{J الف ) عصمت در تلقى وحى J} یکى از مهمترین حوزه هاى عصمت پیامبران ، عصمت از در این زمینه وجود دارد از جمله :
. 1 انسان در پیمودن راه کمال و سعادت جاودان ، نیازمند لطف ، هدایت و راهنمایى خداوند است و تنها با اتکا به حس و عقل خود نمى تواند این راه را طى کند ، لذا لازم است که خداوند راه کمال و سعادت را بر وى بنمایاند .
. 2 راهى که از جانب خداست باید مصون از خطا باشد .
. 3 آورنده پیام الهى باید در تلقّى وحى ، دچار اشتباه نشود و از خطا و خیانت در رساندن پیام الهى مصون و معصوم باشد . در غیر این صورت سخن و رفتار وى ناسازگار با هدف الهى از ارسال پیامبران و به تعبیر دیگر نقض غرض خداى حکیم خواهد بود . 1
بنابراین تنها در صورتى هدف خداوند تأمین شده و حجّت بر مردم تمام مى شود که پیام الهى بى کم و کاست و مصون از هرگونه تصرّف عمدى و سهوى از جانب پیامبر ( صلى الله علیه و آله ) باشد .
{J ب ) عصمت در نگهدارى و ابلاغ وحى J}
همان دلیلى که ضرورت عصمت پیامبر ( صلى الله علیه و آله ) در اصل ادعاى نبوّت را اثبات مى کرد ، عصمت وى در ابلاغ وحى را نیز اثبات مى کند ، زیرا هدف اصلى بعثت ، ابلاغ پیام الهى به مردم است و در صورتى این پیام به مردم رسیده و حجّت بر آنان تمام مى شود که پیامبر ( صلى الله علیه و آله ) در حفظ و ابلاغ وحى ، مصون از هرخطا و ناراستى باشد .
به عبارت دیگر اگر پیامبران که از عالم غیب و ماوراى طبیعت – که در دسترس حواس انسان نیست – خبر مى دهند ، مصون از دروغ عمدى و سهوى نباشند ، گزارش آنان اطمینان آور نخواهد بود و با چنین احتمالى نمى توان به گزارش غیبى آنان اعتماد کرد و سرنوشت ابدى خویش را به گزارش خطاپذیر آنان سپرد . بنابراین عصمت پیامبران به لحاظ عقلى و منطقى لازمه اعتماد و پذیرش دعوت دینى آنان است .
{J ج ) عصمت در تبیین و تفسیر وحى J}
در قرآن ، تفاصیل و جزئیات بسیارى از معارف و احکام نیامده بلکه توسّط پیامبر ( صلى الله علیه و آله ) بیان شده است . پیامبر ( صلى الله علیه و آله ) از این رو تفسیر پیامبر از وحى ، جزء دین و یکى از منابع دینى است .
بنابراین اگر مواردى از پیام الهى نیاز به تفسیر دارد ، لازم است که از جانب خدا یا آورنده آن تفسیر شود . غرض الهى و نیاز مردم به وحى و رهبرى آسمانى در صورتى تأمین مى شود و حجّت خدا بر مردم تمام خواهد شد که تفسیر معصومانه و تضمین شده اى از کتاب آسمانى ارائه گردد . بنابراین پیامبر ( صلى الله علیه و آله ) باید در مقام تفسیر پیام الهى ، معصوم باشد تا غرض الهى تحصیل و نیاز انسان به پیام الهى ، تأمین و حجت بر مردم تمام شود .
{J د ) عصمت از گناه J}
از مهمترین حوزه هاى عصمت ، دورى از گناه و معصیت است . مراد از گناه ، نافرمانى از دستورات مولوى ، یعنى ارتکاب محرّمات و ترک واجبات الهى است 2 و از همین رو گناه صغیره و هم کبیره را در بر مى گیرد . برخى برآنند که پیامبر ( صلى الله علیه و آله ) باید از گناهان اخلاقى نظیر حیله ، تزویر ، ناسپاسى ، ناجوانمردى و . . . نیز پیراسته باشد . 3
به تعبیر مرحوم علاّمه طباطبایى ، هر چیزى که هتک حرمت بندگى و مخالفت مولا به حساب آمده ( اعمّ از فقهى ، اخلاقى ، آشکار و پنهان و فعلى و خصلتى ) و به نوعى با بندگى و عبودیت ناسازگار است ، گناه تلقّى مى شود . 4
از آنجا که تبلیغ به دو صورتِ گفتارى و رفتارى مى باشد لازم است پیامبران در گفتار و رفتار از هرگونه گناه و خطا به دور باشند زیرا اکثر قریب به اتفاق مردم از گفتار کسى اثر پذیرفته و آن را لازم الاتباع مى شمرند که با رفتارش هماهنگى داشته باشد . تناقض رفتار و گفتار پذیرش سخن را دشوار مى سازد و مردم را به تردید مى افکند . پس از آنجا که هدف خداوند رساندن پیام خویش به عموم مردم است ، لازم است کسى را به پیامبرى انتخاب کند که عملاً نیز معصوم بوده و نه تنها در عمل کارى نکند که مخالف پیام و دعوت الهى باشد ، بلکه اسوه و نمونه عملى مکتب و پیام الهى باشد . 5 شیعه در اسلام ، سیدمحمدحسین طباطبایى ، ص . 183
علاوه بر این که پیامبر ، انسان کاملى است که بر قواى خویش تسلّط و ولایت دارد ، او ولى خدا و مظهر اسماى حُسنى و صفات عُلیاى الهى است . چنین شخصیتى همواره از گناه و خطا به دور است .
آیات و روایات زیادى نیز مؤیّد این تقریب مى باشد . 6 این دلیل علاوه بر عصمت از گناه به عصمت از اشتباه هم نظر داشته و متکفّل اثبات عصمت همه جانبه ( عصمت مطلق ) پیامبر ( صلى الله علیه و آله ) است .
{J ه ) عصمت از خطا در عمل به تکالیف الهى J}
یکى از وجوه عصمت پیامبر ( صلى الله علیه و آله ) ، عصمت از لغزش ، اشتباه و یا فراموشى در انجام تکالیف و احکام الهى است . این مسئله دلایل متعدّدى دارد که در اینجا به بیان دو دلیل بسنده مى شود :
{J دلیل یکم – نقض غرض J}
. 1 هدف از بعثت پیامبران در صورتى تأمین مى شود که مردم اطمینان کامل به آنان داشته باشند .
. 3 اطمینان در صورتى حاصل مى شود که آنان در انجام تکالیف دچار لغزش و اشتباه نشوند . اگر پیامبر ( صلى الله علیه و آله ) در انجام تکالیف معصوم از اشتباه نباشد به طور معمول مردم دچار شک شده و احتمال اشتباه در ابلاغ وحى نیز در ذهن آنان رسوخ خواهد کرد ، لاجرم اعتبار و عصمت وحى زیر سؤال خواهد رفت . 7
. 1 انجام تکالیف دینى توسّط پیامبران نوعى تبلیغ و ابلاغ عملى آنها به حساب مى آید .
. 2 اگر پیامبر در این زمینه معصوم نباشد ، به دو دلیل با ابلاغ معصومانه دین منافات دارد :
الف . در مواردى موجب سلب اعتماد مردم مى شود . این در صورتى است که مردم متوجّه خطاى فرضى پیامبر بشوند .
ب . در مواردى موجب تلقّى نادرست مردم از آموزه هاى دینى مى شود . این در صورتى است که مردم متوجّه خطاى فرضى پیامبر نشوند .
براى مثال اگر پیامبر به تکرار یکى از احکام فردى یا اجتماعى دین را نادرست اجرا کند ، مثلاً مجرمى را بیش از حد تعیین شده الهى مجازات کند و نص استوار و واضحى هم بر خلاف آن اقامه نکرده باشد ، موجب مى شود که مردم عمل پیامبر را همان حکم الهى تلقى نموده و براى همیشه گرفتار اشتباه شوند .
به عبارت دیگر یکى از ساده ترین راه هاى تبیین و ابلاغ احکام دین ، عمل کردن خود پیامبر در حضور مردم است . بنابراین هرگونه خطا و لغزش پیامبر در عمل به این احکام موجب خلل در ایفاى رسالت الهى است .
{J و ) عصمت از خطا در زندگى عادى J}
خطا و لغزش پیامبر در امور عادى زندگى به طور معمول موجب سلب اعتماد مردم به پیامبر مى شود و این بى اعتمادى به امور دینى نیز سرایت مى کند . از دیگر سو عصمت پیامبر از هر خطایى که موجب سلب اعتماد عمومى شود ضرورت دارد . پس پیامبران باید داراى عصمت از خطا در امور عادى و دنیایى باشند .
{J ز ) عصمت تام J}
مجموع آنچه در مباحث پیشین آمد همان عصمت تام است که دلایل هر مرحله به طور جداگانه بررسى شد . اکنون مجموع این مراتب را به شکل منطقى زیر مى توان روشن ساخت :
. 1 هدف از انگیزش پیامبران ، هدایت مردم به سوى سعادت است .
. 2 این هدف آن گاه تأمین مى شود که عموم مردم اطمینان کامل به آنان داشته باشند .
از گناه ، که از هرگونه خطا و لغزش ، آن هم در همه عمر ، در امان باشند . در غیر این صورت مردم نسبت به آنان تردید نموده و در اصل دعوى نبوت و رسالت دچار شک خواهند شد .
. 4 هر چیزى که به طور معمول موجب تردید در دعوى نبوت و رسالت شود ، موجب نقض غرض خداوند از بعثت پیامبران است .
. 5 نقض غرض از خداى حکیم محال است پس :
. 6 خداوند پیامبران را در همه عمر ، از هرگونه گناه یا خطا و لغزشى که ناقض غرض بعثت باشد ، مصون و معصوم مى دارد .
برخى از متکلّمان بر ضرورت عصمت تام چنین استدلال کرده اند : H « یمکن الاستدلال على وجوب العصمه المطلقه بما ثبت عقلا و شرعاً أنه تعالى أحسن و اکمل فى ذاته و صفاته ، سواء فى الصفات الذاتیه و الفعلیه . . . و بعث الرسل فعل له تعالى فهو باعث الرسل و هذا من صفاته و أسمائه و لا ریب فى انّ بعث النبىّ الّذى هو معصوم فى جمیع الجهات ، أحسن و اکمل مِن بعث مَن لیس کذلک ، فاللّه تعالى لم یبعث الا النبىّ المعصوم بالعصمه المطلقه و هو المطلوب » E 8 .
یعنى : مى توان بر ضرورت عصمت مطلق چنین استدلال کرد :
. 1 از طریق عقل و شرع ثابت گردیده است که خداوند در ذات و صفات ذاتیه و فعلیه اش بهترین و کامل ترین است .
. 2 بعثت پیامبران ، فعل خداوند و از اسماء و صفات او است .
. 3 بدون شک بعثت پیامبرانى که از هر جهت معصوم باشند بهتر و کامل تر از کسى است که چنین نباشد . پس :
. 4 خداوند جز کسى که داراى عصمت باشد را به نبوّت برنمى انگیزد .
( 1 ) الیاقوت ، ابراهیم نوبختى ( ابواسحق ) ، ص 69 انوارالملکوت ، حلى ، ص . 189 ( 2 ) . ک : همان . ( 3 ) بدایه المعارف الالهیه ، سیدمحسن خرازى ، ج 1 ، ص . 266 ( 4 ) المیزان ، ج 2 ، ص . 134 ( 5 ) . ک : جایگاه مبانى کلامى در اجتهاد ، علاّمه طباطبایى مى نویسد : « معصیت و تخلّف از مؤداى دعوت و تبلیغ ، خود عملى است به ضد دعوت و موجب سلب وثوق و اطمینان مردم است از راستى و درستى دعوت ، و در نتیجه غرض و هدف دعوت را تباه مى کند . » ( 6 ) . ک : تفسیر موضوعى قرآن ، جوادى آملى ، ج 2 ، ص 492 و ج 9 ، ص 30 و 31 چهل حدیث ، امام خمینى ، ص 489 به بعد ( آیه 196 سوره اعراف ) براى اطلاع بیشتر به حدیث ، . ک : کافى ، کلینى ، ج 2 ، ص 352 ، حدیث . 7 ( 7 ) عصمهالانبیاء ، جعفر سبحانى ، ص 292 ، 293 الالهیات ، ج 3 ، ص 184 و . 192 ( 8 ) ایضاح المراد فى شرح کشف المراد ، على ربانى گلپایگانى ، ص . 364
. 1 انسان در پیمودن راه کمال و سعادت جاودان ، نیازمند لطف ، هدایت و راهنمایى خداوند است و تنها با اتکا به حس و عقل خود نمى تواند این راه را طى کند ، لذا لازم است که خداوند راه کمال و سعادت را بر وى بنمایاند .
. 2 راهى که از جانب خداست باید مصون از خطا باشد .
. 3 آورنده پیام الهى باید در تلقّى وحى ، دچار اشتباه نشود و از خطا و خیانت در رساندن پیام الهى مصون و معصوم باشد . در غیر این صورت سخن و رفتار وى ناسازگار با هدف الهى از ارسال پیامبران و به تعبیر دیگر نقض غرض خداى حکیم خواهد بود . 1
بنابراین تنها در صورتى هدف خداوند تأمین شده و حجّت بر مردم تمام مى شود که پیام الهى بى کم و کاست و مصون از هرگونه تصرّف عمدى و سهوى از جانب پیامبر ( صلى الله علیه و آله ) باشد .
{J ب ) عصمت در نگهدارى و ابلاغ وحى J}
همان دلیلى که ضرورت عصمت پیامبر ( صلى الله علیه و آله ) در اصل ادعاى نبوّت را اثبات مى کرد ، عصمت وى در ابلاغ وحى را نیز اثبات مى کند ، زیرا هدف اصلى بعثت ، ابلاغ پیام الهى به مردم است و در صورتى این پیام به مردم رسیده و حجّت بر آنان تمام مى شود که پیامبر ( صلى الله علیه و آله ) در حفظ و ابلاغ وحى ، مصون از هرخطا و ناراستى باشد .
به عبارت دیگر اگر پیامبران که از عالم غیب و ماوراى طبیعت – که در دسترس حواس انسان نیست – خبر مى دهند ، مصون از دروغ عمدى و سهوى نباشند ، گزارش آنان اطمینان آور نخواهد بود و با چنین احتمالى نمى توان به گزارش غیبى آنان اعتماد کرد و سرنوشت ابدى خویش را به گزارش خطاپذیر آنان سپرد . بنابراین عصمت پیامبران به لحاظ عقلى و منطقى لازمه اعتماد و پذیرش دعوت دینى آنان است .
{J ج ) عصمت در تبیین و تفسیر وحى J}
در قرآن ، تفاصیل و جزئیات بسیارى از معارف و احکام نیامده بلکه توسّط پیامبر ( صلى الله علیه و آله ) بیان شده است . پیامبر ( صلى الله علیه و آله ) از این رو تفسیر پیامبر از وحى ، جزء دین و یکى از منابع دینى است .
بنابراین اگر مواردى از پیام الهى نیاز به تفسیر دارد ، لازم است که از جانب خدا یا آورنده آن تفسیر شود . غرض الهى و نیاز مردم به وحى و رهبرى آسمانى در صورتى تأمین مى شود و حجّت خدا بر مردم تمام خواهد شد که تفسیر معصومانه و تضمین شده اى از کتاب آسمانى ارائه گردد . بنابراین پیامبر ( صلى الله علیه و آله ) باید در مقام تفسیر پیام الهى ، معصوم باشد تا غرض الهى تحصیل و نیاز انسان به پیام الهى ، تأمین و حجت بر مردم تمام شود .
{J د ) عصمت از گناه J}
از مهمترین حوزه هاى عصمت ، دورى از گناه و معصیت است . مراد از گناه ، نافرمانى از دستورات مولوى ، یعنى ارتکاب محرّمات و ترک واجبات الهى است 2 و از همین رو گناه صغیره و هم کبیره را در بر مى گیرد . برخى برآنند که پیامبر ( صلى الله علیه و آله ) باید از گناهان اخلاقى نظیر حیله ، تزویر ، ناسپاسى ، ناجوانمردى و . . . نیز پیراسته باشد . 3
به تعبیر مرحوم علاّمه طباطبایى ، هر چیزى که هتک حرمت بندگى و مخالفت مولا به حساب آمده ( اعمّ از فقهى ، اخلاقى ، آشکار و پنهان و فعلى و خصلتى ) و به نوعى با بندگى و عبودیت ناسازگار است ، گناه تلقّى مى شود . 4
از آنجا که تبلیغ به دو صورتِ گفتارى و رفتارى مى باشد لازم است پیامبران در گفتار و رفتار از هرگونه گناه و خطا به دور باشند زیرا اکثر قریب به اتفاق مردم از گفتار کسى اثر پذیرفته و آن را لازم الاتباع مى شمرند که با رفتارش هماهنگى داشته باشد . تناقض رفتار و گفتار پذیرش سخن را دشوار مى سازد و مردم را به تردید مى افکند . پس از آنجا که هدف خداوند رساندن پیام خویش به عموم مردم است ، لازم است کسى را به پیامبرى انتخاب کند که عملاً نیز معصوم بوده و نه تنها در عمل کارى نکند که مخالف پیام و دعوت الهى باشد ، بلکه اسوه و نمونه عملى مکتب و پیام الهى باشد . 5 شیعه در اسلام ، سیدمحمدحسین طباطبایى ، ص . 183
علاوه بر این که پیامبر ، انسان کاملى است که بر قواى خویش تسلّط و ولایت دارد ، او ولى خدا و مظهر اسماى حُسنى و صفات عُلیاى الهى است . چنین شخصیتى همواره از گناه و خطا به دور است .
آیات و روایات زیادى نیز مؤیّد این تقریب مى باشد . 6 این دلیل علاوه بر عصمت از گناه به عصمت از اشتباه هم نظر داشته و متکفّل اثبات عصمت همه جانبه ( عصمت مطلق ) پیامبر ( صلى الله علیه و آله ) است .
{J ه ) عصمت از خطا در عمل به تکالیف الهى J}
یکى از وجوه عصمت پیامبر ( صلى الله علیه و آله ) ، عصمت از لغزش ، اشتباه و یا فراموشى در انجام تکالیف و احکام الهى است . این مسئله دلایل متعدّدى دارد که در اینجا به بیان دو دلیل بسنده مى شود :
{J دلیل یکم – نقض غرض J}
. 1 هدف از بعثت پیامبران در صورتى تأمین مى شود که مردم اطمینان کامل به آنان داشته باشند .
. 3 اطمینان در صورتى حاصل مى شود که آنان در انجام تکالیف دچار لغزش و اشتباه نشوند . اگر پیامبر ( صلى الله علیه و آله ) در انجام تکالیف معصوم از اشتباه نباشد به طور معمول مردم دچار شک شده و احتمال اشتباه در ابلاغ وحى نیز در ذهن آنان رسوخ خواهد کرد ، لاجرم اعتبار و عصمت وحى زیر سؤال خواهد رفت . 7
. 1 انجام تکالیف دینى توسّط پیامبران نوعى تبلیغ و ابلاغ عملى آنها به حساب مى آید .
. 2 اگر پیامبر در این زمینه معصوم نباشد ، به دو دلیل با ابلاغ معصومانه دین منافات دارد :
الف . در مواردى موجب سلب اعتماد مردم مى شود . این در صورتى است که مردم متوجّه خطاى فرضى پیامبر بشوند .
ب . در مواردى موجب تلقّى نادرست مردم از آموزه هاى دینى مى شود . این در صورتى است که مردم متوجّه خطاى فرضى پیامبر نشوند .
براى مثال اگر پیامبر به تکرار یکى از احکام فردى یا اجتماعى دین را نادرست اجرا کند ، مثلاً مجرمى را بیش از حد تعیین شده الهى مجازات کند و نص استوار و واضحى هم بر خلاف آن اقامه نکرده باشد ، موجب مى شود که مردم عمل پیامبر را همان حکم الهى تلقى نموده و براى همیشه گرفتار اشتباه شوند .
به عبارت دیگر یکى از ساده ترین راه هاى تبیین و ابلاغ احکام دین ، عمل کردن خود پیامبر در حضور مردم است . بنابراین هرگونه خطا و لغزش پیامبر در عمل به این احکام موجب خلل در ایفاى رسالت الهى است .
{J و ) عصمت از خطا در زندگى عادى J}
خطا و لغزش پیامبر در امور عادى زندگى به طور معمول موجب سلب اعتماد مردم به پیامبر مى شود و این بى اعتمادى به امور دینى نیز سرایت مى کند . از دیگر سو عصمت پیامبر از هر خطایى که موجب سلب اعتماد عمومى شود ضرورت دارد . پس پیامبران باید داراى عصمت از خطا در امور عادى و دنیایى باشند .
{J ز ) عصمت تام J}
مجموع آنچه در مباحث پیشین آمد همان عصمت تام است که دلایل هر مرحله به طور جداگانه بررسى شد . اکنون مجموع این مراتب را به شکل منطقى زیر مى توان روشن ساخت :
. 1 هدف از انگیزش پیامبران ، هدایت مردم به سوى سعادت است .
. 2 این هدف آن گاه تأمین مى شود که عموم مردم اطمینان کامل به آنان داشته باشند .
از گناه ، که از هرگونه خطا و لغزش ، آن هم در همه عمر ، در امان باشند . در غیر این صورت مردم نسبت به آنان تردید نموده و در اصل دعوى نبوت و رسالت دچار شک خواهند شد .
. 4 هر چیزى که به طور معمول موجب تردید در دعوى نبوت و رسالت شود ، موجب نقض غرض خداوند از بعثت پیامبران است .
. 5 نقض غرض از خداى حکیم محال است پس :
. 6 خداوند پیامبران را در همه عمر ، از هرگونه گناه یا خطا و لغزشى که ناقض غرض بعثت باشد ، مصون و معصوم مى دارد .
برخى از متکلّمان بر ضرورت عصمت تام چنین استدلال کرده اند : H « یمکن الاستدلال على وجوب العصمه المطلقه بما ثبت عقلا و شرعاً أنه تعالى أحسن و اکمل فى ذاته و صفاته ، سواء فى الصفات الذاتیه و الفعلیه . . . و بعث الرسل فعل له تعالى فهو باعث الرسل و هذا من صفاته و أسمائه و لا ریب فى انّ بعث النبىّ الّذى هو معصوم فى جمیع الجهات ، أحسن و اکمل مِن بعث مَن لیس کذلک ، فاللّه تعالى لم یبعث الا النبىّ المعصوم بالعصمه المطلقه و هو المطلوب » E 8 .
یعنى : مى توان بر ضرورت عصمت مطلق چنین استدلال کرد :
. 1 از طریق عقل و شرع ثابت گردیده است که خداوند در ذات و صفات ذاتیه و فعلیه اش بهترین و کامل ترین است .
. 2 بعثت پیامبران ، فعل خداوند و از اسماء و صفات او است .
. 3 بدون شک بعثت پیامبرانى که از هر جهت معصوم باشند بهتر و کامل تر از کسى است که چنین نباشد . پس :
. 4 خداوند جز کسى که داراى عصمت باشد را به نبوّت برنمى انگیزد .
( 1 ) الیاقوت ، ابراهیم نوبختى ( ابواسحق ) ، ص 69 انوارالملکوت ، حلى ، ص . 189 ( 2 ) . ک : همان . ( 3 ) بدایه المعارف الالهیه ، سیدمحسن خرازى ، ج 1 ، ص . 266 ( 4 ) المیزان ، ج 2 ، ص . 134 ( 5 ) . ک : جایگاه مبانى کلامى در اجتهاد ، علاّمه طباطبایى مى نویسد : « معصیت و تخلّف از مؤداى دعوت و تبلیغ ، خود عملى است به ضد دعوت و موجب سلب وثوق و اطمینان مردم است از راستى و درستى دعوت ، و در نتیجه غرض و هدف دعوت را تباه مى کند . » ( 6 ) . ک : تفسیر موضوعى قرآن ، جوادى آملى ، ج 2 ، ص 492 و ج 9 ، ص 30 و 31 چهل حدیث ، امام خمینى ، ص 489 به بعد ( آیه 196 سوره اعراف ) براى اطلاع بیشتر به حدیث ، . ک : کافى ، کلینى ، ج 2 ، ص 352 ، حدیث . 7 ( 7 ) عصمهالانبیاء ، جعفر سبحانى ، ص 292 ، 293 الالهیات ، ج 3 ، ص 184 و . 192 ( 8 ) ایضاح المراد فى شرح کشف المراد ، على ربانى گلپایگانى ، ص . 364