عصراسلام: او قبل از این در فکر توسعه حاکمیتش باشد و یا در فکر پر کردن مساجد یا ابلاغ به جمعه و جماعت باشد که چه بگویند و چه نگویند، کمر همت بسته تا حکومتش را رصد کند که به کسی “ظلم” نشود.
دغدغههای سیاسی
بازکردن زخم های سیاسی!
امام علی(ع) از امور تلخ سیاسی گذشته عبور کرده و اجازه باز شدن زخم های کهنه سیاسی را نمیدهد. نه اینکه ظلم را فراموش کرده باشد بلکه میداند آنچه نابود میشود؛ امنیت دین و مردم است: “فلم اری فیه الا القتال او الکفر بی جاء محمد (ص).” (نهج/خ ۴۳ . ر.ک نامه۶۲)
و وقتی یکی از یارانش درباره سقیفه پرسش کرد، فرمود: “امروز و این شرائط چه جای این سؤال؟!”(نهج/ خ ۱۶۲)
بحران آفرینی به بهانه حمایت از ولایت!
امیرالمومنین (ع) نه تنها در زمان حضورش اجازه بحران آفرینی به بهانه حمایت از خود را نمیدهد بلکه برای بعد از شهادتش هم پیش بینی لازم را کرده و امکان میدان داری به عناصری که میتوانستند به بهانه کشته شدن امام علی (ع) ایجاد بحران کنند را نداد و فرمود: “مبادا راه بیافتید و به انگیزه خونخواهی من، باعث ریختن خون مردم شوید = یا بنی عبدالمطلب لاالفینکم تخوضون دماء المسلمین خوضا تقولون و قتل امیر المؤمنین” (نهج/ نامه ۴۷)
دغدغه اخلاقی
اخلاقِ متکبرانه در حکومت!
امام علی (ع) با هر گونه ظهور اخلاق متکبرانه که منتهی به روشهای جائرانه میشود، مقابله نمود. هم خود اجازه نمیدهد که شهروندانش ذلیلِ او باشند و هم به مالک نوشت: “مبادا خُلق وخوی دیکتاتوریت پیداکنی = لاتقولن انی مومر آمرفاطاع….” (نهج/نامه۵۳)
رواج بی ادبی در حکومت!
بی ادبی از نقطه بسیار تلخ حکومتهاست، و این تاحدودی طبیعی است چون از طرفی قدرت است و از سوی دیگر وجود دشمن! اما امام علی(ع) اجازه شکستن حریمها را نمیدهد. در جنگ صفین یکی از فرماندهان یا سربازان به سپاه مقابل فحاشی کرد! امام (ع) همه را جمع کرد و در سخنرانی خود بدون مجامله اعلام داشت: “فحاشی و بی ادبی در حکومت علی نیست =انی اکره لکم ان تکونوا سبابین”(نهج/خ ۲۰۶)
دغدغه اداری و اقتصادی
ظلم در ادارات حکومتی!
“سوده همدانی”زن شجاعی است که خدمت حضرت (ع) رسید و گفت در یکی از ادارات حکومت شما بر من ظلم شده! علی (ع) گریان شد و از خداطلب مغفرت نمود و شخصا به کار آن زن رسیدگی کرد بطوریکه سالها بعد این زن خاطره آن روز را برای معاویه نقل کرد و با گریه شعری خواند که معروف شد: “صلی الاله علی جسم تضمنه قبرفاصبح فیه العدل مدفونا” (عقدالفرید۱۱۲/۲)
رانت خواری خواص!
از مهمترین عوامل نابود کننده حکومتها “رانت و رانت خواری” است! یعنی اصحاب قدرت و وابستگان قومی و جناحی آنان با دستی که در قدرت و ثروت دارند، دست به دزدیهایی میزنند بشکل قانونی در میآورند!
امام (ع) به شریح قاضی نوشت: “چرا خانه هشتاد دیناری تهیه کردی؟!” (نامه/۳)
و به کارگزارش نوشت: “تو در اموال مسلمین خیانت کردی و تو را عزل نمودم!” (نامه/۲۰و۴۰)
و به کارگزار دیگرش بنام منذر نوشت: “خیانت کردی و سریعاً از قدرت کنار رو” (نامه/۷۱)
و البته همین حساسیت امام (ع) در مورد خاندان خودش بشدت افزایش دارد؛ دختر حضرت امیر(ع) از مسئول امور مالی حکومت برای سه روز بمناسبت عید قربان گردنبندی را به امانت گرفت و امام آن را دید و دخترش را توبیخ کرد و وقتی از امانت بودن و ضامن بودن شخصِ خزانه دار مطلع شد، فرمود: “اگر چنین نبود دست دخترم را قطع میکردم =اول هاشمیة قطعت یدها” (وسائل ۲۹۲/۲۸)
دغدغههای فکری
ممنوعیتِ اظهارِ نظر در رابطه با راس حاکمیت!
وقتی امام علی (ع) در طلیعه جنگ جمل، نامهای به کوفیان ارسال فرمود و آنان را دعوت به تفکر و تعقل در تصمیمات امام المسلمین کرد و از ابراز عقیده شان استقبال نمود: “بیائید وببینید من دراین شرائط تشخیصام چگونه است؟ آیا منطبق بر خیر وخوبی است؟ اگر در تصمیمات من خیر دیدید کمک کنید و اگر نقطه ضعفی بود تذکر دهید = انی اذکر ا… من بلغه کتابی هذا لمّا نفر الیَّ فان کنت محسناً اعانتی و ان کنتُ مسئیاً استعتبنی”(نهج البلاغه نامه/۵۷)
تبعیت کور!
ترویج اطاعت بی چون و چرا در حکومت از دیگر دغدغههای امام(ع) است. او چون جامعه عقلانی را دوست دارد تبعیت ازحاکمیت را بر مدار اصول روشنِ شرعی و عقلی مطرح میفرماید:
“فان للطاعة اعلاما واضحه و سبلاً نیّره و محجة نهجة”(نهج/ نامه۳۰)
امام علی(ع) در پی ساختن جامعهای است که دارای اساس فکری باشد و با تفکر و تعقل، ازجهالت دور باشد تا گرفتار شعارهای دروغین و خرافه های بزک کرده و توده های پوپولیستی نشود. جامعهای مبرا از جهالت است که شهروندانش از حاکمیتهای جناحی و هزارفامیل وحاکمان سلیقهای محفوظ است.
هادی سروش