خانه » همه » مذهبی » دعا-رضا و تسلیم-

دعا-رضا و تسلیم-


دعا-رضا و تسلیم-

۱۳۹۳/۰۲/۲۴


۶۱۵ بازدید

با سلام و تشکر
در برخی احادیث آمده است که خدای متعال می فرماید: در صدد بر نیایید آنچه به مصلحت شماست به من بیاموزید زیرا من به مصالح شما داناترم،من در مورد آنچه به مصلحت شماست بخل نمی ورزم
و برخی از اساتید هم در مورد دعا می فرمایند: خدا کریمه و منتظر درخواست شخص نیازمند نمی ماند تا می توانی چیزی درخواست نکن و غیره …
با این اوصاف دیگر نمی توانم دعا کنم تعدادی از دوستانم هم دچار این موضوع شدند و آنها هم می گویند ما نمی توانیم دیگر دعا کنیم با چیزی از خدا بخواهیم البته دعاهای مفاتیح را می خوانم حتی در مورد دیگران هم نمی توانم دعا کنم مثلا شخصی که مریض است می گویم اگر خیر او در شفا یافتن باشد خداوند به او سلامتی می دهد خدا به مصالح او داناتره آیا این روحیه که در ما ایجاد شده اشتباهه چه باید کرد؟

درخواست از خدا هیچ عیبی ندارد ، در بعضی ازاحادیث قدسی آمده که «ای موسی، نمک آشت را نیز از من بخواه!» والبته اینکه انسان مراقب باشد که از خدا چیزی نخواهد، وبگوید خدا از وضع من آگاه است، مقام بالاتری است واین مقام، «مقام صبر»و«مقام رضا » است یعنی خدایا بدهی یا ندهی راضیم وتفاوتی برایم ندارد!
چطور نسبت به تقدیر خداوند حکیم راضی باشیم ؟
ازنشانه های یک مسلمان این است که درمقام رضا وسپس تسلیم امر پروردگارش باشد وآنچه را که خداوند برای اوبخواهد وتقدیر کند، بدون چون وچرا بپذیرد! درسوره بقرة /208 چنین آمده است: یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِی السِّلْمِ کَافَّةً وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ «اى کسانى که ایمان آورده اید همگى در مقام تسلیم در آیید و از گامهاى شیطان پیروى نکنید که او براى شما دشمن آشکار است.»
مقام رضا، بالاترین درجه ى تکامل است. تکامل داراى درجاتى است: اوّل: صبر «فَاصْبِرْ»، دوّم: تنزیه خداوند «وَ سَبِّحْ … فَسَبِّحْ»، سوّم: سپاس و ستایش پروردگار «وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ»، چهارم: رضا به قضاى الهى. «لَعَلَّکَ تَرْضى »
در خبر است موقعى که اهل بهشت در بهشت قرار میگیرند و متنعّم بجمیع نعم الهى میشوند خطاب میشود که آیا آرزوى دیگرى دارید عرض میکنند : «ربنا رضاک » خدایا رضایت تو را می خواهیم که مقام رضا بالاترین مقام بهشت است!
ولی مقام تسلیم بالاتر از مقام رضا است ! چنانچه از ابى عبد اللَّه علیه السّلام مرویست که در مقتل عرض کرد: «الهى رضا بقضائک صبراعلى بلائک، تسلیما لامرک …»
درسوره بقرة/ 128چنین آمده :« …رَبَّنا وَ اجْعَلْنا مُسْلِمَیْنِ لَکَ وَ مِنْ ذُرِّیَّتِنا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَکَ…» «پروردگارا، ما دو نفر را نسبت بخودت مسلم قرار ده و همچنین از ذریت ما امّت مسلمى براى خود قرار ده …» مراد از مسلم در اینجا صاحب مقام تسلیم است که فوق مقام رضا و توکل و صبر است زیرا صبر عبارت از تحمل مشاق عبادت و ترک معصیت و بلا میباشد بدون اینکه بیتابى و ناسپاسى کند و توکل واگذار نمودن کارها بخداست یعنى مطابق دستور او رفتار کند و اعتماد باو نماید و رضا موافقت طبع و میل با مشیت و اراده حق است یعنى هر چه خدا براى او بخواهد خوشنود باشد و تسلیم اینست که «خودى در میان نبیند و میلى در نفس نیابد بلکه خود و اراده و میل خود را فانى در اراده حق به بیند و بمرتبه وَ ما تَشاؤُنَ إِلَّا أَنْ یَشاءَ اللَّهُ »« دهر آیه 30 » برسد! و این مقام خاصان درگاه احدیت و مقربان پیشگاه ربوبیّت میباشد و لذا حضرت ابراهیم و اسمعیل این مقام را از خداوند براى خود و بعض از ذریه خود مسئلت مینمایند زیرا که «من» آیه« وَ مِنْ ذُرِّیَّتِنا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَکَ» براى تبعیض است و شامل جمیع ذریه نمیشود چون میدانند همه ذریه آنها لایق این مقام نبوده و بآن نخواهند رسید و میان آنها مشرکان و بت پرستان و ستمکاران میباشند .
بنا براین وجوه ،مراد از اسلام همان مقام تسلیم صرف نسبت باراده الهى است که عالیترین مراتب اسلام است چنانچه در ذیل آیه شریفه:«رَبَّنا وَ اجْعَلْنا مُسْلِمَیْنِ لَکَ» بیان شد و همین مقام است که منشأ اصطفاء و صلاحیت مى باشد. دوستى ابراهیم به خدا، مقام تسلیم او بود حتى به جبرئیل فرمود: «حسبى من سؤالى علمه بحالى» «همین که خدا می داند که من، در چه وضعی هستم مرا کافی است (ولازم نیست که از او درخواستی داشته باشم ومن راضی وتسلیمم به آنچه که او مرا در آن چیز قرار دهد، حتی اگر لازم بداند که در آتش قرار گیرم وبسوزم!) پس مقام تسلیم بالاتر از مقام رضا است ، چون مسلم کسی است که: هیچ خودیتى در خود نبیند و تسلیم صرف باشد!

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد