتباط پیوسته با او و توسل و ربط با اولیای الهی(ع) می توان از این وسوسه ها رها شد و یا آن را به حداقل رسانید و شیطان را تسلیم نمود، چنانچه در روایت داریم که پیامبر بزرگ اسلام(ص) فرمودند: شیطان من به دست من مؤمن و رام گردید. پس بهترین راه حل، توجه کامل و دایمی به خداوند متعال و اولیائش و خود را در قلعه استوار و نفوذ ناپذیر او و اولیای پاک او درآوردن و رعایت کامل تقوای الهی کردن است .
برای مبارزه با گناه و هواهای نفسانی رعایت چند نکته لازم است و از آنجا که افراد از نظر روحیه و فکر متفاوت هستند برخی از نکات برای بعضی از اشخاص کاربردی تر می باشد و تشخیص این مطلب با خود شما است .
باید توجه داشت که فاصله گرفتن از بدى و گناه و نزدیک شدن به معنویات و قرب خداوند، امرى تدریجى است و محتاج صبر و حوصله فراوان است. انسان باید مانند کوهنوردى باشد که گاهى به قله کوه بلندى که قصد صعود به آن را دارد نگاه مى کند و احساس مى کند هنوز تا قله کوه راه زیادى مانده و از طرفى به دامنه کوه نگاه مى کندو مى بیند از آن فاصله گرفته و این حالت بین ترس و امید را چنان چه در قرآن کریم و روایات معصومین(ع) آمده، همواره در زندگى خود حفظ کند. یعنى هم از این که گاهى توفیق بندگى و دورى از گناه را پیدا کرده امیدوار و خوشحال باشد و هم از این که گاهى دچار لغزش و گناه مى شود، ترسان و بیمناک گردد .
انسانى که گاهى دچار گناه خطا مى گردد و بعد پشیمان مى گردد و خود را ملامت و سرزنش مى کند، به مرحله اى رسیده که داراى نفس لوّامه و سرزنشگر شده است و یک پله از مرحله نفس اماره یعنى نفسى که به زشتى و بدى امر مى کند و از انجام آن ملول نمى گردد و بیمى ندارد، بالاتر آمده است و این فرد یک قدم به هدف نزدیک شده است و باید خدا را شاکر بود و از او خواست که توفیق رسیدن به مراحل بالاتر و هر چه بیشتر نزدیکتر شدن به خود را به ما عنایت کند .
در این راه چند امر داراى نقش اساسى مى باشد :
1- تقویت اراده و تصمیم جدى براى گام برداشتن در جاده بندگى و اطاعت امر الهى و بى توجهى به وسوسه هاى شیطان و هوا و هوس ها از طریق شناخت شیطان و مکائد شیطان و راه کمال انسان, شناخت دین , خداوند و شناخت های دیگری که در این راه نیاز است .
2- یاد و ذکر خداوند به معناى وسیع آن که مهمترین یاد همان انجام واجبات و ترک محرمات است .
3- تماس دایم با خداوند و بندگان برگزیده او از طریق قرائت قرآن و توسلات و خواندن دعاها .
4- ارتباط و تماس و دوستى با کسانى که بنده خوب خدا مى باشند و دیدن و همنشینى با آنها ما را به یاد خوبى ها و به یاد خداوند مى اندازد .
5- مطالعه کتاب هایى که سطح بینش انسان را نسبت به عالم و جهان آفرینش و مبدأ و معاد بالا ببرد و اصول اعتقادى صحیح و صاف را به انسان بیاموزد و او را با معارف و تعالیم دینى بیش از پیش آشنا نماید، مانند کتاب هاى استاد شهید مطهرى و نیز کتاب هاى شیهد آیت الله دستغیب شیرازى .
6- انجام کارهاى صالح و خدمت و احترام به پدر و مادر و کسانى که بر گردن انسان حق دارند، زمینه ساز توفیقات بیشتر و انجام اعمال نیک بعدى مى باشد .
7- ترک زمینه گناه: این خود زیرمجموعه اى دارد که مهمترین آن عبارت از است :
* کنترل چشم: دقیقا باید مواظب چشم خود بود که مبادا به نامحرم و کلاً هر آنچه که شهوت انگیز است، نگاه شود. عن الصادق(ع): «النظر سهم من سهام ابلیس مسموم و کم من نظرة اورثت حسرة طویله؛ نظر دوختن تیرى مسموم از تیرهاى ابلیس است و چه بسا نگاهى که حسرت درازمدتى را (در دل) به ارث بگذارد»، (سفینة البحار، شیخ عباسى قمى، ماده نظر ).
تا حد امکان انسان از حضور در مجالس مختلط یا برخورد با نامحرم پرهیز نماید .
کنترل چشم تابعى از روح تقواست که اگر در آدمى پدیدار شد به تبع آن کنترل چشم نیز به دنبال آن خواهد آمد و راهى که صددرصد گناه نکردن در تمام زندگى را تضمین کند براى افراد عادى بشر چیز سهلى نیست؛ زیرا انسان موجودى مختار و داراى تمایلات گوناگون است. بلى با عزمى آهنین و مبارزه اى دائمى با نفس تدریجا مى توان به چنین جایگاه رفیعى دست یافت. موارد زیر در این زمینه بسیار سودمند است، ولى هیچ یک را تضمین قطعى نمى توان به حساب آورد. بلکه تضمین نهایى، در نفس و عزم راسخ خود انسان است :
بهترین راه منصرف کردن نگاه و دید و یا بازداشتن نگاه از تیزى و خیره نمودن است. حضرت على(ع) فرمود: «کسى که چشم خود را پایین اندازد، دلش آسوده گردد، تأسف کمتر خورد و از نابودى در امان ماند»، (غرر الحکم، ص 9122 – 9125). هم چنین مى فرماید: «هر که نگاه هایش پاک باشد، اوصافش نیکو شود»؛ «کسى که عنان چشم خود را رها کند، زندگى اش را به زحمت مى اندازد»؛ «کسى که نگاه هایش پیاپى باشد، حسرت هایش دائمى و پیاپى خواهد بود»، (تحف العقول، ص 97) و نیز فرمود: «بسا هوسى از نیم نگاهى حاصل است»، (بحارالانوار، ج 71، ص 293 ).
در قرآن کریم آمده است: «اى پیامبر! به مؤمنان و مؤمنات بگو که در مقابل نامحرم چشم هاى خود را بپوشانند و نگاه خیره نکنند»، (نور، آیات 31 – 30). گفتنى است که نگاه همراه با تیزى و خیرگى، نگاهى است که انسان زیبایى و زشتى طرف مقابل را تشخیص دهد .
* کنترل گوش: باید از شنیدنى هایى که ممکن است به حرام منجر شوند و زمینه ساز حرام هستند پرهیز شود. مانند نوار موسیقى، صداى شهوت انگیز نامحرم و …
* ترک مصاحبت با دوستان ناباب: دوستانى که باعث مى شوند انسان مزه گناه را مزمزه کند، در واقع دشمن هستند و باید از آنها پرهیز کرد .
از امام سجاد(ع) نقل شده: «النهى عن مصاحبة خمسة و محادثتهم و مرافقتهم فى طریق و هم الکذاب والفاسق والبخیل والاحمق والقاطع لرحمه؛ حضرت از همراهى و سخن گفتن و رفیق بودن با پنج کس را نهى فرموده: کذاب، گناهکار، بخیل، احمق و کسى که قطع رحم کرده است»، (همان، ماده صحب ).
البته اینها از مهمترین زمینه هاى گناه هستند که باید ترک شوند ولى کلاً هر چیزى که زمینه گناه را فراهم مى کندباید ترک شود .
8- ترک فکر گناه: ترک زمینه گناه سهم به سزایى در ترک فکر گناه دارد ازاین رو هر چه بیشتر و دقیقتر زمینه گناه ترک شود فکر گناه کمتر به سراغ انسان مى آید. این فکر گناه است که شوق در انسان ایجاد مى نماید و بعد از شوق اراده ى عمل سپس خود گناه محقق مى شود، مسلما تا اراده و شوق و میل نسبت به کارى نباشد انسان مرتکب آن کار نمى گردد .
هر گاه فکر گناه و وسوسه آن به ذهن آمد بلافاصله آن را از لوح ذهن خارج کردن و توجه خود رابه خدا و امور شریفه مشغول داشتن . 
جدیت و موفقیت در این امر پیروزی بزرگی است و در واقع دفع دشمن شیطان نفس از همان خاکریز اول است .
قرآن مجید در وصف پارسایان می فرماید : « ان الذین اتقوا اذا مسهم طائف من الشیطان تذکروا فاذاهم مبصرون ; پرهیزگاران چون گرفتار وسوسه شیطان شوند هماندم متذکر (یاد خدا) شده و بصیرت یابند » ( اعراف, آیه 201 )
9- اشتغال به برنامه شبانه روزى: حتما باید شبانه روز خود را با برنامه ریزى صحیح و متناسب وضع روحى و جسمى خود پر کنید و هیچ ساعت بیکارى نداشته باشید تا نفس شما را مشغول کند. در اوقات بیکارى وسوسه هاى نفس و شیطان به سراغ انسان مى آید و او را به فکر گناه و سپس به خود گناه مى کشاند قال امیرالمؤمنین على(ع): «ان هذه النفس لامارة بالسوء، فمن اهملها، جمحت به الى المآثم؛ براستى و حقیقت که این نفس (انسانى) پیوسته و مرتب به بدى امر مى کند در نتیجه هر کس آن را به خود واگذارد (و به کارى نگمارد) نفس او را به سمت گناهان مى کشاند»، (الغرر والدرر، باب النفس به نقل از سرالاسراء، استاد على سعادت پرور، ج 1، ص 544، ح 4 ).
10- روزه گرفتن: روزه گرفتن قواى حیوانى و شهوانى انسان را تضعیف مى کند اگر قواى شهوانى ضعیف گشت قهرا فکر گناه هم کم رنگ مى شود. عن ابى جعفر(ع) قال: «اذا شبع البطن طغى؛ هرگاه شکم پر شود طغیان مى کند، (المحجة البیضاء، ملا محسن فیض کاشانى، ج 5، ص 150). مفهومش این است اگر شکم بر نشود طغیان نمى کند و بهترین قسم جوع و گرسنگى همان روزه گرفتن است .
تذکر این نکته بسیار ضرورى است که اولاً: روزه نباید براى بدن ضررى داشته باشد وگرنه شرعا حرام است. ثانیا: براى کارهاى روزمره مخل نباشد. ثالثا: اگر نه مضر بود ونه مخل فقط روزهاى دوشنبه و پنج شنبه باشد نه بیشتر ولى در هر صورت اگر براى روزه گرفتن عذرى است مورد بعدى یعنى ورزش دو برابر شود .
11- ورزش: هر روز ورزش لازم است البته آن ورزش هایى باشد که براى بدن ضررى ندارد مثل نرم دویدن و نرم طناب زدن و انجام حرکت هاى کششى و اگر براى روزه گرفتن عذرى هست زمان ورزشى دوبرابر شود مثلاً از بیست دقیقه به چهل دقیقه افزایش یابد .
12- یاد مرگ: این یکى دیگر از چیزهاى بسیار مفید است که فکر گناه را یا از بین مى برد و یا کم مى کند که این به شدت و ضعف فرو رفتن در فکر مرگ بستگى دارد اگر انسان با این واقعیت انس بگیرد و مردن را باور دل سازد نقشى سازنده و بالا برنده دارد. قال امیرالمؤمنین على(ع): «اذکروا هادم اللذات و منغض الشهوات و داعى الشتات؛ یاد کنید (مرگ را) درهم کوبنده لذات را و تیره و تلخ کننده شهوات را و دعوت کننده جدایى ها را»، (الغرر والدرر، باب الموت، به نقل از سرالاسراء، استاد على سعادت پرور، ج 2، ص 159 ).
یاد مرگ دل را از تعلق به شهوات جدا مى سازد و انسان را از گناه و فکر گناه باز مى دارد آنچه که بسیار مهم است این است که اولاً این فکر هر روز و مستدام باشد اگر شبانه روزى نیم ساعت باشد کافى است ثانیا در مکان خلوتى باشد مخصوصا اگر آن مکان خلوت خود محیط قبرستان باشد به هر گونه که این فکر در مرگ با جان عجین شود و باور دل گردد بسیار مطلوب است مثلاً یکى از کیفیت هاى فکر در مرگ را یکى از بزرگان چنین مى فرمود: تمام خاطرات تلخ و شیرین گذشته را در حد امکان مثل یک فیلم از ذهن بگذراند و به خود بباوراند که همه اینها گذشت و چند روز باقى مانده عمر هم مى گذرد لحظات جان دادن، وقتى که خویشان و نزدیکان را رها مى سازد و از تمام تلخ و شیرینى ها وداع مى کند و… همه و همه را به خوبى تأمل کند تا دل بلرزد و چشم بگرید .
13). مطالعه و تفکر پیرامون عواقب سوئ و وخیم گناه. (در این رابطه مطالعه کتب پیرامون معاد بسیار نافع و لازم است )
14). خود را همواره در محضر حق تعالی دانستن و او را به یقین در همه حال مراقب و بینای به افعال خود نگریستن .
15). استمداد از خداوند و دعا و نیایش که فرمود: «اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود هیچ کدام به فضیلت و تزکیه روی نمی آوردید » ( و لو لا فضل الله علیکم و رحمته ما زکی منکم من احد ابدا و لکن الله یزکی من یشاء ) ؛ ( نور، آیه 21 )
16). جایگزین سازی اعمال و عادات نیکو; مانند شرکت دائمی در نماز جماعت، نماز شب، زیارت اهل قبور و دعا. «ان الحسنات یذهبن السیئات »( هود، آیه 114 ) ; خوبی ها سرانجام میدان را بر بدی ها تنگ خواهد کرد و آنها را از بین خواهد برد .
17). محاسبه نفس همه روزه و در صورت رخداد خطا خود را محاکمه و توبیخ نمودن و بلافاصله استغفار کردن .
18). مطالعه پیرامون زندگی پارسایان و زاهدان و مطالعه کتب اخلاقی و … .
19). ذکر و یاد خدا .
عصاره آنچه تا حال مطرح شد ذکر و یاد خداوند است .
ذکر خدا آثار مثبت فراوانی دارد. «ذکر» از آن جهت که با ذاکر اتحاد وجودی می یابد و ذکر خدا با حضور او همراه است، پس ذاکر خود را در مشهد و محضر خدا حاضر می بیند و از کمال قرب بهره مند می شود. در نتیجه بر محور حیااز بسیاری از افکار پلید و اخلاق زشت و اعمال نکوهیده احتراز می کند .
این که انسان «حیا» را سرلوحه افکار و اعمال خود قرار دهد از مهمترین اهداف تربیتی اسلام شمرده می شود. خداوند در اولین آیات نازل شده بر پیامبر – صلی الله علیه و آله – روی این اصل تربیتی تاکید بسیار نموده، آنجا که می فرماید: آیا انسان نمی داند ( و حیا نمی کند) از این که خدا او را می بیند؟ (الم یعلم بأن الله یری )( علق، آیه 14 )
مومن با این ویژگی در مصاف با اهریمن درون و بیرون که او را به هوی فرا می خواند و بساط هوس را را به روی او می گشاید، (بر آنها) پیروز می شود به طوری که برای دفع هر خطر آلودگی به گناه محفوظ می ماند یا برای رفع گناه مرتکب شده، تائبانه کوشش می کند. از سوی دیگر شیطان که عامل نسیان و غفلت از حق است با ذکر خدا رانده می شود. پس ذکر و یاد خدا یکی از دو اثر مثبت را خواهد داشت: یکی آن که مانع غفلت است و به اصطلاح جنبه دفع خطر دارد و دیگر آنکه نسیان پدید آمده را به توجه تبدیل می کند و به تعبیری جنبه رفع خطر دارد .
نکته مهمی که درباره ذکر خدا باید مراعات شود استمرار آن است. شیطان هرگز از تعدی نسبت به انسان صرف نظر نمی کند، بنابراین باید عامل دفع یا رفع آن نیز استمرار داشته باشد. از این رو به «ذکر کثیر» امر شده است. «یا ایها الذین آمنوا اذکروا الله ذکرا کثیرا »( احزاب، آیه 41 )
یکی از مهمترین نمونه های ذکر، تلاوت قرآن است. سعی کنید از هر فرصتی برای این منظور استفاده کرده، آیات قرآن را با توجه به معانی و مفاهیم آن قرائت نمائید. مخصوصا شبها سوره واقعه را بخوانید .
در باره فضیلت تلاوت این سوره از پیامبر عظیم الشأن اسلام نقل شده که فرمود: کسی که سوره واقعه را بخواند، نوشته می شود که این فرد از غافلان نیست .( تفسیر مجمع البیان، ج9 ص212، به نقل از تفسیر نمونه، ج23 ص194 )
به قول حافظ (علیه الرحمه ):

زاهد ار رندی حافظ نکند فهم چه باک

دیو بگریزد از آن قوم که قرآن خوانند

سخن آخر این است که این دستورات وقتى نتیجه مى بخشد که هر چه دقیق تر به آن عمل شود زمان نتیجه آن بستگى به شرایط و خصوصیات افراد دارد، ازاین رو پى گیر زمان نتیجه نباید بود فقط هم و غمّ صرف عمل به دستورات شود .
کتب زیر سفارش مى شود : 
1- نردبان آسمان (دروس اخلاق حضرت آیت الله بهاءالدینى)، تدوین و ویرایش: اکبر اسدى
2- سلوک معنوى، تدوین و ویرایش: آقاى اکبر اسدى
3- خودشناسى براى خودسازى، محمد تقى مصباح یزدى
معناى مطالعه این کتب عمل کردن به آن از آغاز تا پایان نیست بلکه براى عمل به دستورالعمل هاى اخلاقى ترتیبى لازم است که باید با علماى بزرگ اخلاق یا همین نهاد نمایندگى مشورت شود .
نکته مهم این است که در راه بندگى خدا نباید بیش از حد معمول به خود فشار وارد آورد بلکه باید حریم واجبات و محرمات را رعایت نمود و مستحبات را بنا به گفته روایات در هنگام سرحال بودن و نشاط انجام داد و بیشتر به کیفیت عبادات و اخلاص و توجه و حضور در آنها اهمیت داد تا کمیت و مقدار آنها. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 3/100110486 )
 
 

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد