۱۳۹۵/۱۲/۰۲
–
۲۵۵ بازدید
چگونه مى توان عدم تحریف قرآن را اثبات کرد؟
به طور کلى در رابطه با تحریف ناپذیرى قرآن، دلایل متعددى اقامه شده است که از جمله آنها «گواهى تاریخ» است. پژوهش هاى تاریخى و مقایسه بین قرآن هاى موجود و قرآن هاى صدر اسلام، نشان مى دهد که حتى یک کلمه از این کتاب الهى، کم یا زیاد نشده است.اینجا به بیان بخشى از آنها به طور اختصار اکتفا مى کنیم:
1. برهان حکمت[ قرآن شناسى، ج 1، ص 216.]خداوند آخرین کتاب آسمانى خود را به نام قرآن، براى هدایت بشر فرستاده است. خداوند دیگر نه کتابى مى فرستد و نه پیامبرى؛ بنابراین قرآن اولین و آخرین منبع هدایت بشر تلقى مى شود. تحریف چنین کتابى، مساوى با گمراهى و یا حداقل سرگردانى بشر است و این با حمید و حکیم بودن خداوند سازگار نیست. بنابراین خداوند خود به مقتضاى حکیم بودنش این کتاب را حفظ مى کند.
2. برهان اعجاز
این دلیل به تعبیر علامه طباطبایى[ طباطبایى، سید محمدحسین، قرآن در اسلام، ص 117.] بهترین و استوارترین دلیل براى صیانت قرآن در زمان کنونى به شمار مى رود. تمام وجوه اعجازى که براى قرآن، زمان رسول اللّه وجود داشت مثل تحدى، فصاحت و بلاغت و زیبایى الفاظ آن، هدایت انسان به سوى حق، صدق مطلق مطالب آن و… بر همین قرآن کنونى منطبق و یافت مى شود. بى تردید در صورتى که بین این فاصله زمانى، کمترین نقصان و یا اضافه اى در آن به وقوع مى پیوست، به طور یقین دیگر از آن اوصاف اعجازى، خبرى نمى ماند و حال آنکه همه آنها در قرآن کنونى باز هم یافت مى شود.
3. برهان خاتمیت
قرآن از طرفى، در چندین جا تصریح مى کند که کلام خدا و سند نبوت است و کتاب اسلام به شمار مى آید[ مانند: آیه 34 سوره طور و آیه 88 سوره اسراء17.] و از طرف دیگر، دین اسلام را دین خاتم معرفى مى کند[ مانند: آیه 85 سوره آل عمران و آیه 40 سوره احزاب.]. روشن است که معناى خاتمیت، مصونیت از تحریف است. اما سخن در این است که چه چیزى از دین باید مصون از تحریف باشد؟ یقینا آنچه به نام دین و مجموعه هدایت الهى براى یک پیامبر نازل گشته است؛ یعنى، کتاب او باید مصون از تحریف باشد و این شرط لازم مصونیت دین از تحریف است[ همان، ص 66 و درباره خاتمیت ر.ک: مطهرى، مجموعه آثار، ج 2، ص 183 و ج 3، ص 153).].
4. برهان تحدى دائمى
قرآن در همه زمان ها و مکان ها و حتى در زمان حاضر، توان و قدرت فکرى و ذهنى بشر را براى همانندسازى به مبارزه فرا مى خواند. اما بشر حاضر، مثل انسان هاى گذشته، عاجزانه در مقابل آن شکست را پذیرا مى شود. از این ناتوانى موجود، به راحتى مى توان پى برد که حتى قرآن کنونى به تحریف دچار نشده است.
5. برهان جامعیت
قرآن در راستاى هدایت و راهنمایى بشر، از بیان چیزى که لازمه بشر در امر سعادت باشد، فروگذارى نکرده است. قرآن حاضر همانندقرآن موجود در گذشته ها داراى این صفت است. حال اگرقرآن در زمان حاضر، داراى صفتى است، چگونه مى توان احتمال نقصان یا زیادت را در آن داد؟ بنابراین قرآن کنونى از هرگونه تغییرى مصون است.
6. برهان تواتر
تمام آیات و سوره هاى کنونى قرآن مجید، همانند قرآن گذشته، دست به دست و سینه به سینه به طور همگانى، توسط مسلمانان نقل گردیده است. این تواتر منطقى، دلالت مى کند هیچ کلمه و آیه یا سوره اى، نه از قرآن کاسته و نه بر آن افزوده شده است. بنابراین قرآن کنونى با توجه به واجد بودن صفت تواتر، از هرگونه تحریفى سالم است.
7. شیوه وحیانى قرآن
این برهان مبتنى بر نوع نگرش مسلمانان بر مسئله وحى و تمایز مسیحیان از آن است. مسلمانان معتقدند وحى در واقع، تکلم و گفتار لفظى خداوند است که به وسیله جبرئیل به پیامبر صلى الله علیه و آله مى رسید و پیامبر صلى الله علیه و آله موظف بود عین همان الفاظ را به مردم برساند. اما مسیحیان بر این باورند که وحى در حقیقت انکشاف خدا و تجربه انسان است که در بشر تجلى مى کند و این عامل انسانى است که آن را در مقام بازگو، تعبیر مى کند و لذا ممکن است در تعبیر آن، مرتکب اشتباه هم بشود. روشن است که طبق نگرش اول به یقین الفاظ قرآن نمى تواند از نقش عامل انسانى متأثر شود. از این رو، چاره اى جز پذیرفتن تحریف ناپذیرى قرآن بر اساس دیدگاه مسلمانان در بین نمى ماند.
8. شیوه بیانى قرآن
قرآن در جهت تعارض با منافع زورمندان و سلطه جویان، بیش از آنکه به نام اشخاص بپردازد به بیان شاخص ها توجه کرده است و به استثناى تصریح نام برخى افراد، به موارد جزئى نپرداخته است. و این یکى از تمهیدات الهى در مصونیت قرآن است که به نوبه خود باعث گردیده، براى کسى انگیزه کتمان یا تحریف آیات پیش نیاید و بهانه اى براى دسیسه حاکمان به طور آشکار نباشد.
9. شیوه نزول قرآن[ کیهان اندیشه، شماره 28، مقاله تحریف ناپذیرى قرآن، علامه مرتضى عسکرى.]یکى از تمهیدات الهى براى مصون ماندن قرآن، نزول تدریجى آن، آن هم با سبک و برنامه اى ویژه است. در مدت تقریبا 23 سال، آیات قرآن به دو شکل نازل شده است. آیاتى که در آغاز بعثت در مکه نازل گردیده، آیاتش کوتاه و موزون است؛ مانند:
«وَ الضُّحى وَ اللَّیْلِ إِذا سَجى ما وَدَّعَکَ رَبُّکَ وَ ما قَلى… ».
«الرَّحْمنُ عَلَّمَ الْقُرْآنَ خَلَقَ الْإِنْسانَ عَلَّمَهُ الْبَیانَ… ».
این مقاطع کوتاه و موزون، در حفظ آیات، تأثیر بى شائبه اى داشته است، آن هم در میان مردم روزگارى که امى بوده اند. اما در سال هاى بعد، آیات و سوره هاى بزرگ ترى در مدینه نازل شده است؛ زیرا در مدینه، هم آرامش بیشترى براى مسلمانان بوده و هم امکانات نوشتن و ثبت آیات وجود داشته است. بالاخره، نزول تدریجى قرآن، این نتیجه را داشت که وقتى حتى چند آیه نازل مى شد، پیامبر آن را براى مسلمان ها مى خواند (و آنان نیز حفظ مى کردند) و بعد آیه اى دیگر نازل مى گشت.
10. شیوه تعلیم قرآن
در تاریخ قرآن مهم است بدانیم که پیامبر صلى الله علیه و آله چگونه آیات را بر مردم مى خوانده و آنها را تعلیم مى داد؟ راوى مى گوید: پیامبر صلى الله علیه و آله در مدینه هر بار ده آیه به ما مى آموخت. ما ده آیه را یاد مى گرفتیم، سپس ده آیه دیگر و… براى مثال، یکى از صحابه در مسجد دمشق 1600 شاگرد را تعلیم قرآن مى داده است. به این شکل که آنها را به گروه هاى ده نفرى تقسیم کرده بود و هر ده نفر یک ناظر داشته اند که مجموع این ناظران و سرگروه ها 160 نفر مى شدند. افزون بر آن[ ابو عبدالله زنجانى، تاریخ القرآن، ص 42، موسسه الاعلمى، بیروت.] به شهادت تاریخ، در صدر اسلام عده زیادى از مسلمانان – که تعداد آنان را تا 43 نفر نوشته اند – به دستور پیامبر صلى الله علیه و آله هر آیه و یا سوره اى که نازل مى شد، بلافاصله مى نوشتند؛ از جمله معروف ترین اصحاب پیامبر که به نوشتن قرآن اهتمام خاصى مى ورزیدند، حضرت على علیه السلام و زید بن ثابت بودند.
11. اهتمام مسلمانان
بى شک از اهتمام پیامبر صلى الله علیه و آله بر قرائت قرآن و تحفیظ آن، مسلمانان جامعه آن روز، فضیلت بزرگى براى حفظ قرآن قائل بودند. مؤمن و منافق در این جهت بر یکدیگر سبقت مى گرفتند. معاشرت و انس با قرآن، جزو آداب و رسوم مردم در آمده بود و در مسائل و مشکلات خود به آن مراجعه مى کردند. تقدّس و فضیلت یافتن قرآن نزد مسلمانان، این نتیجه را به دنبال داشت که کسى نمى توانست ایده تغییر قرآن را در سر بپروراند[ مصباح یزدى، محمدتقى، قرآن شناسى، ج 1، ص 215، نشر مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى.].
اهتمام به نگه دارى و حفظ قرآن کریم در میان مسلمانان به اندازه اى بود که پس از نبى اکرم و در زمان خلافت ابوبکر، وقتى در جنگ یمامه تعدادى از حافظان قرآن کشته شدند، مسلمانان تصمیم گرفتند توجه بیشترى در حفظ قرآن به خرج دهند و به این منظور همه نسخه هاى قرآن را در یک جا جمع آورى کرده و از اینکه نقصانى در آنها واقع شود، جلوگیرى نمودند. حفظ این نسخه ها به شدت مورد توجه قرار گرفت و همین طور نسل بعد، قرآن را سینه به سینه حفظ مى کردند و به نسل بعد انتقال مى دادند[ طباطبایى، سید محمدحسین، ترجمه المیزان، ج 12، ص 167 – 161 مرکز نشر فرهنگى رجا.].
12. تکامل خط و کتابت
براى حفظ یک متن به صورت اصلى، باید شرایط طبیعى چنین امرى فراهم باشد. در عصرهاى گذشته تکامل خط و پیشرفت کتابت به آن میزان نبوده است که بتواند متنى را در بستر خویش و به صورت کامل حفظ کند. البته با رشد تمدن بشرى، زمینه هاى لازم براى چنین امرى پدیدار مى شد؛ چنان که به نظر برخى[ علامه خوئى، ترجمه البیان، ج 1، ص 309، نشر مجمع ذخائر اسلامى – قم، 1360 ش.] در زمان رسول اللّه شرایط و موقعیت حصول چنین کارى مهیا شد و زمینه را براى حفظ و صیانت قرآن فراهم آورد.
در پایان گفتنى است: اکثریت اهل سنت و شیعیان بر مصونیت قرآن موجود اتفاق نظر دارند اما برخى از اهل سنت و اندکى از شیعه گمان کرده اند که آیات فراوان دیگرى در قرآن وجود داشته که حذف شده است.
چنان که سیوطى از خلیفه دوم عمربن خطاب نقل کرده است: «آیات سوره احزاب به اندازه سوره بقره بوده و آیه رجم در آن بوده است!!» اما واقعیت این است که این گروه در اشتباهند و بنا بر تحقیق، آیات قرآن بدون کاستى و فزونى همین است که الان موجود است.[ براى مطالعه بیشتر ر.ک:
الف. معرفت، محمدهادى، تاریخ قرآن، تهران: سمت، چاپ دوم 1377، صص 167 – 154؛
ب. مصباح یزدى، محمدتقى، قرآن شناسى، (قم: مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى، چاپ اول، 1376)؛
پ. حسن زاده آملى، حسن، قرآن هرگز تحریف نشده است؛
ت. معرفت، محمدهادى، التحقیق فى نفى التحریف عن القرآن.]
1. برهان حکمت[ قرآن شناسى، ج 1، ص 216.]خداوند آخرین کتاب آسمانى خود را به نام قرآن، براى هدایت بشر فرستاده است. خداوند دیگر نه کتابى مى فرستد و نه پیامبرى؛ بنابراین قرآن اولین و آخرین منبع هدایت بشر تلقى مى شود. تحریف چنین کتابى، مساوى با گمراهى و یا حداقل سرگردانى بشر است و این با حمید و حکیم بودن خداوند سازگار نیست. بنابراین خداوند خود به مقتضاى حکیم بودنش این کتاب را حفظ مى کند.
2. برهان اعجاز
این دلیل به تعبیر علامه طباطبایى[ طباطبایى، سید محمدحسین، قرآن در اسلام، ص 117.] بهترین و استوارترین دلیل براى صیانت قرآن در زمان کنونى به شمار مى رود. تمام وجوه اعجازى که براى قرآن، زمان رسول اللّه وجود داشت مثل تحدى، فصاحت و بلاغت و زیبایى الفاظ آن، هدایت انسان به سوى حق، صدق مطلق مطالب آن و… بر همین قرآن کنونى منطبق و یافت مى شود. بى تردید در صورتى که بین این فاصله زمانى، کمترین نقصان و یا اضافه اى در آن به وقوع مى پیوست، به طور یقین دیگر از آن اوصاف اعجازى، خبرى نمى ماند و حال آنکه همه آنها در قرآن کنونى باز هم یافت مى شود.
3. برهان خاتمیت
قرآن از طرفى، در چندین جا تصریح مى کند که کلام خدا و سند نبوت است و کتاب اسلام به شمار مى آید[ مانند: آیه 34 سوره طور و آیه 88 سوره اسراء17.] و از طرف دیگر، دین اسلام را دین خاتم معرفى مى کند[ مانند: آیه 85 سوره آل عمران و آیه 40 سوره احزاب.]. روشن است که معناى خاتمیت، مصونیت از تحریف است. اما سخن در این است که چه چیزى از دین باید مصون از تحریف باشد؟ یقینا آنچه به نام دین و مجموعه هدایت الهى براى یک پیامبر نازل گشته است؛ یعنى، کتاب او باید مصون از تحریف باشد و این شرط لازم مصونیت دین از تحریف است[ همان، ص 66 و درباره خاتمیت ر.ک: مطهرى، مجموعه آثار، ج 2، ص 183 و ج 3، ص 153).].
4. برهان تحدى دائمى
قرآن در همه زمان ها و مکان ها و حتى در زمان حاضر، توان و قدرت فکرى و ذهنى بشر را براى همانندسازى به مبارزه فرا مى خواند. اما بشر حاضر، مثل انسان هاى گذشته، عاجزانه در مقابل آن شکست را پذیرا مى شود. از این ناتوانى موجود، به راحتى مى توان پى برد که حتى قرآن کنونى به تحریف دچار نشده است.
5. برهان جامعیت
قرآن در راستاى هدایت و راهنمایى بشر، از بیان چیزى که لازمه بشر در امر سعادت باشد، فروگذارى نکرده است. قرآن حاضر همانندقرآن موجود در گذشته ها داراى این صفت است. حال اگرقرآن در زمان حاضر، داراى صفتى است، چگونه مى توان احتمال نقصان یا زیادت را در آن داد؟ بنابراین قرآن کنونى از هرگونه تغییرى مصون است.
6. برهان تواتر
تمام آیات و سوره هاى کنونى قرآن مجید، همانند قرآن گذشته، دست به دست و سینه به سینه به طور همگانى، توسط مسلمانان نقل گردیده است. این تواتر منطقى، دلالت مى کند هیچ کلمه و آیه یا سوره اى، نه از قرآن کاسته و نه بر آن افزوده شده است. بنابراین قرآن کنونى با توجه به واجد بودن صفت تواتر، از هرگونه تحریفى سالم است.
7. شیوه وحیانى قرآن
این برهان مبتنى بر نوع نگرش مسلمانان بر مسئله وحى و تمایز مسیحیان از آن است. مسلمانان معتقدند وحى در واقع، تکلم و گفتار لفظى خداوند است که به وسیله جبرئیل به پیامبر صلى الله علیه و آله مى رسید و پیامبر صلى الله علیه و آله موظف بود عین همان الفاظ را به مردم برساند. اما مسیحیان بر این باورند که وحى در حقیقت انکشاف خدا و تجربه انسان است که در بشر تجلى مى کند و این عامل انسانى است که آن را در مقام بازگو، تعبیر مى کند و لذا ممکن است در تعبیر آن، مرتکب اشتباه هم بشود. روشن است که طبق نگرش اول به یقین الفاظ قرآن نمى تواند از نقش عامل انسانى متأثر شود. از این رو، چاره اى جز پذیرفتن تحریف ناپذیرى قرآن بر اساس دیدگاه مسلمانان در بین نمى ماند.
8. شیوه بیانى قرآن
قرآن در جهت تعارض با منافع زورمندان و سلطه جویان، بیش از آنکه به نام اشخاص بپردازد به بیان شاخص ها توجه کرده است و به استثناى تصریح نام برخى افراد، به موارد جزئى نپرداخته است. و این یکى از تمهیدات الهى در مصونیت قرآن است که به نوبه خود باعث گردیده، براى کسى انگیزه کتمان یا تحریف آیات پیش نیاید و بهانه اى براى دسیسه حاکمان به طور آشکار نباشد.
9. شیوه نزول قرآن[ کیهان اندیشه، شماره 28، مقاله تحریف ناپذیرى قرآن، علامه مرتضى عسکرى.]یکى از تمهیدات الهى براى مصون ماندن قرآن، نزول تدریجى آن، آن هم با سبک و برنامه اى ویژه است. در مدت تقریبا 23 سال، آیات قرآن به دو شکل نازل شده است. آیاتى که در آغاز بعثت در مکه نازل گردیده، آیاتش کوتاه و موزون است؛ مانند:
«وَ الضُّحى وَ اللَّیْلِ إِذا سَجى ما وَدَّعَکَ رَبُّکَ وَ ما قَلى… ».
«الرَّحْمنُ عَلَّمَ الْقُرْآنَ خَلَقَ الْإِنْسانَ عَلَّمَهُ الْبَیانَ… ».
این مقاطع کوتاه و موزون، در حفظ آیات، تأثیر بى شائبه اى داشته است، آن هم در میان مردم روزگارى که امى بوده اند. اما در سال هاى بعد، آیات و سوره هاى بزرگ ترى در مدینه نازل شده است؛ زیرا در مدینه، هم آرامش بیشترى براى مسلمانان بوده و هم امکانات نوشتن و ثبت آیات وجود داشته است. بالاخره، نزول تدریجى قرآن، این نتیجه را داشت که وقتى حتى چند آیه نازل مى شد، پیامبر آن را براى مسلمان ها مى خواند (و آنان نیز حفظ مى کردند) و بعد آیه اى دیگر نازل مى گشت.
10. شیوه تعلیم قرآن
در تاریخ قرآن مهم است بدانیم که پیامبر صلى الله علیه و آله چگونه آیات را بر مردم مى خوانده و آنها را تعلیم مى داد؟ راوى مى گوید: پیامبر صلى الله علیه و آله در مدینه هر بار ده آیه به ما مى آموخت. ما ده آیه را یاد مى گرفتیم، سپس ده آیه دیگر و… براى مثال، یکى از صحابه در مسجد دمشق 1600 شاگرد را تعلیم قرآن مى داده است. به این شکل که آنها را به گروه هاى ده نفرى تقسیم کرده بود و هر ده نفر یک ناظر داشته اند که مجموع این ناظران و سرگروه ها 160 نفر مى شدند. افزون بر آن[ ابو عبدالله زنجانى، تاریخ القرآن، ص 42، موسسه الاعلمى، بیروت.] به شهادت تاریخ، در صدر اسلام عده زیادى از مسلمانان – که تعداد آنان را تا 43 نفر نوشته اند – به دستور پیامبر صلى الله علیه و آله هر آیه و یا سوره اى که نازل مى شد، بلافاصله مى نوشتند؛ از جمله معروف ترین اصحاب پیامبر که به نوشتن قرآن اهتمام خاصى مى ورزیدند، حضرت على علیه السلام و زید بن ثابت بودند.
11. اهتمام مسلمانان
بى شک از اهتمام پیامبر صلى الله علیه و آله بر قرائت قرآن و تحفیظ آن، مسلمانان جامعه آن روز، فضیلت بزرگى براى حفظ قرآن قائل بودند. مؤمن و منافق در این جهت بر یکدیگر سبقت مى گرفتند. معاشرت و انس با قرآن، جزو آداب و رسوم مردم در آمده بود و در مسائل و مشکلات خود به آن مراجعه مى کردند. تقدّس و فضیلت یافتن قرآن نزد مسلمانان، این نتیجه را به دنبال داشت که کسى نمى توانست ایده تغییر قرآن را در سر بپروراند[ مصباح یزدى، محمدتقى، قرآن شناسى، ج 1، ص 215، نشر مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى.].
اهتمام به نگه دارى و حفظ قرآن کریم در میان مسلمانان به اندازه اى بود که پس از نبى اکرم و در زمان خلافت ابوبکر، وقتى در جنگ یمامه تعدادى از حافظان قرآن کشته شدند، مسلمانان تصمیم گرفتند توجه بیشترى در حفظ قرآن به خرج دهند و به این منظور همه نسخه هاى قرآن را در یک جا جمع آورى کرده و از اینکه نقصانى در آنها واقع شود، جلوگیرى نمودند. حفظ این نسخه ها به شدت مورد توجه قرار گرفت و همین طور نسل بعد، قرآن را سینه به سینه حفظ مى کردند و به نسل بعد انتقال مى دادند[ طباطبایى، سید محمدحسین، ترجمه المیزان، ج 12، ص 167 – 161 مرکز نشر فرهنگى رجا.].
12. تکامل خط و کتابت
براى حفظ یک متن به صورت اصلى، باید شرایط طبیعى چنین امرى فراهم باشد. در عصرهاى گذشته تکامل خط و پیشرفت کتابت به آن میزان نبوده است که بتواند متنى را در بستر خویش و به صورت کامل حفظ کند. البته با رشد تمدن بشرى، زمینه هاى لازم براى چنین امرى پدیدار مى شد؛ چنان که به نظر برخى[ علامه خوئى، ترجمه البیان، ج 1، ص 309، نشر مجمع ذخائر اسلامى – قم، 1360 ش.] در زمان رسول اللّه شرایط و موقعیت حصول چنین کارى مهیا شد و زمینه را براى حفظ و صیانت قرآن فراهم آورد.
در پایان گفتنى است: اکثریت اهل سنت و شیعیان بر مصونیت قرآن موجود اتفاق نظر دارند اما برخى از اهل سنت و اندکى از شیعه گمان کرده اند که آیات فراوان دیگرى در قرآن وجود داشته که حذف شده است.
چنان که سیوطى از خلیفه دوم عمربن خطاب نقل کرده است: «آیات سوره احزاب به اندازه سوره بقره بوده و آیه رجم در آن بوده است!!» اما واقعیت این است که این گروه در اشتباهند و بنا بر تحقیق، آیات قرآن بدون کاستى و فزونى همین است که الان موجود است.[ براى مطالعه بیشتر ر.ک:
الف. معرفت، محمدهادى، تاریخ قرآن، تهران: سمت، چاپ دوم 1377، صص 167 – 154؛
ب. مصباح یزدى، محمدتقى، قرآن شناسى، (قم: مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى، چاپ اول، 1376)؛
پ. حسن زاده آملى، حسن، قرآن هرگز تحریف نشده است؛
ت. معرفت، محمدهادى، التحقیق فى نفى التحریف عن القرآن.]